تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806755019
منزل به منزل با كاروان عاشورا (48)
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: **عزاداري اهالي شام براي شهداي كربلا اهالي شام پس از روشنگري امام سجاد(ع) و حضرت زينب (س) بازارها را تعطيل كردند و به سوگواري براي شهداي كربلا پرداختند. يزيد كه اين خبر را شنيد ، براي فريب مردم و جلوگيري از قيام آنان ، اهالي شام را در مسجد جمع كرد و براي آنان خطبه خواند و گفت: اي اهل شام ! شما مي گوييد من حسين را كشتم يا دستور به كشتن او دادم در حالي كه پسر مرجانه او را كشت. آنگاه اهل بيت امام حسين (ع ) را طلبيد و از آنان عذر خواهي كرد و گفت : شما دوست داريد نزد من بمانيد يا به سوي مدينه برويد؟ گفتند : دوست داريم چند روزي بر امام حسين (ع ) سوگواري كنيم و بعد به مدينه برويم. يزيد دستور داد خانه اي در اختيار آنها بگذارند و همه وسايل مورد نياز آنها را فراهم كنند. وقتي اهل بيت به سوگواري پرداختند، وضعيت شام به گونه اي شد كه يزيد ماندن آنها را در شام خطرناك دانست و در بازگرداندن آنها به مدينه شتاب كرد. **حركت از شام پس از هفت روز كه اهل بيت در شام بودند، به دستور يزيد، نعمان بن بشير فرماندار سابق كوفه، وسايل سفر آنان را فراهم كرد و به همراهي مردي امين آنان را روانه مدينه منوره كرد. در هنگام حركت، يزيد امام سجاد (ع ) را فراخواند تا با او وداع كند، و گفت: خدا پسر مرجانه را لعنت كند! اگر من با پدرت حسين ملاقات كرده بودم، هر خواستهاي كه داشت، ميپذيرفتم! و كشته شدن را به هر نحوي كه بود، گرچه بعضي از فرزندانم كشته ميشدند از او دور ميكردم! اما همانگونه كه ديدي شهادت او قضاي الهي بود! چون به وطن رفتي و در آنجا استقرار يافتي، پيوسته با من مكاتبه كن و حاجات و خواستههاي خود را براي من بنويس! آنگاه دوباره نعمان بن بشير را خواست و براي رعايت حال و حفظ آبروي اهل بيت(ع) ، به او سفارش كرد كه شب ها اهل بيت را حركت دهد و در خود، پيشاپيش آنان حركت كند و اگر علي بن الحسين را در بين راه حاجتي باشد بر آورده سازد، و نيز 30سوار در خدمت ايشان مأمور ساخت ، و به روايتي خود نعمان بن بشير را و به قولي بشير بن حذلم را با آنان همراه كرد. همانگونه كه يزيد سفارش كرده بود به آهستگي و مدارا طي مسافت كردند و به هنگام حركت، فرستادگان يزيد همچون نگهباناني گرداگرد آنان را ميگرفتند، و چون در مكاني فرود ميآمدند از اطراف آنان دور ميشدند كه به آساني بتوانند وضو سازند. فراهنگ **2006**1010
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 427]
-
گوناگون
پربازدیدترینها