تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815306918
تجربه «جوانيكردن» دشوارتر شده است
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: تجربه «جوانيكردن» دشوارتر شده است
رفاهو خدمات- علي شاكر:
جواني امروز با آن تعاريفي كه از جوانان زمانهاي نه چندان دور ميشد، تفاوت بسياري پيدا كرده است.
حالا آدمها به واسطه زندگي در دوره مدرن زماني را به نام «فراغت» پيدا كردهاند كه تا سدههاي قبل خبري از آن نبود. در اين ميان دورهاي به تدريج شكل گرفته بهنام جواني كه نگاه كنجكاو جامعهشناسان را بهخود معطوف كرده است.
اما اين جواني چه ويژگيهايي دارد و تفاوتهايش با دورههاي قبل چيست؟ به چه دورهاي ميتوان گفت جواني و طول مدت آن در جامعهاي مثل ايران تا چه حد است؟ اينها پرسشهايي است كه با دكتر «محمدسعيد ذكايي»، مدير گروه مطالعات جوانان و استاديار دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي، مطرح كرديم.
دكتر ذكايي، مدرك دكتري و پسادكتراي خود را در «جامعهشناسي نسلها» از دانشگاه «شفيلد» انگلستان دريافت كرده است. وي بهطور خاص به مطالعات جوانان (جامعهشناسي جوانان، ارزشها و نگرشهاي جوانان، اوقات فراغت جوانان و...) علاقهمند است و مقالات مختلفي نيز در اين حوزهها دارد و بارها مسئوليت چندين تحقيق گسترده را در كشور برعهده داشته است.
* بهنظر ميرسد يكي از ويژگيهاي دوره جديد اين باشد كه طول دوره جواني بيشتر شده است. عدهاي معتقدند يكي از دلايل مهم اين قضيه وجود فناوريهاي نوين است، نظر شما چيست؟
موافقم دوره جواني امتداد پيدا كرده. جواني هم زودتر آغاز ميشود و هم ديرتر تمام. دلايلش متنوع است. حتي دلايلي بيولوژيك هم ميتوان عنوان كرد كه همان تاثير رشد و توسعه اقتصادي و بهداشت در بلوغ زودرس است.
از سوي ديگر، سن و مرزهاي اجتماعي دورههاي زندگي از هم تفكيك شده است. پيش از اين يا آدمها اين قدر كوچك بودند كه توانايي كار كردن نداشتند و فقط بايد از آنها مراقبت ميشد و يا اينقدر بزرگ بودند كه همه از آنها توقع داشتند وظيفه نانآوري خانه را برعهده بگيرند.
* اين تعريف نو از چه زماني شكل ميگيرد؟
اين يك فرايند است. شما ممكن است همهجور نگاه و تعريف را در دورههاي مختلف ببينيد، اما با تحولات مدرنيسم بهويژه در دهههاي گذشته تحولاتي مثل بحثهاي حقوقي و آموزشي در حوزه كودكان پديد ميآيد. بخشي را ميتوان بهدليل مقررات تحصيل، آموزش و بازار كار دانست كه مربوط به قرن بيستم و دوره بعد از جنگ جهاني است. به تبع اين تعريف در كشور ما هم بعد از مدتي همهگير ميشود.
وقتي آموزش اجباري شود، وقتي كار زير سن قانوني منع شود، وقتي مسائل حقوقي از يك سن خاصي الزامآور شود و از فرد تكليفهاي خاصي خواسته شود، آن موقع كمكم ما شاهد پديد آمدن يك نوع مرز اجتماعي ميان اين دورههاي اجتماعي هستيم.
از طرف ديگر، فناوريهاي نوين و صنعت سرگرميسازي هم بيتاثير نبوده كه همه اينها در شكلگيري مرزهاي مشخص در طول زندگي تاثيرگذارند.
* شما در يكي از تحقيقهايتان با نام «جوانان و فراغت مجازي» فناوريهاي نوين را وسيلهاي براي گذران فراغت دانستهايد، حالا خود اين فناوريهايي كه در دوره فراغت جوانها نقش مؤثري پيدا كرده، آيا تاثيري هم در رفتار اجتماعي آنها داشته است؟
اين تاثير بسيار فراگير است. بهطوري كه «جوانيكردن» را از مرز اجتماعي، جغرافيايي و فرهنگي خودش جدا كرده. امكان دارد حتي تجربياتي كه در شرايط ديگري مهيا نشود و ساختار اجتماعي بهوجود آمدن آن را فراهم نكند، ولي اين فرايند نوع نياز اطلاعاتي و ارتباطي جوانها را تحتتأثير قرار داده و روي آن تاثير گذاشته است. از رسانه به ظاهر ارتباطياي چون «تلفن همراه» كه امروز در جيب حداقل دو سوم جوانهاي ما هست بگيريد تا رايانه و اينترنتي كه در خانهها و ادارات ما وجود دارد. تمام اين ابزار، روي آرزوها و ارزشهاي جوانان تاثيرگذار است. البته اين براساس جنسيت، دوره زندگي، شهر يا روستانشين بودن افراد، وضعيت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگيشان نوسان دارد و متغير است.
به هر حال، امروز امكان يك سري تجربياتي فراهم شده كه اگر بخواهيم ساده بگوييم، طيفي از ماجراجوييها را براي جوانها باز كرده است. حالا فرد ميتواند با جستوجوي چند كلمه به تجربياتي دست پيدا كند و چيزهايي را ببيند كه پيش از اين لازم بود با رسيدن به سن بلوغ در جوانان شكل بگيرد. اين امر نوع زبان و نياز ارتباطي آنها را تحتالشعاع قرار داده است. بهطوريكه فناوري ممكن است نوعي زبان مخفي را در بين آنها رواج دهد. چهرههايي كه بهعنوان نماد يا الگو معرفي ميشوند معمولا از دل همين رسانههاست كه بيرون ميآيند و به موضوع روز بدل ميشوند.
ممكن است حتي جوانها از اين سبك زندگي الهام بگيرند. در جنبههاي مختلف ميشود اين تاثير را ديد از پوشش، لباس، بدن و زيورآلات گرفته تا نوع سبكهاي زندگي.
* پس طول عمر جواني دارد بيشتر از قبل ميشود؟
بله، جواني امتداد پيدا كرده است؛ يعني هم زودتر شروع ميشود و هم زودتر تمام...
* خب، سؤال همينجاست، امروز ميدانيم كه مشكلات اقتصادي گريبانگير همه شده است. به تدريج اين جامعه دارد طبقه متوسطش را از دست ميدهد و دو طبقه «دارا» و «ندار» پيدا ميكند. دكتر غفاري در پژوهشي با عنوان «روابط و ارزشهاي جوانان ايراني» ميگويد كه طبقات پايين دورهگذار بزرگسالي كمي دارند. حالا اين در مقابل نظر شما قرار نميگيرد؟
به نكته خوبي اشاره كرديد، هرچند آنچه من اشاره كردم كلّيتي مشترك ميان جوانان دارد، اما شدت و ضعف دارد و بهطور يكسان درباره همه كاربرد ندارد و عواملي همچون طبقه، جغرافيا، جنسيت، سرمايههاي فرهنگي و... به شكل و تجربه جواني كردنهاي امروز تمايز ميبخشند. بنابراين در جزئيات تفاوتهايي هست و يك شيوه غالب براي جواني كردن نيست. گرچه ميتوان انتظار داشت كه يك شيوه غلبه پيدا كند. همانطوريكه گفتم آنچه ميتوان از اين تحولات فهميد امتداد دوره است و اين تنوع و پيچيدگيهايي كه در مسير جواني رخ داده و از آن قالب خطي، مرحلهاي و مرتبط با ازدواج و كار و... خارج شده است. جواني ممكن است در مقاطعي كه تجربيات مهمي كه با مصرف رفاه و سرمايههاي مختلف فرهنگي مطرح است امتداد پيدا كند، ولي براي برخي اين امتداد برد و وسعتش زياد نباشد. اما در عين حال معيارهاي كلياي هست كه از آن اجتنابي نيست. اينكه شما ميبينيد سن ازدواج و فرزندآوري افزايش پيدا كرده و يا تمايل به بچهدار شدن كم شده به تحولات شكل گرفته در ساختار جامعه بر ميگردد و بخشي به محدود بودن بازار كار و اشتغال و مشكلات اقتصادي.
در اين ميان برخي ترجيح ميدهند با درس خواندن «سرمايه فرهنگي» بيشتري جمع كنند تا شانس پيدا كردن شغل برايشان بيشتر از قبل شود. اما برآيند همه اينها، هم بهدليل تحولاتي كه در داخل جامعه پديد آمده و هم به خاطر فرايند تغييراتي كه در جهان شكل گرفته به سمتي رفته كه جواني امتداد پيدا كرده و نوع تجربه كردن و مسير آن نيز متنوع شده است.
* با اين حساب بنابه گفته شما جواني در جامعهاي مثل ايران با وجود مشكلات اقتصادي موجود كه جوانها بايد خيلي زود وارد بازار كار شوند. طبق پژوهشهاي انجام شده، آدمهايي كه عضو گروههاي پايين جامعه هستند خيلي زود ازدواج ميكنند...
اگرچه راجع به گروههاي خاصي چنين هست، اما همان طوري كه گفتم به همه نميتوان تعميم داد. از اين موارد خاص كه بگذريم، جوانها با وجود نبود چشمانداز روشن در بازار كار ترجيح ميدهند تحصيل را طولاني كنند تا شانس شغل بهتري پيدا كنند.
* بحث ديگري كه در ميان جوانان امروز ما مطرح است؛ «شادي» و اميد به زندگي در ميان اين قشر است. امري كه باعث ميشود اين پرسش مطرح شود كه از تجربه جواني، جوانان چهقدر لذت ميبرند؟
اطلاعاتي كه هست نشان ميدهد اين رضايتمندي بيشتر در سطح ذهني است.
* يعني بيشتر فردي است تا جمعي؟
ببينيد، در مجموع وقتي از جوانها سؤال ميشود كه از جواني خودتان چهقدر لذت ميبريد نشان ميدهد كه ميانگين آنها در مجموع راضياند. اتفاق ديگري كه افتاده اين است كه نسبت راضيها ميان دخترها و پسرها تفاوت چنداني ندارد. اگر تا چند سال پيش اين مسئله مطرح بود كه آقايان لذت بيشتري از جوانيشان بردند، حالا يك مقداري تعادل ميان دو جنس برقرار شده است.
* علتش چه ميتواند باشد؟
بخشي از آن به طبعِ خوشبين جوانها برميگردد كه باعث اميدواري است. از طرف ديگر، عامليت و استقلالي كه جوانها در دانشگاه پيدا كردهاند نيز مؤثر است.
از جمله اثرات تعامل در خانوادهها اين بوده كه فضاي دمكراتتري در خيلي از خانهها ايجاد شده و از آن شكافها تا حدي كاسته شده است. يعني اگر چه تفاوتها باقي هستند، ولي بهنظر ميرسد كه تا حدي تخفيف پيدا كرده است. با خوشبيني بيشتري كه بهخصوص دختران ما براي تقويت خود و آيندهشان ميبينند باعث شده كه فاصلهشان با پسرها كمتر شده است.
* پس شما وضعيت جوانها را نااميدكننده نميبينيد و از نظر شما ميزان اميد به آينده در جوانان رضايتبخش است؟
راستش من اينجوري مطرح نميكنم؛ بحث من اين است كه جواني جديد تجربه دشوارتري شده. جواني كردن در دنياي امروز بهمراتب پيچيدهتر از نسل من و پدران و مادران ماست. دليلش هم اين است كه جوانها بيشتر به حال خودشان واگذار شدهاند تا درباره آيندهشان تصميم بگيرند. از جوانها انتظار ميرود كه خودشان راه را پيدا كنند.
والدين اگر هم بتوانند، ولي ترجيح ميدهند كه خيلي دخالت نكنند. هرچند ممكن است خيلي وقتها آن آمادگي ذهني و عملي براي كمك به جوانها را نداشته باشند. پس ترجيح ميدهند كه به انتخاب و خواستههاي جوانها احترام بگذارند. به همين خاطر، نوع گفتوگو و هنجار خانوادهها هم دستخوش تغيير شده. بنابراين جوانها از يك طرف ميبينند كه فرصتهاي بيشتري پيش رويشان هست و فرصتهاي انتخاب بيشتر شده است.
مسيرها تنوع بيشتري پيدا كرده(درس بخوانند، كار كنند، ازدواج كنند و...) و براي هر كدام به چه شيوهاي عمل بكنند؛ ولي از سوي ديگر محدوديتهايي را احساس ميكنند كه خود در ايجاد آن چندان سهيم نيستند؛ از جمله بازار كار، ناامنيهايي كه ممكن است پيشبينيپذيري نظم زندگي را برايشان دشوار كند. اين يك وضعيت متناقض است.
جوانيكردن از يك طرف به واسطه تاثير فرهنگ تحولات اجتماعي باعث شده آرزوها، اميدها، و در مقابلش وسواسها و ترسهايي در انتخابهاي آنها به وجود بيايد. طبيعي است كه اين آرزوها، اميدها، ترسها و وسواسها در تمام گروهها به يك شكل نيست. آنچه همه در آن مشترك هستند اين است كه از پيچيدگي بيشتري برخوردار شده و نقشي كه خودشان و انتخابشان و تصميمگيريهاي فرديشان در تجربه بزرگسالي شده بيشتر شده است.
تاريخ درج: 21 خرداد 1387 ساعت 12:20 تاريخ تاييد: 21 خرداد 1387 ساعت 15:34 تاريخ به روز رساني: 21 خرداد 1387 ساعت 14:30
سه شنبه 21 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]
-
گوناگون
پربازدیدترینها