واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رهايي از مشکلات به کمک پري دريايي ترجمه: آتوسا اسکويي گزارش توليد «آنداين»(ondine)ساخته نيل جردن آنداين درامي فانتزي است که کالين فارل و اليجا باچلدا در آن بازي مي کنند. فيلم در مورد يک ماهيگير ايرلندي به نام سيراکيوز (فارل)است که در تورش يک زن که در ابتدا فکر کرده بود يک پري دريايي است،پيدا مي کند.داستان هاي مختلفي در مورد اين زن از کجا آمده است، نقل مي کنند.زندگي ماهيگير ومردم محلي آن جا بعد از پيدا شدن سرو کله اين زن تغيير مي کند. نيل جردن درطول يک سال به خانه خود دربخش جنوبي ايرلند رفته بود وشروع کرده بود به نوشتن داستاني براي خودش، فقط مي نوشت.او مي گويد:« مدتي تصوير اين را که ماهيگيري با تور، دختري را از آب بيرون مي کشد در ذهن داشتم.تصوير فوق العاده اي بود که نمي دانستم با آن چه بايد بکنم، نشستم و با خود گفتم بايد ببينم از کجا مي خواهد سر در بياورد.» اين تصوير ذهني جردن رابه ساخت آنداين کشاند که براي اولين باردرجشنواره فيلم تورنتو به نمايش درآمد.جردن مي گويد:«اين فيلمنامه را درحالي که به فارل فکر مي کردم نوشتم.او ماهيگيري است در يک روستاي دورافتاده که با تورش دختري را از آب بالا مي کشد و فکر مي کند او بايد يک موجود دريايي باشد، سيراکيوز از او مراقبت مي کند و او هم در عوض خودش را به زندگي او به ويژه رابطه اش با دختر بيمارش تزريق مي کند.» جردن که براي فيلمنامه بازي اشک بار برنده جايزه اسکار شده است، در اين فيلم به نياز آدمي به فانتزي در زندگي روزمره مي پردازد.داستان همچنين به روابط آشفته سيراکيوز با مادر دخترش و مشکلاتي که به خاطر الکل دارد نيز مي پردازد.در شهر کوچکي که کوچک تر از آن است که افراد الکلي اش ناشناس بمانند، سيراکيوز براي اعتراف نزد کشيش محلي مي رود. جردن در مورد صحنه هاي بين سيراکيوز و کشيش مي گويد:«اين شخصيت کم کم خودش را در فيلم جا مي اندازد.او از کليسا بيزار نيست،ولي دستورهاي اخلاقي به او کمکي نکرده است.او اصرار دارد به آن جا برود و بگويد:شما دوست هم هستيد،به حرف هاي من گوش بدهيد.شخصيت داستان به اين ترتيب دارد خودش را مي شناساند.داستان به طور کلي مي خواهد از تعادل بين تخيل و واقعيت حرف بزند.» فارل در گذشته کشمکش هايي با بدرفتاري هاي ناشي از الکل داشته و طبيعي بود که بخواهد داستان زندگي گذشته اش را در شخصيت جديدش بيابد.شايد حتي بد نباشد که بگوييم انداين براي او مانند کشتي گير براي ميکي رورک است،جايي که بازيگر و نقشش در يک لحظه حساس زماني با هم برخورد دارند.فارل مي گويد:«بازي در نقش يک الکلي نقش را براي من جذاب تر نکرد يا باعث نشد که در نقشم شک کنم.شايد باعث شد که دنياي اعتياد و الکل برايم روشن تر و آشکارتر شود.مي د انم که چطور چيزي است، چون روزي بخشي از آن بودم.برايم کاملاً روشن شده است.يعني در واقع کمي هم با آن تفريح مي کنم، در عين حال که سنگيني اش را درک مي کنم.کار دشوار و پيچيده اي است.با شخصيت سيراکيوز احساس همدردي مي کنم، ماجراهايي را که درطول زندگي برايش اتفاق مي افتد را درک مي کنم.او پدرش را از دست داده و ديگر او را نخواهد ديد.پدرش يک جهانگرد بوده.»فارل در ادامه مي گويد:«همسرش او را ترک کرده واو سعي دارد خودش را از الکل نجات دهد.دخترش بيماري درمان ناپذيري دارد.وقتي به عنوان بازيگر به اين جريان نگاه مي کني، پر از درد و رنج و درام است.تمام تلاشم را انجام دادم تا بتوانم حسش را نشان دهم.او به کار و زندگي اش ادامه مي دهد و تا جايي که برايش امکان دارد تلاشش را مي کند.» جردن در مورد فارل مي گويد:«به نظر من او يک بازيگر نادر است، البته نه تنها براي ايرلند.آدم هميشه دنبال دو چيز است:ستاره بودن واصالت. به عبارتي مي توان گفت اين دو، دو نقطه مقابل يکديگرند.پيدا کردن اين دو در يک نفر کار شگرفي است.» جردن قبلاًبه صورت تفنني به کارهاي ماورايي نيزپرداخته است.ممکن است. فيلم پر ضرر در روياها را با حضور آنت بنينگ فراموش کرده باشد، اما مصاحبه با خون آشام يکي ازبهترين و موفق ترين کارهاي اوست.پس ازتعدادي فيلم ديگر جردن با آنداين دوباره سراغ فيلم هاي تخيلي آمده است. درفيلم جديد او، کالين فارل با يک تازه وارد مکزيکي/هلندي يعني اليجا باچلدا همبازي شده است.باچلدا نقش اصلي زن را که متعلق به يک پري دريايي راز آلود است و در تور ماهيگيري فارل گرفتار مي شود بازي مي کند.باچلدا از دهه 1990 در لهستان بازيگر بوده است، ولي اولين فيلم او در آمريکا فيلمي از کوين کلاين با نام تجارت بوده است. آخرين فيلم جردن يک فيلم درام انتقامي با نام آن دلير بود که منتقدان نظر مثبتي نسبت به آن نداشتند، ولي از نظر فروش نسبتاً موفق بود.براي مدتي هم قرار بود جردن قتل در رديف کاردينال ها را بسازد، ولي بعد مشغول ساخت آنداين شد. Hollywood Reporter (Jan.2010) منبع:نشريه صنعت سينما94 /ج
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 706]