واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: درسي كه قطبي به ما داد
خبرگزاري انتخاب : شهير شهيد ثالث: براي اولين بار، بيست سال پيش ايرانيان با نام افشين قطبي آشنا شدند و اين زماني بود كه او جزو گروه فني تيم ملي آمريكا بود. در آن زمان به مخيله كسي هم خطور نمي كرد كه افشين را در ايران آنهم بعنوان سرپرست يك تيم فوتبال ببينند.
![](http://www.tiknews.org/files/thumb926759593Afshin_Ghotbi.jpg)
براي اولين بار، بيست سال پيش ايرانيان با نام افشين قطبي آشنا شدند و اين زماني بود كه او جزو گروه فني تيم ملي آمريكا بود. در آن زمان به مخيله كسي هم خطور نمي كرد كه افشين را در ايران آنهم بعنوان سرپرست يك تيم فوتبال ببينند.
بلافاصله پس از اتمام بازيهاي آسيائي ۲۰۰۶ كه قطبي در نقش كمك مربي تيم كره جنوبي ايفاي نقش مي كرد به ايرا كرد و بالاخره در آگوست ۲۰۰۷ پس از سي سال آمد كه مدت طولاني در سرزمين مادري خود بماند. افشين نقش ربيگري تيم پرسپوليس را بر عهده گرفت و در همان زمان اين مربي ايراني- آمريكائي به طرفداران پرسپوليس قول داد كه به دوران افول اين تيم خاتمه خواهد داد. دستيار او در اين سفر پرخطر حميد استيلي بود كه به گفته اي گل قرن را كه در سال ۱۹۹۸ بر تور دروازه ايالات متحده در جريان مسابقات جام جهاني بوسه زد به ثمر رساند.
قطبي در تمام مدت سعي داشت با ايجاد و انگيزه در شاگردانش آنان را به لحاظ روحي آماده دستيابي به عنوان قهرماني نمايد اما از همان لحظه نخست مورد طعنه و استهزاء بخش بزرگي از دست اندركاران فوتبال در ايران قرار گرفت.
آنها گفته هاي افشين قطبي را روياپردازي قلمداد مي كردند و معتقد بودند كه اين ماه عسل بسرعت به پايان خواهد آمد.
مخالفت ها با افشين قطبي از يك مصاحبه استيلي آغاز شد كه طي آن وي مخالفت خود را با روش كار افشين اعلام نمود. پس از اين مصاحبه گروهي از بازيكنان پرسپوليس نيز به گروه دشمنان او پيوستند در حاليكه مسئولين باشگاه اتفاقاتي را كه در جريان بود تائيد نمي كردند.
اما آنچه كه مهم است و محور بحث ماست اينست كه مسلما قطبي از رفتاري كه در مجموعه پرسپوليس با وي مي شد راضي و خوشحال نبود و اين امر بخصوص شامل برخورد همكاران وي مي شد. با اينهمه هرگز ديده نشد كه او زبان به انتقاد از همكاران خود بگشايد. نه تنها چنين نكرد بلكه همواره آنان را در موقعيت هاي مختلف مي ستود و سهمي در پيروزي هاي بدست آمده براي آنان قائل مي شد.
قطبي از مهارت هاي خود براي ايجاد فضائي جديد استفاده كرد. در حالي كه طبق يك عادت ديرينه تيم ها به هنگام مواجهه با شكست داور، روش هاي ناپسند دفاع تيم حريف، شرايط فوق العاده بد زمين، هواداران تيم مقابل و غيره را مسئول شكست خود قلمداد مي كردند قطبي به تمجيد از تيم هاي پيروز و مربيان و بازيكنان آنان پرداخت.
افشين قطبي نه از آن جهت كه توانست راه قهرماني را براي تيم پرسپوليس هموار كند بايد در خاطره ها بماند بلكه وي مشخصه هائي از خود بروز داد كه جامعه ما از سطح مديريت گرفته تا نيروهاي سياسي و بالاخره بدنه جامعه فاقد آن هستند. نخست اينكه افشين نه تنها "واقع بين" بود بلكه "واقع گو" نيز بود. ضعف هاي خود را مي ديد و علت شكست را در "درون" جستجو مي كرد نه "بيرون". دوم اينكه در اوج تضاد و اختلاف نظر به كار تيمي تن در مي داد و تفاوت در ديدگاه را دليل موجهي براي ترك اردوگاه خود نمي ديد.
قطبي مي دانست كه اگر هدف را گم نكند روياهايش به واقعيت بدل خواهد شد. او همواره جايگاهي رفيع در قلب دوستداران فوتبال در ايران خواهد داشت. اما مهم تر از فوتبال و قهرماني درس بزرگي بود كه قطبي به ايراني ها داد. اينكه بجاي جنگ با واقعيت و تحريف آن براي توجيه شكست هاي خود و بجاي دامن زدن به جنگ هاي داخلي بايد بر هدف متمركز شد و با روحيه پر مهر و واقع بين حتي دشمنان را به تكريم در برابر توانائيهاي خود واداشت. آيا كسي در خانه هست؟
شهير شهيد ثالث
[email protected]
دوشنبه 13 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]