تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براستى كه حقيقت خوشبختى آن است كه پايان كار انسان خوشبختى باشد و حقيقت بدبختى آن ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840643413




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چرا زبان هم را نمي فهميم؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 چرا زبان هم را نمي فهميم؟
چرا زبان هم را نمي فهميم؟     چگونه سخن گفتن موضوع بسيار مهمي است که زبانشناسي معاصر بايد به آن توجه کند تا مردم ياد بگيرند کنار هر جمله خود چراغي برافروزند و حرف دل خود را به مخاطب انتقال دهند. مولوي نازنين داستاني تعريف مي کند و آخرش مي گويد: در کف هر يک اگر شمعي بُدي اختلاف از گفت شان بيرون شدي جاي ديگري هم قصه جالب تري تعريف مي کند: چهار نفر غيرهمزبان با هم به سفر مي رفتند.گرسنه شدند و پول هاي شان را روي هم گذاشتند. ترک گفت:من اووزووم مي خوام. رومي گفت:من استافيل مي خوام. عرب گفت:من عِنَب مي خوام. فارس گفت:من انگور مي خوام... و با هم جر و بحث کردند و هيچ کس نفهميد ديگري چه مي خواهد. زبانشناسي که اهل دل بود.از آنجا مي گذشت. داستان آنها را شنيد و گفت:پولاتونو بدين تا براتون همون چيزي رو بخرم که مي خواين. او رفت و انگور خريد و هر چهار نفر با خرسندي گفتند:ما همينو مي خواستيم... و جناب مولوي در ادامه مي گويد: اي بسا دو ترک و کردِ همزبان اي بسا دو ترک چون بيگانگان پس همدلي از همزباني خوش تر است... اين دو داستانِ آن عالي جناب که صاحب کتاب بوده، نشان مي دهد که قرن هاست که مردم زبان هم را نمي فهمند. بروز اين مشکل يا به دليل آشنا نبودن با معاني کلمات است (مثل اووزووم و عنب و استافيل و انگور که هر چهار به يک معني است)، يا به دليل دقت نکردن است (مثل فيلي که در خانه تاريک است و هر کس مي خواهد با لمس کردن بفهمد فيل چه شکلي است). امروز هم اين ندانستن ها وجود دارد و گسترده تر هم شده است. مثال: اولي با همسرش مشاجره کرده و با قيافه اي اخمو به محل کارش مي رود. دومي او را مي بيند و با خودش مي گويد: اين چرا امروز به من اخم کرده؟ و خودش هم اخم مي کند. اولي با خودش مي گويد: اين ديگه چرا با من سرسنگين شده؟ زياد بهش رو دادم. بايد حال شو بگيرم... و به زودي اولي و دومي با هم دشمن مي شوند. چرا؟ زيرا باز هم به قول مولوي نازک انديش و زبان فهم: هرکسي از ظن خود شد يار من از درون من نجست اسرار من آنها ذهن خواني کردند و زبان واقعي دل و احساسات يکديگر را درک نکردند. مثالي ديگر: زن: اين روزا شارژ تلفنا خيلي زود تموم مي شه... مرد: منظورت اينه که من به دوستام اسم و مس ميزنم؟ زن: وا؟ چرا اينجوري جواب ميدي؟ مرد: خودت چرا همه ش کنايه ميزني؟ زن: من که با تو نبودم... منظورم گوشي خودم بود. ديروز شارژش کردم، امروز تمام شده. مرد: منظورت اينه که من از گوشي تو استفاده کردم؟ زن، بسه ديگه!حوصله مو سربردي! مرد: خيلي پررو شدي... زن: تو زبون منو نمي فهمي... من رفتم خونه مامانم اينا... برخي از افراد به ويژه مردها، کلماتي به کار مي برند که هم غيرارادي است هم در معني ديگري مصرف مي شود. نخست مثالي مي نويسم: مرد به برادرش: نمي تونيم بياييم خونه تون آخه خانمم گرفتاره... ميخواد بره جايي... به قول معروف هنرمنده و ميره اپرا...دقت کنيد که «به قول معروف» در اين جمله جايگاه صرفي و نحوي ندارد. گوينده آن، با به کار بردن اين واژه ها، نارضايتي پنهان خود را از اپرا رفتن خانمش نشان مي دهد. مثالي ديگر: مرد: يه مقاله اي خوندم که «به قول معروف» درباره زير ابرو برداشتن پسرا بود. آخه داداش کوچيکه م «به قول معروف» زير ابرو بر ميداره... در اين مثال «به قول معروف» نشان دهنده شرم گوينده است. او دوست ندارد در اين زمينه حرف بزند ولي چون ناچار است، از «به قول معروف» کمک مي گيرد تا حرف زدن خودش را توجيه کند و به آن مشروعيت اجتماعي ببخشد و بگويد چنين حرف هايي «قول معروف» است نه «قول خودم». مثال سوم: مردم :ديگه «به قول معروف» ميخوام با داداشت رک حرف بزنم و بگم طلبم رو بدم...اين «به قول معروف» نشاندهنده پايين بودن اعتماد به نفس گوينده است. او دارد مي گويد خودم آدم خوبي هستم و برايم مهم نيست که طلبم را بدهد يا ندهد ولي «به قول معروف»استناد مي کنم تا پولم را پس بدهد. به کاربردن چنين کلماتي، به اين مفهوم است که بسياري از مردم نمي توانند يا شهامت ندارند که حرف دل شان را بزنند بنابراين مخاطب نيز نمي تواند منظور آنها را بفهمد. يکي ديگر از اين کلمه ها «ظاهراً»است. باز هم مثال: با آقاي مهندس تماس گرفتم «ظاهراً» طرح منو رد کردن ... در اين مثال «ظاهراً» يعني طرح من خوب بوده ولي مهندس به دلايلي آن را رد کرده است. گوينده نمي خواهد حرف دلش را بزند. شايد دوست ندارد بحث کند. شايد به طرح خودش اعتماد چنداني ندارد. شايد شرمش مي آيد از طرحش دفاع کند. مثال براي اخراج مؤدبانه: رئيس: «ظاهراً»خيلي گرفتارين که هر روز دير مياين شرکت و کاراتون مدام عقب ميفته.«بهتره»مدتي برين مرخصي...«ظاهراً»يعني خبر دارم که کار ديگري پيدا کرده اي و نمي خواهم کار اينجا را هم از دست بدهي...«بهتره» يعني خودت برو استعفا بده و گرنه اخراجت مي کنم. آخرين مثال: «ظاهراً»وقت نکردين به پرونده آقاي ارباب رجوع زاده رسيدگي کنيم...پرونده شو بيارين تا «خودم»انجامش بدم... يعني مدتي است کارهايت را پشت گوش مي اندازي. من رئيس هستم و به پرونده ها رسيدگي نمي کنم بنابراين وقتي که مي گويم «خودم» يعني دارم تهديدت مي کنم که روي لبه تيغ راه مي روي و هر لحظه ممکن است اخراجت کنم... منبع:اطلاعات هفتگي شماره 3417 /ج  
#اجتماعی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن