واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: به مناسبت نمايش فيلم سينمايي روباههاي كوچك شاهكاري تماشايي
جام جم آنلاين: «روباههاي كوچك» (1941) كه امروزه يكي از آثار كلاسيك سينما لقب گرفته است، توسط ويليام وايلر فيلمساز قديمي سينما كارگرداني شده است. فيلمنامه اين درام اجتماعي را ليليان هلمن براساس قصه نمايشنامه موفق صحنهاي خود نوشته است. بت ديويس در فيلم در نقش اصلي ماجرا يعني رجينا گيدونز ظاهر ميشود. ترزا رايت، هربرت مارشال ريچارد كارلسن، دان دوريا و پاتريشيا كالينز ديگر بازيگران «روباههاي كوچك» هستند.
قصه فيلم در آغاز قرن بيستم اتفاق ميافتد، زماني كه خاندان بيرحم هابارد كه همواره به دنبال پول هستند با پسزمينهاي قديمي كه مربوط به جنوب كشور ميشود، زندگي و روزگار ميگذرانند. رجينا گيدونز كه از وابستگان اين خاندان است، سعي دارد از دخترش نهايت حمايت را بكند و او را زير چتر كمكها و حمايتهاي خود بگيرد. خانم گيدونز بشدت از دست همسرش دلگير و ناراحت است.
همسر او در شيكاگو كار و زندگي ميكند و در عين حال از يك بيماري سخت رنج ميبرد. اما عليرغم تمام اين مسائل رجينا گيدونز بشدت به او احتياج دارد و ميخواهد كه وي به خانه برگردد. علت اصلي اين درخواست، وضعيت بغرنج دخترشان است و رجينا فكر ميكند حضور همسرش ميتواند كمك كند تا دخترشان دوباره زندگي طبيعي را از سر گيرد.
اين در حالي است كه رجينا يك قرارداد شكننده تجاري هم با دو برادر بزرگترش به نام بن و اسكار دارد. اسكار همسري تندخو و غمگين دارد و از پسرش هم راضي نيست، زيرا وي به كلي جواني غيرصادق است. آيا درست است كه دختر رجينا با يك چنين پسر دايي ناهمراهي ازدواج كند؟ آيا دختر رجينا به حرفهاي مادرش گوش ميدهد يا اين كه خالهاش را بيشتر از او قبول دارد؟ آيا او ميتواند سرنوشتش را خودش انتخاب كند؟ اينها و يكسري پرسش ديگر سوالاتي هستند كه اين كاراكتر مهم فيلم از خودش ميپرسد.
فضاي كلي قصه فيلم در روزهاي پس از جنگ داخلي و در بين جامعه جنوبي كشور رخ ميدهد، جايي كه پول مهمترين عنصر و عامل به شمار ميرود و حرف اول را ميزند. رجينا به اين دليل با برادرانش شريك شده تا بتواند مطمئن شود ميتواند دوباره ثروت و قدرت گذشتهاش را به دست بياورد. براي اين منظور او دختر جوانش را به عنوان پله ترقي و طعمه مورد استفاده قرار ميدهد.
او ميخواهد به وسيله دخترش، همسرش را از يك منطقه دور به خانه بكشاند، زماني كه رجينا نميتواند همسرش را متقاعد كند تا پول برايش بياورد، به سراغ عملي كردن طرحي ميرود كه ميتواند عواقب وحشتناكي داشته باشد. «روباههاي كوچك» فيلمي شگفتانگيز و خوب است كه در كمال تعجب بشدت به دل بينندگانش مينشيند. فيلم قصه جذاب خودش را به شكلي ملودرام تعريف ميكند و بت ديويس به كمك اين قصه، به چيزي ماوراي يك فيلم خوب ميرسد.
خط اصلي قصه فيلم كاملا مستقيم و بدون سكته پيش ميرود. حرف اصلي فيلم پول است، چيزي كه از قديم تا به امروز هميشه و در همه جا مايه دردسر و مشكلات آدمها بوده است. قصه فيلم نشان ميدهد كه چگونه و به چه شكلي اين وسيله باعث خانهخرابي مردم ميشود و حرص و طمع چه عواقب خطرناكي ميتواند براي آنها داشته باشد. ديويس در نقش رجينا گيونز حريصترين موجود «عصر طلايي» جديد و يك امپراطوري خانوادگي است.
معلوم نيست او طمعكارتر از برادرش است با اين كه آنها در جستجوي پول بيشتر هستند. همه اين جمع حتي به خودشان هم اطمينان ندارند. در بين اين 3 نفر، هيچيك به چيزي بيشتر از پول فكر نميكنند. ديويس مثل هميشه خيلي ساده نقش خود را به شكلي طبيعي و جذاب بازي ميكند و بقيه بازيگران (بويژه چارلز دينجل و ترزارايت) سعي دارند پا به پاي او در دل قصه فيلم حركت كنند.
ديالوگهاي فيلم زنده، جاندار و گزنده است و كاراكترها اين ديالوگها را خيلي خوب و دقيق به زبان ميآورند. قصههاي فرعي فيلمنامه هم در خدمت خط اصلي قصه فيلم هستند. براي مثال روابط مادر و دختر در فيلم خيلي خوب پرداخت شده و در دل اين روابط است كه متوجه ميشويم رجينا مادري ديكتاتور و خودمحور است كه ميخواهد بر دخترش تسلط داشته باشد و براي رسيدن به خواستههايش، حاضر است همه چيز را قرباني كند.
هنر و قدرت كارگرداني ويليام وايلر با فيلمبرداري درخشان گرگ تولند هنرمند باسابقه سينماست كه معني پيدا ميكند و خودش را به رخ ميكشد. در آغاز كار قرار نبود ديويس نقش رجينا را بازي كند. با توجه به ميزان شهرت اين بازيگر، سازندگان فيلم نگران بودند او اين نقش را قبول نكند يا نتواند بازي خوبي در اين نقش ايفا كند. به جز اين، آنها نگران آن هم بودند كه مبادا تماشاگران او را در چنين نقشي قبول نكنند.
كاراكتر رجينا، يك زن طماع، بيرحم و خودراي بود كه ميتوانست باعث نفرت تماشاگران از او شود. ترزا رايت با اين فيلم به تماشاگران سينما معرفي شد و اولين نامزدي اسكارش را هم براي همين نقش دريافت كرد. در نمايش صحنهاي «روباههاي كوچك» كه سال 1939 در برادوي به روي صحنه رفت، پاتريشيا كولينچ نقش رجينا را بازي كرد.
او خيلي دوست داشت در نسخه سينمايي هم همين نقش را تكرار كند. وايلر هنگام كارگرداني اين فيلم داشت ميرفت كه تبديل به يكي از كارگردانان بزرگ سينما شود. نامزدي فيلم در 9 رشته اسكار (و از جمله بهترين فيلم، بازيگري و فيلمنامه) باعث توجه بيشتر دوستداران سينما به وايلر شد.
اين هنرمند كه سال 1902 به دنيا آمد، در سال 1982 درگذشت و طي 50 سال فعاليت هنري حدود 70 فيلم كارگرداني كرد. «بن هور» و «تعطيلات رومي» از جمله ديگر كارهاي مشهور و مطرح وي هستند. وايلر از سال 1970 به اين طرف ديگر هيچ فيلمي را كارگرداني نكرد، اين در حالي بود كه او طي بيست سال قبل از آن هم به ندرت پشت دوربين قرار گرفت.
وي هنگام كارگرداني «روباههاي كوچك» گفت: دارم فيلمي ميسازم كه شخصيتهاي محوري آن آدمهايي هستند كه هيچ نوع حس همراهي، همدردي و شفقت در دل بينندگان خود ايجاد نميكنند. فكرش را بكنيد كدام آدمي حاضر است براي چند تا موجود بيادب و خودخواه دل بسوزاند. از همينجا متوجه اين نكته شويد كه كار من براي ساخت اين فيلم چقدر سخت است!
اين فيلم سينمايي فردا ساعت 30/20 از برنامه سينما 4 (شبكه 4) پخش ميشود.
كيكاووس زياري
پنجشنبه 23 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]