واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش تحليلي فارس تهديدات كرزي، خوراك تبليغاتي انتخابات يا رويارويي با مشرف
خبرگزاري فارس: تهديدات اخير رئيس جمهور افغانستان مبني بر هدف قرار دادن طالبان در خانههايشان گمانهزنيهاي متعددي را رقم زده كه آيا وي با توجه به ضعف ارتش افغانستان با اين تهديدات به دنبال خوراك تبليغاتي براي انتخابات آتي رياست جمهوري است يا با پشتوانه و حمايت آمريكاييها اقدام به موضعگيري كرده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، حامد كرزي رئيس جمهور افغانستان در اظهارات تندي، به طالبان پاكستان و حاميان آنان تاخت و هشدار داد كه اگر حملات اين افراد در خاك افغانستان پايان نيابد، افغانستان واكنش نشان خواهد داد.
وي با بيان اينكه افغانستان حق دفاع از خاك خود را دارد و "اين بار بيت الله محسود و ملاعمر پاكستاني را در خانه هايشان هدف قرار مي دهد"، تصريح كرد: "يك خارجي به خود حق ميدهد عليه افغانستان اعلام جهاد كند، پس ما هم حق داريم اين افراد را در خانههايشان هدف قرار دهيم... افغانستان امروز، افغانستان ديروز بي صدا نيست، امروز (افغانستان) هم صدا دارد، هم وسايل دارد و هم جرات اقدام دارد."
گمانهزنيهاي مختلفي از سوي تحليلگران درباره اين اظهارات تند كرزي نسبت به پاكستان وجود دارد. برخي معتقدند كه رئيس جمهور افغانستان نخستينبار نيست كه چنين اظهارات تندي را به زبان ميآورد.
يك بار ديگر كرزي اظهارات تندي را داشت چنانكه اعلام كرده بود: گر نداني غيرت افغانيام چون به ميدان آمدي، ميدانيام.
اما وي روز بعد از پاكستان به دليل اين اظهاراتش پوزش خواست.
اين اعتقاد وجود دارد كه كرزي در مقاطع خاصي و تحت تاثير احساسات حرفهايي را ميزند كه بعد از آن حرف خود را پس گرفته و پشيمان ميشود.
وحيد مژده يك كارشناس و نويسنده افغاني بر اين اعتقاد است كه كرزي در سفر به پاريس و دريافت تعهدات 20 ميليارد دلاري از سوي جامعه بينالملل براي كمك به بازسازي افغانستان و گفتوگو با رهبران مختلف جهان از جمله جرج بوش رئيس جمهوري امريكا در پاريس احساساتي شده و چنين سخناني را عليه پاكستان و طالبان به زبان آورده است.
وي براين اعتقاد است كه افغانستان چنين توانمندي را براي حمله به پاكستان و ضربه وارد كردن به طالبان ندارد و در اين ميان متحدين بينالمللي آن نيز بر منافع خاص خود تكيه دارند زيرا اسلامآباد تنها قدرتي است كه آمريكا ميتواند در منطقه بر روي آن حساب باز كند ضمن اينكه آنها تنها از طريق اين كشور ميتوانند به دريا دسترسي داشته باشند.
بعد از گذشت شش سال از حمله آمريكا و متحدان بينالمللياش به افغانستان اكنون به تدريج و با پيدايش و گسترش شيوه جديد مبارزه از سوي طالبان كه به استراتژي «انتحار» موسوم است ، طالبان نيز نام و آوازه خود را دوباره بازيافتهاند. شدت و وسعت حملات طالبان به جايي رسيده كه ديگر سخن از جنگ با «بقاياي» القاعده يا طالبان مطرح نيست. همه از جنگ با «طالبان»، نيروهاي طالبان و تسلط مجدد آنها بر افغانستان سخن ميرانند.
بعد از اظهارات كرزي نيز منابع پاكستاني گزارش دادند كه 500 نفر از نيروهاي طالبان آخرين ساعات دوشنبه در عمليات گستردهاي در منطقه ارغنداب در 25 كيلومتري شمال شرق قندهار، كنترل هفت روستا را در اين منطقه به دست گرفتند. به اعتقاد برخي تحليلگران اين عمليات واكنشي به تهديدهاي كرزي بوده است.
علاوه بر اين جنوب افغانستان كه هم مرز با كشور پاكستان است، از زمان سقوط طالبان تا كنون، ناامنترين نقاط كشور خوانده شده و گفته ميشود كه راه تداركات جنگجويان طالبان و القاعده بوده است. اين امر باعث شد كه افغانستان نسبت به موضوع پاكستان و نقش آن در مهار يا تشديد ناامنيهاي مناطق مرزي و ورود طالبان به افغانستان بيش از پيش ترديد نمايد. به همين دليل انتقاداتي گاه تند و گاه ملايم از جانب مقامات افغانستان متوجه پاكستان و دولت پرويز مشرف گرديد كه متقابلا پاسخهاي مجادله آميزي را در پي داشت.
برخي تحليلها بر اين است كه يكي از علل بي اعتنايي دولت پاكستان به مطالبات افغانستان در گذشته، اعتماد به استواري مواضع دول غربي در همراهي با پاكستان بود؛ زيرا اين كشور ساليان متمادي روابط دوستانه و نزديكي با آمريكا و بلوك غرب داشت و دولتمردان آن گمان ميكردند كه اين روابط چنان استحكام دارد كه مسايل افغانستان نميتواند بر آن سايه اندازد.
در ابتداي كار كه آمريكا به عنوان سردمدار نيروهاي مبارزه با تروريسم وارد افغانستان شد، تعدادي از سربازان خود را در پاكستان نيز مستقر نمود اما هيچگاه در طول اين مدت، هشدار چندان جدي به دولت پاكستان نداد؛ دولتي كه از اين موضع منعطف آمريكا بسيار خوشنود بود و در عين حال، كمكهاي بي دريغ آمريكا را جهت مبارزه با تروريسم نيز مرتب دريافت ميكرد.
در اين ميان برخي از تحليلگران بر اين اعتقادند كه افغانستان از نظر سياسي و نظامي در مرحلهاي نيست كه مقامات ارشد پاكستان را تهديد كند و ارائه اين اطلاعات نيز با تكيه بر مواردي است كه نيروهاي ائتلاف در اختيار مقامات افغان قرار ميدهند و كرزي نيز با حمايت آنها اين سخنان را بر زبان ميآورد.
رئيس جمهور افغانستان در بخشي ديگر از سخنان خود از تداوم حملات به پاكستان خبر داده بود كه گفته ميشود اين اشاره كرزي در اين مورد، ظاهرا به حملات اخير نيروهاي آمريكايي به خاك پاكستان بود كه چندين شورشي و 11 سرباز ارتش پاكستان در آن كشته شدند.
اين حمله سه شنبه شب در يك پاسگاه مرزي در نواحي كوهستاني "گورا پراي مهمند"، يكي از نواحي قبيله نشين پاكستان، در آن سوي مرز افغانستان در مجاورت ولايت كنر روي داد. پاكستان از اين حمله به شدت انتقاد كرد و آن يك عمل "بدون انگيزه و بزدلانه" خواند.
البته آمريكاييها در اقدامي ديگر كه تصور كردند پاكستان در امر مبارزه با القاعده و طالبان جدي نبوده است- برخلاف انتظار پاكستانيها- مواضع خود را تغيير داده و كمكهاي ميلياردي خود به دولت پاكستان را متوقف كردند. اين رويداد چنان شوكي به جان پاكستانيها انداخت كه نتوانستند عصبانيت خود را نسبت به همسايه شمالي پنهان نگه دارند و لذا به حملات لفظي شديدي عليه دولت حامد كرزي و دستاوردهاي آن در افغانستان دست زدند؛ زيرا اين شكوهها و گلايههاي افغانها از پاكستان بود كه غرب و آمريكا را نسبت به صداقت پاكستانيها در مبارزه بر ضد تروريسم به ترديد انداخت و در نتيجه، لقمههاي بزرگ اقتصادي را از كام پاكستانيها برگرداند.
پاكستان اخيرا با امضاي يك آتش بس با طالبان محلي نيز با انتقادهاي زيادي در داخل افغانستان روبرو شده است. ناتو ميگويد، توافقات صلح ميان حكومت پاكستان و طالبان محلي، به افزايش نا امنيها در افغانستان منجر ميشود. پاكستان اعلام كرده كه اين توافقات به منظور تامين امنيت در پاكستان صورت گرفته و به معناي امتيازدهي به طالبان نيست.
در خلال يك سال گذشته نيز عمليات گروههاي تندرو اسلامگرا در پاكستان، شامل بمبگذاري، عمليات انتحاري و حمله مسلحانه به مراكز و نيروهاي دولتي، صدها كشته برجاي گذاشته است.
اقتدار روزافزون طالبان چيزي نيست كه به اين آساني فراموش شود زيرا ديگر نه تنها تهديدي براي افغانستان كه تهديد آشكارتري عليه نظام غير ديني و دموكراسي پاكستان نيز شمرده ميشوند. پاكستان در سالهاي نخست حمله ائتلاف به افغانستان با سهل انگاري و شيطنت، مجالي براي طالبان پاكستاني فراهم كرد كه گمان ميكرد صرفا خطري براي افغانستان خواهد بود.
اما امروز به نظر ميرسد كه مشرف نيز به اين واقعيت نزديك شده است كه تروريسم و طالبانيسم تنها بلاي جان افغانستان نيست و شايد روزي طومار حكومت نظامي او را نيز در هم پيچد و نظام سياسي ليبرال پاكستان را دگرگون سازد. در طي اين چند سال، گروههاي افراطي مذهبي در پاكستان قدرت و نفوذ خود را چنان گسترش دادهاند كه برخي از سقوط نه چندان دور اين كشور به دام طالبان پاكستاني خبر مي دهند.
اين گروهها در ارتش، پارلمان، دولت و نهادهاي زيربنايي پاكستان رخنه كرده و چه بسا كنترل آنها را به دست گرفتهاند. مراكز پرورش طالبان والقاعده و مدارس نوار مرزي پاكستان كه حلقه اتصال طالبان پاكستاني و افغاني هستند چنان بهم پيوستهاند كه تفكيك آنها از نهادهاي دولتي در آن مناطق دشوار شده است.
اين گروهها در آن مناطق تسلط همه جانبه دارند و اين تسلط به جايي رسيده است كه ديگر به يورش نظامي، جنگ و گريز نيز اميد چنداني نيست.
روزنامه «نيويورك تايمز» چندي پيش در گزارشي جزئيات ارتباط منابع اطلاعاتي پاكستان با طالبان را فاش كرد. بنابر اين گزارش سازمانهاي اطلاعاتي پاكستان بويژه سازمان اطلاعات (ISI) نه تنها از آرمان طالبان بلكه از اين ديدگاه كه تفكر اين گروه بايد نفوذ خود را در جناح غربگراي پاكستان گسترش دهد، حمايت ميكنند.
اين روزنامه مي نويسد: شهر كويته مركز مهم طالبان است و نشانه هاي فراواني مبني بر تشويق طالبان از سوي مقام هاي پاكستاني موجود است.
همچنين يك فرمانده سابق طالبان در مصاحبه با اين روزنامه گفت: مقامهاي اطلاعاتي پاكستان او را بازداشت كرده بود، زيرا حاضر به رفتن به افغانستان براي مبارزه نبود اما دستگيري وي به عنوان سركوب طالبان در پاكستان به ديپلمات هاي غربي و ساكنان محلي تلقي شده بود.
گسترش چشم گير و روز افزون كمي و كيفي طالبان در افغانستان نيز بديهي است كه بدون هيچ پشتوانهاي ناممكن و محال است كه طالبان بتوانند بدون يك حامي خارجي در مقابل نيروهاي بينالمللي مقيم در افغانستان و هم چنان نيروي هاي ارتش و پليس افغانستان مقاومت كنند و حتي گاهي يك يا چند قدم نيز از اين نيرو ها جلو تر باشند.
پاكستان متهم درجه اول حمايت از طالبان است تا جايي كه روزانه شاهد اين هستيم كه عده اي از اتباع پاكستاني در داخل افغانستان يا كشته ميشوند و يا با اسلحه و مواد منفجره بازداشت ميشوند. اين مسأله به اين معني است كه تنها حمايت پاكستان از طالبان منحصر به كمك هاي تسليحاتي و آموزشي نميشود و نيروهايي از اين كشور به افغانستان اعزام ميگردند تا در كنار طالبان افغاني بر ضد دولت و مردم افغانستان مبارزه كنند.
از سوي ديگر استفاده دو سويه آمريكا از طالبان نيز اقدامات اين كشور براي كنترل اين نيروهاي تروريستي را با ترديد مواجه ميسازد. زيرا يكي از علتهاي اصلي ادامه حضور آمريكا در افغانستان طالبان است و بدون آنها اين حضور معنايي نخواهد داشت.
اگر قرار به انهدام كامل طالبان بود اين كار در طول شش سال گذشته قابل انجام بود ضمن اينكه پاكستان به عنوان حامي اصلي طالبان و محل پرورش آنها مورد حمايت و يكي از متحدان اصلي آمريكا در منطقه است.
انتهاي پيام/.
چهارشنبه 29 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 255]