واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دوازده هزار سال پيش ايران! آسمان آبي آبي است با چند لكه سفيد و براق ابر و رشته كوهستان هميان در محاصره جنگل هاي به هم فشرده ي بلوط قرار گرفته است. سكوت آرامبخشي در سرتاسر فضا موج مي زند و تمام تنت را منبسط مي كند. اينجا كوهدشت استان لرستان است. جايي كه رازهاي چندين هزار ساله را در سينه اش دفن كرده است. در دل كوه هاي هميان و سرخين غاري وجود دارد كه محل زندگي مردمان چند هزار سال پيش است . فكرش را بكنيد اين كوهستان اين جنگل و اين طبيعت كه امروز ساكت و آرام به تماشاي ما نشسته است روزي تمام دغدغه هاي اجداد چند هزار ساله ي ما را هم شنيده است. از غصه ها و رنج ها و گريه هايشان مي داند از شادي ها و پايكوبي هاي دسته جمعي شان از برنامه روزهايي كه به شب مي رساندند و شب هايي كه به روز و از قصه زندگي تك به تك شان. شما فكر مي كنيد اجداد ما به هم چه چيزهايي مي گفتند؟! وقتي ماه به تمامي در آسمان مي درخشيد و آنها گرداگرد آتشي برافروخته مي نشستند... چه چيز آنها را نگران مي كرد؟ رؤياهايشان چه بود؟ آرزوهايشان ؟ چه چيزهايي آنها را خوشحال مي كرد يا برعكس؟... نمي دانيم تنها اين كوهستان و جنگل مي داند و غاري كه در اين نزديكي است. غار ميرملاس... غار ميرملاس در 30 كيلومتري شهر كوهدشت استان لرستان قرار گرفته است. اين غار دوازده هزار سال پيش خانه ي اجداد ما بوده است. خانه اي كه ديوارهايش پر از نقاشي هاي سرخ رنگ و نارنجي است! پروفسور گيرشمن ايران شناس معروف پس از كشف غار ميرملاس و هميان با مشاهده عكس ها و اسلايد هاي آن، چنين اظهار نظر كرده است : «كشف نقاشي ها در يك غار لرستان مطلبي حايز اهميت است، طي تمام تجسس هايي كه درباره كاوش هاي مربوط به غارهاي ميهن شما انجام يافته است اعم از آنچه اينجانب در كوه هاي بختياري به عمل آورده ام و يا آنچه در بيستون و البرز و كوه هاي خراسان معمول داشته است. همچنين آنچه به وسيله دانشمندان آمريكايي در افغانستان صورت پذيرفته در هيچ جا نقاشي هايي بر روي بدنه سنگ كوهستان ديده نشده است و از اينجا اهميت موضوع به خوبي روشن مي گردد.» اين كوه ها رمز و رازهاي فراوان در خود دارند و كم ترين نشانه قابل درك از اين رازها شايد همين نقاشي هايي باشد كه به دست اجدادمان بر ديواره سخت سنگ ها به يادگار گذاشته شده اند. مك بورني استاد دانشگاه كمبريج نيز در بيان اهميت اين نقوش اينطور گفته است : «نقوش دوره ي تاريخي كه شامل گروه هاي اسب سوار و مناظر جنگ و جدال و شكار حيوانات با تير و كمان است با توجه به اين نقوش مي توانيم بگوييم كه پرورش و اهلي كردن اسب نخستين بار به وسيله ي ايرانيان و در اين منطقه صورت گرفته است. اهميت نقوش مذكور از اين جهت است كه آنها نخستين تجليات ذوق هنري مردمان غار نشين منطقه كوهدشت لرستان به شمار مي رود . بعدها هنر همين مردم به تدريج تكامل يافت و به نسل هاي بعد منتقل شد تا اينكه درهزاره نخست پيش از ميلاد تجلي اين هنر قديمي با چنان مهارت و تكامل ويژه اي بر روي اشياي برنزي لرستان ظاهر شده است كه آنها را از لحاظ تكنيك و صنعت به عنوان نشانه اي از هنر فلز كاري و به نام برنز لرستان در جهان معروف كرد. تمامي نقوش صخره هاي كوهدشت بر روي بلندي هاي متراكم و در چند كيلومتري جنوب غربي كوهدشت در يك رديف دايره شكل قرار گرفته است. در بين نقش هاي ياد شده تصاويري از انسان به چشم مي خورد كه با يكديگر اختلاف دارد صورت هايي نيز از اسب كه بر روي آنها سواراني به شكل انسان نقش شده اند و همچنين صورت گوزن و سگ و موجوداتي شبيه به آن ديده مي شود. اندازه ي صورت ها در نگاره هاي سنگي مير ملاس بين 10 تا 30 سانتي متر و اغلب با نقش هاي حيوانات و به صورت نيمرخ است. رسم كردن حيوانات به صورت نيمرخ روشي است كه امروز هم در نگارگري (نقاشي ايراني) متداول است و قدمتي چند هزار ساله به آن مي دهد . اما معني و مفهوم اين نقاشي ها چيست؟! چرا اجداد ما اين نقاشي ها را بر ديواره غار تاريكشان ترسيم مي كردند؟! حتماً مي گوييد براي تزيين محل زندگيشان... اما اگر بهتان بگوييم كه آنها با چه شرايطي اين نقش ها را رسم كرده اند حتماً نظر ديگري خواهيد داشت! اجداد ما اين نقاشي ها را نه در محل خواب و زندگيشان كه در نقطه اي دور از دسترس از محل زندگيشان رسم كرده اند. آنها براي كشيدن اين نقاشي هاي سختي هاي زيادي متحمل مي شدند چون مثل ما قلم مو و رنگ هاي آماده نداشتند. اجداد ما با ابزارهاي تيزشان ابتدا اين نقش ها را در بدنه سخت سنگ ها مي تراشيدند و بعد با خاك رنگي و دوده چراغ و چربي حيوان درون اين نقش ها را پر مي كردند. حالا چه فكر مي كنيد؟... راستش را بخواهيد اين نقاشي ها براي اجداد ما مقدس بودند و معنا و مفاهيم جادويي داشتند! با در نظر گرفتن مسائلي كه امروزه به تكنيك هاي روان شناسي معروفند اين نقاشي ها براي مردمان چند هزار سال پيش معجزه مي كردند و به آنها نيروي عجيبي مي دادند كه باعث مي شد در شكار و جنگ موفق تر عمل كنند! قضيه از اين قرار است كه وقتي آنها اين نقاشي ها را مي كشيدند و به سمتش تير مي انداختند احساس تسلط بر شكار و طبيعت مي كردند. اين احساس باعث مي شد اعتماد به نفس بيش تري پيدا كنند و در مواجهه با شكار واقعي قدرتمند و راسخ تر عمل كنند در نتيجه موفقيت هاي بيش تري به دست بياورند. اجداد ما اين پيروزي را به اعتماد به نفس و تكنيك هاي روان شناسي ربط نمي دادند و همه اينها را مديون نقاشي هاي جادويي شان مي دانستند! با نمك است! شايد اين نقاشي هاي جادويي در آينده رازهاي بيش تري از اجدادمان فاش كند. غار مير ملاس لرستان يكي از سه غار بسيار قديمي و مهم دنياست كه ديواره هايش اولين نقاشي هاي بشري را برايمان به يادگار گذاشته است. به غير از مير ملاس غار كركس و لاسكو در فرانسه و غاري در اسپانيا حامل اين نقاشي هاي بسيار مهم و نفيس اند. اما... متأسفانه بايد بگوييم كه ميرملاس ما در خطر نابودي قرار گرفته است زيرا اسپانيايي ها و فرانسوي ها مطابق با توصيه بنياد فرهنگي يونسكو بر روي نقاشي هايشان محفظه هايي شيشه اي قرار دادند كه حتي گرد و غبار و رطوبت نفس بازديد كننده ها باعث خراب شدنشان نشود ولي ما نه تنها اين كار را انجام نداديم كه يك عده افراد به دور از فرهنگ و مسئوليت نيز بر روي اين نقاشي ها با رنگ و اسپري و يا با ابزار نوك تيز يادگاري نوشته اند و تصميم دارند اين ميراث چند هزار ساله را به راحتي از بين ببرند و از دسترس ما خارج كنند. اميدواريم قبل از آنكه خيلي دير بشود اين مكان زيبا و هيجان برانگيز را ببينيد! و از مسئولان محترم استان لرستان تقاضا داريم هر چه زودتر فكري براي نجات مير ملاس بكنند. منبع:نشريه شاهد نوجوان، شماره 64
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]