تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815173710




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دكتر خاتمي: زن بودن افتخار و امتياز بزرگي است‌


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: دكتر خاتمي: زن بودن افتخار و امتياز بزرگي است‌
سرويس سياسي - اجتماعي: نه زن براي آن كه انسان باشد و از همه مزايا و فرصت‌هاي انساني استفاده كند لازم است از زن بودن خود دست بردارد و نه مرد براي اين كه با زن مساوي باشد مجبور به انتخاب زندگي زنانه باشد.‌

به گزارش ايسنا حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر سيدمحمد خاتمي، رئيس موسسه گفتگوي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها طي سخناني در آيين افتتاحيه كار گروه تبادل تجربيات، زنان، برابري و صلح در نروژ ضمن تاكيد بر موضوع فوق بر لزوم توجه همزمان به اهميت حضور زنان در خانواده و اجتماع تاكيد كرد.‌

خاتمي گفت: نكته مهم اين است كه مشخص كنيم وقتي در باب زنان و مسائل آنان بحث مي‌كنيم به كدام مسائل و از كدام زاويه مي‌نگريم، و نيز از مسائل و مشكلات و پرسش‌هاي كدام جامعه سخن مي‌گوييم؟

وي افزود: قطعاً مشكلات مشابهي براي همه زنان در همه جا وجود دارد، ولي مسائل و مشكلات متفاوت نيز بسيارند. ما در اين جا با يك امر انساني سروكار داريم و مسائل و امور انساني جنبه تاريخي و اجتماعي دارند از جمله مسائل و مشكلات در جوامع توسعه يافته با جوامع در حال توسعه يكي نيستند. همين مشكلات متفاوت و نيز ديدگاه‌هاي مختلف در سيستم حقوقي و مدني و اجتماعي اين جوامع تاثير خاص خود را دارد.

به نظر من از جمله موضوعات مهمي كه بايد مورد بحث قرار گيرد نوع نگاهي است كه به زن و مسائل زنان داريم، آيا زن جنس دوم است؟ چنان كه سيمون دوبوار كوشيده است آن را شرح دهد؟ با اين كه انسانيت دو بخش مساوي دارد كه يكي زن است و ديگري مرد؟

آيا معيار انسانيت مردانگي است و مرد انسان معيار است؟ آيا مرد براي زندگي آفريده شده است و زن براي مرد؟

پاسخ آري به اين مسائل ديدگاهي است كه در قديم و در بيشتر ادوار تاريخ رايج بوده است و هم‌اكنون نيز آثار و بقاياي آن را كم يا زياد در همه جا مي‌توان ديد. مگر فمينيسم خود عكس‌العملي در برابر اين ديد نيست؟ گرچه بر اين باورم كه همين جنبش به نحو ناخودآگاه در بند همين ديد اسير است.‌

اگر ما از چنين زاويه‌اي به جهان، انسان و زن بنگريم شاهد پيدايش نوعي سيستم اجتماعي، ارزشي و حقوقي خواهيم بود كه متناسب با اين ديد است. حتي وقتي في‌المثل به نصوص ديني و آثار فلسفي رجوع مي‌كنيم انتظار داريم كه مطابق اين ديد به ما پاسخ بگويند.

گرچه امروز به ظاهر اين ديدگاه از اعتبار افتاده است، ولي مي‌توان گفت كه امروز هم بخش مهمي از مشكلات تحت تاثير همين ديدگاه است كه در لايه‌هاي ذهن اجتماعي و تاريخي بشر امروز وجود دارد و اثر منفي خود را مي‌گذارد.

چه بسا وقتي از آزادي و حقوق مساوي زن و مرد سخن مي‌گوييم معيار ما آزادي و حقوقي است كه مردان از آن برخوردار بوده و هستند و يا حتي امتيازات ناروايي كه ناشي از ديد و نظام مردسالار است و مي‌خواهيم زن هم درست در همان جايگاهي قرار گيرد كه مرد قرار دارد و حتي كار به انتقام مي كشد و چه بسا كساني مي كوشند تا آن چه را امتيازات غصب شده توسط مردان مي‌دانند به هر قيمتي از دست مردان و انحصار آنان درآورند.

در حالي كه اگر از ابتدا ديدگاه خود را اصلاح كنيم و به اين باور برسيم كه انسانيت دو پاره دارد، يكي زن و ديگري مرد، و به عبارت ديگر انسان مونث و انسان مذكر داريم، شايد بسياري از مسائل حل شود. نه زن براي آن كه انسان باشد و از همه مزايا و فرصت‌هاي انساني استفاده كند لازم است از زن بودن خود دست بردارد و نه مرد براي اين كه با زن مساوي باشد مجبور به انتخاب زندگي زنانه باشد، زن بودن به خودي خود افتخار و امتياز بزرگي است، همان گونه كه مرد بودن.

نكته ديگر كه بايد مورد توجه قرار گيرد اين كه رشد، يك عمل اجتماعي است. نمي‌شود انساني از حضور مسئولانه و فعالانه در عرصه اجتماع محروم باشد و در عين حال انتظار داشته باشيم كه رشد كند. يكي از عوامل و اسباب مهمي كه تاريخ را مردانه كرده است اين بوده كه زن به هر دليل از حضور در مسئوليت‌هاي مهم اجتماعي منع يا حضور او محدود شده است و مردان در غيبت زنان خودنمايي كرده‌اند. امروز خوشبختانه راه‌هاي حضور اجتماعي زنان روز به روز بازتر مي‌شود و ما شاهد هستيم كه چگونه زنان در عرصه‌هاي مختلف شايستگي و توان خود را و احياناً برتري خود را نسبت به مردان نشان مي‌دهند.

و آخرين نكته‌اي كه بيان مي‌كنم اهميت خانواده به عنوان بنيادي ترين واحد جامعه مدني است و بي‌ثباتي و سستي پايه‌هاي اين موسسه و بنا، كل جامعه را از هنجار و تعادل خارج مي‌كند و مشكلات بزرگي را پديد مي‌آورد كه كم و بيش به خصوص در جوامع پيشرفته شاهد آن هستيم و ترديد نكنيم كه نقش زن در استواري پايه خانواده و رشد به هنجار اعضاي آن بي‌بديل و از مرد بيشتر است.حل پارادوكس حفظ و تقويت بنيان خانواده از يك سو و حضور زن در عرصه اجتماعي پا به پاي مرد امري است كه مي‌تواند مورد مباحثه قرار گيرد و راه‌هاي مناسب و مورد اتفاق حل مساله جست‌وجو و بر آن تاكيد شود.‌




 سه شنبه 4 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن