واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: جاش همیشه کتک میخورد، و شخصیت دِسموند یک روز ریش دارد و روز دیگر ندارد، که برای ما معنیاش این است که باید زیر باران در جنگل با ریش مصنوعی بدود. درست است که من باید... چهرهپردازی در سه مجموعۀ تلویزیونی "گمشده" (Lost)، "بیست و چهار" ( 24) و "خون واقعی" (True Blood)گل ولای کار کردن روی مجموعۀ تلویزیونی که دائماً بین مقاطع زمانی مختلف عقب و جلو میرود، برای هر کسی که سرپرست یک تیم چهره پردازی (گریم) است میتواند به لحاظ سازماندهی به کابوسی بدل شود. کافی است از استیو لاپورت بپرسید، کسی که به تازگی روی آخرین سری از مجموعۀ گمشده، در محل فیلمبرداری آن درهاوایی کار میکند. او میگوید: "از نظر حفظ یکدستی گریمها، این کار دشوارترین کاری است که تا به حال انجام داده ام. دائماً از همه چیز عکس میگیرم چون اغلب مجبور میشویم به عقب برگردیم و کتابچه [های ثبت اسناد فیلم] را نگاه کنیم تا ببینیم قبلاً کاری چه طور انجام شده و کار جدید را با آن تطبیق دهیم. شاید دو سال دیگر ناچار شوم یک نوع گریم [جراحت] خاص را دوباره روی کسی (یا چیزی) انجام دهم که خیلی وقت پیش از آن [در فیلم] بهبود یافته و حذف شده است." لاپورت برای آن که بتواند ازعهدۀ گریم گروه عظیم بازیگران گمشده برآید، گروهی ثابت از هنرمندان چهره پرداز گرد آورده است که میتوانند وضعیت گریم تک تک بازیگران را به خوبی کنترل کنند. لاپورت میگوید: "ما چند نفر داریم که بیشترین حجم کاری ما روی آنها متمرکز شده است، مثل مایکل اِمرسن یا جاش هالووِی و مَتیو فاکس که سه بازیگر اصلی سریال اند و یا حتی هنری یان کیوسیک که نقش دِسموند را بازی میکند. چهرۀ متیو نیاز به گریم زیادی ندارد، اما او از آن نوع آدمهایی است که وقتی کار میکند نمیشود مزاحماش شد، پس باید بدانیم کی وارد عمل شویم." "جاش همیشه کتک میخورد، و شخصیت دِسموند یک روز ریش دارد و روز دیگر ندارد، که برای ما معنیاش این است که باید زیر باران در جنگل با ریش مصنوعی بدود. درست است که من باید کار گریم سه شخصیت دیگر را هم انجام بدهم، اما چند نفر دیگر را هم دارم که میتوانند به راحتی همان گریمها را در حدی که من میتوانم انجام دهم اجرا کنند، و به این ترتیب بازیگران هم به همان اندازه با کار راحتاند."تنها بینندگان نیستند که جزئیات عمدۀ طرح داستان گمشده برای ایشان به صورت رازی پنهان نگاه داشته میشود، لاپورت میگوید: "عملاً فقط فیلمنامۀ یک قسمت را جلوتر از وقت به من میدهند، واگر خیلی شانس بیاورم ممکن است فیلمنامۀ کامل را سه روز قبل از شروع قسمت جدید دریافت کنم. بعضی وقتها به جلسۀ تولید فیلم که یک روز پیش از آغاز فیلمبرداری تشکیل میشود میروم، و فیلمنامۀ جدیدی به من میدهند. [قبل از آن] برای ما تیزرهای تبلیغاتی کوتاهی میفرستند که سیناپس خیلی کوتاه و سریعی از فیلمنامه به دست میدهد و من خیلی از اطلاعاتم را برآن اساس تنظیم میکنم، و بعد فیلمنامه ای به من میدهند که تمام سکانسهایی که قبلاً دیده ام درآن حذف شده، یا از طرحی حرف میزنند که درنهایت وقتی قسمت جدید بیرون میآید تبدیل به [پروژۀ] عظیم و پرجزئیاتی میشود، بنابراین کار واقعاً غافلگیرانه است." خونهروقت بازرسِ ویژۀ سی.تی.یو جک باوئر (کایفر ساثرلند) روز سختی درپیش دارد، کلاً به دی مانسانو بستگی دارد که شرایط را برای چنین روزی آماده کند. مانسانو که از روز اول فیلمبرداری مجموعۀ 24 سرپرست بخش چهره پردازی بوده است، بازیگران 24 را از شکنجه گرفته تا آلودگی رادیواکتیو تحت هر وضعیت دشواری گریم کرده است.وقتی فصل نهم 24 در ژانویه روی آنتن برود، تماشاگران متوجه حداقل یک تغییر عمده نسبت به اولین قسمت سریال خواهند شد. مانسانو میگوید: "ما دراصل این فصل از سریال را بین ساعت چهار و پنج بعدازظهر شروع کرده ایم، درحالی که معمولاً فیلمبرداری را از صبح زود شاید 7 صبح شروع میکنیم و تا 6 صبح روز بعد ادامه میدهیم. اما امسال داستان در چهار بعدازظهر شروع میشود چون نیمروز است، همه سرو وضع خوبی دارند، اما تا شب اوضاع بدتر و بدتر میشود. این فصل از سریال ما تصادف ماشین داریم و بازیگران زخمی میشوند، و یک عدۀ جدید آدمکش به داستان اضافه شده اند، به همین دلیل برای این گروه خالکوبیهای متفاوتی درنظر گرفته ایم. دراین سریال آدمها همیشه درحال کتک خوردن و شکنجه شدن اند، بنابراین هرسال باید تحقیقات جدیدی بکنیم و دربارۀ سر و وضع بازیگران به نتایج جدیدی برسیم. من معمولاً تحقیقات پزشکی انجام میدهم و در اینترنت هم جستجو میکنم و نتیجه را دراختیار تهیه کننده میگذارم، اما مسلم است که ما نمیتوانیم صحنههای بیش از حد دلخراش نشان دهیم چون شبکه [پخش کننده سریال] هیچ وقت با آن موافقت نمیکند، پس حاصل کار باید چیزی باشد که نگاه کردن به آن زیاده سخت یا آزاردهنده نباشد، زیرا این یک مجموعۀ تلویزیونی است و باید همیشه این نکته را درنظر داشته باشیم و افراط نکنیم."البته بدیهی است که در مجموعه ای که ظرف بیست وچهارساعت رخ میدهد، حفظ تداوم و یکدستی بسیار مهم است. مانسانو میگوید: "همیشه باید یادمان بماند که داستان در یک روز اتفاق میافتد، پس اگر بازیگری مثلاً کبودی داشته باشد، باید با همان رنگ وشکل حفظ اش کنیم. معمولاً سعی میکنیم درشروع داستان بازیگر کبودی یا بریدگی خاصی نداشته باشد چون اگر کتک بخورد باید کبودیها و زخمها را به همان شکل نگه داریم." با آنکه خانم مانسانو نزدیک به یک دهه درساخت سریال بیست و چهار شرکت داشته، همچنان نسبت به قسمتهای جدید مجموعه اشتیاق بسیار نشان میدهد. میگوید: "مسیر داستان درفصل جدید شگفتانگیز است، اخیراً بخشهایی از آن را برای گروه تولید نمایش دادند و به نظر میرسد فیلم بی نظیر باشد. فکر میکنم کسانی که آن را تماشا کنند هرگز باقی داستان را از دست نخواهند داد چون بسیار نفس گیر است!" خون آشامهاخون آشامها امروزه به موضوع تجاری عمده ای [درصنعت سینما] تبدیل شده اند، اما مجموعه ای که در نقدهای فیلم، پیشتاز این گونه داستانهاست، مجموعۀ داستانهای فراواقعی از اچ. بی. او است به نام "خون واقعی"، که دربارۀ پیشخدمت کافه ای اهل لوییزیانا است که قدرت تله پاتی [برقراری ارتباط فکری از راه دور] دارد و در دنیای واقعی خون آشامها گرفتار میشود. فصل سوم این مجموعه در دسامبر و تحت نظارت سرپرست بخش گریم، بریجِت مایِر اّلیس و با همکاری دَن رابرت تولید میشود، او مسوولیت نظارت بر روند چهره پردازی و جلوههای چهره پردازی را برای شرکت مَسترز اِف.ایکس به عهده دارد. رابرت میگوید: "با توجه به آنچه تا کنون دیده ام، به نظر میآید فصل سوم [به لحاظ جلوههای بصری] بسیار گسترده تر از فصلهای قبلی است. نمیدانم تا کجا میشود دراینباره صحبت کرد، اما قطعاً میشود گفت به لحاظ چهره پردازی، جلوههای بصری دراین مجموعه بسیار هیجان انگیز و چشم گیراست و قطعاً گریمهای خونینی خواهید دید. به نظر میآید در هر فصل جدید از این مجموعه صحنههای خونین تری داریم، اما نمیخواهم کسی تصور کند قراراست حمام خون راه بیندازیم، چون واقعاً موضوع فیلم این نیست. مهمترین تغییر درحیطۀ شخصیتهای فیلم این است که داستان به "بون تمپز" باز میگردد، بنابراین میخواهیم کاملاً مطمئن شویم ظاهر صحنهها شبیه به خانههای لوییزیانایی از کار درخواهد آمد. نمیدانم کسی به این نکته توجه کرده یا نه، اما مهمترین چیز برای ما این است که مطمئن شویم آدمها ظاهری درخشان و مرطوب دارند طوری که انگار هوا گرم و شرجی است، درحالیکه خون آشامها همیشه چهرۀ ماتی دارند. انجام این کار مشکلات خودش را دارد، مثلاً وقتی برای فیلمبرداری به لوییزیانا میرویم، خون آشامها نباید عرق کنند، اما این جا (در لس آنجلس) وقتی هوا سرد میشود ناچاریم به صورت آدمها اسپری بزنیم [که عرق کرده به نظر برسند]. بنابراین همیشه نکات کوچکی مثل این هست. امسال شخصیتهای جدیدی هم در مجموعه خواهیم داشت، و من دراینمورد واقعاً هیجان زده ام."
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]