واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: آزاده نامداری : خانه داری ، آرامش می آورد در سالهاي اخير جوانان زيادي توانستند استعدادهاي خود را در عرصه بازيگري و اجرا به تصوير بكشند و از طرفي با استقبال شديد هم مواجه شدند، به اين نامها توجه كنيد، رضا رشيدپور، فرزاد فرزين، ژيلا اميرشاهي و... يكي از جواناني كه در امر اجرا توانست به خوبي از وظيفهاي كه به او محول شده، سربلند بيرون بيايد، «آزاده نامداري» است كه طي سالهاي اخير توانسته به خوبي در زمينهاجرا قابليتهاي خود را به تصوير بكشاند... «آزاده نامداري» هر روز در برنامه خانواده كه از شبكه اول پخش ميشود به خانههاي شما ميآيد و خيلي از كدبانوهاي ايراني او را از جعبه جادويي ميبينند... تماسهاي زيادي مبني بر اين داشتيم كه با اين مجري جوان گفتگويي داشته باشيم، آنچه كه ميخوانيد ماحصل اين گفتگوست... اصالتا كرمانشاهي هستم آزاده نامداري خود را اين گونه برايمان معرفي ميكند. در آذر سال 1363 به دنيا آمدم، اصالتا كرمانشاهي هستم و تحصيلاتم را در رشته مديريت صنعتي به پايان رساندم. ثمره ازدواج پدر و مادرم، دو فرزند دختر هستند، يكي من و ديگري خواهر كوچكترم كه نامش «آذين» است. آغـاز اجـرا اين كاملا طبيعي است كه يك سري اتفاقات در زندگي انسانها به وجود ميآيد كه كاملا اتفاقي است و پيشبيني نشده، براي من هم چنين اتفاقي افتاد. اما گذشته از اين بايد عنوان كنم كه از كودكي علاقه خاصي به تلويزيون و به قول معروف جعبه جادويي داشتم، اما نه اينكه بخواهم بگويم به طور يقين مجريگري...كمي كه بزرگتر شدم به كارهاي نمايشي علاقهمند شدم، در كنكور هم تصميم گرفتم كه به دانشگاه هنر بروم و كارگرداني، بازيگري، تئاتر و نمايش را دنبال كنم.اما بنا به دلايلي نظرم تغيير كرد و تصميم گرفتم مسير تحصيلاتم را تغيير دهم و به دنبال رشته مديريت بروم، گرچه همكاريهايي با صدا و سيماي كرمانشاه داشتم، اما اين كه دقيقا از كجا آغاز شد، در يك تست كه شبكه تهران (شبكه 5) برگزار كرد، شركت كردم و اولين فعاليتهاي رسمي من در اين زمينه با همان شبكه تهران بود.سپس به شبكه يك آمدم و با برنامه «تازهها» شناخته شدم، البته در اين بين به عنوان مجري، اجراهايي هم در برنامههاي «جامجم» داشتم. در خانه مسئوليت ندارم از او ميپرسيم به عنوان يك بانوي ايراني در خانه چقدر مسئوليت دارد، ميخندد و ميگويد: من در حال حاضر مجرد هستم و مسئوليت خاصي در خانه ندارم. اما ميدانم كه اين مسئله، يعني نداشتن مسئوليت در خانه اصلا خوب نيست، چون كارهاي خانه به نوبه خود لذت دارد، حتي آرامش خاصي به انسان ميدهد كه بعضي وقتها در آن شلوغيها و گرفتاريها آرزو ميكنم كه كاش الان در خانه نشسته بودم و آشپزي ميكردم! بنابراين خود آشپزخانه و كار در آن ميتواند باعث آرامش افراد شود! و هيچ فرقي هم نميكند كه زن باشي يا مرد؟.. بايد بگويم كه مادر نازنينم، تمامي كارهاي خانه را خودش انجام ميدهد و هيچگونه مسئوليتي به من نداده است، اما در مجموع آشپزي را دوست دارم و تصورم اين است كه اگر بخواهم آن را انجام دهم از عهده آن برميآيم، اجازه دهيد براي شما از كار در منزل خاطرهاي تعريف كنم من در عمرم يكبار غذا درست كردم كه خيلي هم خوشمزه شد و آن غذا «ماكاروني» بود، اما سالها پيش، كه به مدرسه ميرفتم در خانه تنها بودم، خواستم كاري كرده باشم، ميخواستم پلو درست كنم، اما نميدانستم كه بايد آن را داخل آب بريزم و خيس كنم، همينطوري برنج را در ديگ ريختم و در آن را گذاشتم، نتيجه كار هم خيلي عجيب نبود چون، برنج كاملا سوخت. خانهداري يا مجريگري زماني كه از آزاده نامداري پرسيدم، خانهداري سختتر است يا مجريگري؟! پاسخ عجيبي به ما داد: «خانهداري شغلي است كه بعضيها هم به آن مشغول هستند و هم اينكه خارج از خانه كار ميكنند. من فكر ميكنم، خانهداري كار سختتري است، چون بنا به شرايط گوناگون زندگي، مديريت خاص خود را ميطلبد، ميخواهم بگويم، كسي كه خانهدار است بايد در خانه تنوع ايجاد كند. اما خوبي خانهدار بودن اين است كه خودت مدير تمامي كارهاي خودت هستي و برنامهريزي ميكني. محيط خانه يك فضاي آرامبخش است، اما شغل ما يك كار تنشزاست. به خصوص اين كه پخش زنده باشد، شما دائما استرس را بايد تحمل كنيد. اگر راستش را بخواهيد، مجريگري سختتر است.» تحليلگـر فوتبـال وقتي از او ميپرسيم با اين شرايطي كه از دستپخت خود و كارهاي خانه برايمان گفتيد، دوست داريد، در آينده به عنوان مربي آشپزي در تلويزيون فعاليت كنيد، خنديد و گفت: «نه، دوست دارم، بيشتر به عنوان تحليلگر فوتبال به فعاليت بپردازم تا مربي آشپزي، چون من تخصص خاصي در آشپزي ندارم، اما...! فيلمبرداري پدر خانواده در موفقيت هر انساني نقش دارد و من فكر ميكنم انسان به هر جايي كه ميرسد خانواده صددرصد در آن نقش داشته است.بنابراين هر كسي وظيفه دارد از زحمتهاي پدر و مادرش تشكر كند. زماني كه من كوچك بودم در خانه براي خود برنامه اجرا ميكردم، پدرم هم از من فيلمبرداري ميكرد و به من اعتماد به نفس ميداد، من تا به حال يادم نميآيد، كاري كرده باشم كه خانوادهام توي ذوقم زده باشند. اهل حساب و كتاب نيستم هيچ جاي زندگي من با هيچ چيز ديگر سنخيتي ندارد، مديريت صنعتي رشتهاي است كه با حساب و كتاب و عدد و رقم سر و كار دارد، من خيلي اهل حساب و كتاب و عدد نيستم، اما مديريت چيزهاي زيادي به آدم ياد ميدهد و آن هم مديريت در زندگي است، البته من هيچ وقت دانشجوي خوبي نبودم، چون هميشه درگير كار هستم، اما در مورد بخشهايي كه به زندگي خودم مربوط ميشد، خيلي چيزها ياد گرفتم. تقويم را همه نگاه كنيم يك وقتهايي است كه ميترسيم به تقويم نگاه كنيم، يك وقتهايي است كه اصلا دلمان نميآيد به تقويم نگاه كنيم، يك وقتهايي هم است كه اصلا يادمان ميرود تقويم را ورق بزنيم... اما چه بخواهيم، چه نخواهيم روزهاي عمرمان ميگذرد، مهم اين است كه چقدر از اين روزها استفاده كنيم آن هم به صورت شاد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 446]