واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
![چرا از دست دادن سهميه ايران در كميته بينالمللي المپيك را فراموش كردند؟](http://rasekhoon.net/_WebSiteData/News/NewImages/0346e671-2a18-43f3-9edc-4c88a07ac761.jpg)
يك كارشناس ورزشي گفت: آنها كه از حضور چند تازه به ورزش آمده از سوي رئيس سازمان ميگويند، انتقادي به از دست دادن سهميهاي كه 20 سال براي آن زحمت كشيده بوديم، نكردند؟غلامحسين شعباني اظهار داشت: وقتي بعد از سالها كه با كسي مخالف بودي و هميشه منتقد او، هنگامي كه ميبيني كار خوبي انجام داده، چه بايد بكني؟ ميتواني براي حفظ پرستيژ خود به مخالفت ادامه دهي و دليل بياوري تا حتي كار خوب او را هم بد جلوه دهي. اين شيوهاي است كه گاه اهل سياست به آن دست ميزنند و ميخواهند به هر قيمتي شده رقيب را از ميدان بيرون كنند. گاه اين گروهزدگي چنان ميشود كه از باطل خودي به شدت دفاع ميكنند و به حق جناح مقابل به شدت حملهور ميشوند.وي ادامه داد: طبيعي است چرا از دست دادن سهميه ايران در كميته بينالمللي المپيك را فراموش كردند؟كه اگر چنين روحيهاي حاكم شود منافع ملي نيز، قرباني است كه در پاسخ منافع باندي و حزبي ذبح ميشود. اين شيوهاي است كه اگر اعمال شود، نهايت بيانصافي است و كاري است دور از اخلاق. راهي هم هست كه فارغ از همه آنچه كه گفتهاي و اختلاف نظري كه داري، كار خوب كسي را كه سالها منتقد او بودهاي، تحسين كني و آن را عيان سازي.مدير مسئول و سردبير نشريه دنياي ورزش عنوان كرد: پس از ثبتنام نامزدهاي پستهاي مختلف كميته ملي المپيك، مشخص شد كه بيش از سي نفر داوطلب شدهاند تا براي مسئوليتهاي مختلف اين كميته شركت كنند. عدهاي كه در ميان آنها حتي برخي از نمايندگان مجلس هم بودند دست به انتقاد زدند كه چرا مهندس عليآبادي نامزد شده و بهتر است كه انصراف دهند. نميدانم هدف از بيان اين سخنان چه بوده و انگيزه اصلي چه محركي بوده؛ اما تصور ميكنم برخي از اين دوستان نميدانند در انتخابات قبلي چه گذشته و چه اتفاقاتي رخ داده كه حالا اينگونه سخن ميگويند.وي افزود: در همه دورهها، تعداد افراد ثبتنامكننده بسيار محدود بود و فقط چند نفر بيشتر از تعداد لازم ثبتنام ميكردند چرا كه از قبل معلوم بود كرسيها ميان عده معلومي ميگردد؛ اما اين بار ثبتنام بيش از سي نفر و نزديك به نيمي از اعضاي مجمع حكايت از آن دارد كه منعي وجود نداشته و افراد مختلف احساس كردهاند كه در يك ميدان نسبتاً آزاد پاي ميگذارند. ممكن است بگويند بسياري از اين افراد ممكن است روز انتخابات اعلام انصراف كنند، خواهم گفت اين كار در دورههاي قبل هم ممكن بود؛ ولي چرا در آن دورهها چنين شد. ممكن است يك وقت انصراف به دليل اجبار باشد كه پسنديده نيست ولي ممكن است انصراف به دليل آن باشد كه فردي پس از رايزنيها به اين نتيجه رسيده كه بايد انصراف دهد كه بطور قطع تعدادي از اين داوطلبان به اين مرحله خواهند رسيد.غلامحسين شعباني خاطر نشان ساخت: در دوره قبل كليه معاونين سازمان نامزد سمتها شدند كه به ترتيب عناوين رئيس، دبيركل، نايب رئيس و هيئت اجرايي را به دست آوردند؛ اما در اين دوره هيچكدام از معاونين چنين نكرده و نسبت به ثبتنام اقدام نكردند. اين حق آنها بود كه ثبتنام كنند؛ ولي براي پرهيز از شبهه، حتي از حق خود هم گذشتند. ممكن است بگوييد اگر ثبتنام حق آنهاست، پس معاونين دوره قبل هم اين حق را داشته و نسبت به آنها انتقادي نيست؛ خواهم گفت چنين است؛ اما كار اخلاقي زماني است كه انسانها از حق خود بگذرند.وي ادامه داد: در دوره قبل سخن از برخي اعمال فشارها بود و برخي رؤساي فدراسيونها كه هنوز هم حاضر هستند، به خوبي ميدانند چه تماسهايي با آنها گرفته و چگونه از برخي خواسته شد كنارهگيري كنند و به برخي ديگر گفته شد به چه كساني رأي دهند؛ اما در اين دوره هنوز هيچ چيز مشخص نيست. معلوم نيست نامزدهاي سازمان چه كساني هستند. اهالي ورزش بخوبي دورههايي را به ياد ميآورند كه چگونه اعضا جمع ميشدند يا چه كساني مقابل در ورودي ميايستادند. ائتلاف كردن هيچ اشكالي ندارد؛ اما اشكال آنجايي است كه تعامل جاي خود را به زور و اجبار بدهد. فقط كافي است سخنان مهندس هاشميطبا را در برنامههاي سيما ميشنيديد تا متوجه ميشديد كه چه كساني چكار كردند.شعباني با اشاره به انتقاد مبني بر حضور علي آبادي در انتخابات، گفت: در دورههاي قبل نيز چنين بوده و رئيس سازمان يا نماينده سازمان نامزد شده است. اين نبايد، نبايد قانوني است؟ در حاليكه قانون منعي براي داوطلب شدن رئيس سازمان قائل نشده، برخي نمايندگان مجلس كه جزو قوه مقننه هستند، از ايشان ميخواهند كه نامزد نشوند. آخر چرا بايد كسي كه قانونگذار است، چنين نكتهاي را بگويد؟ ممكن است بگويند كه اين بايد مصلحتي يا اخلاقي است كه در آن صورت بايد به ملاكها و معيارها رجوع كرد چرا كه چه بسا برداشت از مصلحتها با معيارهاي اخلاقي طرفين متفاوت باشد.وي درباره عدم حضور اميررضا خادم، اظهار داشت: اين موضوع مورد پسند جامعه ورزش نيست؛ اما باز هم كار خلاف قانوني صورت گرفته كه به طور طبيعي نه. باز هم اساسنامه است كه اشكال دارد و نه كار يك فرد. فرض را بر آن ميگذاريم كه آقاي عليآبادي راضي به حضور ايشان نبودند، چرا ديگر اهالي كه خود را ورزشي ميدانند، ايشان را به عنوان نماينده خود معرفي نكردند؟ وقتي كساني كه سالهاست در ورزش بودهاند چنين برخوردي ميكنند، چه انتظاري ميتوان از تازه به ورزش آمدهها داشت.اين كارشناس ورزشي درباره حضور كارشناساني از سوي سازمان ورزش، عنوان كرد: بسيار پسنديده است كه اين افراد از چهرههاي شناخته شده ورزش باشند؛ اما باز هم بايد اين را اساسنامه تعيين كند، نه افراد. اگر در اساسنامه بندي وجود داشت كه تأكيدي كرد اين نمايندگان بايد مثلاً از قهرمانان ورزش باشند، رئيس سازمان ميتواند كار ديگري انجام دهد؟غلاحسين شعباني متذكر شد: مگر بسياري از افرادي كه امروز بر اساسنامه اشكال وارد ميكنند، با همين اساسنامه در دورههاي قبل انتخاب نشدند؟ هميشه وقتي به اصلاح و ريشه مشكلات فكر ميكنيم كه براي خودمان مشكل پيش ميآيد و هنگامي كه مشكلي متوجه ما نيست، فكر نميكنيم كه ممكن است عدم اصلاح ريشهها يك روز دامان خودمان را بگيرد. آنها كه در دورههاي قبل مقابل طرح چنين اشكالاتي خود موضع ميگرفتند، چگونه حالا همانها را مطرح ميكنند؟ چرا امروز كساني كه به شدت از حضور چند نفر تازه به ورزش آمده از سوي رئيس سازمان انتقاد ميكنند، در دوره گذشته انتقادي به از دست دادن سهميهاي كه 20 سال براي آن زحمت كشيده بوديم، نكردند؟ كدام برتر است؛ آمدن چند نفر غيركارشناس به مجمع يا از دست دادت سهميهاي كه متعلق به مردم است؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]