تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813130851




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادامه زمامداری مدویدف یا بازگشت پوتین به قدرت؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > اروپا  - دکتر بهرام امیراحمدیان کارشناس مسائل روسیه و قفقاز تصمیم حزب روسیه واحد به اصلاح قانون اساسی و افزایش دوره ریاست جمهوری و تقدیم لایحه دولت به دوما از جمله تصمیمات سرنوشت ساز فدراسیون روسیه است. تصویب اصلاح قانون اساسی روسیه از سوی دومای دولتی مبنی بر افزایش دوره ریاست جمهوری فدراسیون از 4 سال به 6 سال بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشته است. همه مطبوعات این تغییرات را آغازی برای بازگشت پوتین به عرصه ریاست جمهوری می دانند. اغلب چنین تفسیر می شود که چون آقای مدویدف با قانون انتخابات ریاست جمهوری قبل بروی کار آمده است، ناگزیر برای اجرای قانون جدید استعفا خواهد داد تا قانون جدید را اجرا و رئیس  جمهوری منطبق بر قانون جدید روی کار بیاید و شش سال ریاست کند.  در آن صورت آقای پوتین این امکان را خواهد داشت تا کاندید شود و مطمئنا دوباره رئیس جمهور خواهد شد. اما توجه نمی شود که قانون جدید پس از پایان دوره ریاست جمهوری کنونی قابل اجراست. اما موضوع هر چه باشد این است که بر خلاف برخی تحلیل ها بودن یا نبودن آقای پوتین تاثیری در سیاستهای داخلی و خارجی روسیه نخواهد داشت و استراتژی ها همان است که از سوی حزب روسیه واحد به عنوان برنامه های میان مدت و طولانی مدت طراحی، تدوین و اجرا می شود. دبیرکل حزب است که نخست وزیر است، اکثریت مطلق کرسی های پارلمان در دست نمایندگان حزب است و حزب و پارلمان از رئیس جمهوری مدویدف حمایت می کنند. اکنون تفاوتی ندارد که دبیرکل حزب رئیس جمهور باشد یا نخست وزیر. مهم این است که حزب برنامه دارد و آن را در سراسر روسیه اجرا می کند. طرفداران حزب در سراسر کشور زمام امور را در اختیار دارند. تصمیماتی که مقامات و از جمله رئیس جمهور در اداره امور و در سیاستهای داخلی و خارجی می گیرند، همه در کمیته مرکزی تدوین می شود. اما اینکه هر تحولی در روسیه به پوتین نسبت داده می شود، بی دلیل نیست. با آغاز دوره زمامداری پوتین در سال  2000 به عنوان رئیس جمهور، کمتر تحلیلگری می توانست پیش بینی کند که روسیه ای که در سراشیبی سقوط قرار داشت بتواند دوباره به مجد و عظمت گذشته دوره شوروری و امپراتوری بازگردد. یلتسین و تیم او کشور را چنان وابسته به غرب کرده بودند که امکان بازگشت از آن نبود. افول قدرت تاثیر گذاری روسیه و تبدیل آن به یک کشور ورشکسته و رشد فساد اداری و مالی، تورم لجام گسیخته و سرسام آور، بروز نا امنی و رشد مافیا و قاچاق جایی برای زیستن آرام و بدون دغدغه برای شهروندان روسی باقی نگذاشته بود. خروج سرمایه، فساد اداری، مهمتر از همه نابسامانی در نیروهای انتظامی (پلیس) و نظامی، فروپاشی ارتش، جدایی طلبی در جمهوری های غیر اسلاو از جمله در ولگا و قفقاز و مهاجرت نخبگان و نا امنی، کشور را به جولانگاهی برای خلافکاران تبدیل کرده بود به طوری که مسکو، پایتخت روسیه به شهری بی قانون و در دست مافیا تبدیل شده بود. پوتین، افسر کا گ ب، آن مرد ریز نقش با نگاهی تیز بین و اراده ای پولادین پس از بیماری و ناتوانی یلتسین در اداره امور به عنوان کفیل ریاست جمهوری معرفی شد. او یک سال بعد با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، توانست با آرامش، خونسردی و زیرکی خاص خود با تمام این نا آرامی ها و اغتشاشات مبارزه کند و در مدتی کوتاه، ناکارآمدی حکومت را بر طرف و امنیت و ثبات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی را برقرار سازد. این معجزه ای بیش نبود که مردی با این ویژگی با زیرکی و انتخاب دستیاران و همکارانی با اراده و بعدها با بهره گیری از فرصت افزایش قیمت نفت و گاز و مواد خام که روسیه از صادرکنندگان بزرگ آن بود، روسیه را به مدار آرامش بازگردانده و به قدرتی تاثیر گذار در عرصه بین المللی تبدیل سازد.  روسیه ای که پوتین در آغاز دوره ریاست جمهوری تحویل گرفت با روسیه ای که در پایان دو دوره ریاست جمهوری، ناگزیر به مدویدف تحویل داد، تفاوت های بسیاری دارد. این بر همگان و بر مردم روسیه بخوبی روشن است که اعاده عزت نفس مردم روسیه و برقراری دولتی مقتدر که بتواند در برابر آمریکایی نه بگوید که در کمک های غذایی اوایل دوره زماداری پوتین گوشت های آلوده را به مردم روسیه ارسال کرده بود که سبب ناخشنودی و انزجار مردم روسیه شد. اکنون مردم روسیه بیش از دوره شوروی از آمریکا منزجرند، اگرچه دولت روسیه رابطه ای دوستانه هم با آمریکا دارد. آمریکایی ها با تحقیر ملت و دولت روسیه قصد آن داشتند که روسیه را به کشوری بی اهمیت تبدیل کنند.  روس ها دیر تصمیم می گیرند اما هنگامی که تصمیم می گیرند سنجیده عمل می کنند و همه جوانب کار را در نظر می گیرند؛ این از ویژگی روس هاست. افزایش دوره ریاست جمهوری نیز همچون حمله نظامی روسیه به گرجستان در زمانی صورت می گیرد که جهان در التهاب بسر می برد و کمتر مسایل داخلی روسیه مورد توجه قرار می گیرد. اکنون بحران اقتصادی موضوع روز است. در ایالات متحده انتخابات ریاست جمهوری و تبعات آن رسانه ها را بخود مشغول داشته و در عراق توافقنامه خروج نیروهای آمریکایی چالش های چندی را در پیش رو قرار داده است. اتحادیه اروپا تحت تاثیر بحران اقتصادی آمریکا قرار گرفته و با مشکلات زیادی روبروست. از طرف دیگر این بحران به دیگر نقاط جهان از جمله آمریکای جنوبی، شرق آسیا و به نقاط پیرامونی سرایت کرده و روسیه را نیز تحت تاثیر قرار داده است. این بحران، جهان را در تب و تاب قرار داده است. به همین سبب روسیه این تصمیم را در این برهه از زمان اتخاذ کرده تا کمتر مورد توجه و انتقاد قرار گیرد. اما بهتر است نگاهی به قانون اساسی روسیه داشته باشیم که وظایف رئیس جمهور و نخست وزیر روسیه را معین می سازد و اینکه چرا تحلیلگران می گویند پوتین می خواهد با این تغییرات به ریاست جمهوری بازگردد.        وظایف رئیس جمهور: رئیس دولت محل دفتر در کرملین فرمانده کل نیروهای مسلح؛ فرمانده سلاح های هسته ای تنظیم کننده جهات سیاست خارجی و سیاست داخلی تضمین کننده قانون اساسی، حقوق شهروندان نخست وزیر مستقیما به رئیس جمهور گزارش می دهد. رئیس جمهور نخست وزیر و دیگر وزاری فدرال را منصوب می کند، و برای کسب رای اعتماد به پارلمان معرفی می کند. سرویس ضد جاسوسی خارجی، سرویس امنیت فدرال، وزرات خارجه، وزارت دفاع، وزارت کشور، وزارت شرایط اضطرای و وزارت دادگستری مستقیما زیر نظر رئیس جمهور انجام وظیفه می کنند. شورای امنیت را تعیین و نظارت می کند، که این شورا سیاست های دفاع و امنیت ماوراء بحار را تدوین می کند. رئیس بانک مرکزی را منصوب می کند. فرمانداران و روسای جمهور محلی را نامزد و منصوب می کند. اداره ریاست جمهوری را که در کرملین مستقر است، نظارت می کند. حق اداره جلسات کابینه را داراست، اما معمولا این وظیفه را به نخست وزیر واگذار می کند. می تواند حالت فوق العاده اعلام کند، یا زمانی که احساس کند تهدیدی برای امنیت ملی وجود دارد حکومت نظامی اعلام کند. وظایف نخست وزیر: ریاست کابینه وزیران را عهده دار است. در ساختمان سفید مسکو مستقر است. در شرایطی که رئیس جمهور نتواند وظایف خود را انجام دهد، طبق قانون اساسی نخست وزیر به عنوان رئیس جمهور موقت انجام وظیفه خواهد کرد. وزارتخانه های غیر نظامی هم چون آموزش و پرورش، و بهداشت به نخست وزیر گزارش می دهند. سیاست های داخلی و خارجی و نیز احکام رئیس جمهور، قوانین و موافقتنامه های بین المللی را اجرا می کند. سیاست های اقتصادی و مالی را هماهنگ می کند، و دارایی های فدرال را مدیریت می کند. بر بنزین، برق و حمل و نقل محلی قیمت گذاری می کند. سیاست های اجتماعی، کار، مهاجرت و سیاست های خانواده را نظارت می کند.  با توجه به آنچه در بالا آمد، قدرت بسیار زیاد رئیس جمهور و دامنه کم اختیارات نخست وزیر این شائبه را در مردم پیش می آورد که پوتین می خواهد کماکان به راس قدرت دست یابد. اما اگر این اتفاق هم بیافتد، تغییری در برنامه حزب و سیستمی که برای سیاست داخلی و خارجی روسیه تدوین شده است ایجاد نخواهد کرد، خواه پوتین رئیس جمهور باشد، خواه نخست وزیر.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن