صفحه آخر - راديكاليسم صوري در عرصه موسيقي

واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: صفحه آخر - راديكاليسم صوري در عرصه موسيقي
صفحه آخر - راديكاليسم صوري در عرصه موسيقي

فاضل جمشيدي*: داستان جالبي است اين عرصه را و ايضا دوستان قلم‌پرداز وادي هنر، فرهنگ و هنر و موسيقي را. در پاسخ به حضور محمدرضا لطفي در شبكه 2 سيما، دوست نازنين و تحليلگري چون عليرضا پوراميد با قطعه شعري آغاز نموده كه اين است؛ «ندانم تهنيت يا تسليت بايد دهم دل را / بر اين مقتول گريم يا ببوسم دست قاتل را.» كمي انصاف كافي است تا خواننده به ميزان نگرش منفي نگارنده به كل مصاحبه و گفت‌گو پي‌برد، بگذاريم به قضاوت و حكم خوانندگان و بينندگان برنامه مذكور كه واقعا حاصل اين برنامه «هيچ» بود و تمام مخاطبين «متضرر»...؟! نه در مقام «خواننده» موسيقي ايراني، نه در موقعيت تحصيلكرده رشته جامعه‌شناسي و تنها در جايگاه مجري و كارشناس اين برنامه تلويزيوني متعجبم دوستاني كه خود دستي بر آتش دارند و در موقعيت‌هاي مختلف با رسانه صداوسيما همكاري‌هايي در همين زمينه‌ها داشته و دارند اينچنين دچار يك نوع نقد غيرمنصفانه و ظاهرا راديكال شده‌اند... شناخت موقعيت اجتماعي جامعه ايراني، وضعيت موسيقي ايران در مقايسه با جايگاه مورد نظر و مطلوب و ايده‌آل آن، نگاه دست‌اندركاران به‌ويژه در رسانه ملي و ده‌ها آيتم كه نشاندهنده واقعيات موجود جامعه ماست... همه و همه حكايت از اين دارد كه گرفتاري‌هاي ما در عرصه موسيقي به مراتب مهم‌تر و جدي‌تر از اين خرده‌گيري‌ها و ايرادتراشي‌هاست. برنامه‌اي كه با سه ميان‌برنامه جمعا كمتر از يك‌ساعت آماده پخش شده بود بر اين محورها و سوالات استوار بود: سلام و احوالپرسي و تعارفات معمول، بيوگرافي مختصر، مروري بر فعاليت‌هاي قبل از انقلاب و گروه شيدا، مروري بر فعاليت‌هاي گروه شيدا و آثار منتشره، تحليلي بر آسيب‌هاي موجود در گروه‌هاي موسيقي و ضرورت پرورش هنرمندان حرفه‌اي، بحثي در خصوص چرايي «تنهايي» موسيقي ايراني، نقدي بر كنسرت سال گذشته ايشان در نياوران، مروري بر برنامه‌ امسال و گروه‌هاي چندگانه عضو اين مجموعه... دوست منتقد و مهربانم جناب پوراميد انتظار داشتند محمدرضا لطفي پس از سي سال دوري از رسانه و آن‌هم در اولين برنامه به... وضعيت برخورد و نحوه تعامل و تضييع حقوق مادي و معنوي هنرمندان شاكي صدا و سيما... بپردازند و حتما توقع داشتند كه چرا مجري برنامه بيشتر بر او نتاخته و انتقاد‌هايي از نوع انتقاد به برنامه سال گذشته لطفي در نياوران را بيشتر نكرده و كمي جلوتر برويم قطعا مجري و مهمان را به همكاري و برنامه‌ريزي در خصوص افزايش تبليغات به بهانه حضور در يك برنامه تلويزيوني و در آستانه كنسرت سه روزه در شرايط «عدم استقبال درخور و كم‌توجهي علاقه‌مندان در جهت خريد بليت و...» و همچنين زمينه‌سازي به لحاظ انتخابات خوانندگان ايراني خانه موسيقي كرده كه اين كار را هم كردند و اشاراتي هم داشتند چون «چه داد و ستد خطرناكي»، «چه سوداي بي‌حاصلي»، «تداخل پرسش‌گري؛ پرستش‌گري»، «دست شكسته هر چه در آستين باشد آبرومندتر است»، خيلي حيفه كه با يه تريلي 18 چرخ، دبه 4 ليتري جابه‌جا كني» و «حاصل براي مخاطب چه؟» و فرصت‌سوزي دومين فرصت پس از حضور محمدرضا شجريان در نوروز 72 شبكه 1. متاسفانه و در شرايط گرفتاري‌ها، تنگنا‌ها، محدوديت‌هاي متعدد براي اين هنر فاخر و همزمان هجوم موسيقي‌هاي كم‌ارزش، كم‌كاري موسيقيدانان آگاه، انفعال جدي در فعاليت گروه‌هاي موسيقي ايراني، خطرات جدي كه ساز و آواز ايراني را تهديد مي‌كند، بحران در جذب مخاطبين موسيقي فاخر ايراني و در كنار همه اينها فشارهاي متعدد اجتماعي از جهات مختلف بر پديده موسيقي... به‌ نظر مي‌رسد كه يكي بر «سر شاخ بن مي‌بريد». دوستان عزيزي كه اينچنين اصل و فرع برنامه‌اي با حضور يكي از موسيقيدانان مطرح و شايسته كشورمان را زير سوال برده و تنها اشاره به «نكات اندك مثبت» در كل برنامه مي‌نمايند دچار يك راديكاليسم صوري‌اند؛ راديكاليسمي كه تنها در يك زاويه افق ديد خود را گسترده و همه‌جانبه‌نگري يك نقد اساسي را ندارد. موسيقي ايراني متعلق به كل جامعه است و نقدها و تحليل‌هاي اتفاقات آن هم به گونه‌اي بايد باشد كه از حوزه روشنفكري و خرده‌گيري صرف خارج شده و به حوزه عمومي و به معناي واقعي «فرهنگي» وارد شود. اين نقدها زماني مفيد است و ارزشمند كه با ملاحظه تمام پارامترها و واقعيات فوق‌الذكر و بضاعت‌ها و موجوديمان سنجيده شود. زماني حركت رو به ‌جلوست كه منصفانه باشد و عنصر اصلي آن مهر باشد كه «اگر اميد گشايش بود از اين باب است». قطعا از زبان و قلم تحليلگراني چون پوراميد انتظاري جز اين مي‌رود كه با برشمردن دقيق نكات مثبت و منفي و ارائه پيشنهادات و ظرايف راه ‌سخت و دشوار دلسوزان را هموار‌تر كند كه اين همواري شرايط حضور ديگران را آماده‌تر مي‌كند و نتيجه‌بخش‌تر كه «چو پرده‌دار به شمشير مي‌زند همه را / كسي مقيم حريم حرم نخواهد شد».

* خواننده و كارشناس موسيقي ايراني
شنبه 25 خرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]