واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: دقيقه نود عید امسال! تلويزيون- الهام طهماسبي : مجموعههاي تلويزيوني مناسبتي بخش جداييناپذير رسم هر ساله نوروز، در سيما است. چيزي كه زمزمه برنامهريزي براي ساخت آن از يك سال قبل شروع ميشود و تقسيم كارها و انتخاب كارگردان صورت ميگيرد. البته اين برنامهريزي تنها در حد حرف و حديث باقي ميماند و اغلب تا دقايق آخر، گروه مشغول تصويربرداري و تدوين هستند. نتيجه همين ميشود كه هركس در حد بضاعت خود از كارگردان و بازيگر، سر صحنه هر شيرين كاري كه از دستش بر ميآيد رو ميكند تا سريال خندهدار شود و با اين وصف ديگر تكليف فيلمنامه، ديالوگها، شخصيتپردازي و دكوپاژ و... روشن است. فقط ميماند بوم صدا كه بايد مراقب باشند توي كادر نيايد! مجموعه نوروزي عيد امسال به كارگرداني سعيد آقاخاني يكي از چند مجموعه طنزي بود كه امسال از شبكه پنج سيما پخش شد. اين سريال كه با حضور بازيگران طنزي مثل مهرداد غفوريان، مجيد صالحي، بهنوش بختياري و... ساخته شده بود، ماجراهاي خانواده شلوغ و پرجمعيتي را به تصوير ميكشيد، ماجراهايي كه مضمون آن بسيار شبيه سريال قبلي آقاخاني و كارهاي ديگر طنز از اين دست بود. داستان عيد امسال بيش از آنكه متكي بر فيلمنامهاي از پيش نوشته، حساب شده و سنجيده باشد بيشتر بر پايه اتفاقات بداهه و ويژگيهاي بازيگران آن شكل گرفته است. تعدد پرسوناژها همزمان حرف زدن آنها و تكرار ديالوگها و لحظاتي كه گاهي اصلا خندهدار هم نيستند، فضاي شلوغي را ساخته كه اگر داستانك طنزي هم در كار هست در ازدحام حرفها و همهمه اين همه كاراكتر گم ميشود و تنها لحظاتي ميماند كه متكي به كاراكتر بازيگران طنزي است كه پيش از اين در مجموعههاي ديگر طنز حضور داشته و چهرههاي محبوبي براي مخاطبان هستند. هرچند اين بازيگران هم به تبع فضاي كار و حال و هواي سريال، همان مولفهها، تكيه كلامها و ميميكهاي كارهاي قبلي خود را تكرار ميكنند. در نتيجه حضور اين تعداد چهرههاي آشنا كمك چنداني به سريال نميكند و تنها هر كدام يادآور سريالهاي پيشين خود هستند. طوري كه در نگاه اول سريال عيد امسال انگار ادامه يا قسمتي از سريالهاي طنز عيد سالهاي گذشته و با همان حال و هوا است. مثل روزگار خوش حبيب آقا كه تنها متكي بر كاراكتر محوري آن و در ادامه كارهاي قبلي اين بازيگر و دقيقاً با همان ويژگيها و فضا، ساخته شده بود. داستان عيد امسال بيشتر از اينكه راوي فيلمنامهاي تصويري با چاشني لحظاتي از طنز باشد، تنها جروبحثهاي افراد يك خانواده شلوغ در خانهاي كوچك را به تصوير كشيده و تلاش شده با دم دستترين تمهيدات از اين مناسبات لحظات طنز ساخته شود، كلكلكردنهاي كاراكترها مناسبات خانوادگي خواهر و برادر، كنجكاويها و خواستگاري و ازدواج هم كه طبيعتا چاشني فضاسازي داستان در اين نوع سريالهاست. هرچند در كل سريال لحظههاي خندهداري هم وجود دارد كه تلاش شده به كمك حضور بازيگراني مثل بهنوش بختياري، مهران غفوريان و... و با اتكا به ويژگيهاي پرسوناژهاي قبلي آنها در سريالهاي مختلف ماجراهايي بر مبناي اصول طنز موقعيت و كلامي شكل بگيرد، اما اين لحظات آن قدر كشدار تصوير شدهاند و آنقدر طولاني ميشوند كه كاركرد خود را از دست ميدهند مثل صحنه صحبت تلفني مهران غفوريان، مجيد صالحي و... به زبانهاي مختلف. با وجود اينكه سعيد آقاخاني، كارگردان اين مجموعه در مديوم تلويزيون پيش از اين هم كار كرده و كارهاي نسبتا موفقي داشته، اما عجله براي ساخته شدن اين كار باعث شده فرصت چنداني براي دكوپاژ و كنترل كار نباشد. از طرفي ميزانسن دادن مناسب به اين تعداد بازيگر در چنين روندي طبيعتا كار مشكلي است و نتيجه اين شده كه در اغلب ميزانسنهاي داخلي چندين نفر از بازيگران در نقش پدر، مادر، خواهر و... يك طرف قرار گرفته و يكي دو بازيگر با بهكارگيري هرچه در توان دارند در كار خلق لحظات طنزاند. دوربين لحظاتي اينها را نشان ميدهد و بعد به آنها كات ميكند، اما گروه اول در شكلگيري موقعيت طنز هيچ دخالتي ندارند و تنها بهعنوان ناظر و تماشاچي به اندك ميمكها و ديالوگهاي كوتاهي از سوي آنها بسنده شده است. البته بحث از دكوپاز و يا حتي فيلمنامه درباره اغلب سريالهاي نوروزي، شايد كار بيهودهاي است، چون اين موارد بيش از آنكه به كارگردان و مهارت او در كارگرداني برگردد و يا اشكال فيلمنامه نويسي باشد به نظارت و برنامهريزي اوليه براي ساخت اين سريالها بر ميگردد. وقتي قرار است برنامهاي از يك سال قبل ساخته شده و به مناسبت نوروز روي آنتن برود چرا بايد اتمام ساخت آن به دقيقه نود رسيده و در ثانيههاي آخر شبانه روز فيلمبرداري و با عجله بسته شده و شبيه فيلمهاي عروسي يك شبه هم تدوين شود. صرفنظر از اينكه به برنامهريزي سيما و يا به عبارت درستتر عدمبرنامهريزي براي كنداكتور بر ميگردد، جايگاه نظارت كيفي و انتظارات مخاطبان مشخص نيست. كارگردان اين برنامهها هر چقدر هم كه حرفهاي باشد طبعا در سطح انتظارات شبكه حركت ميكند و وقتي كسي از او انتظار ساختن مجموعهاي با ساختاري اصولي و برپايه قواعد درست برنامهسازي، ندارد؛ به دمدستيترين امكانات و تلاشها اكتفا ميشود. از آن جايي كه بحث رقابت بين مجموعههاي مختلف سيما در كارهاي مناسبتي در چنين فضايي معناي چنداني ندارد، مخاطب بايد با همين برنامهها بسازد و ذائقه خود را با همينها تطبيق دهد! دست آخر هم كه در گزارشي انتخابي از سطح شهر بالاخره چند نفري پيدا ميشوند كه تماشاگر چند تا از اين مجموعهها باشند و حرفهايشان تاييدي بر ادامه ساخته شدن اين روند مطابق سليقه تماشاگران شود. متأسفانه در سريالسازي و اين روزها حتي در ساختن تله فيلمها در سيما هم براي مجوز دادن و انتخاب كارگردان تنها به نام او بسنده ميشود و انتظار ديگري مبني بر ساخت مجموعهاي استاندارد براي سرگرم ساختن و پر شدن لحظات فراغت بينندگان در كار نيست. در بعضي سكانسهاي عيد امسال انگار بازيگران دور هم جمع شدهاند و بدون هيچ برنامهريزي و نظمي قرار است، موقعيتي را جلوي دوربين بازي كنند. تداخل ديالوگها، بداهه كار كردن، برداشتهاي سريع و سردستي و عجله فراوان كه همه از جدي نگرفتن كار و صرفا تلاش براي رساندن بهموقع آن روي آنتن ناشي شده باعث ميشود با كپي چندمي از لحظات سريالهاي مختلف گذشته طرف باشيم و كليت كار انسجام لازم را نداشته باشد. هرچند در سريال عيد امسال از بازيگران خوبي استفاده شده كه اگر هر كدام در حد توان خود در فيلمنامهاي اصولي به كار گرفته شوند، ميتوانند لحظات طنزي به ياد ماندني را بسازند، اما ساخت يك مجموعه تلويزيوني به تناسب ماهيت خود كه يك كار جمعي است نميتواند صرفا با تكيه برچند عامل پيش برود و از لحظه انتخاب سوژه تا نوشته شدن طرح و فيلمنامه و بازنويسي و انتخاب عوامل و سپس اجرا و كارگرداني سر صحنه، همه و همه در شكلگيري درست و ساختار استاندارد و موفق يك مجموعه تلويزيوني مؤثرند. البته در كنار اينها نظارت كيفي برچگونگي ساخت يك سريال و ارتقاي سليقه مخاطب از اين رهگذر هم نبايد ناديده گرفته شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 631]