تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814734436




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به نمايش و نمايشنامه نويسي در ايران


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نگاهي به نمايش و نمايشنامه نويسي در ايران
نمايش و نمايشنامه نويسي به سبك اروپايي در ايران سابقه‌اي ندارد. تقريباً از اواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجري (پيش از مشروطيت) در زمان ناصرالدين شاه كه ايرانيان با اروپاييان ارتباط‌هايي برقرار كرده بودند، اين شيوه ادبي را از آنان آموختند.

نمايش در ايران نخست با ترجمه نمايشنامه‌هاي مولير و اجراي آنها شروع شد. در آغاز بازيهاي فكاهي را به صحنه مي‌آوردند و براي درباريان نمايش مي‌دادند. از اين بازيهاي فكاهي كه نوعي كمدي است، نمايشنامه بقال بازي در حضور از همه مشهورتر و كاملتر بود.

پس از تاسيس دارالفنون، در گوشه‌اي از زمين پهناور آن تالاري بزرگ بنا كردند كه تقريباً براي 300 نفر گنجايش داشت. اين تالار را به سبك تئاترهاي اروپايي طراحي كردند و تا مدتها جنبه عمومي نداشت و فقط بعضي از نمايشنامه‌ها را به طور خصوصي براي شاه و خانواده‌اش اجرا مي كردند، حضور ناصرالدين شاه و وحشت از او اجازه نمايش آثار انتقادي را نمي‌داد و فقط صرفاً نوع كمدي نمايشنامه اجرا مي‌شد.

اما نخستين نمايشنامه‌هاي ايراني كه به سبك غربي نوشته شد، نمايشنامه‌هاي ميرزافتحعلي آخوندزاده است. آخوندزاده بنيانگذار نمايشنامه نويسي جديد و ادبيات رآليستي آذربايجان يكي از روشنفكران اصلاح‌طلب عصر پيش از مشروطه بود و مقامي چون گوگول در ادبيات روس و مولير در ادبيات فرانسه را دارد. وي اغلب نمايشنامه‌هايش را به زبان تركي آذري نوشته و ميرزاجعفر قراچه داغي آنها را به فارسي ترجمه كرده است.

نمايشنامه نويس ديگر اين دوره كه نمايشنامه‌هايش را به زبان فارسي نوشته ميرزا آقا تبريزي است. وي سه نمايشنامه كوتاه نوشت كه نخست بخشي از آنها را روزنامه اتحاد در سال 1326 قمري چاپ كرد، اما كودتاي محمدعلي شاه و تعطيل شدن جرايد ادامه چاپ آن را به تعويق انداخت، پس از شكست استبداد صغير و فعاليت دوباره روزنامه ها، نامي از آن نمايشنامه‌ها به ميان نيامد.

پس از استقرار مشروطيت شماري از روشنفكران ايران فن نمايش و نمايشنامه نويسي را يكي از مهمترين ابزارهاي انتقادي اجتماعي تشخيص دادند و در رواج آن بسيار تلاش كردند. كم‌كم در تهران تالارهايي تاسيس شد و در آنها نمايشنامه‌هاي فرنگي و ايراني به نمايش گذاشته شد.

اما در آغاز كار دشواريهايي رخ مي‌نمود بعضي از عوام بازيگري روي صحنه تئاتر را عملي پست و ضداخلاق رايج زمان مي‌شمردند، از اين رو در آغاز ايرانيان كمتر تن به بازيگري مي‌دادند و گردانندگان تماشاخانه‌ها به ناچار از بازيگران قفقازي و روسي براي اجراي نمايش دعوت مي‌كردند، در مورد بازيگري زنان اوضاع از اين هم بدتر بود، به طوري‌كه مدتي نقش زنان را مردان ايفا مي‌كردند و بعدها اين امر را زنان غير ايراني يا زنان غير مسلمان ايراني برعهده گرفتند. در فاصله سالهاي 1300 تا 1320 شمسي هياتهاي متعددي در زمينه نمايش تشكيل شد كه معروفتين آنها نصر، جامعه باربد و نكيسا بود. حتي هنرستان تئاتر نيز تاسيس شد و در آن به تربيت هنرجويان اين فن كوشيدند، اما همان اختناق مذكور نمايش ايران را در حد كمديهاي سبك و پيش پا افتاده نگاه داشته بود. از سال 1320 به بعد در فن نمايش و نمايشنامه نويسي فارسي تحولي ايجاد شد و اندكي از فشارهاي حكومت پليسي رضاشاه كاهش يافت و از آن پس نمايشنامه نويسان برجسته‌اي در ايران ظهور كردند و آثار چشمگيري پديد آوردند. گرچه از كودتاي 28 مرداد 32 به بعد دستگاه سانسور اين شيوه ادبي را نيز از مميزي بي‌نصيب نمي‌گذاشت. يكي از معروفترين نمايشنامه‌هاي اين عصر كه در اول قرن خورشيدي حاضر در گروه نمايش «ايران جوان» به اجرا درآمد نمايشنامه جعفرخان از فرنگ آمده نوشته حسن مقدم ملقب به علي نوروز است. اين نمايشنامه به رغم كوتاه بودنش يكي از عاليترين كمديهاي قرن حاضر در نثر فارسي به شمار مي‌رود. حسن مقدم نمايشنامه ديگري به نام «ايراني بازي» نوشت كه قهرمان آن هم «جعفرخان» است يعني همان جعفرخان، اين بار هشتاد سال بعد به ايران باز مي‌گردد و به دنبال يافتن شغلي مناسب در ادارات دولتي تلاش مي‌كند. در اين عصر نمايشنامه نويس برجسته ديگري به نام رضا كمال معروف به شهرزاد تعدادي نمايشنامه فارسي مي‌نويسد و برخي از نمايشنامه‌هاي فرنگي را نيز به فارسي درمي‌آورد كه اغلب آنها با موفقيت روي صحنه مي‌آيند. اين نمايشنامه‌ها عبارتند از شب هزار و يكم (كه گويا وي آن را از داستان هزار و يك شب اقتباس كرده است و البته با استقبال بي‌نظير روبرو شد) عباسه خواهر امير و گلهاي حرم و عروسي ساسانيان يا خسرو شيرين و ترجمه‌هاي او از نمايش‌نامه‌هاي قفقازي عبارتند از افسانه‌ عشق، اصلي و كرم و كمربند سحرآميز. در اين دوره چندين نمايشنامه ديگر نيز به دست نويسندگان به گنجينه ادب معاصر ايران افزوده شد. از جمله نمايشنامه منظوم كه اغلب براساس داستانهاي كهن ملي يا حماسي مانند داستانهاي نظامي گنجوي و شاهنامه فردوسي سروده شده‌اند و قديمي‌ترين درام منظوم تاريخي گويا نمايشنامه‌اي به نام سرگذشت پرويز است كه آن را علي محمدخان اويسي در استانبول به چاپ رساند. نمايشنامه رستم و سهراب را نيز كاظم زاده ايرانشهر در سال 1302 در برلين منتشر كرد.

از معاصران نام كساني مانند سيدعلي نصر، عبدالحسين نوشين، غلامحسين ساعدي (گوهرمراد)، اكبررادي و بهرام بيضايي قابل ذكر است. البته گذشته از نمايشنامه‌نويسهاي حرفه‌اي بعضي از نويسندگان و ادبا گهگاه به نوشتن نمايشنامه‌هايي پرداختند كه از جمله مي‌توان نام سعيد نفيسي، صادق هدايت و... را نام برد.




 چهارشنبه 29 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 201]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن