واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سینمای ما - احسان رحيم زاده : باران كوثري هم اكنون فيلم «دايره زنگي» را روي پرده دارد. بسياري از منتقدان معتقدند اگر اين فيلم در بخش مسابقه جشنواره فجر سال گذشته شركت مي كرد، وي با بازي غافلگيركننده اش، مي توانست يكي از شانس هاي دريافت سيمرغ بازيگري باشد. «باران كوثري» از معدود بازيگران سينماي ايران است كه درست يك سال پس از جايزه جشنواره بيست و پنجم فجر و كسب سيمرغ بلورين بازيگري، در جشن سينماي ايران هم به عنوان بازيگر برتر انتخاب شد. در فرصتي كه دست داد با او به بهانه نمايش عمومي فيلم «دايره زنگي» به گفت وگو نشستيم.گزيده فيلم شناسي:«بانوي ارديبهشت»، «زير پوست شهر»، «رقص در غبار»، «خوابگاه دختران»، «تقاطع»، «گيلانه»، «خون بازي»، «روز سوم»، «توفيق اجباري» و «دايره زنگي»مجموعه تلويزيوني:«صاحبدلان»نمايش :«در ميان ابرها» و «آن سوي آينه»حضور شما در فيلم «توفيق اجباري» تا حدي سوال برانگيز بود. خيلي از منتقدان معتقدند كه اين فيلم، در حد و اندازه هاي شما نيست. يعني انتظار مي رفت «باران كوثري»، پس از دريافت سيمرغ بازيگري در انتخاب هايش بيشتر دقت كند.-اولا من در هر شرايطي از همكاري با آقاي «لطيفي» لذت مي برم. ثانيا خيلي دوست داشتم پس از بازي در دو فيلم گونه اجتماعي و دفاع مقدس يعني «خون بازي» و «روز سوم»، در يك فيلم كمدي بازي كنم. البته اگر مي دانستم بعدها فيلم «دايره زنگي» به من پيشنهاد مي شود، كمي صبر مي كردم. براي من افتخار است كه در فيلم لطيفي بازي كنم. ولي مي خواهم بگويم انتظار من هم، از «توفيق اجباري» بيشتر بود.اتفاقا كارنامه سينمايي شما نشان مي دهد كه بيشترين بازي را، در فيلم هاي محمدحسين لطيفي داشته ايد. همكاري كه با «خوابگاه دختران» آغاز شد و با فيلم هاي «روز سوم»، «توفيق اجباري» و سريال «صاحبدلان» ادامه يافت.- براي من خيلي هيجان انگيز است كه با يك كارگردان چند بار كار كنم. همكاري با ايشان، بسيار لذت بخش و آموزنده است. ضمن اين كه فضاي كارش هم خيلي دوستانه است.«دايره زنگي» از فيلم هاي بحث برانگيز جشنواره فجر سال گذشته بود. شما به عنوان بازيگر فيلم مي دانيد چرا «دايره زنگي»، در جشنواره به نمايش درنيامد؟- من هم نفهميدم. فكر مي كنم به همان دليلي كه فيلم آقاي «فرمان آرا» و «سامان مقدم» و خيلي فيلم هاي ديگر به نمايش درنيامدند. به نظر من اين مسئله بيشتر از آن كه به خود فيلم ها مربوط باشد، به تنگ نظري ها و اعمال سلايق شخصي برمي گردد. به هر حال «دايره زنگي» فيلمي سفارشي نبود و تهيه كننده خصوصي داشت.اين محدوديت ها بازيگران را اذيت نمي كند؟- حتما اذيت مي كند. فقط بحث بازيگري نيست اگر همين طور پيش برود، به تدريج كارگردان هاي پيشكسوت و صاحب نام انگيزه شان را براي فيلم سازي از دست مي دهند. اين براي سينما فاجعه است. اگر قرار است فيلم هاي سفارشي ساخته شود، تلويزيون به اندازه كافي اين كار را انجام مي دهد. نمي دانم چرا سينما هم بايد به محلي براي ساختن فيلم هاي تبليغاتي تبديل شود. البته خيلي خوشحالم كه كارگردان هايي چون «ميركريمي» و «مجيدي» در جشنواره فيلم فجر سال گذشته حضور داشتند. با اين روند من واقعا نگران جشنواره فيلم فجر امسال هستم.از فيلم هاي آينده تان بگوييد.- دو فيلم آماده نمايش به نام هاي «كتوني سفيد» و «نسل جادويي» (ايرج كريمي) دارم. در فيلم «حيران» (شاليزه عارف پور) هم ايفاي نقش كرده ام كه فيلم برداري آن در شمال كشور، تهران و مرزهاي شرقي انجام شد. در حال حاضر نيز درگير بازي در فيلم «مي زاك» (حسين علي ليالستاني) هستم.در فيلم «حيران» نقش اصلي را ايفا مي كنيد. فرعي يا اصلي بودن نقش چقدر برايتان اهميت دارد؟- خيلي مهم نيست. واقعا خوب بودن نقش بيشتر برايم اهميت دارد. زيرا تا به حال نقش كوتاه هم خيلي زياد بازي كرده ام.ولي بهترين بازي هايتان در فيلم هايي است كه نقش اصلي را ايفا كرده ايد مثل «خون بازي» و «روز سوم»- قبل از آن هم، زياد نقش اول بازي كرده بودم. ضمن اين كه فكر مي كنم در «روز سوم» من نقش اول زن بودم نه بازيگر اصلي. نقش هاي اصلي را «پوريا پورسرخ» و «حامد بهداد» بازي مي كردند. درباره «خون بازي» هم بايد بگويم نقش «سارا» از آن نقش هاي ويژه بود كه اگر دو سكانس هم در فيلم بود، باز هم ديده مي شد.جالب است كه بيشتر نقش هايتان اجراي سختي دارند. مثلا نقش يك دختر مجروح جنگي (روز سوم) و يا يك دختر معتاد (خون بازي) و...- كار سخت را بيشتر دوست دارم، كاري كه برايش بيشتر زحمت بكشم. فيلم جديدم «حيران» هم در نوع خودش كار سختي بود. به مدت چند ماه در تهران، گيلان، مشهد و اطراف مرزهاي شرقي فيلم برداري داشتيم. شرايط مان عادي نبود لوكيشن هاي سختي داشتيم، ولي چون گروه حرفه اي بود كار خيلي لذت بخش بود.«باران كوثري» از چه روش هايي براي نزديك شدن به نقش استفاده مي كند؟- اين سوال از آن سوالاتي است كه نمي دانم چطور بايد به آن جواب بدهم. هر بازيگري تمرين مي كند و از فيلم هايي كه ديده و كتاب هايي كه خوانده كمك مي گيرد. در اين مسير راهنمايي هاي كارگردان خيلي مهم است. چون به تمرين ها جهت مي دهد. همه افراد گروه مي توانند تاثيرگذار باشند به ويژه بازيگر مقابل.«ترانه عليدوستي» هم معتقد بود كتاب خواندن يكي از راه هاي نزديك شدن به نقش است. اين فرآيند چگونه شكل مي گيرد؟- وقتي شما بازيگريد، هر چيزي مي تواند به شما كمك كند. وقتي شما فصل نزديك شدن يك اعدامي به صحنه اعدام را، در كتاب «برادران كارامازوف» مي خوانيد، چيزي كه هيچ وقت تجربه اش را نداريد، از طريق كتاب به دست مي آوريد. اصولا خواندن كتاب به ويژه «رمان» وسعت تجربه آدم را زياد مي كند. هر تجربه اي براي بازيگر مفيد است. در همه كتاب هايي كه خواندم، لحظاتي بوده كه به من كمك كرده است. كتاب خواندن تمرين ذهني خوبي است براي تقويت حافظه و نگه داشتن حس.دريافت سيمرغ چه تاثيري در مسير بازيگري شما داشت؟- مسيرم عوض نشد. يك كم تشويق شدم براي اين كه با حوصله تر و با دقت تر كار كنم. سيمرغ بيشتر از آن كه مايه افتخار باشد، تشويق است. اين جايزه ارزشمند است. چون براساس سليقه چندين نفر پيش كسوت و صاحب نظر، به من داده شده است. دوست ندارم سقف بازي ام «خون بازي» باشد. سيمرغ تشويقي است كه بتوانم بهتر از اين هم بازي كنم.تعريف شما از «ستاره سينما» چيست؟- اگر منظورتان همان «سوپراستار» هاليوود باشد، به نظر من ستاره بودن ربطي به سن و سال و قيافه ندارد. ستاره ها بازيگران بسيار توانايي هستند كه يك جور محبوبيت چشمگيري دارند. مثل «آل پاچينو»، «رابرت دنيرو»، «جوليا رابرتز» و... آن ها با آن چيزي كه ما در سينماي ايران به آن ستاره مي گوييم، متفاوت اند.شما خودتان را يك ستاره مي دانيد؟- نمي دانم. تا به حال به اين موضوع فكر نكرده ام. منبع خبر : وبلاگ فیلم نگار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2607]