واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گفت وگو با يحيي فيوضي، معمار و نقاش- بخش پاياني به دنبال امكانات جديد
توكا ملكيبخش اول اين گفت وگو ديروز چاپ شد، در ا دامه بخش پاياني آن را مي خوانيد.---- مي دانيد كه در ايران برخي هنرمندان معاصر پيشتر اين تجربه ها را به نوعي ديگر انجام داده اند، مثل حسين زنده رودي. شايد در جامعه هنري اين نوع برخورد با اعداد و حروف به نام آنها ثبت شده باشد. شما نگران نيستيد كه در اين نمايشگاه شما را به شيوه كاري آنها منسوب كنند؟ يا عنواني مثل سقاخانه يي را روي آثار شما بگذارند؟اصلاً كاري كه من كرده ام به كلي متفاوت با كاري است كه زنده رودي كرده است. من همه آن دوستان را از نزديك مي شناسم. من در نگاره هايي كه به وجود آورده ام، يك انگيزه كنجكاوي خيلي قوي داشتم. در جايي خوانده بودم كه اين جداول اعداد، پلان آسمان هستند. اين يك بحث رياضي علمي است. هيچ كدام از هنرمندان ما دنبال اين قضيه نرفته اند. كارهاي آنها از نظر من فوق العاده است اما هيچ كدام از زاويه آكوستيك، رياضي، هندسه تجريدي يا موسيقي به دنبال آن نرفته اند. تمام آثاري كه در اين نمايشگاه مي بينيد، پايه و استخوان بندي محكم رياضي دارند؛ مثل موسيقي باخ، بتهوون يا برامس. من به دنبال اين سوال، بعد از سيزده سال جست وجو و با زحمت فراوان اين صفحه دو بعدي كاغذ را به يك نظم فضايي مبدل و آن را در امريكا ثبت كردم. من توانسته ام از راه بافت و رنگ به جدول هاي بي نهايت برسم كه فوق العاده مشكل بود. نقوش و ريتم آنها كه در كاشي هاي ايراني هم مي بينيد، پيامد همين نظم رياضي است. قلمرو نقوش كه در كاشي ها، بافته ها و معماري ايراني مي بينيد، بازي وحشتناك زيبايي است كه هنرمند ايراني جايگزين ممنوعيت تصويرسازي پس از اسلام مي كند. خاطرم است با يك وكيل و فيزيكدان در شهر سنت آنتونيوي تگزاس درباره اين جداول صحبت مي كردم. او گفت تو بايد اين سطوح را به شكل سه بعدي درآوري. من چند ماهي شب ها نشستم تا اين را كشف كنم. بعد از چهل و پنج روز كه در دفترچه يادداشتم طرح زده بودم، يك نيمه شب به نتيجه رسيدم. بالاخره موفق شدم صفحه يي پيدا كنم كه تعدادي از اين اعداد را بالا و تعدادي را پايين ببرم و صفحه به حجم تبديل شد. بعد نقطه مركزي اش را پيدا كردم كه مي تواند تعبير مدار حركت باشد. رسيد به جايي كه توانستم ثابت كنم ادعاي گذشتگان ما كه اين اعداد پلان و جغرافياي آسمان است، درست بوده. علت اينكه هم موزه هاي هنر و هم موزه هاي علوم اسپانسر اين نمايشگاه شده اند همين است كه اين آثار يك بïعد رياضي هم دارند. - آيا براي اين آثار از تكنولوژي چاپ استفاده كرده ايد؟در اين نمايشگاه من از امكانات تكنولوژي استفاده كرده ام و يك چيزي مرا نگران مي كند. در تفكر مملكت ما يك چيزي هنوز جا نيفتاده است. نقاشي با رنگ و روغن و بوم هنوز معناي اثر هنري اصيل را دارد. اينستاليشن آرت هنوز خيلي به عنوان هنر پذيرفته شده نيست و اگر هم هست، كسي خريدارش نيست. همچنين با آثار سريالي هم رابطه يي ندارند. با چاپ و تكنولوژي معاصر هنوز فاصله دارند. نقاشي هايي كه آن زمان كشيدم، گزينه ها و واريته هايش آنقدر زياد نبود چرا كه خود رنگ هاي اكريليك يا مركب هاي رنگي محدوديت هايي دارند ولي امروز با كامپيوتر و صنعت ديجيتال توانسته ام به كارهاي تازه يي برسم. وقتي اين ايده ها را در آتليه «داچ كالر» كه تجربه كار با «رائوشنبرگ» و «جيم داين» دارند مطرح كردم، يك دفعه متوجه شدم براي بسط دادن اين ايده ها حتماً بايد امكانات جديد را به كار گرفت. كارهايي كه در اين نمايشگاه مي بينيد، اصلاً امكان چاپشان در ايران نبود. هر اثري كه در اين نمايشگاه مي بينيد داراي يك تاييديه است كه موسسه «داچ كالر» امضا كرده كه اين اثر نسخه دومي ندارد و توليد اين كار گران تر از كاري است كه من مي خواستم با رنگ روي بوم انجام دهم. من مي خواهم ذهنيت بينندگان اين نمايشگاه با آن آشنا باشد. امكاناتي كه تكنولوژي ديجيتال به من داد را هيچ وقت نمي توانستم با اجراي دستي به دست آورم. من جزء آن دسته از نقاشاني هستم كه فناوري جديد را خيلي مي پذيرم و برايم جالب است كه از آنها استفاده كنم. بدين طريق مي توانم روياهاي كودكانه ام را هم دنبال كنم. كارهايي كه شما در اين نمايشگاه مي بينيد خيلي هم علمي نيستند. اين نمايشگاه شروع يك مجموعه جديد است. حتماً در پنج نمايشگاه ديگر، صدها تابلو خلق خواهم كرد كه هر كدام براي خودشان يك نسخه كاملند. - اين نمايشگاه قرار است در كشورهاي ديگر هم به نمايش درآيد؟ هرچه در اين نمايشگاه ارائه شده نسخه دومي ندارد؛ چون دامنه اين تفكر خيلي وسيع است، من براي نمايشگاه هاي آينده كه از اواخر سال ميلادي برگزار خواهد شد، برنامه ريزي كرده ام تا در آنجا آثار تازه يي را به نمايش بگذارم. همچنين تعدادي ماكت سه بعدي در آنجا به نمايش در خواهد آمد كه اينجا فرصت و امكان انجام دادن آنها نبود. دوبي و «انستيتو جهان عرب» در پاريس هم پيشنهادهايي براي برگزاري اين نمايشگاه داده اند كه براي من خيلي جذاب است، چون مردم كشورهاي عربي و سرزمين هاي صحرا، خيلي به گفت وگو با ستارگان اعتقاد دارند. سرنوشت آنها با آسمان رقم زده شده است. سرزمين هاي اسلامي، سرزمين تخيل هاي شبانه اند. داستان هاي هزار و يك شب، گفت وگوي با ستارگان و نظير اينها. براي امريكا، روي انتقال اين مفاهيم به كودكان خيلي كار كرده اند. بچه هاي امروزي حتي جدول ضرب هم بلد نيستند و همه با ماشين حساب كار مي كنند. برخورد نقاط مختلف دنيا با اين آثار برايم جالب است.
پنجشنبه 9 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 205]