محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799566656
گفت و گو با نیوشا ضیغمی که این روزها دو فیلم روی پرده دارد
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: به نسخه نهایی «اخراجی‌ها» اعتراض داشتم بیتا موسوی سینمای ما - ضيغمي يكي از بازيگران پركار سينماي ايران است كه در رشته روان‌شناسي درس خوانده، اما چون عاشق سينما و بازيگري بوده، سر از دنياي هنر هفتم درآورده است، او كه فارغ‌التحصيل دانشگاه شهيد بهشتي است، همزمان با تحصيل در كلاس‌هاي بازيگري هم شركت مي‌كرده تا اين كه ... از اينجا به بعد را مي‌توانيد از زبان خودش بشنويد يا نه بخوانيد.ما به بهانه اكران 2 فيلم قرنطينه و تلافي به سراغ او رفته‌ايم.شما كه در دانشگاه شهيد بهشتي روان‌شناسي خوانده‌ايد، چطور شد حرفه بازيگري را انتخاب كرديد؟علاقه من به بازيگري برمي‌گردد به ماهيت دروني خودم؛ من آدم ساكني نيستم كه بتوانم به صورت مداوم كاري را در يك زمان مشخص انجام دهم؛ البته به صورت همزمان هم در رشته روان‌شناسي و هم در رشته نمايش (دانشگاه آزاد) قبول شدم. ولي با نظر خانواده‌ام ترجيح دادم، در دانشگاه دولتي به تحصيل ادامه دهم، از طرفي حس كردم مي‌توانم در كنار اين رشته، كار بازيگري را هم انجام دهم؛ به همين خاطر، همزمان با دانشگاه، دوره بازيگري را در كانون سينماگران جوان گذراندم. زماني كه من در آنجا تحصيل مي‌كردم، هنرمنداني همچون سيما تيرانداز، گوهر خيرانديش، محمدعلي سجادي، علي ژكان، محمدعلي طالبي و... در كانون سينماگران جوان تدريس مي‌كردند. در همان اوايل دوره بازيگري براي بازي در سريالي به كارگرداني علي ژكان از من تست گرفته شد و حتي براي بازي انتخاب شدم، اما مدير موسسه به اين دليل كه دوره من كامل نشده بود، اجازه نداد، در سريال بازي كنم. با اين حال از همان زمان احساس كردم، جريان بازيگري برايم شكل جدي‌تري به خود گرفته است.همزمان با پايان دوران تحصيلم در دانشگاه، بازي در سريال تلويزيوني «در چشم باد» به من پيشنهاد شد. شايد باورتان نشود، اما ناآگاهانه رفتم و براي بازي در اين سريال تست دادم. خوشبختانه آقاي مسعود جعفري جوزاني نيز بعد از ديدن فيلم تست من، قبول كرد كه در اين كار بازي كنم.پس در «چشم باد» اولين كار شما در حوزه بازيگري است؟جالب است، نقشي كه قرار بود من در اين مجموعه بازي كنم، نقش سختي بود. اما من بدون هيچ ترسي قبول كردم كه اين كار را انجام دهم. حدود 3 ماه و نيم در فاز اول اين مجموعه به ايفاي نقش پرداختم (البته اين كاراكتر به نوعي كاملا متفاوت از شخصيت من بود.) در اين سريال نقش يك دختر روستايي را بازي مي‌كردم كه در سال 1293 زندگي مي‌كرد. كاراكتري با لهجه گيلاني، براي شروع، كار خيلي خوبي بود و به من هم اعتماد به نفس داد.براي اولين كارم جلوي دوربين عليرضا زرين‌دست قرار گرفتم و بازيگري را در كاري كه كارگردانش استاد جعفري جوزاني بود شروع كردم؛ كه اين برايم لذت خاصي داشت. دانشگاه واقعي بازيگري من سر اين مجموعه شكل گرفت. به نوعي در كنار مسائل تئوري كه در كانون گذرانده بودم، در اين مجموعه به طور عملي كار را دنبال كردم.با بازي كردن در اين كار به نوعي ترسم از همه چيز ريخت. خيلي مهم است، قدم اول را در كنار چه كسي برداري. بعد از آن مجموعه با آقاي جوزاني براي انتخاب كارهاي بعدي مشورت مي‌كردم. البته آن موقع پيشنهاد كاري خاصي نداشتم. اما بعد از مدتي آقاي سجادي (كه از اساتيد كانون هم بودند) براي بازي در فيلم «تردست» به من پيشنهاد دادند. ايشان دنبال بازيگري با چهره جديد بودند. از من تست گرفتند و فقط خواستند خودم باشم. دقيقا كاراكتري كه در فيلم «تر دست» داشتم، با حال و هواي همان سال‌هاي من يكي بود و به نوعي شباهت زيادي به خودم داشت. چند جلسه دورخواني قبل از كار داشتيم كه به من خيلي كمك كرد. براي بازي در نقش يك سينمايي اضطراب زيادي داشتم. تمرين‌هايي هم با محمد ميامي دستيار كارگردان «تردست» انجام مي‌دادم.حضور در كارهايي از اين دو كارگردان، چقدر در آينده حرفه‌اي شما تاثير داشت؟اگر در حال حاضر من به عنوان بازيگر در سينما جايگاهي دارم، اين جايگاه را مديون جعفري جوزاني و محمدعلي سجادي هستم. فيلم «تردست» باعث آشنايي من با سينما شد. حضورم در اين فيلم در كنار بازيگراني همچون گوهر خيرانديش، بهزاد فراهاني، امير جعفري، شهرام حقيقت‌دوست و ... اتفاق خوبي بود. اين فيلم يك اثر كمدي فانتزي است كه يادم هست وقتي نسخه فيلم براي تدوين به استوديو بهمن رفت (باورتان نمي‌شود) براي بازي در پروژه سينمايي بسياري با من تماس مي‌گرفتند، اما در آن شرايط سعي كردم براي انتخاب كارها با دوستان و همكارانم مشورت كنم. حدود 2 ماه بعد، البته با سعيد ابراهيمي‌فر براي بازي در فيلم «مواجهه» كار كردم.بعد از اين تجربه‌ها چطور شد كه تصميم گرفتيد، در فيلم «مواجهه» بازي كنيد؟من با تفكر و نوع سينماي سعيد ابراهيمي‌فر از طريق ديدن فيلم «نار و ني» آشنا شدم و سينماي او را دوست داشتم. همزمان با «مواجهه»، يك فيلم كاملا تجاري هم به من پيشنهاد شد، اما من ترجيح دادم با ابراهيمي‌فر كار كنم.اين را هم بگويم پدر من يك سينمارو و فيلم بين حرفه‌اي است، بشدت سينما را دنبال ميكند. شخصيت او از كودكي تاثير زيادي روي من گذاشته است. در خانواده ما درباره سينما به عنوان يك مقوله كاملا جدي صحبت مي‌شد. من به همراه پدر و مادرم از كودكي (شايد باورتان نشود) فيلم‌هاي متفاوتي را مي‌ديدم، با اين شرايط بزرگ شدم. در همان موقع هم درباره فيلم «نار و ني» در خانواده، صحبت زيادي مي‌شد.شما مي‌توانستيد سينماي گيشه يا همان سينماي تجاري را دنبال كنيد، چطور شد در فيلمي با شرايط «مواجهه» بازي كرديد؟من با سينماي تجاري مشكلي ندارم و فكر مي‌كنم وجود اين سينما هم يك اصل و يك نياز است. بازيگر تجاري بودن هم كار راحتي نيست؛ اما مهم اين است كه آدم بازيگر دم‌دستي نباشد. اگر حالا در شرايط فعلي مخاطب در سينما با چهره من بيشتر آشنا شده است، دليل دارد. من همان موقع هم مي‌توانستم به جاي فيلم «مواجهه» در يك كار تجاري بازي كنم و اين آشنايي زودتر صورت گيرد. در حال حاضر از اين كه توانستم با ابراهيمي‌فر كار كنم، بسيار خوشحالم. من از طريق اين فيلمساز با ادبيات آمريكاي لاتين آشنا شدم. من در «مواجهه» نقش دختري را بازي مي‌كردم كه جهان‌بيني خاصي داشت. قبل از اين كه اتفاقي بيفتد از آن اتفاق خبر داشت. واقعا بازي در اين فيلم برايم جذاب بود. با اين همه «مواجهه» اكران نشد و اگر حالا هم اكران شود، ممكن است مخاطبين خاصي داشته باشد، اما نوع نگاه و تفكري را كه اين فيلم داشت، دوست دارم.يكي از بهترين نقش‌هاي دوران بازيگري‌ات را در فيلم «شوريده» ايفا كردي؟ كه البته به خاطر آن هم در بيست و چهارمين جشنواره فيلم فجر كانديداي دريافت جايزه بهترين بازيگر نقش اول زن شديد.حدود يك هفته بعد از فيلم «مواجهه» بازي در فيلم «شوريده» محمدعلي سجادي را شروع كردم. فكر مي‌كنم بازي در فيلم «شوريده» به نوعي سكوي پرتابم بود. جا دارد از محمدعلي سجادي براي اطميناني كه به من كرد تشكر كنم. در آن زمان كسي باور نمي‌كرد كه بتوانم در چنين نقشي بازي كنم، نقشي كه با شخصيت خودم خيلي تفاوت داشت. دختري عصبي و افسارگسيخته كه كاملا از شخصيت دروني من به دور بود، اما من همه سعي‌ام را كردم. در تمام مدت فيلمبرداري اين فيلم التهاب داشتم و مي‌ترسيدم كه مي‌توانم از پس اين نقش بربيايم يا نه؟چرا همان مسيري را كه در «شوريده» دنبال كرديد، ادامه نداديد؟متاسفم كه فيلمي مانند «شوريده» هنوز شرايط اكران پيدا نكرده است. بعد از اين فيلم تغييرات زيادي در من به وجود آمد. به گونه‌اي كه يادم نيست قبل از آن چگونه بودم. لايه‌اي در خودم كشف كردم و به تغييرات زيادي رسيدم.در همان سال اسم من در كنار هنرمندان ديگري در جشنواره قرار گرفت كه برايم افتخار بزرگي بود. نمي‌دانم بعد از آن سال براي سينماي ايران چه اتفاقي افتاد كه با فيلمنامه خوب كمتر مواجه شدم. اگر قرار بود صبر مي‌كردم تا با فيلمنامه جديدي با مختصات «شوريده» روبه‌رو مي‌شدم (به اميد اين كه شرايطي فراهم شود تا قابليت‌هاي خودم را نشان بدهم) تا امروز حتما فراموش شده بودم. بعد از «شوريده» حدود 10 ماه كار نكردم. پيشنهادهاي زيادي داشتم اما صبر كردم.بازي در فيلم «گناه من» به نوعي شروع كار شما به عنوان زوج هنري با حميد گودرزي بود، در حال حاضر هم كه دو فيلم را روي پرده سينما داري كه در هر دو فيلم هم با گودرزي همبازي هستي؟فيلمنامه «گناه من» را كه خواندم، احساس كردم تفاوت‌هايي دارد. در اين فيلم نقش يك دختر جنوب شهري را بازي مي‌كردم كه درگير بحران‌هاي دروني بود. فكر مي‌كنم نسبت به كارهاي ديگري كه در آن زمان به من پيشنهاد مي‌شد، اين فيلم متفاوت بود. من از كليشه شدن و تكرار خيلي پرهيز مي‌كنم معتقدم هرچيزي به ورطه تكرار بيفتد نابود مي‌شود.بعد از «گناه من» بود كه در «اخراجي‌ها»ي مسعود ده‌نمكي بازي كرديد؟ كار با ده‌نمكي را چطور ديدي؟اخراجي‌ها به نوعي من را معرفي كرد. خوشبختانه «اخراجي‌ها» فيلمي شد كه با استقبال گسترده‌اي روبه‌رو شد. كار با ده‌نمكي برايم جالب بود. من زماني كه فيلم‌هاي «فقر و فحشا» و يا «كدام استقلال، كدام پيروزي؟» ده‌نمكي را ديدم، متوجه نگاه جديد و بي‌پرواي او شدم. به همين دليل از بازي در «اخراجي‌ها» استقبال كردم؛ البته من از طرف شريفي‌نيا به عنوان مسوول انتخاب بازيگر به اين پروژه معرفي شدم. وقتي فيلمنامه اين فيلم را خواندم احساس كردم، يك نوع نگاه جديد به ژانر دفاع مقدس در اين كار هست. نقش من با اين كه در فيلم «اخراجي‌ها» كوتاه است، اما به عقيده خودم يك نوع معصوميتي دارد كه دوستش دارم. نقش من با وجود كوتاه بودن اما تاثيرگذار است. اخراجي‌ها براي من تريبون خوبي بود.از بازي در اخراجي‌ها و ساير فيلم‌ها راضي هستي، اما پس از اكران پارك وي يادم هست كه تو و بيتا فرهي از نسخه نهايي فيلم گلايه داشتيد؟متاسفانه بعد از «اخراجي‌ها» اشتباهي كه كردم بازي در فيلم «پارك وي» بود. با تمام حرمتي كه براي آقاي جيراني قائل هستم، اما از بازي در اين فيلم كاملا احساس نارضايتي مي‌كنم. من وقتي فيلمنامه اوليه اين فيلم را خواندم، كاملا عقلاني اين نقش را انتخاب كردم. به هر حال حضور خود آقاي جيراني و اعتمادم به محمدرضا شريفي‌نيا به اندازه‌اي بود كه مي‌دانستم در فيلم خوبي بازي خواهم كرد. فيلمنامه «پارك وي» يك درام روان‌شناختي بود، مانند فيلم «قرمز» و «شوريده». من از همان ابتدا قرار بود نقش نوشين دوست رها را بازي كنم كه البته شناسنامه داشت. با صحبت‌هايي كه بين من، جيراني و شريفي‌نيا جريان داشت، قرار بود نقش من مثل نقش مهناز افشار در «سالاد فصل» باشد. نقش من در اين فيلم بلند نبود، اما از ويژگي‌هاي خاصي برخوردار بود و نتيجه كار چيز ديگري شد.فكر مي‌كنم، در سينماي ايران بهتر است به دنبال ژانري برويم كه ابزار ساختش را در داخل كشور داريم. سينماي ما سينماي هاليوود نيست كه بتوانيم ارباب حلقه‌ها بسازيم. ما سينماي ابزارمندي نداريم. براي كار در سينماي وحشت، بايد يا ابزار آن را داشته باشيم و يا فيلمساز به اندازه‌اي در ژانر دلهره و تعليق اشراف داشته باشد تا مخاطب به باور برسد (به عنوان مثال فيلم‌هايي كه ديويد لينچ ساخته است).من ادعايي ندارم و سينماي جيراني را هم دوست دارم، معتقدم ايشان از آن فيلمسازاني است كه رگ خواب بيننده را مي‌داند. با خودم فكر كردم قرار است، در نقشي متفاوت بازي كنم كه براساس فيلمنامه، كاراكتري آشوبگر است و زيرزيركي كار خود را انجام مي‌دهد و زندگي شخص ديگري را به هم مي‌زند. در فيلمنامه‌اي كه من خوانده بودم و سكانس‌هايي كه ما در آن بازي كرده بوديم، قرار بود شخصيت نوشين باعث بازگشت بيماري كوهيار شود، اما متاسفانه صحنه‌هايي كه ما در اين فيلم براساس فيلمنامه بازي كرديم معلوم نيست چه اتفاقي برايشان افتاد. در اين شرايط هر فردي جاي من بود اعتراض مي‌كرد. اين شخصيت قرار بود، در طول فيلم بحران به وجود آورد، اما در نسخه نهايي فيلم، وضعيت شكل ديگري شد. من وقتي اين فيلم را در جشنواره ديدم، شوكه شدم. قرار نبود اين فيلم در ژانر وحشت باشد. من از بازي در اين فيلم ناراضي هستم، اما اين اتفاق را مي‌گذارم پاي اين كه ممكن است هر بازيگري در كار خود خطا كند و گاهي انتخابش اشتباه باشد.سال گذشته هم براي بازي در نقش مكمل فيلم «حس پنهان» كانديداي دريافت جايزه از جشنواره فيلم فجر شديد، اما باز هم جايزه را نبرديد.من خودم فيلم «حس پنهان» را خيلي دوست داشتم. مرتضي رزاق‌كريمي را من به عنوان تهيه‌كننده از سال‌ها قبل مي‌شناختم و مي‌دانستم شخصيت و نگاه خاص و ويژه‌اي به سينما دارد. برادرشان هم مستندسازي بود كه سال‌ها در خارج از كشور كار كرده بود و مي‌خواست اولين فيلم خود را در ايران بسازد. فيلمنامه از همان ابتدا من را جذب كرد. البته در كنار هنرمنداني همچون فروتن، كرامتي، بهداد، پسياني و ... بازي كردن نيز برايم اهميت داشت. لايه‌هاي شخصيت ندا را در اين فيلم بسيار دوست داشتم. مخصوصا سكانس‌هايي كه با حامد بهداد بازي مي‌كردم، برايم جذابيت خاصي داشت. بعد از اين فيلم آرزو دارم، باز هم با بهداد كار كنم. انرژي بالايي سر صحنه داشت. وقتي ديدم در جشنواره نام وي به عنوان كانديدا اعلام نشده واقعا تعجب كردم.در صحبت‌هايي كه با رزاق‌كريمي درباره اين فيلم داشتم معتقد بود كه در «حس پنهان» چشم بازيگر اهميت ويژه‌اي داشت.رزاق‌كريمي فوق‌العاده فيلمساز باسوادي است. او با آدم‌هاي بزرگي در سينماي اروپا كار كرده و نگاه اروپايي به سينما دارد. يك نوع گويش آرام در اين فيلم حاكم است. در جلسه‌اي كه در همان ابتدا با وي داشتم، او به من گفت، اگر بتواني با چشم بازي كني، بازيگري وگرنه ميميك دادن به چهره كه كاري ندارد. او با اين كار مي‌خواست حس بازيگر را دروني كند. به طور نمونه تا به حال شده است شما لبخند بزنيد، اما طرف مقابل به شما بگويد چرا ناراحتي؟ اين چشم هر شخصي است كه درون وي را هويدا ميكند. رزاق‌كريمي نيز چنين قصدي داشت. به همين دليل بيشتر نماهاي فيلم درشت گرفته مي‌شد. سر صحنه اين فيلم به تجربه جديدي در بازيگري رسيدم.بعد از بازي در اين فيلم چرا به سمت سينماي گيشه رفتيد؟اين جبر روزگار بود كه من را در جريان سينماي تجاري وارد كرد. درباره «توفيق اجباري» بايد بگويم كه من سينماي لطيفي را دوست دارم و اين فيلم در كارنامه كاري‌ام، جايگاه خاصي دارد. كار ساده‌اي نيست فيلمي بسازي كه مخاطب گسترده داشته باشد. لطيفي، جامعه‌شناس و روان‌شناس خوبي است. او در هر ژانري مي‌تواند فيلم خوب بسازد. من بايد مي‌آمدم به سمت سينماي گيشه. به عقيده من، سينما 2 بخش دارد؛ يك بخش تجاري و بخش ديگر هنري. اگر بازيگر فوق‌العاده‌اي باشي؛ اما تهيه‌كننده باور نكند كه پول فيلمش را برمي‌گرداني، با تو كار نمي‌كند. من بايد به سمت چنين سينمايي مي‌رفتم. سينما به عقيده من، تلفيقي از هنر و تجارت است. اگر فيلمسازي بتواند فيلمي بسازد كه هر دو طيف مخاطب را به سينما بكشاند، هنر كرده است.فكر مي‌كنم بعد از كانديدا شدن در جشنواره سال گذشته براي «حس پنهان» كمي سختگيرتر شديد، درست است؟كانديدا شدنم در جشنواره سال گذشته باعث شد كه ترمز كنم. ديگر حاضر نيستم در هر كاري بازي كنم. معتقد نيستم سختگير شدم، اما برايم اهميت دارد كه در چه نقشي بازي كنم و فيلم بايد ويژگي‌هاي خاصي داشته باشد تا در آن حضور پيدا كنم. دوست دارم در سينمايي كار كنم كه به آن علاقه دارم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 351]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها