واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اين حق را براي دانشجو قائليم كه متفاوت فكر كند
عالي- معاونت فرهنگي دانشجويي دانشگاه تهران متولي و مسئول فعاليتهاي فوق برنامه دانشجويي است.
نظارت بر فعاليت تشكل ها و صدور مجوز برنامهها قسمتي از وظايف اين معاونت است و اين بدان معني است كه معاونت فرهنگي دانشجويي دانشگاه در حقيقت پل ارتباطي ميان دانشجويان و دانشگاه است.
دكتر قمصري كه هم اكنون رياست اين معاونت را بر عهده دارد، خود در سال هاي تحصيلش در دانشگاه از فعالان دانشجويي بوده و آن طور كه خود ميگويد ،عضو انجمن اسلامي بوده است.
گفتوگوي همشهري عصر با او را ميتوان به دو قسمت تقسيم كرد، اول نگاه دانشگاه به فعاليت دانشجويي و دوم تعامل دانشگاه با تشكلهاي سياسي دانشجويي.
* آقاي دكتر! اگر بخواهيم فعاليتهاي دانشجويي را تقسيم بندي كنيم ميتوانيم آن را به سه دسته سياسي، فرهنگي و علمي تقسيم كنيم. بهعنوان نخستين سؤال ميخواهم از شما بپرسم كه اين تقسيم بندي را قبول داريد؟
بله و البته فعاليت اجتماعي.
* نگاه مسئولان دانشگاه تهران كه به نوعي بهعنوان نماد آموزش عالي شناخته ميشود به فعاليتهاي دانشجويي چگونه است؟
دانشگاه تهران براساس سابقه و به لحاظ تعداد دانشجو بزرگترين مجموعه دانشگاهي كشور است. طبيعتا سلايق مختلفي هم در اين جمعيت بزرگ وجود دارد. خوشبختانه اين ديدگاه در دورههاي مختلف همواره در مديريت دانشگاه وجود داشته كه از انواع فعاليتهاي دانشجويي حمايت كند.
باور ما بر اين است كه اگرچه هدف اصلي حضور دانشجو در دانشگاه تحصيل در يك رشته خاص و تحقيق در آن زمينه است ولي فعاليتهاي ضمني براي تحقق همين هدف و شكل گيري شخصيت جواني كه قرار است در آينده بهعنوان مدير آينده جامعه در مكانهاي مختلف خدمت كنند به نوعي به آن كمك ميكند. سعي ميشود همه اين 3 يا 4 دسته فعاليت دانشجويي در دانشگاه در چارچوب ضوابط و آيين نامهها و البته توان مالياي كه وجود دارد حمايت شوند.
* مسئولان دانشگاه در حقيقت نمايندگان دولت در دانشگاه هستند. آيا مسئولان دانشگاه در زمينه فعاليتهاي دانشجويي بهطور سلبي يا ايجابي اين فعاليتها را هدايت نميكنند؟
بله. البته ما تشويق ميكنيم كه دانشجويان وارد فعاليت دانشجويي شوند و تمرين هم بكنند حالا اگر موردي هم باشد عرض ميكنم.
* بهتر است مواردش را در گفتوگويمان پي بگيريم. بهطور كلي نگاه مديريت دانشگاه به فعاليت دانشجويان چگونه است؟
در زمانهاي مختلف ممكن است نگاهها متفاوت بوده باشد. فعاليتهاي سياسي در دانشگاه سابقه طولاني تري دارند، بعد از آن فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي. كانونها هم همواره جذابيتهايي داشته است. در چند سال اخير تشويق دانشجويان به سمت فعاليتهاي علمي در راستاي رشته تحصيلي شان بيش از سر فصلها و دروس است.
لذا بحث تشكيل انجمنهاي علمي مطرح شد و با وجود آنكه ابتدا رشد كمي داشت، اما خوشبختانه در اين دو سال قبل يعني 85 و 86 دانشگاه اين توفيق را پيدا كرد كه تعداد انجمنهاي علمي دانشجويي دانشگاه را به حدود 110 تا 115 مورد برساند. اين باور هست كه هر گروه آموزشي بتواند دانشجويان علاقهمند به آن گروه را جلب و متشكل كند، طرحها و ايدههاي بچهها را با هدايت مدير هر گروه هدايت كرده و دانشگاه هم حمايت مالي خاص از طرح دانشجويان را انجام دهد؛ توفيقهاي خوبي هم در اين زمينه داشتهايم.
نشريات، طرحها و از همه مهمتر تجربيات خوبي داشتهايم. شايد دانشجويان تمايل كمتري به كار سياسي داشتند، لذا فرصت خوبي فراهم شده كه به هر شكل از شرايط كار دانشجويي و فوايد آن محروم نشوند.
* شما بهعنوان مسئول در نگاهي مقايسهاي آيا قبول داريد از ميزان فعاليتهاي دانشجويي در اين دوره و دوره قبل در برخي حوزهها و مخصوصا فعاليتهاي سياسي دانشجويان كاسته شده است؟
شما فعاليت خاصي مد نظرتان هست؟
* وقتي با برخي از دانشجويان صحبت ميكنيم بيان ميكنند كه فضا براي فعاليت دانشجويي وجود ندارد. آنها به رخوتي اشاره ميكنند كه فضاي دانشگاه را گرفته است. بهنظر شما علت چيست؟
اول ما بايد ببينيم نقطه ايده آل چيست و چقدر از آن فاصله داريم تا بحثها به لحاظ علمي بهصورت صحيح انجام گيرد. دوم اينكه بايد ببينيم اگر كاهش فعاليتي وجود دارد آيا مديريت دانشگاه يا دولت ممانعت ميكند يا اين عدماقبال دانشجويان به ورود به فعاليتها و رغبت كمتر آنها بهعلت مشكلات يا مسائلي است كه از قبل بوده است؛يعني بعضي عملكردهاي افراطي اثراتش را بعد ظاهر ميكند. دانشگاه براساس چارچوب ضوابط و قوانيني كه وجود دارد حتي بچهها را تشويق ميكند كه وارد فعاليتهاي دانشجويي سالم شوند و ممانعت خاصي ندارد و اين چارچوب ضوابط هم براي تشكل هاست و هم براي مديران. لذا اگر رغبت كمتري براي فعاليت دانشجويي است از آن طرف است. يعني دانشجوها كمتر وارد فعاليت دانشجويي و سياسي ميشوند.
خوشبختانه تشكلهاي مجوزدار دانشجويي دانشگاه تنوع و تعداد قابلقبولي دارند. يعني ديدگاههاي مختلف اين فرصت را دارند كه در يكي از تشكلهاي مجوز دار فعاليت كنند، البته اگر كه علاقهمند باشند. اقتضائات فرق ميكند و در زمانهاي مختلف متفاوت است. جمعيت افراد و ترجيحات آنها و اولويتبنديهايشان فرق ميكند. يك مدت زماني طول ميكشد تا اثرات حركتهاي افراطي گذشته از بين برود و شرايط عادي حاكم شود ولي سيستم محدوديتي را اعمال نميكند.
* پس فعاليت سياسي دانشجويان به مناسبتهاي مختلف با ممانعتي از جانب دانشگاه روبهرو نميشود؟
نخير. در 16 آذر 86 شايد 4 يا 5 برنامه داشتيم منتها عرض ميكنم كه يك تفاوتي بين تشكلهاي رسمي و مجموعههايي كه حداقل هويت مشخص ندارند وجود دارد. من دوباره تاكيد ميكنم مجموعههايي كه ميخواهند فعاليت كنند بايد تحت يك نام مشخص، اساسنامه و مرامنامه مشخص فعاليت كنند كه هم خودشان را بتوانند معرفي كنند و هم مخاطبان آنها حق انتخاب داشته باشند. منتها در دانشگاه بعضي فعاليتهاي سياسي بدون رعايت ضوابط است.
* در ميان تشكلهاي دانشجويي ماهيت انجمن اسلامي دانشجويان سياسي است و اگر بگوييم بخشي از تاريخ انقلاب با فعاليتهاي انجمن گره خورده است حرف گزافي نزدهايم.مسئولان فعلي دانشگاه تهران چه ديدي نسبت به اين تشكل دارند؟
ديدگاه دانشگاه تهران در رابطه با انجمنهاي اسلامي بهعنوان قديميترين تشكل دانشجويي با قدمت طولاني كه بسياري از مديران فعلي دانشگاه از جمله خود من عضو اين تشكل بوديم ديد خوبي است. ممكن است فراز و نشيبهايي هم در بدنه دانشجو و هم در مديريت دانشگاه وجود داشته باشد اما در كليت ديد خوبي وجود دارد. در اين مقطع هم كه من توفيق داشتهام در اين مسئوليت خدمتگزار باشم اين ديد خوب به انجمنها وجود دارد. با دوستان انجمن تهران و علوم پزشكي تهران تعامل خوبي داريم.
* برخي اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان ميگويند دانشگاه در امور داخلي انجمن دخالت ميكند. پاسخ شما چيست؟
پيش از اين مشكلاتي درون اين تشكل بين دوستان شوراي مركزي و برخي از ديگر دوستانشان در بعضي دانشكدهها اتفاق افتاد كه منجر به لغو يا تعليق بعضي از انجمنهاي برخي دانشكدهها شد و خوشبختانه درطول اين دوسال دوستان تلاش كردند كه اين مشكلات رفع شود. دانشگاه هم بنايش بر اين است كه در امور داخلي انجمنها دخالت نكند و اين به نفع خود دوستان است كه استقلال انجمن حفظ شود. ما دورادور از دوستان ميخواستيم كه با يك نگاه همه جانبه اين مشكل دروني خود شان را حل كنند. منتها به لحاظ سيستمي ما راهي جز اين نداريم كه ملاك را شوراي مركزي قرار دهيم و تصميمات آن شورا. لذا دانشكدهها بايد به نوعي اين هماهنگي را داشته باشند و بتوانند همراهي كنند.
در اين دوسال تعامل خوبي با دوستان انجمن اسلامي داشتيم و برنامه هايشان از جانب دانشگاه حمايت شد. نماينده انجمن اسلامي، يا دبير محترم در هر دوره يا يكي از اعضاي شوراي مركزي بهعنوان بزرگترين تشكل دانشجويي دانشگاه تهران عضو شوراي فرهنگي دانشگاه است. من خودم احساس ميكنم مشكل خاصي با دوستان انجمن نداريم.
ممكن است كه ديدگاههاي متفاوتي در مورد مسائل سياسي و... وجود داشته باشد منتها سيستم اين حق را براي دانشجو قائل است كه متفاوت فكر كند. از من بهعنوان مسئول يا از دولت حاكم ممكن است انتقادهايي داشته باشند و در حقيقت اين انتظار از دانشجو بهعلت آرمانخواهياش وجود دارد كه اينگونه باشد. در واقع اگر دو عنصر و ويژگي در دانشجو وجود داشته باشد اعتراض او پذيرفته ميشود و آن دو يكي همان آرمانخواهي اوست و ديگري استقلالش از جريانات فكري و سياسي بيرون دانشگاه. اين اعتراض نه تنها پذيرفتني است بلكه پسنديده هم هست.
* چندي پيش برنامهاي در دانشگاه تهران برگزار شد با موضوع پرونده هستهاي ايران و از آقاي لاريجاني دعوت شده بود تا در آن برنامه سخنراني كنند. برگزاركننده آن برنامه تشكلي بود به نام انجمن اسلامي دانشجويان مستقل. آن موقع اعتراضهاي زيادي از جانب انجمن اسلامي به برگزاري اين برنامه در قالب اين تشكل شد و بيشتر اعتراضها هم به نام اين تشكل و شباهت آن به نام انجمن اسلامي بود. دانشگاه در اين زمينه چه اقدامي انجام داد؟
من نميدانم از سابقه اين موضوع چقدر اطلاع داريد. اين بر ميگردد به انجمن اسلامي پرديس قم و دوستاني كه آنجا بودند و سالها بهعنوان يكي از شعب زير مجموعه دانشگاه تهران فعال بودند. منتها يك مقدار متفاوت نگاه ميكردند. بعدها در مقاطعي اختلافهايي پيش آمد كه منجر به آن شد كه 2 انجمن اسلامي در قم تشكيل بشود. مطلع هستيد كه اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل يك مجموعهاي است كه رسميت دارد و در خارج از دانشگاه و در سطح كشور شناخته شده است و تعدادي از انجمنهاي اسلامي دانشگاههاي كشور عضو آن هستند با همين عنوان يعني وجه بيروني اش رسمي است.
دوستان قم به اين عنوان اصرار نداشتند اما از نظر ديدگاهي با بعضي از دوستان شوراي مركزي تهران اختلاف داشتند و گفتند كه ما اين ديدگاه را داريم. من به دوستان قم گفتم كه اين امكان وجود ندارد كه در يك دانشكده دو شعبه از يك تشكل وجود داشته باشد. راهحلي كه آن موقع به ذهن رسيد و من به آنها گفتم اين بود كه اگر حس ميكنيد كه ديدگاه متفاوت از انجمن اسلامي داريد و شوراي مركزي انجمن اسلامي هم چنين ادعايي دارد شما بياييد و كار قانوني انجام بدهيد.
خط و خطوط بايد مشخص باشد هم براي دوستان و هم براي مخاطبان لذا جمع به جمعبندي رسيدند كه درخواست مجوز براي انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه تهران را بخواهند. طبق قانون هم رفتند و يك هيأت مؤسس يك اساسنامه پيشنهادي به هيأت نظارت بر تشكلهاي دانشجويي داد، در زمان تصويب هم حساسيتي وجود نداشت زيرا به اين شكل مشكلات حل ميشد و حساسيتها كم ميشدند. اما در نزديكي انتخابات كه فعاليتها بيشتر ميشود حساسيتها هم افزايش مييابد. اين مجوز جديد نيست دانشگاه هم پنهان كاري نكرده و مسير قانوني اش طي شده است. حالا دوستان اعتراضاتي داشتهاند. من به دوستان انجمن اسلامي گفتم كه اعتراض حق شماست اما در چارچوب مكانيسمها و آيين نامه ها.
در آيين نامه مربوطه سازو كار اعتراض دانشجو و غيردانشجو به تشكلها و تشكلها از همديگر ديده شده است. قرار شد كه ادله شان را دوستان مكتوب كنند. من بهعنوان يك واسط اين مسير را دنبال كرده و منتقل ميكنم.تنها اختلافي كه وجود دارد عنوانانجمن اسلامي دانشجويان مستقل است كه دوستان انجمن اسلامي ميگفتند اين عنوان موجب خلط موضوع ميشود و من عرض كردم كه اگر عنوان كامل درج شود و قصد و نيت سوئي نباشد حد اقل اين گمراهي پيش نخواهد آمد،منتها ميتوانند اين اعتراض را مكتوب كنند و خواهش كرديم كه بكنند.
* اما همين مشكل با يك تشكل ديگر هم بود كه به خاطر نامشان نتوانستند مجوز فعاليت بگيرند. همانطور كه شما هم اشاره كرديد اختلافاتي درون انجمن روي داد كه منجر به تعليق تعدادي از انجمنها شده است. اين دوستان هم رفتند و هيأت مؤسسي تشكيل دادند و اساسنامهاي نوشتند ولي هنوز مجوزي دريافت نكردند.
همانطور كه گفتم اينها گروهي بودند كه قبلا عضو انجمن اسلامي بودند و بعد اختلافاتي پيش آمد. عرض كردم كه دانشگاه سعي كرد بيطرف باشد و مداخله نكند. اما در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه اختلاف نظر وجود دارد و درخواستي را فرستادند و در هيأت نظارت در واقع در رفت و برگشت بود و دوستان پيگيري نكردند. يعني هيأت نظارت سؤالاتي داشت از هيأت مؤسس كه بايد ارائه ميداد. اگر مجوزي تا كنون صادر نشده نه به خاطر اسم بلكه بيشتر به خاطر محتواي اساسنامه بوده است. بحث تشابه اسمي نبوده بلكه بحث تشابه بسيار زياد اساسنامه بوده است.
تاريخ درج: 11 خرداد 1387 ساعت 11:12 تاريخ تاييد: 11 خرداد 1387 ساعت 14:18 تاريخ به روز رساني: 11 خرداد 1387 ساعت 14:18
شنبه 11 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]