واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: سلسه مباحث كلام اميرالمؤمنين علي(ع) / بخش سومتعليم حكمت يكي از رسالتهاي اصلي پيامبران الهي بوده است
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: تعليم حكمت، يكي از رسالتهاي اصلي پيامبران الهي بوده است. اولياي حق، خود حكيم بودند و به مردمان حكمت ميآموختند، امّا گاه، حكمت نزد غيرحكيم هم يافت ميشود.
حكمت و دانايي دو مرواريد گمشده مومنين
اَلحكمَة ضالَّة المُومن فَخُذالحكمَة و لَو مِن اَهل النِّفاق
حكمت و دانايي، گمشده مومن است. پس حكمت را درياب، اگر چه از اهل دو رويي و نفاق
اگر دُرّ گران بها و باارزشي در زباله دان افتاده باشد، آيا آن را برنمي داريد تا پس از شستشو از آن استفاده كنيد؟!
حكمت، كلام و دانش استوار و محكمي است كه سلوك و روش و رفتارِ شايسته و منطقي را ايجاب ميكند و حكيم، كسي است كه در نظر و عمل، در انديشه و رفتار، در مسلك و سلوك از ريشهداري، استحكام، استواري، اتقان و دانايي برخوردار است و بينش و روش خود را بگونهاي تنظيم و تدبير كرده است كه با بهرهبرداري از همه امكانات و تواناييها، راه كمال و سعادت را براي خود رقم زده، واله و شيدا رو به سوي آينده روشن و تابناك در حركت است.
كسي كه به حكمت دست يابد جويندگان راه سعادت را سيراب ميكند، فضيلتها و ارزشها را به ديگران منتقل ميسازد، از استقامت و استواري برخوردار است، داراي سعه صدر و بردباري است، بديها را به نيكي پاسخ ميدهد، و بالاتر از همه اينكه هيچگاه «حق» را رها نميكند و همواره در گفتار و كردار، بر مرز حق حركت ميكند و اهل اطاعت خداوند متعال است.
اميرمومنان عليهالسلام، حكمت را گمشده مومن ميداند كه همواره در پي بدست آوردن آن است، نه اينكه اگر در جايي و توسط حكيمي، مطلب حكيمانهاي ارائه شد، مومن از آن بهره ميبرد! نه! بلكه مومن در جستجوي حكمت است. همانگونه كه اگر كسي شيء ارزشمندي را گم كرده باشد، در پي آن است و براي يافتن گمشده خود، تلاش و كوشش ميكند، مومن نيز براي كسب حكمت در تلاش و اجتهاد است، و چون حكمت نزد غير حكيمان نيز يافت ميشود، بنابراين حكمت را در هر جا و نزد هر كسي باشد از او فرا ميگيرد و بهره ميبرد.
خداوند چنين اراده كرده كه انسانهاي وارسته و خالص يعني كساني كه لذتهاي زودگذر را رها كرده و از امور فاني روي برگردانده اند، به بالاترين درجه حكمت كه همان «خير كثير» است؛ واصل شوند.
اگر دُرّ گران بهايي در زباله دان افتاده باشد، آيا آن را برنميداريد تا پس از شستشو از آن استفاده كنيد؟! حكمتي كه نزد منافق، كافر يا فاسق باشد، درّ گران بهايي است كه اگرچه دارنده آن از آن استفاده نكرده است ـ كه اگر استفاده ميكرد از نفاق و كفر و فسق نجات مييافت ـ ولي مومن آن را مغتنم ميشمارد و هيچگاه بخاطر اينكه دارنده آن، منافق و كافر و فاسق است آن حكمت را رها نميكند، از او ميگيرد و استفاده ميكند. همين است كه در ارزيابي كلام و سخن به خودِ كلام بايد انديشيد و نه به گوينده آن. كلمات و حكمتها و علوم مفيد و گرانسنگي هستند كه گوينده و دارنده آن انسانهاي فاسق و فاجرند ولي هرگز نبايد از اين حقايق صرفنظر كرد.
بين «گفتار» و «گوينده» بايد فرِق نهاد. چه بسا گوينده پاك نهاد و شايسته و ارزشمندي كه گفتاري از او نابخردانه باشد، و چه بسا گوينده ناصالحي كه گفتاري حكيمانه و عالمانه نيز بگويد! البته حكمت اگر هم از«زبان» منافق خارج شود، ولي هيچگاه از آن فراتر نخواهد رفت و در «دل» او وارد نميگردد، زيرا اگر حكمت به درون جان و دل منافق، نفوذ ميكرد، او را از نفاق ـ كه بدترين رذالت اعتقادي و اخلاقي است ـ نجات ميداد. منافق اگر حكمتي را دارا باشد، در دهان و بر سر زبان خود دارد، نه در دل خويش! زيراحكمت در دلي كه شهوت در آن جاي گرفته باشد هرگز سكونت نخواهد گزيد.
مومن بايد به دنبال حكمت و دانايي باشد زيرا بدون حكمت، پايههاي معرفتي ايمان استوار نخواهد شد. ازسوي ديگر با ريشه دار شدن ايمان و انجام عمل صالح درهاي حكمت به دل انسان باز ميشود. كسي كه براي خدا خود را خالص سازد و همواره مراقب باشد، زُلال حكمت از دل او سرچشمه ميگيرد و به زبان او جاري ميشود. اين درجه از حكمت هديهاي الهي است كه خداوند به هر كه خواهد، دهد و هر كه به آن دست يافت، به «خير كثير» رسيده است. و البته خداوند چنين اراده كرده كه انسانهاي وارسته و خالص يعني كساني كه لذتهاي زودگذر را رها كرده و از امور فاني روي برگردانده اند، به چنين درجهاي واصل شوند.
حكمتي كه مومن آن را گمشده خود ميداند، دانستن صِرف و تنها به زبان آوردن سخنان حكيمانه نيست. بلكه گوهري است كه در دل او جاي گزيند و بابرانگيختن او به رفتار حكيمانه و استوار، خُلق نيكو و الهي و نيّتي خالص و پاك، راه او را به سوي كمال مطلق باز كند و او را به سوي «حكيم عليالاطلاق» بركشد.
--------------------------------------------------------------------------------
منبع:
كتاب چهل گام، علي ذوعلم
چهارشنبه 8 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 291]