تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به آنچه می ‏داند عمل كند، خداوند دانش آنچه را كه نمی ‏داند به او ارزانى م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813139619




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بخشی از یک کتاب که خواندم و دوستش نداشتم!


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: arte20-09-2008, 05:17 PMکتابها همیشه برای من و شما زیبا نیستند. گاهی وقت ها فکر می کنیم .... ای کاش اینطوری نوشته نمی شد ... ای کاش این قسمت نبود! اینجا برای این ساخته شده تا هر کس به تناسب سلیقه ، ذوق و درکش قسمت های از کتاب هایی که خونده و دوست نداره رو بنویسه!!! فقط خوهش میکنم که به کسی توهین نکنید! سباستین21-09-2008, 02:14 AMبا وجودی که واقعیت بزرگی در پایان کتاب 1984 (جورج اورول) مطرح می شه , اما وقتی من به آخرش می رسم, از اینکه آخرین کورسوی امید از بین می ره , درد می کشم. ( احتمالا همه این کتاب رو خوندید. اگه نخوندید باقی مطالب رو نخونید که آخره کتابه) "دو قطره اشک آمیخته به بوی جین از گوشه های بینی او فرو غلتید.... . به ناظر کبیر مهر می ورزید" سباستین25-09-2008, 05:51 AMدر کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ ( یا قدیسان مرگ) , مطلقا دوست نداشتم که اسنیپ بمیره. حقش نبود. وقتی داشتم این قسمت رو می خوندم مثل مار سر کوفته به خودم می پیچیدم. البته این به این معنا نیست که داستان ایرادی داشته و دقیقا برعکس, خواسته نویسنده به غایت عملی شده بود. اما عشق اسنیپ به لیلی و سرگشت اسنیپ و این پایان دردناک... سباستین04-10-2008, 02:40 AMکتاب "عقاید یک دلقک": فردی رو می شناسم که سالها پیش برای مشترک بودن عقیدش با خانومی, ازدواج کرده. با گذر زمان عقاید زن ( که الآن می شه فهمید تحت جو اون دوره بوده) تغییر می کنه و نقطه مقابل مرد می شه. این دو هنوز هم در کنار همدیگه اند و خیلی به هم علاقمندند اما من زجر کشیدن مرد رو کاملا حس می کنم. این قضیه تنهایی از طرف زن هم صدق می کنه. تو کتاب عقاید یک دلقک هر جا پای ماری وسط می اومد من یاد این دوستم و حسی که از رابطش با همسرش درک می کردم می افتادم. دلم می خواست ماری رو از داستان حذف کنم. حقیقت رو حذف کنم. سباستین04-10-2008, 03:34 AMبه نظر می یاد تنها مشتری این تاپیک منم, در هر جهت: در کتاب بوستان در باب هفتم شعری هست که هر وقت بهش می رسم ناراحت می شم با مطلع: " زن خوب فرمان بره پارسا--- کند مرد درویش را پادشاه". در ادامه صحبت هایی می شه که در نگاه اول منطقی نیستن مثله: زن خوبه خوش طبع, رنج است و بار---رها کن زنه زشته ناسازگار. البته عرض کردم در نگاه اول. چرا که هر کودک پارسی زبان حد اقل نام دو اثر جاودانه سعدی, گلستان و بوستان, را می داند. یکی جهانی که در آن به سر می بریم و دیگری جهانی که از منظر او, بهتر بود در آن به سر می بردیم. و صد البته اشعاری مورد کم لطفی از طرف همین پارسی زبانان, که دنیای روحانی سعدی را به تصویر می کشد یعنی غزلیاتش. سعدی ,به تحقیق, جامع سخن ترین شاعر پارسی ست. و18 باب در بوستان و گلستان حکم تایید این ادعاست. هر سعدی دوستی می داند که هر فردی با هر ذهنیتی می تواند نسخه مربوط به کشش ذهنی خود را از سعدی بگیرد. از نادان تا بسیار دان. عرض بنده این نیست که سعدی در این گزیده اشتباهی کرده است که در این صورت شما را ارجاع می دهم به حکایتی از همین بوستان که شخصی در پی ادعای خردورزی خطابه ای سر داد و به قول سعدی سخن گفت و دشمن بدانست و دوست-- که نادان تر از وی در عالم هموست( باب 7 , مطلع: یکی خوب خلقه خلق پوش بود--- که در مصر یک چند خاموش بود"). جان مطلب این که هر کسی به فراخور ظرفیتش از سعدی نسخه می گیرد وگرنه در پایان همین شعر این دو بیت هست: کسی را که بینی گرفتار زن--- مکن سعدیا طعنه بر وی مزن|||||| تو هم جور بینی و بارش کشی--- اگر یک سحر در کنارش کشی" سباستین20-10-2008, 01:20 PMباز هم به نظر می یاد تنها مشتری این تاپیک منم. حتی آرته ( که ارادته خاصی خدمتشون دارم) هم, به تاپیکی که خودش زده سر نمی زنه. بهتره که نهایت استفاده رو از یکه تازی ببرم. چشمم به کتابخونه کوچولوم افتاد و کتاب کوری رو از دور شناختم, چند سال پیش, وقتی کتاب کوری ( ساراماگو) رو می خوندم, به جایی رسیدم که گروهی که قدرت رو به دست گرفته بود, پیغام می ده که در مقابل غذا, باید برای ما زن بفرستید. واقعا می تونم با دندون, اون مردها رو تیکه تیکه کنم. باز هم حرارت بدنم بالا رفته و نفس هام تند تر شده. تا قاطی نکردم و حرف هایه نامربوط نزدم ... . Like Honey22-10-2008, 01:57 PMسلام.کتاب بادبادک باز نوشته ی خالد حسینی. 200 صفحشو خوندم ولی احساس مینم کسل کنندست.فقط به خاطر این میخونمش که تمومش کنم...!! roonak200622-10-2008, 02:25 PMسلام.کتاب بادبادک باز نوشته ی خالد حسینی. 200 صفحشو خوندم ولی احساس مینم کسل کنندست.فقط به خاطر این میخونمش که تمومش کنم...!! فکر میکنم اگر بیشتر بخونید نظرتون عوض بشه. البته هر کسی سلیقه ای داره. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 475]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن