تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى كه براى زنده كردن حق يك مسلمان، شهادت حقّ بدهد، روز قيامت در حالى آورده مى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812568460




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حکمت و فلسفه چيست؟


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حکمت و فلسفه چيست؟
حکمت و فلسفه چيست؟   نويسنده:سید محمد خامنه ای   مى توان فلسفه را ـ كه «حكمت» نيز ناميده مى شود ـ همان «معرفت» و شناخت بشرى از هستيها دانست، و تقريباً در تمام تعريفهايى كه از فلسفه يا حكمت شده است عنصر «علم به اعيان موجودات» يا «معرفت به موجود» آمده است ـ اگر چه در عناصر ديگر با هم برابر نيستندـ; زيرا فلسفه و حكمت چيزى جز راه بردن انديشه انسان براى شناخت جهان هستى نمى باشد، و فرقى كه در اينجا هست در عمق بينشهاست، زيرا يكى با آن «اعيان موجودات» را «على ما هي عليه في نفس الأمر بقدر الطاقة البشرّية»[1]مى خواهد، و ديگرى آن را «معرفت وجود حق تعالى» مى داند و اشياء و اعيان ديگر را ـ كه اظلال وجود حقّند ـ درسايه ذات و صفات الهى مى جويد. در بينشى برتر، فلسفه يا حكمت نه تنها شناخت خداوند حق متعال يا وجود يا موجودات اين جهان، كه «كمال ثانى» ـ متمم كمال طبيعى ـ براى فيلسوف است; كمالى روحى و فكرى از معرفت به حقايق موجودات بدست مى آورد و نظامى همچون نظام آفرينش در درون خود مى سازد و «عالمى صغير» در درون «عالم كبير» بر پا مى كند، كه انباز و هماورد و همراه و هماهنگ او در صحنه هستى است. از اينجاست كه مى توان گفت كه تعريف فلسفه نيز مانند ديگر مسائل جهان انسانى، معمّا گونه و در پرده اى از ابهام قرار دارد و «هر كسى از ظن خود» چيزى درباره آن مى گويد. صدرالمتألهين در اين كتاب ـ كه مقدمه آن را مى خوانيم ـ بجاى فلسفه، لفظ «حكمت» را بكار مى برد و آن را «معرفت ذات حقّ و مرتبه وجود او و شناخت صفات و افعالش»[2] تعريف مى كند، كه شناخت كيفيت وجود و صدور موجودات ديگر نيز از آن بدست مى آيد; ولى در كتابهاى ديگر خود تعريف از حكمت و فلسفه را بگونه اى ديگر آورده است: يكجا آن را «استكمال النفس الإنسانية بمعرفة حقائق الموجودات على ما هي عليها و الحكم بوجودها تحقيقاً بالبراهين... بقدر الوسع الإنساني ...»[3]، و در جاى ديگر: «نظم العالم نظاماً عقلياً على حسب الطاقة البشريّة يحصل التشّبه بالبارىء ـ تعالى ـ ...»[4]تعريف مى كند، و در جاى ديگر آن را همان «علم الهى» مى داند كه جز به شناخت اصل هستى يا «موجود مطلق» و عوارض ذاتيه آن نمى پردازد.[5] همچنان كه ديديم، «فلسفه» و «حكمت» را تسامحاً مترادف و به يك معنا بكار مى برند و ملاصدرا نيز آن را گاهى «فلسفه» و گاهى حكمت ناميده است، امّا با تأمل مى توان ميان آن دو جداييها يافت. لفظ فلسفه، مصدر مجعول يا اسمى است مشتق از كلمه يونانى «فيلوسوفيا» (بمعناى دوستدار حكمت); و «حكمت» در زبان عرب بمعناى اتقان در عمل و باز داشتن از كجروى است، و در اصطلاح، به دانش خاص ـ فلسفه ـ گفته مى شود، زيرا فلسفه واقعى بازدارنده انسان از تاريكى جهل و كجروى و گمراهى است.[6] با اين اعتبار در حكمت، دو عنصر علم و عمل (يا پندار و كردار) هر دو، نهفته است; علم براى عمل و يك زندگانى انسانى، و عمل براى صيقل دادن دل و جان، و شناخت بهتر خود و جهان و آفريدگار آن. از آن رو كه در حكمت، اتقان و استوارى نهفته است، نمى توان به هر انديشه و شناخت زود گذر و هر برداشت و بينش بيپايه و سست بنياد نام حكمت داد، يا هر رفتار پر خطا و خطر را حكيمانه و حكمت آميز دانست، و اين همان فرق ميان نام حكمت با فلسفه است. بنابراين نكته، ما نيز نام حكمت را بر لفظ فلسفه برمى گزينيم و برآنيم كه در ايران باستان نيز براين دانش، نامى هم ارز حكمت مى داده اند، همان كه بعدها در يونانى به كلمه «سوفيا» برگشته و ترجمه شده است.[7] پي‌نوشت‌ها:   1. شناخت عين موجودات آنگونه كه در نفس الأمر هست، باندازه توان بشرى. 2. «الحكمة، التي هي معرفة ذات الحقّ الأول و مرتبة وجوده و معرفة صفاته و أفعاله و أنّها كيف صدرت منه الموجودات في البدو و العود...». (المظاهر الإلهيّة) 3. الأسفار الأربعة، ج1، ص20. 4. همان. 5. همان. ص24. تعريف فلسفه نيز حسب دو بينش مكتب اشراقى و مشائى با يكديگر فرق مى كند. حكماى اشراقى آن را انطباق عالم صغير با عالم كبير مى دانستند: «صيرورة الإنسان عالَماً عقلياً مضاهياً للعالم العيني» و از فيثاغورس نقل شده كه فيلسوفى كه درباره كوسموس (Cosmos)تأمل مى نمايد در روح خود كوسموس مى شود. گاهى حكمت را همان «تشبه به خدا» تعريف مى نمودند. (ر.ك: تاريخ فلسفه يونان، گاترى، ج2، ص118، (فارسى). 6. براى ديدن تعاريف حكمت ر.ك: الأسفار الأربعة، ج 3، ص 514، و ج 4، ص 116. 7. ممكن است نام پارسى آن «جاويدان خرد» و يا مانند و نزديك به آن بوده، ولى شيخ اشراق از آن به «خميره ازلى»، و ملاصدرا به «شعله ملكوتى» تعبير مى كند، كه مقصود همان حكمت ديرينه ايرانى است.   منبع: www.mullasadra.org /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن