واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: در روايات آمده است: غيبت، دروغ، نگاه -حرام- پيدرپي، دشنام دادن و ظلم - كم باشد يا زياد -، باعث باطل شدن روزه ميشود، و روزه، فقط خودداري از خوردني و آشاميدني نيست، هنگام روزه گوش، چشم، زبان، فرج و شكمت نيز بايد روزه بگيرند. دست و پايت را نگهدار و بسيار سكوت كن مگر از خير و با نوكرت رفق و مدارا نما. هنگام روزه بايد گوش و چشم تو نيز از حرام و زشتي روزه بگيرد. از جدال و آزار رساندن به نوكر خودداري كن و وقار روزه را داشته باش و روزي كه روزهاي با روزي كه روزه نيستي بايد با هم فرق داشته باشند. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند: آسانترين چيزي كه خداوند در روزه بر روزهدار واجب نموده، خودداري از خوردني و آشاميدني است. فقها به صحت روزه بعضي از آنها فتوا دادهاند. جمع بين روايات بالا با روايتي كه از رسول اكرم (صلي الّه عليه و آله و سلم) وارد شده و سخن فقها به اين است كه بگوييم منظور از صحت در احاديث فوق اين است كه چنين روزهاي مورد قبول خداوند است و منظور از صحت در كلام فقها اين است كه چنين روزهاي قضاي آن را ساقط ميكند. خلاصه اين كه روزه صحيح و كاملي كه خدا براي كامل نمودن روزهدار مقرر فرموده است، قطعا روزهاي است كه شامل خودداري اعضاي بدن از گناه ميباشد، و روزه كاملتر اين است كه علاوه بر آن، قلب را از ياد غير خدا باز داشته و از هر چه غير اوست روزه بگيرد. و هنگامي كه انسان ماهيت روزه، درجات و فلسفه تشريع آن را فهميد، ناچار بايد از هر گناه و حرامي، بخاطر قبول روزهاش خودداري كند وگرنه مسوول بوده و به خاطر اينكه اعضاي بدنش روزه نگرفتهاند، مجازات ميشود، و ساقط شدن قضاي روزه به اين معنا نيست كه انسان را در روز قيامت از مجازات نجات دهد. ** عظمت دعاهاي معصومين اگر عالمي بخواهد مقداري از عظمت دعاهاي معصومين (ع) را بفهمد، بايد، بدون اقتباس از دعاها و مناجات هاي آنان، دعا يا مناجاتي را تهيه و آن را با آنچه از آنان رسيده مقايسه كند، تا ببيند تفاوت از كجا تا به كجاست. كسي كه ذرهاي از معرفت نفس را داشته و در درياي دعا و مناجات آن فرو رود، فراواني معارف و حد اعجازش را در آن تصديق ميكند، و من محتاج و نادان جز كوچكي از معارفي را كه در ادعيه و مناجاتها بيان شده در روايات و حتي خطبههاي آنان نيافتهام، مگر آن دسته از آنها كه در خطاب به خدا بوده و در مقام توحيد، تسبيح و حمد او باشد. و فكر ميكنم باين جهت باشد كه روايات سخن گفتن با مردم است ولي دعا و مناجات سخن گفت با خداوند بزرگ است و علومي كه از سخن گفتن با عالم آشكار ميشود از سخن گفتن با نادان پيدا نخواهد شد. خلاصه، ادعيهاي كه از آنها عليهم السلام به ما رسيده، گويا جواب قرآن است. بعبارت ديگر گويا آن دعاها، قرآني مرفوع و بالا رفته، در جواب قرآن نازل است و قرآن، كلام پروردگار متعال و مناجات او با بنده و رسولش (ص)، و ادعيه، كلام و مناجات رسول و اولياي او با خداي بزرگ است و به جز عده خيلي محدودي حقيقت اين مطلب را نميفهمند. ادعيه نعمت بزرگي است كه از ائمه دين (ع) به ما رسيده و به همين جهت نيز منت زيادي بر ما دارند، كه شاكرين نميتوانند شكر آن را بجا آورند و يكي از راههاي شكر آن، اين است كه آن را ضايع نكرده بلكه با ايجاد شرايط در دعا و مناجات، كمال استفاده را از آن ببرند. برگرفته از كتاب: المراقبات نوشته مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي فراهنگ**1003**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]