تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، تاج سوره‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840676164




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به فيلم «كنعان»دخيل بستن به هيچ...؟!


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: جام جم آنلاين: سردي و رخوت مناسبات زوجي از طبقه مرفه همان آغاز فيلم كه دريچه داستان به سوي بيننده گشوده مي‌شود بخوبي عيان است. صداي خراش دهنده دستگاه لوله‌بازكن چاه فاضلاب و كثافتي كه از كنار چاهك بيرون مي‌زند، بده بستان‌ مهندس معمار و همسرش را بر ترازوي قضاوت مخاطب مي‌گذارد. سازنده «كنعان» ملودرامي سرراست را دستمايه كار خود قرار داده است. بحران روابط خانوادگي اين زوج مرفه با آمدن آذر وارد مرحله نويني مي‌شود و با قضيه بارداري مينا قصه به غلتك مي‌افتد، با مرگ مادر مرتضي اين تنش خانوادگي به مسير آرامش هدايت شده و بخوبي و خوشي همه منازعات ختم به‌خير مي‌شود. پافشاري مينا بر جدايي و جا خالي دادن مرتضي از حضور در دادگاه براي امضاي طلاقنامه در سيكل بسته به شكل يك در ميان در سكانس‌هاي ابتدايي و مياني فيلم تكرار مي‌‌شود. اين گردش گفتاري و رفتاري مكرر جز حجيم كردن زمان فيلم كاركرد ديگري ندارد. فيلمساز هر چند در نوع چيدمان پلان‌ها و بهره‌وري از قاب‌هاي خالي و تزريق سكوت به اثرش براي باروري مناسبات اين زوج به طور نسبي مقبول پيش آمده است، اما پرسه‌زني آدم‌ها حول موضوعي تكرار شونده آنها را از تكاپو انداخته است. تقسيم اطلاعات در داستان به گونه‌اي است كه اغلب اين داده‌ها را آدم‌ها مثل توپ تنيس به سمت هم پرتاب مي‌كنند. مواخذه مرتضي توسط مينا به خاطر كارهاي شركت و گاف‌هاي شركا شايسته بود در همان محل شركت با حضور زن معترض به مخاطب ارائه مي‌شد تا تنور منازعات اين زوج رنگ و لعاب حقيقي به خود مي‌گرفت. فيلمساز از نمايان كردن برخي كنش‌ها كه عقبه انگيزشي و رفتاري آدم‌ها را در موقعيت‌هاي حساس مي‌شكافد، بي‌دليل پرهيز كرده است. دركشاكش چانه‌زني مينا با مرتضي و در مرحله بعد تقابل او با آذر، آدم ديگري به داستان سنجاق مي‌شود كه قرار است به عنوان ناجي اين كشتي شكسته خانوادگي در حال غرق عمل كند. علي پابرهنه به داستان سرك مي‌كشد، به عنوان عقل كل از منظر بالا به آدم‌ها و موقعيت‌هاي اجتماعي و شخص آنان نظر مي‌كند و در انتها نيز همان‌گونه كه بي‌مقدمه آمده، از سلسله مراودات‌ آدم‌ها محو مي‌شود. معضل مهمي كه در پايان داستان مانند دملي مراودات‌ آدم‌ها و تصميمات آنان را زخمي مي‌كند، چرخش ناگهاني آنان از خواسته‌هاي خودشان است كه اين همه بر آن پافشاري داشتند. اين تغيير رويه ‌بخصوص در مورد مينا نچسب و تحميلي به نظر مي‌رسد. تصادف با گاو در جاده مه آلود و دخيل بستن به درختي كه بزنگاه و تصادفي سر راه قهرمان درام قد علم مي‌كند، كليت فيلم را تحت تاثير خود قرار مي‌دهد. فيلمساز رو دست ملسي به مخاطب خود مي‌زند و همه اين تلخي و چالش‌هاي پيشين را با يك خوشي شبه عرفاني كه جايگاهش در اين بخش فيلم نيز محل ترديد و پرسش است، ختم به خير مي‌كند. بهانه مينا براي ماندن نزد مرتضي پس‌از آن تصادف كذايي با گاو در جاده توسل به خوابي‌است كه او آذر را به قصد خودكشي مي‌بيند. البته اين تعبير مينا از اين رخداد ذهني است، ولي آنچه كه فيلمساز عينيت بخشيده، يك پلان متحرك است كه دوربين از راهرو به سمت اتاقي خالي سرك مي‌كشد كه باد پرده‌هاي پنجره‌اش را به جنبش درآورده است. اين پلان كه به نوعي تصور ذهني ميناست 2 مرتبه در فيلم تكرار مي‌شود، ولي ايهام و ابهام موجود در آن جز به بي‌راهه كشاندن ذهن مخاطب عايدي ندارد، زيرا متهم رديف اول اين خواب، يعني آذر اصلا نشانه و ردي از او در دسترس نيست. دست‌كم وقتي كه علي براي گرفتن كليد منزل سراغ آذر مي‌رود، تيغ موكت‌بري را روي ميز و دمپايي‌هاي آذر را كنار اتاق مي‌بيند، شك علي در همين زمان به يقين تبديل مي‌شود كه آذر قصد خودكشي دارد. به همين دليل آذر را به بهانه‌ پيدا كردن خانه براي خواهرش از منزل مينا بيرون مي‌كشد. وقايع گذشته و حس حسرت براي آذر با يك نان سنگك ناقابل و پرسه‌زني در كوچه قوام ختم به خير مي‌شود، گذشته‌اي كه پيش از آن در چانه‌زني دو ‌ خواهر خيلي مستقيم، شفاف و پاستوريزه شده است، گذشته‌اي كه پرونده‌اش با يك سيلي تمام مي‌شود. هر سكانس علاوه بر موجوديت خاص خود به صورت منفرد كه شامل آغاز، ميان و انتهاست، به گونه‌اي در كليت خود بايد با سكانس بعد و قبلش رابطه‌اي تنگاتنگ برقرار كند. در انتهاي برخي سكانس‌هاي كنعان، فيدهايي كه مونتور لحاظ كرده، حكم آب‌سردي است كه بر تصورات مخاطب مي‌ريزد در اوج تنش‌هاي گفتاري و گاه آرامش و سكوتي كه حكم آتش زير خاكستر دارد، فيدهاي مزاحم و نچسبي كه تاريخ مصرف آنها ديگر گذشته به سازمان فيلم سنجاق شده كه بخش‌هايي از اثر را دچار سكته كرده است. جغرافيا در اين فيلم نقش مهمي ايفا مي‌كند، اما فيلمساز برخي از اين مكان‌ها را بدرستي به مناسبات آدم‌ها پيوند نداده است. برخي منازعاتي كه ميان مينا و مرتضي در منزل و فضاي آرام آن اتفاق مي‌افتد براحتي مي‌‌توانست در ساختمان‌هاي بتوني و نيمه‌سازي كه مرتضي در آن كار مي‌كرد به قوام و انسجام برسد. به هر روي، براي اتصال به فراز و نشيب‌هاي آدم‌هاي داستان، در درجه نخست مخاطب بايد بازيگراني كه رداي شخصيت‌ها را تن كرده‌‌اند، باور كند. كنعان از گزينش نادرست بازيگران براي كاراكترهاي قصه‌اش آسيب فراوان ديده است. جز محمد‌رضا فروتن كه لباس شخصيت به تنش درست نشسته، رداي كاراكتر مينا براي ترانه عليدوستي گشاد و غير قابل باور است، ردايي كه همگان مي‌دانند براي ليلا حاتمي دوخته شده بود. افسانه بايگان هم از آذر فاصله فراواني دارد. ما اصلا سختي 20 سال دوري از وطن و رنج از دست دادن مادر و فرزندش را در غربت در سكنات رفتار او لمس نمي‌كنيم. آذر با اين تيپ و شمايل، گويي براي پيك‌نيك و هواخوري به وطن برگشته است. به هر روي كنعان در قياس با اثر قبلي اين فيلمساز، اتفاق خاصي محسوب نمي‌شود، هر چند كارگردان بر ابزار و يراق‌ كارش تسلط دارد، ولي شوخ و شنگي و طراوات كارگردان مشغول‌ كارند و اشرافي كه او بر داستان و آدم‌هايش در آن فيلم داشت در كنعان زياد محسوس نيست. اگر فيلمساز در گزينش بازيگرانش تعارف و مصلحت‌هاي دوستانه را كنار مي‌گذاشت شايد اكنون مخاطبان با كاراكترهاي كنعان همراهي بيشتري مي‌كردند. علي احساني




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 603]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن