تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813183081




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دين، نوآوري و اقتصاد


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: دين، نوآوري و اقتصاد
تنظيم و ترجمه:دكتر جعفر خيرخواهانبخش پايانيپرسش‌كننده: جيم دينگمن، از موسسه INMدر بحثي كه كرديد با اينكه درباره تغيير اقتصادي صحبت شد، چندين اشاره به جنگ و اثر جنگ‌هاي كشورگشايانه و استعمارگري براي چندين قرن شد؛ چون ما غرب آفريقا، شرق آفريقا، جنوب شرق آسيا و .... را ديده‌ايم جلوه‌هايي از تقارن سياسي كه در مخالفت با اين جنبش‌ها به وجود آمده است. چگونه اين را وارد بحث خود مي‌كنيد؟


استينفلس: جنگ قطعا عاملي است كه هم به نفع و هم به زيان تغيير و توسعه اقتصادي بوده است. كسي در اين‌باره نظري ندارد؟
كوران: آن جنبش‌هاي ديني كه در مسير حركت خود از جنگ حمايت مي‌كنند، از خشونت حمايت مي‌كنند، دقيقا منشاء بي‌ثباتي بوده و در مكان‌هايي مثل افغانستان يا عراق تا زماني كه نظم و قانون برقرار نشود رشد اقتصادي سالمي نخواهيم داشت؛ به طوري كه اين جنبش‌هاي ديني زيان فراواني وارد مي‌كنند. در عين حال بايد افزود كه اكثر اسلام‌گرايان به دنبال كارهاي خشونت‌بار نيستند. آنها برنامه كار اسلامي كردن دارند؛ اما اغلب سازگاري كامل با رشد اقتصادي مدرن دارد.اسلام‌گرايان در بسياري از كشورها، نهادهاي اقتصادي مدرن را پذيرفتند. در واقع آنها به آرامي اين نهادها را در سنت‌هاي خود ادغام كردند و خيلي زود فراموش كردند كه منشاء خارجي دارند- بانكداري اسلامي يك نمونه خوب است؛ چون در سنت اسلامي هيچ بانكي وجود نداشت. تا اواسط قرن بيستم چيزي به اسم بانك اسلامي نداشتيم.
پرسش‌كننده: سيد يارزان از شوراي امور عمومي مسلمانان
يكي از مشكلات در مسير نوآوري اين است كه به نظر مي‌رسد مقاومت طبيعي در انسانها براي هر نوع تغيير وجود دارد. من فكر مي‌كنم سيصد سال طول كشيد تا كليساي كاتوليك اعداد عربي را اقتباس كرد؛ يعني سيصد سال گذشت تا آنها تشخيص دادند اين روش كارآتري از اعداد رومي است. اگر يك دوره هزارساله را در نظر بگيريم به نظر من عوامل ايجاد تغيير از فرآيند جهاني شدن مي‌آيد از تعاملات فرهنگ‌ها و مردم مختلف كه باعث تغيير مي‌شود و واقعا نمي‌توان گفت نقش پروتستان در وهله اول است.
وودبري: من عامل تغيير را در رقابت مي‌بينم. هر سنت ديني مي‌تواند به اوضاع كمك كند. بنابراين عدد صفر از هندوها گرفته شد و سپس مسلمانان و اعراب استفاده كردند. و در اينجا صفر، انديشه واقعا ديني «هيچ چيز» است كه مفهوم با ارزشي شد و سپس از طريق تعامل و رقابت، ابتدا به مسلمانان و سپس به اروپا گسترش يافت.
بنابراين هر گروهي مي‌تواند از طريق تعامل و رقابت، انديشه‌هاي جديد را منتشر سازد. مردم چيزهايي را كه نتيجه بدهد، اقتباس و استفاده مي‌كنند و اغلب منشاء آن را فراموش مي‌كنند و فقط استفاده مي‌كنند. بنابراين لزوما همه انديشه‌هاي خوب از پروتستان نيامد بلكه فقط يك مثال بود و چون من در آن باره مطالعه كردم و مثال‌هايي كه استفاده كردم از پروتستان بود، اما مي‌توانست از اسلام هم باشد مي‌توانست از هندوها يا از هر سنت ديگري باشد.
هاريسن: اما ما در اين باره گفت‌وگو كرديم كه چگونه سنت‌هاي مختلف، عوامل و اجزاي مختلفي دارند كه به روش‌هاي مختلف، تاثير مي‌گذارند. براي مثال توضيح اوليه درباره چاپ و سواد، ظاهرا ارتباط سفت و سختي با يك عنصر معين از مسيحيت پروتستان دارد. در بحث نشست قبلي پرسيده شد چرا توجه به كتاب آسماني قرآن، نقش مشابهي با مسيحيت را در چاپ ايفا نكرد؟ علت را اين دانستيم كه از قرآن به نحو متفاوتي استفاده مي‌شد، قرآن نوع متفاوتي از سند بود كه با انجيل فرق داشت. آيات قرآن كوتاه بود و از حفظ خوانده مي‌شد و به خاطر سپرده مي‌شد كه چنين كاري با تورات يا انجيل بسيار سخت است.
پس در چنين حالتي دغدغه‌اي براي كسب سواد وجود ندارد. اين را به عنوان يك نمونه ذكر كردم و علاقه‌مندم كه ساير مثال‌ها از سنت‌هاي ديني ديگر با عناصري كه نقش مثبت يا منفي در تغييرات اقتصادي دارند، آورده شود.
استينفلس: من پيشنهاد مي‌دهم به قضيه و نقش رهبري توجه كنيم. جارد دياموند در كتاب «تفنگ، جواهر و فولاد» يك پرانتز بسيار بزرگ در فصل پاياني براي رهبري باز مي‌گذارد كه لزوما ربطي به سوابق تاريخي و محيطي ندارد. مثال‌هايي كه به ذهن مي‌رسد شامل آتاتورك در تركيه، رهبري ميجي در ژاپن و رهبران جوان ايالت كبك فرانسه زبان در زمان انقلاب خاموش دهه 1960 هستند كه نگاه متفاوتي نسبت به جامعه داشتند، مطمئن باشيد همه آنها در محيط‌هايي فعاليت مي‌كردند كه محرك‌هايي به حركت وادارشان مي‌كرد. در مورد تركيه، سقوط امپراتوري عثماني، ناپديد شدن هويت تركيه و يك رهبري نظامي كه به جايگاه قدرت سياسي تقريبا بي‌سابقه تبديل گرديد.
در مورد ژاپن، رهبران جواني داريم كه به طرز شگفت‌آوري حس مي‌كردند كشورشان در شرايط نامساعدي قرار داشت؛ چون از تحولات در ساير بخش‌هاي جهان عقب افتاده بود و در جستجوي هر توسعه احتمالي بودند كه در ساير بخش‌هاي جهان مي‌توانستند پيدا كنند.
استينفلس: در مورد كبك كانادا، انزجار رهبران جوان را داريم كه مي‌ديدند اين ايالت عقب‌تر از ساير ايالت‌ها است و مي‌خواستند نشان دهند كه به اندازه هركس ديگري خوب هستند. اما در هر مورد يك رهبر داراي ديدگاه داشتيم كه تفاوت بزرگي بوجود مي‌آورد.
كوران: كاملا حق با شماست كه تمدن اسلامي دوراني از موفقيت‌هاي بزرگ داشت آن دوران بايد زماني باشد كه اسلام از اقتباس استقبال مي‌كرد- تمدن اسلامي آميزه و تلفيقي باشكوه بود؛ چون كه از بسياري سنت‌هاي پيشين وام گرفت، قوانين را از رومي‌ها، ايراني‌ها و سايرين مي‌گرفت و سپس با خلاقيت تركيب مي‌كرد، آنها را به هم مي‌افزود و تكنولوژي‌ها را اخذ مي‌كرد. و در ساير دوره‌ها نيز، نمونه‌هاي ديگري از اقتباس‌ها داريم كه تقريبا بي‌وقفه بدون ايجاد بحران ديني مهمي رخ داده است.اسلام‌گرايان همچنين- دست‌كم آنهايي كه برنامه كارشان را با صلح‌آميزي تعقيب مي‌كردند، نظر كاملا مساعدي به تغيير فن‌آوري و تغيير نهادي داشتند. البته بايد تبصره‌اي به اين بحث زده شود. حوزه‌هايي وجود دارد كه اسلام‌گرايان در برابر تغيير مقاومت مي‌كنند. اينجا است كه عمليات قسم‌خورده اسلام‌گرايان درباره شيوه زندگي منحصرا اسلامي، تعريف و بدان عمل مي‌شود.بنابراين شماري از مسائل به عنوان مسائل هميشگي و مورد علاقه انتخاب مي‌شود، مسائل كليدي كه در ذهن اسلام‌گرايان است و رفتار مسلمان واقعي را تعريف مي‌كند. اگر اينها را قبول كنيد، پس يك مسلمان واقعي هستيد در غير اينصورت مسلمان واقعي نيستيد؛ يا اصلا مسلمان نيستيد.در حوزه اقتصادي، بهره يكي از اين موارد است. بهره هميشه در جهان اسلام داده و گرفته مي‌شد، در برخي مكان‌ها مثل اروپاي قرون وسطي تقريبا علني بود و استراتژيست‌هاي مختلف كه آن را دور مي‌زدند. بانك‌هاي اسلامي، امروزه به صورت يك روال عادي امور بهره مي‌گيرند و مي‌دهند.تعهد به تصديق حرمت بهره، يكي از اين مسائل است. مسائل جنسيتي، مسائل خانواده، اينها نيز عناصري هستند كه اسلام‌گرايان با تغيير آنها مقاومت مي‌كنند.
استينفلس: در اين لحظه مي‌خواهم به سراغ يك پرسش بروم؛ چون كه به اينجا رسيديم كه علل احتمالي مقاومت در برابر تحولات جديد چيست، تحولاتي كه مي‌تواند از درون باشد يا از بيرون اقتباس شده باشد. يكي از علل مقاومت ظاهرا ترس از سكولاريزه شدن است يعني تضعيف هر شيوه متمايز زندگي. و ما تمايل داريم سكولاريزه شدن را به صورت مانعي در انجام يك سنت ديني ببينم. با اين‌حال قطعا در اروپاي غربي، به معناي حذف نظارت مستقيم مقامات ديني بر اقتصاد است.
و من شگفت‌زده شدم از اشارات پروفسور هاريسن به كشورهاي اسكانديناوي كه در راس فهرست موفقيت‌هاي اقتصادي برحسب مسائلي كه صحبت كرديم، قرار دارند.
آيا زمينه‌هاي بيشتري براي مقاومت بر اساس اين ترس از سكولاريزه شدن نسبت به آنچه ما واقعا مي‌دانيم، وجود دارد؟
هاريسن: خوب من با پيتر برگر هم‌عقيده‌ام كه نوسازي منجر به تكثرگرايي مي‌شود. فضايي براي سكولارها بوجود مي‌آورد تا ديدگاه‌هاي خود را ابراز كنند و باعث بسيج انواع فكرها و نيز انواع گروه‌هاي مذهبي مي‌شود. اگر ما اروپاي شمال غربي را نمونه‌اي از آنچه عاقبت مدرنيسم به آن ختم مي‌شود در نظر نگيريم، جاي ترس است، پس سكولاريسم، واقعا گروه‌هاي مذهبي را به وحشت خواهد انداخت.
من فكر مي‌كنم يك استدلال عليه مثلا راديكال‌ترين شكل‌هاي اسلام‌گرايي، بايد با زمينه‌هاي مذهبي همراه باشد. و يكي از آنها مثلا مي‌تواند اين باشد كه اثر تأسيس دولت اسلامي را بر درجه مذهبي شدن و باورهاي مسلمانان ببينيد. اگر بتوان نشان داد كه مذهبي بودن و باورها تضعيف مي‌شود پس زمينه‌هاي ديني براي مبارزه با اسلام راديكال وجود دارد. اما نمي‌توانيم يك استدلال را صرفا بر پايه‌هاي سكولار قرار دهيم؛ چون كه آدم‌هاي با انگيزه ديني داريم.
در اين مورد يا بايد شواهدي به مردم داده شود يا برخي اوقات بايد آن را تجربه كنند تا باعث تضعيف شدنش شود. پس تا زماني كه آمريكا با گروه‌هاي اسلام‌گرا مي‌جنگد و سعي مي‌كند آنها را تضعيف كند، ضد آمريكايي بودن باعث افتخار مي‌شود. شايد با به حال خود گذاشتن مردم تا خود مجبور به تجربه كردن شوند، اشتياق براي تاسيس يك دولت اسلامي در جاهاي مختلف تضعيف گردد.
كوران: به اختصار نكته‌اي را اضافه مي‌كنم. به نظر من گروه‌هايي هستند كه از سكولاريزه شدن ترس دارند و علت آن به حوزه‌هايي خارج از علم اقتصاد برمي‌گردد. تركيه البته يك مورد افراطي در تلاش به حذف دين از زندگي سياسي و از آموزش و نيز زندگي اجتماعي است.
اما آنها دين را به درون زندگي اقتصادي به جز چند حوزه نمادين وارد نكردند و مساله مهمي نبوده است و فكر مي‌كنم آن كساني كه اصلاح اقتصاد را در چارچوب اسلامي تجربه كردند، آن طور كه در پاكستان و ايران اتفاق افتاد شكست خورده‌اند و اين شكست‌ها در سطحي گسترده به رسميت شناخته شده است. تصور نمي‌كنم ترس از سكولاريزه شدن اقتصادي، جان‌مايه زيادي داشته باشد.
استينفلس: كسي پرسشي دراين‌باره ندارد؟
پرسش‌كننده: پاول راوشنباخ از دانشگاه پرينستون
من علاقه‌مند به بحث پيشرفت اقتصادي هستم و اينكه چگونه اين را به پروتستانيسم و احتمالا ايالات‌متحده ربط مي‌دهيم و آيا ترس از مادي‌گرايي افراطي، مبناي برخي مقاومت‌ها در برابر آنچه پيشرفت آمريكايي ديده مي‌شود، نيست؟
استينفلس: بلي
هاريسن: پيشرفت آمريكايي شايد يك تظاهر افراطي از سرمايه‌داري دموكراتيك باشد. و احتمالا با نابرابري شديد توزيع درآمد در ايالات‌متحده كه نابرابرترين دموكراسي پيشرفته است، برجسته شده است.
اما وقتي پيشتازان پيشرفت از كشورهاي اسكانديناوي را ملاحظه مي‌كنيد كه اساسا كشورهاي سرمايه‌داري دموكراتيك هستند و تحت ملاحظات اخلاقي كاملا پروتستاني هدايت مي‌شوند؛ اگر چه دين پروتستاني شايد به معناي كامل آنطور كه 30، 40، 50 يا 100 سال قبل بود، وجود نداشته باشد.
به نظر مي‌رسد آنچه واقعا درباره آن صحبت مي‌كنيم، واكنش به سبك زندگي آمريكايي است و اين شيوه‌اي است كه دائم تغيير مي‌كند. شيوه زندگي در آمريكا تا حدي بستگي به اين دارد كه دولت دموكرات يا جمهوري‌خواه است. من بسيار غصه‌دار مي‌شوم زماني كه نظرات و ترجيحات مردم خارج ايالات‌متحده را مي‌بينم كه بر مبناي عملكرد ايالات‌متحده در هشت سال گذشته، آن را به كل تاريخ اين كشور تعميم مي‌دهند. من در اينجا دست خود را رو مي‌كنم و مي‌گويم اميدوارم دولتي دموكرات داشته باشيم و ايالات‌متحده حتي اگر دولت دموكرات نداشته باشد پس از سال 2008 براي بقيه جهان احتمالا كاملا متفاوت به نظر خواهد رسيد.همچنين من اذيت مي‌شوم وقتي «حرص و آز» آمريكايي، كانون توجه در اطراف جهان مي‌شود و نماينده پيامدهاي سرمايه‌داري دموكراتيك مي‌گردد، زماني كه در كشورهاي اسكانديناوي، تأثير تعامل كامل دموكراسي و سرمايه‌داري را داريد.
استنفلس: پروفسور كوران
كوران: مردم همه جاي جهان از جمله فقيرترين كشورها، خواهان دستيابي به رونق و رفاه اقتصادي هستند. آنها مي‌خواهند از بسياري راحتي‌ها كه مردم كشورهاي پيشرفته، ثروتمندترين كشورها شامل ايالات‌متحده دارند، بهره‌مند شوند. من فكر مي‌كنم آنچه واكنش سفت و سخت ايجاد مي‌كند، مادي‌گرايي محض و بي‌حد است كه مردم جهان اينك مي‌توانند روزانه در تلويزيون و در اينترنت مي‌بينند- نسخه‌ هاليوودي از شيوه زندگي، آن چيزي است كه مردم را آزرده و خشمگين مي‌سازد تا حدي به اين دليل كه آنها توانايي رسيدن به آن را ندارند- و نيز چون سبك‌هاي زندگي كه در مجموعه‌هاي تلويزيوني و در اينترنت نشان داده مي‌شود، مي‌تواند باعث بي‌ثباتي شديد جوامع شود. پس دليلي براي آزردگي و مخالفت كردن وجود دارد و اميد به اينكه ايالات‌متحده جلوي آن را بگيرد.
استينفلس: پرسش ديگري داريم.
پرسش‌كننده: با تشكر. مونا ابولناگا مدير سرمايه‌گذاري پراكتر
من مايلم مطالب بيشتري درباره ارزش‌ها يا سنت‌هاي اصيلي ياد بگيرم كه اديان گوناگون دارا هستند و بر توسعه اقتصادي تاثير مي‌گذارد. براي مثال پروفسوركوران مشخصا ساختارهاي سازماني و نبود اين ساختارها را در گذشته در اكثر جهان اسلام ذكر كردند و چگونه از طريق اقتباس و ساير مكانيسم‌ها، اينك آنها وجود دارند و بنابراين نسبت به آينده خوش‌بين‌تر هستند.
و من حدس مي‌زنم و مي‌خواهم بدانم چرا مساله بنيادي‌تري در دستوركار نيست. از آنجا كه درباره سنت‌هاي مختلف در بين اديان صحبت مي‌كنيم؛ براي مثال سنت حفظ كردن قرآن كه در نظام‌هاي آموزشي برحسب يادگيري مي‌بينيم در مقابل روشي كه احتمالا در نظام‌هاي آموزشي ايالات‌متحده وجود دارد كه فكر كردن به شكل مقاله‌نويسي يا تفكر آزادانه‌تر ديده مي‌شود.
چرا شما اين مسائل اساسي‌تر را زير سوال نمي‌بريد كه چگونه يك فرهنگ، فكر كردن و فرهيختن شهروندانش را تشويق مي‌كند و تاثيري كه بر توسعه اقتصادي دارد؟
كوران: به نكته خوبي اشاره كرديد، شيوه‌هاي انديشيدن و برداشت از مسائل اهميت دارند؛ اما آنها نيز تغيير مي‌كنند. برداشت‌ها و تلقي‌ها همراه با نهادها متحول مي‌شود. نهادها تغيير مي‌كنند و بنابراين برداشت‌ها هم عوض مي‌شود.
امروزه- و اين موضوعي است كه فكر مي‌كنم هاريسن بهتر از من مي‌تواند درباره آن صحبت كند- اگر از مردم خاورميانه و نيز مثلا اروپاي غربي يا ايالات‌متحده نظرسنجي كنيد، به احتمال زياد تعداد افراد بيشتري را در خاورميانه خواهيد يافت كه دانايي را آن چيزي ملاحظه خواهند كرد كه از نسل قبلي بدست آورده و سپس بدون هيچ تغييري به نسل بعدي تحويل خواهند داد، در مقابل اين ديدگاه كه دانايي چيزهايي است كه از نسل قبلي دريافت مي‌كنيد و به آن مي‌افزاييد، پالايش مي‌كنيد و احتمالا تغيير مي‌دهيد و سپس به نسل بعدي به شكلي متفاوت يا شكل پيشرفته‌تري تحويل مي‌دهيد.
اين برداشت و تلقي از دانايي، مستقل از نهادهاي آموزشي بسط پيدا نمي‌كند. من در ابتداي صحبتم به اختصار ذكر كردم، در خاورميانه مدارس را واقفان سازماندهي مي‌كردند و توليت‌ها اداره مي‌كردند و با ماموريت خاصي تاسيس مي‌شدند، ماموريت آموزشي آنها مثلا اينكه چه چيزي تعليم دهند، معمولا مشخص شده بود. آنها متعهد به مفهومي ايستا از دانايي بودند. در غرب، مدارس تاسيس شدند معمولا به شكل شركت‌هايي كه قابليت تغيير داشتند. منظور اينكه سازمان‌هايي خودتجديدشونده و خودگردان بودند. بنابراين دانايي كه تعليم مي‌دادند تغيير مي‌كرد. آنها انتظار تغيير كردن داشتند. اينك اين نهادها دستخوش تغيير شده‌اند. در بسياري بخش‌هاي جهان اسلام، مدارس، انعطاف‌پذيري بيشتري دارند. آنها سرفصل مطالب درسي خود را بسيار آسان‌تر از گذشته تغيير مي‌دهند. اما تلقي‌ها و برداشت‌ها تغيير نكرده و همان تلقي‌هاي قديمي هستند. آنها تدريجا تغيير مي‌كنند و تغييردادن‌شان زمان‌بر است. نكته‌اي كه وودبري اشاره كرد اينكه آنها به‌سرعت تغيير نمي‌كنند؛ اما من خوش‌بين هستم كه با نهادهاي جديد، اين تلقي‌ها تدريجا از بين خواهد رفت.
استينفلس: پروفسور هاريس و پروفسور وودبري، فكر مي‌كنم با هرگونه تفسيري كه شما درباره مسائل بنيادي داريد كه در بحث‌مان به حد كافي توجه كرديم يا نكرديم نشست را به پايان برسانيم.
هاريسن: اينجا اهميت تغيير فرهنگي از طريق اصلاحات ديني مطرح مي‌شود و اين پرسش از ارزش‌هاي بنيادي است از قبيل اينكه آيا دين دستاوردهاي عقلانيت را تغذيه مي‌كند؟ آيا تعقيب ماديات را تشويق مي‌كند؟ آيا تمركز آن بر اين دنيا بيشتر از دنياي بعد است؟ آيا واقع بين است؟ برعكس آيا ديني است كه عدم عقلانيت را تغذيه مي‌كند- مانع تعقيب ماديات مي‌شود و به دنياي ديگر به شيوه‌اي آرماني‌تر توجه دارد؟ نگاه دين نسبت به سرنوشت بشر، ميزان تاثيري كه فرد مي‌تواند بر سرنوشت خويش بگذارد عامل بسيار مهمي است. سوگيري زماني دين چگونه است- آيا اين دين چشم‌هاي مومنان را به سمت آينده سوق مي‌دهد يا اينكه آنها را در زمان حال نگه مي‌دارد و بر گذشته تمركز نموده است؟
اينها انواع مسائلي هستند كه براي ايفاي نقش دين در فرهنگ بسيار مهم هستند. اما يك عامل زيربنايي در اين بحث هست كه به نظرم ناديده گرفته شد؛ اينكه دين تنها منبع ارزش‌ها و برداشت‌ها نيست. شواهد محكمي داريم كه فرهنگ مهم‌تر است. ما در موسسه تغيير فرهنگي معتقديم توجه به تغيير فرهنگي، فرصت‌هاي واقعا اميدبخشي براي يك جهان بهتر عرضه مي‌دارد.
استينفلس: پروفسور وودبري اگر در يك دقيقه بحث را تمام كنيد.
وودبري: من مي‌خواهم بگويم تمركز بر حفظ كردن و از اين قبيل، يك موضوع صرفا اسلامي نيست آن امري سنتي است كه در جامعه كنفسيوس، بودايي، هندو و احتمالا مسيحيت، يهوديت و غير آن وجود داشته است. آن مانعي براي تغيير و تحول طي زمان در بستر خاص نبوده است. يهوديان از جنبه اقتصادي بسيار موفق بوده‌اند- سنت طولاني حفظ كردن و از حافظه قرائت كردن و به عقب نگاه كردن را داشتند. همين مساله را در رابطه با عقلانيت داريم- بسياري از استدلال‌هاي اسلامي، استدلال‌هاي يهودي، استدلال‌هاي مسيحي بسيار عقلاني بودند؛ اما شايد بر آزمايش‌هاي علمي متكي نبودند.
من فكر نمي‌كنم اينها چيزهايي باشند كه ذاتا دشمن پيشرفت شمرده شوند. اينها تغيير مي‌كنند. من فكر مي‌كنم تركيبي از باورها و بافتار و ميزان رقابت بين سنت‌ها و ساختار طبقاتي و چيزهايي مثل آن است كه اهميت دارند. چيزهايي پيچيده‌تر از صرفا يك باور خاص است كه بروندادهاي يك جامعه را شكل مي‌دهد.
استينفلس: مطمئن هستم همه شما مي‌خواهيد در تشكر از اين ميزگرد به خاطر بحث عالي كه جريان يافت به من بپيونديد. (تحسين و كف‌زدن حضار.)
 چهارشنبه 29 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 289]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن