فيلم اسب حيوان نجيبي است، هياهوي بسيار براي هيچ

واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، سالها پيش در اواسط دهه 1370 پرداخت به برخي مضامين كه به زعم فيلمسازانش عبور از برخي خطوط قرمز جامعه عنوان مي شد، دستمايه اندك سينماگري كه مخاطب يابي براي فيلم شان را از اين طريق دنبال مي كردند، قرار گرفت. اما شاخصه فيلم هاي يادشده چيزي جز فراموشي در گذر زمان نبود به گونه اي كه ديگر اين روزها كسي حاضر به تماشاي بسياري از اين آثار نبوده، نيست. حال فيلمسازي همچون كاهاني كه رگه هايي از استعداد ناب سينمايي را در فيلم هاي اوليه اش به ويژه آدم و بيست بروز داده، قدم در راهي گذاشته كه به هياهوي اوليه و سپس به فراموشي و ناماندگاري منجر خواهد شد. اين كارگردان جوان، با فيلم هيچ نشان داد كه توانايي ارتباط با مخاطب عام را داشته و مي تواند داستان خود را با لكنتي اندك روايت كند. وي كمدي سياه و تلخ هيچ را در اسب حيوان نجيبي است گسترش داده و شخصيت هاي كاملا جفنگ خود را در موقعيتي مشابه قرار داده و نوعي كمدي متمايل به كلام را به تصوير كشيده است. فيلم با ورود فردي كه لباس نيروي انتظامي پوشيده و به قصد اخاذي زنگ خانه اي را مي زند،آغاز مي شود و از اينجا به بعد مخاطب با داستان مسعود روبه رو مي شود كه براي فراهم كردن دو ميليون تومان پول خود و دوستانش را دور شهر مي چرخاند. اين ايده اوليه جذاب كه مي توانست دستمايه يك كمدي پوچ به سبك كمدي هاي ايتاليايي به خصوص كارهاي روبرتو بنيني باشد،در اينجا تنها تا دقيقه 25 دوام آورده و از آن به بعد شاهد تكرار شوخي هاي كلامي اي هستيم كه تنها مي تواند براي تماشاگر عام جذاب بوده و هيجان زده اش كند. هرچند در اين رابطه كاهاني موفق عمل كرده و توانسته با توسل به برخي شوخي هاي جلف و تكراري تماشاگرانش را حسابي بخنداند. در اسب حيوان نجيبي است به جز شخصيت مسعود ديگر شخصيت ها همچون : برزو، پيمان، حكيمه و ... تنها تيپ بوده و از پس زمينه جالبي برخوردار نيستند. در واقع اين شخصيت ها نيستند كه داستان را پيش مي برند بلكه داستان يك خطي همراه با شوخي هاي كلامي است كه كار را پيش برده و به انتها مي رساند!.تعدد شخصيت ها كه در يك حبه قند به نقطه قوت كار تبديل شده در اينجا به پاشنه آشيل فيلم بدل مي شود كه ماجراهاي مربوط به هريك از آنها به صورت تلگرافي مطرح شده و تنها زمان فيلم را افزايش داده است. بي منطقي نكته ديگري است كه در فيلمنامه اسب حيوان نجيبي است، كاملا به چشم آمده و خود را به رخ تماشاگران مي كشد. به عنوان نمونه يك نفر از آدم هاي سركيسه شده توسط مامور قلابي (كه سر آخر با جوانمردي كامل تمام پول هايي كه از بقيه تلكه كرده را به مسعود قرض مي دهد!) به هويت او مشكوك نشده و موضوع را به كلانتري يا پليس 110 اطلاع نمي دهد. همين امر بنيان فيلمنامه را كاملا سست كرده و باورپذيري اش را خدشه دار مي سازد. كاهاني هرچه در نگارش فيلمنامه وسواس به خرج نداده، در انتخاب بازيگرانش عالي عمل كرده و با بهره گيري درست از آنها كارش را پيش برده است. حبيب رضايي كه در اين سالها نقش خوب كم نداشته، براي نقش مسعود انتخاب هوشمندانه اي بوده و گيج و منگي اش كاملا باورپذير است. در واقع وي اين راكورد حسي را در طول 90 دقيقه زمان فيلم اسب حيوان نجيبي است ، كاملا حفظ كرده و بسياري از ضعف هاي كار را پوشانده است. در كنارحبيب رضايي در نقش مسعود، بايد از بازي غافلگير كننده كارن همايونفر - آهنگساز مطرح سينما و تلويزيون- در نقش پيمان ياد كرد كه نمونه كاملي از آدم هاي بي خيالي است كه زندگي را به خود سخت نگرفته اند. رضا عطاران هم در نقش خلافكاري كه لباس پليس پوشيده،همچنان شخصيت هاي كميك تلويزيوني اش را امتداد داده و جز لحظاتي درخشان چيز خاصي از او نمي بينيم. كاهاني در اسب حيوان نجيبي است سعي كرده به نوعي كمدي ايتاليايي نزديك شده و يك كمدي پوچ بسازد، غافل از آنكه با چنين فيلمنامه اي متكي بر شوخي هاي كلامي بي مزه و تكراري كه سالها در فرهنگ كوچه و بازار رواج داشته،نمي تواند كمدي آبرومندي را روانه اكران كرده و طيف هاي مختلف جامعه را به سوي خود كشاند. از: محمد جليلوند فراهنگ**1983

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]