واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: اين روزها مي تواني گرانتر بخري
اين روزها تب و تاب خريد هديه براي روز مادر و روز پدر چهره ديگري به مراكز خريد شهر داده است خانوادههايي كه براي خريد هديه به هردري ميزنند و فروشگاههايي كه با وجود اينكه روي شيشه شان نوشته اند حراج به مناسبت روز ... ، اجناسشان را با قيمتهاي نجومي عرصه مي كنند.
سرويس اجتماعي برنا
اين روزها بازار تهران و مراكز خريد و فروش پايتخت حال و هوايي ديگري دارد، شور و حالي كه شايد تا 22 روز ديگر ( روز پدر) هم ادامه پيدا كند، فروشگاه هايي كه سال به سال رنگ مشتري را به خودش نميديد براي چند روزي در سايه لطف پلاكارد كاغذي "حراج استثنايي به مناسبت روز ..." نياز به وجود شاگردي را تجربه مي كند كه بايد بر ورود و خروج مشتريان نظارت داشته باشد. رونق نسبي كه افزايش نرخ تورم، بالا رفتن بهاي انواع كالاها، از جمله لوازم خانگي، سكه، طلا و پوشاك هم نميتوانند از رونق نسبي اش كم كند.
وقتي براي خريد يك كيف زنانه يا پيراهن مردانه بايد بيش از سي هزار تومان هزينه كني شايد ديگر قيمت دويست و سي و چهار هزارتوماني كه بر روي تخته سفيد و كوچك مغازه طلا فروشي درست مقابل واژه يك بهار آزادي طرح قديم نوشته است توجهات را جلب نكند. اين در حالي است كه بازار لوازم خانگي هم چنگي به دل نميزند هجوم انواع كالاهاي چيني كه با الگو برداري از مدل هاي ژاپني مانند ويروسي تمام فروشگاهها را مبتلا به خود كرده است، با قيمت هاي بالا در فروشگاه ها، به جيب خالي مشتريان لبخند مي زند اما با اين وجود از تعداد مشتريانش كاسته نمي شود.
وقتي به قصد خريد پا به مغازه اي مي گذاري آنقدر قيمت اجناس مختلف را مي پرسي كه دست آخر از سر ناچاري يكي را انتخاب مي كني، دوست داري بهترين مارك را بخري ولي توان مالي ات به خريد سرويس تفلون 200 هزار توماني نمي رسد به همين دليل به جاي توجه به مارك و جنسس بيشتر قيمت مي پرسي و هديه اي را كه مي خري اصلا باب ميلت نيست به همين خاطر دعا مي كني اين تفلون 80 هزار توماني تو را جلوي مادرت رو سفيد كنه، در همه مسير خانه فكر مي كني كه حيف اين همه پول كه به اين جنس پست دادي.با خودت روزها را مي شماري تا ببيني چند روز تا روز پدر باقي مانده تا پولهايت را روي هم بگذاري.
"حراج استثنايي به مناسبت روز ..."
روي برگه سفيد پشت شيشه نوشته شده "حراج استثنايي به مناسبت روز مادر"، خوشحال وارد فروشگاه لوازم خانگي شدم ، روبروي پيشخوان شلوغ است، سه چهار نفري همانطور كه به قفسه پشت فروشنده زل زدهاند در گوش هم پچ پچ مي كنند اما دست روي هر چيزي كه گذاشتم با قيمتهاي عجيب و غريب و تا حدي نجومي روبرو مي شوم حتي اجناسي كه جنس شان چندان هم مرغوب نيست.
چهارشنبه 5 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]