واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: بدون اغراق يكي از بهترين بازيگران زن سينماي بعد از انقلاب است، او در چند سال اخير به همراه خواهرش «ستاره» توانسته به خوبي خود را به سينماي ايران معرفي كند، لاله اسكندري از جمله بازيگران تواناي هنر ايران است كه به راحتي تمام نقشهايي را كه به او ميسپارند، بازي ميكند... زيبا و روان بازي ميكند و دوست دارد كه همچنان در اين عرصه هنرنمايي كند، اما آنچه كه نبايد در مورد او به سادگي از آن گذشت، اين است كه لاله خانم تنها بازيگر سينما و تلويزيون و تئاتر نيست، بلكه در كنار اين هنر، نقاش ماهري هم است تا جايي كه چندي پيش نمايشگاه نقاشي خود را برپا كرد و به جز اين، دستي در موزائيك كاري هم دارد و طرحهاي زيبايي را روي موزائيكهاي مختلف ارائه ميدهد و حتي به تدريس آن هم ميپردازد... لاله اسكندري پاسخ سوالهاي مختلف ما را داد، از او سپاسگزاريم كه با صبر و حوصله به پرسشهاي ما پاسخ داد. لاله خانم عيدت مبارك... سال 87 چطور بود؟ اسكندري: سال نسبتا خوبي بود و خوشحالم كه اين سال با همه خوبيها و بديهايش روزهاي پايانياش را سپري ميكند و ما وارد سال جديدي ميشويم. اولين بار چه زماني بود كه تصميم گرفتيد بازيگر شويد؟ اسكندري: عموي من در زمينه كارگرداني و فيلمنامهنويسي فعاليت ميكرد، وقتي 5، 4 ساله بودم عمويم به من و ستاره پيشنهاد كرد كه در فيلم 8 ميليمترياش بازي كنيم، همان زمانها بود كه جرقه بازيگري در ذهن من زده شد بعد از آن درگير درس شدم و تا حدي از بازيگري فاصله گرفتم، اما دوباره... اولين فيلمي كه بازي كردي را به خاطر داري؟ اسكندري: بله، فيلم كوتاه روحانگيز ساقي نژاد به نام « بازيگر فيلم زن لر» را بازي كردم. از خانوادهتان بگوييد، چند برادر و خواهر هستيد؟ اسكندري: من در يك خانواده پرجمعيت و دوستداشتني بزرگ شدم، 5 تا خواهر و برادر هستيم، در چنين فضايي امكان تفريح و بازيهاي كودكانه بسياري وجود داشت. معمولا چه بازيهايي ميكرديد؟ اسكندري: بازيهاي ما بيشتر حالت نمايشنامهاي داشت قصههايي كه براي ما تعريف ميكردند يا كتابهايي كه ميخوانديم را بازي ميكرديم، حتي تكرار خاطرات آن روزها هم براي من شيرين و پرهيجان است، يادم ميآيد براي بازي در نقش اول هميشه دعوا بود اما من به دليل اينكه سنم از بقيه كمتر بود نقشهاي كمديالوگ را به من ميدادند و من هميشه به اين مسئله اعتراض ميكردم. يك خاطره از دوران كودكيتان كه معمولا هميشه آن را به ياد داريد را برايمان بگوييد؟ اسكندري: كلاس اول راهنمايي به خاطر اينكه در نقاشي اول شده بودم از طرف مدرسه، من و دوستانم را به شهرك سينمايي بردند آن زمان در آنجا سريال « هزاردستان » را ميساختند آن زمان عوامل اين فيلم براي من غير دسترس جلوه ميكردند و زماني كه بعد از گذشت 18 سال به شهرك سينمايي براي بازي در فيلمي رفتم، تمامي خاطرات آن روزها برايم زنده شد. در آن دوران شما شيطونتر بوديد يا ستاره؟ اسكندري: ستاره، اون نسبت من شيطونتر بود، من در كل بچه آرومي بودم. درستان چطور بود؟ اسكندري: بد نبود، دانشآموز متوسطي بودم. در دوران مدرسه تجديد نياورديد؟ اسكندري: چرا، يكبار كلاس اول دبيرستان، يكبار هم كلاس چهارم دبيرستان از درس زيستشناسي تجديد آوردم. اولين باري كه بدون حضور پدر و مادرتان جايي رفتيد را به ياد داريد؟ اسكندري: به دليل اينكه پدر و مادرم هر دو شاغل بودند از همان دوران كودكي تجربه تنها رفتن به مدرسه را داشتم اما اولين باري كه مدت زيادي از خانواده دور شدم، فكر ميكنم سفري بود كه به اتفاق عمو و مادربزرگم رفتم كه اتفاقــا سـفر خاطرهانگيزي هم بود. متولد چه ماهي هستيد؟ اسكندري:آذر. ميدانيد آذرماهيها چه خصوصياتي دارند؟ اسكندري: ميگويند متولدين اين ماه افرادي آرام و مهربان هستند و بارزترين خصوصيات اخلاقيشان هم خوش سفري است. يعني شما هم خوش سفريد ؟ اسكندري: بله، سفر يكي از تفريحات مورد علاقه من است و از كمترين فرصتها استفاده ميكنم و به سفرميروم، سفر به من آرامش زيادي ميدهد. عصباني هم مي شويد؟ گر چه به شما نميآيد؟ اسكندري: مسلما بله، ولي از آن دست آدمهايي نيستم كه با هر بهانهاي عصباني شوم ولي در كل آن چيز كه بيشتر از هر چيز ديگري عصبانيام ميكند اين است كه حرفي به ناحق درباره من زده شود. مردم با كدام كار، شما را شناختند؟ اسكندري: «خاك سرخ» با اينكه قبل از اين كار چند سريال و فيلم ديگر هم بازي ميكردم اما مردم با اين سريال من را شناختند. از مسيري كه تا به امروز در زندگيتان طي كرديد، راضي بوديد؟ اسكندري: بله، من در زمينه تحصيلي و حضور در وادي هنر بهترين انتخاب را داشتهام و بابت اين اتفاق واقعا راضي هستم از اينكه ميبينم بعضي از آدمهاي هم سنوسال من براي مسيري كه آمدهاند دچار ترديد و دودلي هستند، واقعا ناراحت ميشوم. اگر كسي در حقتان بدي كند، او را ميبخشيد؟ اسكندري: بستگي دارد، بايد ببينم كاري كه در حقم انجام داده عمدي بوده يا... آگاهي طرف نسبت به عملي كه انجام داده و شرايط بهوجود آمدن آن خطا، برايم مهم است.... يك روز زندگي لاله اسكندري چطور ميگذرد؟ اسكندري: اگر سر كاري حاضر باشم، ساعت6،7 صبح از خواب بيدار ميشوم و سركار ميروم و معمولا هم 9، 8 شب به خانه برميگردم در اين جور مواقع بيشتر از زندگي شخصيام غافل ميشوم و بعد كاري زندگيام پررنگتر ميشود، اگر هم فرصت كنم كتابي ميخوانم دست به قلم ميبرم معاشرتهاي فاميلي و خانوادگي را هم دوست دارم. تا به حال شده از فشردگي كار خسته شويد و احساس سكون و يكنواختي كنيد؟ اسكندري: بالاخره اين خستگي، گهگاهي سراغ من هم آمده است، گاهي اوقات كه فشار كاري روي من زياد است به ويژه زماني كه با نقش سنگين و طاقتفرسايي بدون وقفه در ارتباط هستم، اما چون عاشق اين حرفه هستم، هيچوقت دلزده نشدم و با همه مشكلات وخستگيها باز هم با عشق كار كردم. دوست نداريد با خواهرتان ستاره يك كار مشترك داشته باشيد؟ اسكندري: چرا...، تاكنون بارها اين پيشنهاد به ما داده شده، اما هر بار به دلايلي اين اتفاق نيفتاده است، اميدوارم در ادامه فعاليت بازيگريمان براي من و ستاره يك تجربه شيرين همكاري به وجود آيد. اهل ورزش كردن هستيد؟ اسكندري: بله، به ورزش به شدت علاقهمندم به ويژه ورزشهاي آبي و دووميداني. شنيدهايم در مقطعي به طور حرفهاي دووميداني را دنبال ميكرديد؟ اسكندري: حرفهاي كه نه ولي در دورهاي قهرمان دوي سرعت شدم، ضمن اينكه به واليبال هم علاقهمند هستم. جايي خوانديم كه حسابي اهل فوتبال هستيد؟ اسكندري:هميشه از تماشاي فوتبال لذت برده و ميبرم چرا كه ورزش پرهيجاني است و همين هيجان باعث جذب آدمها به آن ميشود. استقلالي هستيد يا پرسپوليسي؟ اسكندري: طرفدار تيم مليام، يك زماني استقلالي بودم اما الان مدتهاست كه برايم فرقي نميكند، درحال حاضر هم بازيكنان اين دو تيم را به اسم نميشناسم. از بين بازيكنان استقلال، بازي چه كسي را دوست داشتيد؟ اسكندري: : از بين قديميها بازي زرينچه و نامجومطلق را دوست دارم، آنها بازيكنان بااخلاق و خوشتكنيكي بودند. : شما جزء اولين خانمهايي محسوب ميشويد كه تجربه حضور در ورزشگاه را داشتيد از آن روز برايمان بگوييد از بازيهاي ايران در مقدماتي جام جهاني 2006؟ اسكندري: خب تماشاي بازي ايران – بحرين در ورزشگاه، اولين تجربه من محسوب ميشد و به همين دليل جو ورزشگاه روي من تاثير زيادي گذاشته بود، چون فاصله جايگاه تا زمين زياد بود بازيكنان را خيلي كوچك ميديديم و به همين دليل توجهم بيشتر به صفحه نمايشگر ورزشگاه بود، از آن طرف من به تماشاي فوتبال بدون گزارشگر عادت نداشتم ولي جدا از همه اين حرفها، آن روز براي من خاطره خوب و فراموشنشدني به شمار ميرفت. به غير از فعاليت هنري، شنيدم دستي در موزائيك كاري داريد؟ اسكندري: موزائيك كاري جزء دغدغههاي لذتبخش زندگي من محسوب ميشود و هميشه از آن لذت برده و ميبرم. موزائيككاري را آموزش هم ميدهيد؟ اسكندري: از آنجا كه حرفه ما ساعت مشخصي ندارد، نميتوانم اين كار را انجام دهم ولي خب قبلا كه سرم خلوتتر بود، هنرآموزاني هم داشتم. اهل ا نجام كارهاي خانه هستيد؟ اسكندري: من در طبقه پايين آپارتمان خانوادگيمان زندگي ميكنم به همين دليل زحمت برخي از كارهايم با مادرم است اما در كل بله، بسياري از كارهاي خانه را خودم انجام ميدهم، آشپزيام هم بد نيست و دوستانم ميگويند كه قيمههاي خوشمزهاي درست ميكنم. چقدر به مد و لباس اهميت ميدهيد؟ اسكندري: تا جائي كه با آن خوب و آراسته به نظر برسم. از كدام خواننده خوشتان ميآيد؟ اسكندري: استاد شجريان و شهرام ناظري... در زندگيتان دوست داريد به چه چيزي برسيد؟ اسكندري: يك زندگي سالم و درست، در كمال آرامش و صحت روح و جسم. به بازي در نقشهاي تاريخي علاقهمنديد؟ اسكندري: خيلي زياد با اينكه تعداد نقشهاي تاريخي كه بازي كردم، زياد است اما همه آنها برميگردد به صد سال اخير در حالي كه من دوست دارم در نقشهايي كه متعلق به 500، 400 سال قبل است، حضور داشته باشم. نقش خاصي در ذهنتان است؟ اسكندري: بله، من هميشه دوست داشتم نقش يك دختر مغول را بازي كنم. نگار حسینی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 614]