تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):عاقل‏ترين مردم كسى است كه در امور زندگيش بهتر برنامه‏ريزى كند و در اصلاح آخرتش بيشتر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831044619




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در حاشيه سالروز ابلاغ سياستهاي كلي اصل 44:بيانات رهبر انقلاب درباره اصل 44


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: در حاشيه سالروز ابلاغ سياستهاي كلي اصل 44:بيانات رهبر انقلاب درباره اصل 44
در دهه‏ى دوم و سوم، يعنى بعد از جنگ تا امروز، ما نبايد با گسترش شركتهاى دولتى غيرضرورى - كه چند هزار شركت دولتى وجود دارد كه تعداد مهمى از اينها حقيقتاً غيرضرورى بودند - موافقت مى‏كرديم؛ يعنى تشكيل آنها به وسيله‏ى دولت، يا واگذار نكردنِ بنگاههاى ذيل اصل 44 به مردم، عمل موافق مصلحت نبود.
مهدي احمدي: حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي اول خرداد سال 1384 سياستهاي كلي اصل چهل و چهار قانون اساسي را كه به اعتقاد كارشناسان نسخه اي براي جهش اقتصادي در كشور است، به رؤساي سه قوه و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ابلاغ كردند.

به گزارش رجانيوز، بيانات رهبر انقلاب پيرامون اين اصل كه اجراي آن برابر با جراحي سيستم حاكم بر اقتصاد ايران است، به شكل مجموعه پرسش و پاسخ در ادامه آمده است:

1. تدوين كليات سياستهاي اصل 44 چگونه آغاز شد؟

آن وقتى كه بنده به مجمع تشخيص مصلحت -سال 78 به نظرم يا 77 بود- گفتم كه روى اين مسئله كار بكنند، تا سال 83 كه آمد و تا سال 84 كه ما ابلاغ كرديم، چند سال طول كشيد. سياستهاى ابلاغى اصل 44 -اين پنج بندى كه ما در اين سياستها قرار داده‏ايم- خلاصه‏اش اين است: بند «الف»، بند «ب»، بند «ج»، بند «د»، بند «ه». بعضى از اين بندها مثل بند «الف» يا بند «د» به دو بخش تقسيم مى‏شود. خلاصه‏ى اين سياستها عبارت است از آزاد شدن دولت از فعاليتهاى اقتصادى غيرضرور، باز شدن راه براى حضور حقيقى سرمايه‏گذار در عرصه‏ى اقتصاد كشور، تكيه بر تعاون -شركتهاى تعاونى- و چتر گسترده شركتهاى تعاونى بر روى اقشار ضعيف مردم، پرداختن دولت به آداب و قواعد نقش حاكميتى، سياستگذاريهاى اجرائى و ايفاى نقش حاكميتى و صرف چگونگى مصرف درآمدهاى ناشى از اين واگذارى در بخشهايى كه ذكر شده، و بعد، الزامات دولت در امر واگذارى. اين، خلاصه‏ى سياستهاى ابلاغى اصل 44 است.

2. چه زماني سياستهاي كلي اصل 44 ابلاغ شد؟

در اولِ خرداد سال 1384 سياستهاى كلى اصل 44 -به استثناى بند «ج» اين سياستها- ابلاغ شد. در حدود يك سال بعد، -يعنى -11/4/85، بند «ج» اين سياستها هم -كه مربوط به واگذارى بنگاههاى اقتصادىِ دولتى به بخش خصوصى و تعاونى است- ابلاغ شد. فرداى آن روز هم در پاسخ به نامه‏ى رئيس جمهور محترم، مجوز واگذارى درصدى از سهام بنگاههاى بند «ج» به مجموعه‏اى كه به عنوان «سهام عدالت» قرار شد بين گروههايى از جامعه تقسيم بشود، ابلاغ شد.

3. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي چه عواملي منجر به مالكيت دولتي در حد فراتر از اصل 44 شد؟

ما در دهه‏ى اول انقلاب به خاطر مسائل دفاع مقدس و جنگ و گرفتاريهاى گوناگون و محاصرات عجيب و غريب اقتصادى و غيره، اقداماتى را كرديم كه به مالكيت گسترده‏ى دولت منتهى شد؛ بيش از آن مقدارى كه در اين اصل قانون اساسى ذكر شده بود. البته همان وقتها هم در بسيارى از اينها جاى حرف بود. من خودم در بخش عمده‏ى آن دوره رئيس جمهور بودم و با مسئولان اقتصادى دولت و با رئيس دولت و مسئولان اقتصادى مباحثات فراوانى داشتيم، لكن به‏هرحال ضرورتها بر آنها و بر كشور اين مسائل را تحميل كرد و مالكيت دولتى به شكلى فراتر از آنچه كه در اصل 44 ديده شده بود، گسترش پيدا كرد. اما در دهه‏ى دوم و سوم، يعنى بعد از جنگ تا امروز، ما نبايد با گسترش شركتهاى دولتى غيرضرورى -كه چند هزار شركت دولتى وجود دارد كه تعداد مهمى از اينها حقيقتاً غيرضرورى بودند-، موافقت مى‏كرديم؛ يعنى تشكيل آنها به وسيله‏ى دولت، يا واگذار نكردنِ بنگاههاى ذيل اصل 44 به مردم، عمل موافق مصلحت نبود.

4. آيا در دوره بعد از جنگ نيز ضرورتها و مشكلات وجود داشت و آيا عملكرد دولتها در اين زمينه درست بود؟

اگر ضرورتهايى هم اين كار را در آن دوره ايجاب مى‏كرد، نبايد ديگر اين كارها در دوره‏ى بعد از جنگ، در دهه‏ى دوم و سوم، انجام مى‏گرفت؛ نبايد بيخود شركت توليد مى‏شد؛ نبايد از واگذارى شركتهاى دولتى به مردم، در آن بخشى كه قانون اساسى تصريح به آن كرده بود، كوتاهى مى‏شد؛ بايد مى‏داديم. بايد مالكيت دولت را روزبه‏روز كمتر مى‏كرديم. اين‏طور نشد، بلكه بيشتر و گسترده‏تر شد! و خيلى از درآمدهايى كه بايد در خدمت توليد، در خدمت گردش صحيح پول در جامعه قرار مى‏گرفت، صرف كارهاى غيرلازم شد؛ فعاليتهاى اسراف‏آميز، ساختمان‏سازيهاى بيخودى. و حتماً به اقتصاد كشور لطمه خورد. به‏هرحال، اين كار در اين دو دهه نبايد انجام مى‏گرفت. واقعيت وضع كنونى اين است: گستره‏ى عظيم مالكيتهاى دولتى، بعضاً برخلاف همان متن موجود اصل 44، و بسيارى هم برخلاف اين شرطى كه در ذيل اصل 44 آمده.

5. آيا دولت توانايي دستيابي به اهداف اقتصادي سند چشم انداز را دارد و وظايف اصلي دولت د ر حوزه اقتصاد چه مي باشد؟

سند چشم‏انداز هدفهايى را معين كرده، كه ما ديديم با اين وضعيت، ما به سند چشم‏انداز و اهداف آن، نخواهيم رسيد. سرمايه‏گذاريهايى بايد انجام بگيرد كه طبق محاسباتى كه كرده‏اند، رشد آنها بايد حدود دوازده درصد در سال باشد. اين، خيلى رقم بالايى مى‏شود. فقط در بخش نفت محاسبه كردند كه در طول ده سال آينده، 170 ميليارد دلار بايد سرمايه‏گذارى كنيم؛ يعنى سالى 17 ميليارد. دولت قادر است اين سرمايه‏گذارى را انجام بدهد؟ اينها خارج از توان دولت است. علاوه‏ى بر همه‏ى اينها، دولت وظائف سنگينى در حوزه‏هاى راهبردى، در فعاليتهاى جديد، سرمايه‏گذاريهاى فراوان در زمينه‏ى فناوريهاى پيشرفته دارد. كارهايى كه بخش خصوصى به طور طبيعى انجام نمى‏دهد، اينها را بايد دولت انجام بدهد و آينده‏ى كشور متوقف به اينهاست؛ مثل همين مسئله‏ى هسته‏اى.

6. چه عواملي مي توانند به پيشرفت بيشتر در زمينه اجرايي شدن اين سياستها كمك كنند؟

اين است كه هم اهميت اين كار از نظر ما به شما برادران عزيز صريحاً گفته بشود؛ هم درك و برداشت مشتركى به وجود بيايد و سلائق گوناگون، راه را بر اين اقدام بسيار مهم و ضرورى و حياتى نبندد. بايد اين باشد كه ما در نگرشهايمان در مسئله‏ى اقتصاد كشور، در رفتارهامان و در ساختارهاى تشكيلاتى و اداريمان، قوانينمان و قواعد موضوعه‏مان، نقشها و سهمهايى كه هر كدام از دستگاهها دارند، بايد تغييراتى بدهيم و بر اساس اين سياستگذارى و اين سياستها، آينده‏ى خودمان را شكل بدهيم. اين جزو وظايف حتمىِ همه‏ى دستگاههاى كشور است. بودجه بر اساس اين سياستها بايستى تنظيم و تصويب بشود؛ بايد فعاليتهاى اقتصادىِ بيرون از بودجه، بر اساس اين سياستها تنظيم بشود. در اين زمينه هم مجلس، هم دولت، هم قوه‏ى قضائيه وظائف بسيار مهمى دارند، كه بايد انجام بدهند.

7. براي رسيدن به مراحل رشد وپيشرفت اقتصادي منابع و امكاناتي مورد نياز است، مهمترين اين منابع و امكانات چه مي باشد؟

خيل عظيم نيروهاى جوان و تحصيلكرده و مديران مجرب و لايق - كه بحمداللَّه در كشور ما هر دو، هم جوانان تحصيلكرده و هم مديران لايق زيادند - بايد بتوانند پروژه‏هاى بزرگ و فعاليتهاى كارآفرين و ثروت‏آفرين كشور را به دست بگيرند؛ اجرا كنند و پيش ببرند؛ بايد بتوانند. كشور از لحاظ منابع مادى و از لحاظ منابع انسانى قوى است.

8. بندهاي مختلف سياستهاي ابلاغي چه اهدافي دارد؟

اين سياستها از بند «الف» دارد تا بند «ه». پنج بند است. بند «الف» كه خودش دو بخش است: يك بخش آزاد كردن دولت از بار سنگين شركتهايى است كه در ذيل اصل 44 به آن شركتها اشاره شده؛ يعنى چيزهايى كه مربوط به صدر اصل 44 بود و بايد خودش را زودتر از اينها خلاص كند. يك بخش ديگر اين است كه به مردم، به بخشهاى خصوصى و تعاونى اجازه داده مى‏شود كه در مواردى كه مشابه صدر اصل 44 هست، سرمايه‏گذارى كنند. بند «ب» مربوط به تعاونى‏هاست و خصوصياتى كه مربوط به تعاونيهاست، در آن ذكر شده. بند «ج» مربوط به واگذاريهاست؛ يعنى واگذارى همان شركتهايى كه در صدر اصل 44 آمده؛ با يك استثناهايى. چند استثنا در آنجا ذكر شده. بند «د» باز خودش دو بخش دارد. يك بخش الزامات، كه دولت كارهايى را بايد انجام بدهد تا اين انتقال صحيح انجام بگيرد و تسهيل بشود و بخش خصوصى به اين كار رغبت پيدا كند؛ يك بخش هم مربوط به مصارف درآمدهاى اين است كه وقتى به بخش خصوصى يا تعاونى واگذار مى‏كنند، مابه‏ازاى او و درآمد او كه در دولت مى‏آيد، در كجا مصرف بشود. بند آخر هم كه بند «ه» است، مربوط به سياستهاى حاكميتى دولت است. دولت سياستهاى حاكميتى خودش را بايد حفظ كند، برنامه‏گذارى كند، سياستگذارى كند، هدايت كند، در يك موارد خاصى سرمايه‏گذارى كند، متمركز بشود؛ در يك موارد خاصى، از قبيل آنچه كه عرض كرديم. همه‏ى اين بندها بايد با هم مد نظر قرار بگيرد. والاّ ما بعضى از اين بندها را جلو بيندازيم، بعضى از بندها را فراموش كنيم، اين عدم تعادل به وجود خواهد آمد و درست نيست.

9. بند ج اصل 44 شامل چه شركتها و فعاليتهاي اقتصادي مي شود؟

ما يك مصوبه و يك قانونى داشتيم كه بند «الف» و «ب» و «ج» و «د» داشت. بند «ج» شركتها و بنگاههايى بود كه از رژيم گذشته به دولت مقروض بودند. مقرر شده بود كه اينها قرضشان را كه دادند، شركت به آنها داده شود، اما اين كار را نكردند. من الان يادم هست كه در اول رياست جمهورى، گمان مى‏كنم كه با استناد به قانون اساسى، به آن هيئتى كه شركتهاى بند «ج» را به عناوين مشمول بند «ب» متصل مى‏كردند - بند «ب» يك تعداد شركت بود كه بايد در اختيار دولت قرار مى‏گرفت - اعتراض كردم.

نويسندگان قانون اساسى و اصل 44، هم هوشمند بودند، هم منصف؛ به نظر بنده. ما با بيشتر اينها از نزديك كار كرده بوديم. در محصول كار هم كه همين اصل 44، اصل 43 و اينهاست، كاملاً پيداست كه اينها هم مردمان هوشمندى بودند، هم مردمان باانصافى بودند.

10. اقتصاد مطلوب نويسندگان قانون اساسى و اصل 44 چه ويژگيهايي دارد و اين ويژگيها در مورد اصل 44 چگونه تبلور يافته است؟

اينها آن چيزى را كه از نظرشان [و البته] به شكل كلى درست هم هست، خط ميانه‏ى بين اقتصاد سرمايه‏دارى و اقتصاد سوسياليسم شناخته بودند. اين را در قالب سه محور اصلى مالكيت، در اصل 44 ريختند. مالكيتهاى اختصاصى دولتى، مالكيت تعاونى، و مالكيت بخش خصوصى؛ اينها را تقسيم‏بندى كردند. بعد، در ذيلش براى اين، دو سه تا شرط قرار دادند. يكى از شرطها اين است كه اين تقسيم‏بندى با اين مصاديق - كه مصاديق را ذكر كردم - بايد موجب رشد و توسعه‏ى اقتصاد بشود؛ بايد مايه‏ى زيان نباشد. يعنى اگر يك روزى مسئولان كشور تشخيص دادند كه اين تقسيم‏بندى، مايه‏ى زيان است؛ موجب رشد اقتصادى نيست، اين قانون ديگر در آن روز، بدين شكل اعتبار ندارد و به شكلى كه منطبق بر مصلحت باشد، انطباق دارد. اين، هوشمندى و انصاف آنها را مى‏رساند.

11. نظام اسلامي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در حوزه هاي مختلف اجتماعي فرهنگي سياسي پيشرفتهاي خوبي داشته است كه دوست و دشمن به آن معترف هستند، آيا پيشرفت در حوزه اقتصاد نيز همانند ساير بخشها رضايت بخش بوده است؟

ما وقتى به وضع خودمان نگاه مى‏كنيم، مى‏بينيم تحولاتى كه از انقلاب اسلامى در كشور ما ناشى شد، تحولات بسيار عظيم و عميقى است؛ در زمينه‏هاى فرهنگى، در زمينه‏هاى سياسى، در زمينه‏هاى اجتماعى، در اثبات هويت ملى، اين تحولات، تحولات 180 درجه‏اى است و بسيار هم عميق است. با اين حرفها و گفتها و مطالبى كه دشمنان ما يك‏جور، بعضى از دوستانِ بى‏توجه ما يك‏جور بيان مى‏كنند، آنچه كه به دست آمده، خدشه‏دار هم نمى‏شود؛ خيلى عظيم‏تر از اين حرفهاست. لكن صريحاً عرض مى‏كنم تحولاتى كه در زمينه‏ى اقتصادى انجام گرفته، متناسب با تحولات در بخشهاى ديگر نيست. ما بايد مى‏توانستيم يك الگوى موفقى از اقتصاد به دنيا عرضه كنيم.

به طور خلاصه بايد ما هم كارآمدى در جهت رشد رونق اقتصاد، هم كارآمدى در جهت تأمين عدالت را به دنيا نشان مى‏داديم. البته كارهايى را كه شده و مى‏دانيم، نمى‏خواهيم انكار كنيم؛ كارهاى بسيار مهمى انجام گرفته، لكن به آن سطحى كه بايد مى‏رسيديم، قطعاً نرسيده‏ايم و اين براى ما دردناك است.

12. ايده و الگوي مطلوب اقتصاد از نگاه شريعت مقدس اسلام بايستي داراي چه ويژگي هاي ممتازي باشد؟

ما وقتى به صورت كلان به زمينه‏ى اقتصاد اسلامى نگاه مى‏كنيم، دو تا پايه‏ى اصلى مشاهده مى‏كنيم. هر روش اقتصادى، هر توصيه و نسخه‏ى اقتصادى كه اين دو پايه را بتواند تأمين كند، معتبر است. هر نسخه‏اى هر چه هم مستند به منابع على‏الظاهر دينى باشد و نتواند اين دو را تأمين كند، اسلامى نيست. يكى از آن دو پايه عبارت است از «افزايش ثروت ملى». كشور اسلامى بايد كشور ثروتمندى باشد؛ كشور فقيرى نبايد باشد؛ بايد بتواند با ثروت خود، با قدرت اقتصادى خود، اهداف والاى خودش را در سطح بين‏المللى پيش ببرد. پايه دوم، «توزيع عادلانه و رفع محروميت در درون جامعه‏ى اسلامى» است. اين دو تا بايد تأمين بشود. و اولى، شرط دومى است. اگر توليد ثروت نشود؛ اگر ارزش افزوده در كشور بالا نرود، ما نمى‏توانيم محروميت را برطرف كنيم؛ نخواهيم توانست فقر را برطرف كنيم. بنابراين هر دو تا لازم است.

13. وظيفه متفكرين اقتصاد در اين مورد چه مي باشد؟

شما كه متفكر اقتصادى هستيد و پايبند به مبانى اسلامى، طرحتان را بياوريد؛ بايد اين دو تا در آن طرح تأمين بشود. اگر اين دو در آن طرح تأمين نشد، آن طرح اختلال دارد؛ ايراد دارد.

14. حالت آرماني و مطلوب كشور اسلامي از نظر اقتصادي چه مي باشد و در اين زمينه دولت چه نقشي بر عهده دارد؟

كشور را [بايد]از لحاظ ثروت ملى به حد استغناء و بى‏نيازى برسانيم، بايد سرمايه‏گذارى و فعاليت اقتصادى و توليد ثروت در معرض انتخاب همه‏ى آحاد فعال كشور قرار بگيرد؛ يعنى همه بايد بتوانند در اين زمينه فعاليت كنند. دولت بايد از آن حمايت كند؛ قانون بايد از آن حمايت كند.

15. بعضي ها اشكال مي كنند كه اجراي سياستهاي ابلاغي باعث ثروتمند شدن بعضي اشخاص مي شود، نظر شما در اين مورد چيست؟

اين اشكال به نظر ما اشكال واردى نيست. يكى از دوستان نزديك و بسيار خوب ما به من گفت كه مى‏گويند اين سياستهاى اصل 44 كه شما ابلاغ كرديد، موجب ثروتمند شدن افراد و وارد شدن سرمايه‏دارها به ميدان مى‏شود. من گفتم اصلاً ما اين سياستها را ابلاغ كرديم براى اينكه همين كار بشود؛ براى اينكه بيايند وارد ميدان بشوند، سرمايه‏گذارى كنند، فعاليت اقتصادى كنند. مى‏گويند اينجورى مى‏شود؟! ما اصلاً براى همين ابلاغ كرديم كه اين كار بشود. من در جواب آنها گفته‏ام و حالا هم مى‏گويم كه ثروتمند شدن از راه قانونى و مشروع، از نظر اسلام هيچ اشكالى ندارد. ما هيچ وقت نگفتيم كه اگر كسى فعاليت قانونى و مشروع بكند و ثروتى به دست بياورد، از نظر شرع نامطلوب است. هيچ‏كس اين را نگفته و نمى‏گويد؛ افرادى كه دين را مى‏شناسند و قرآن را مى‏شناسند.

16. منطق اسلام و قرآن در مورد ثروت چه مي باشد و آيا ميزان و حد مشخصي دارد؟

دو چيز را با هم نبايد مخلوط كرد. يكى، توليد ثروت است. كسى فعاليت كند به شكل صحيحى و ثروت توليد كند. يكى، نحوه‏ى توليد و نحوه‏ى استفاده است. بخش اول قضيه، چيز مطلوبى است؛ چون هر ثروتى كه در جامعه توليد مى‏شود، به معناى ثروتمند شدن مجموع جامعه است. بخش دوم كه بخش حساس است، اين است كه چگونگى توليد مورد توجه قرار بگيرد؛ از راههاى غيرقانونى، با استفاده‏ى از تقلبات و تخلفات نباشد؛ مصرف او، مصرف نامطلوبى از نظر شرع نباشد؛ بتواند مثل خونى در رگهاى جامعه جريان پيدا كند؛ صرف در فساد نباشد. اين آيه‏ى شريفه را ملاحظه كنيد - سوره‏ى قصص، آيات مربوط به قارون - قارون يك نمونه‏ى كامل و يك ثروتمند نامطلوب از نظر اسلام و قرآن و شرع و همه است. از قول قوم قارون، (يا بزرگان و متدينين بنى‏اسرائيل، يا حضرت موسى) قرآن نقل ميكند؛ «قال له قومه» - اين حرفها از آدمهاى عامى و معمولى نيست؛ بنابراين حرفهاى معتبرى است؛ علاوه بر اينكه خودِ قرآن اين حرفها را تقرير مى‏كند؛ يعنى بيان و اثبات مى‏كند - كه به او مى‏گويند: « و ابتغ فيما اتاك اللَّه دار الأخرة»؛ آنچه كه خدا به تو داد، اين را وسيله‏ى به دست آوردنِ آخرت قرار بده. در روايات ما هم هست: «نعم العون الدّنيا على الأخرة»؛ از اين ثروت براى آباد كردن آخرتت استفاده كن. توصيه‏ى دوم: «و لا تنس نصيبك من الدّنيا»؛ سهم خودت را هم فراموش نكن. خود تو هم سهمى دارى، نصيبى دارى؛ آن را هم ما نمى‏گوييم كه استفاده نكن؛ خودت بهره‏مند نشو از اين ثروت؛ نه، بهره‏مند هم بشو؛ مانعى ندارد سوم: «و أحسن كما أحسن اللَّه إليك»؛ خدا به تو اين ثروت را داده؛ تو هم وسيله‏اى بشو كه بتوانى اين ثروت را به دست مردمى كه نيازمندند، برسانى. يعنى سهمى از اين را به مردم بده. چهارم: «و لا تبغ الفساد فى الأرض»؛ فساد ايجاد نكن. آفت ثروت كه بايد از آن جلوگيرى كرد، ايجاد فساد است. مترف نشو. به او نمى‏گويند ثروت جمع نكن، يا از اين ثروتى كه دارى، براى ازدياد آن استفاده نكن؛ يا آن را به كار توليد و سازندگى و تجارت نزن؛ مى‏گويند سوءاستفاده نكن؛ از اين ثروتت استفاده‏ى خوب بكن، كه بهترين استفاده اين است كه آخرتت را با اين آباد كنى. نصيب خودت را هم داشته باش؛ سهم خودت را هم داشته باش. منطق اسلام اين است.

17. نگرش اسلام به مقوله توليد ومصرف ثروت در اصل 44 چگونه تبلور يافته است؟

توليد ثروت از نظر اسلامى بى‏مانع است. توليد ثروت با غارت ثروت ديگران فرق دارد. يك وقت كسى به اموال عمومى دست‏درازى مى‏كند، يك وقت كسى بى‏قانون و بدون پيروى از قانون به دستاوردهاى مادى مى‏رسد؛ اينها ممنوع است؛ اما از طريق قانونى، توليد ثروت از نظر شارع مقدس و از نظر اسلام، مطلوب و مستحسن است. ثروت را توليد كنند، منتها در كنارش اسراف نباشد. اسلام به ما مى‏گويد ثروت توليد كنيد، اما اسراف نكنيد. مصرف‏گرايى افراطى مورد قبول اسلام نيست. آنچه كه از توليد ثروت به دست مى‏آوريد، باز همان را وسيله‏اى براى توليد ثروت ديگر بكنيد. مال را نه به صورت راكد و نازا دربياوريد - كه در اسلام اسمش كنز كردن است - نه به صورت ولخرجى و ولنگارى در مصرف مال، آن را صرف در چيزهاى غير لازم زندگى كنيد؛ اما با توجه به اينها، ثروت را براى خودتان توليد كنيد. ثروت آحاد مردم، ثروت عموم كشور است؛ همه از آن سود مى‏برند.

شما در كتابها خوانده‏ايد، از اهل منبر و خطبا هم زياد شنيده‏ايد كه اميرالمؤمنين اوقاف زيادى دارد. گفت: «لا وقف إلّا فى ملك». كسى كه مالك نباشد، كه نمى‏تواند وقف كند. اين اوقاف، املاك اميرالمؤمنين بود. اميرالمؤمنين اين املاك را به ارث كه نبرده بود، با كار خودش توليد كرده بود. در آن وضعيت كم آبى، اميرالمؤمنين چاه مى‏زد، آب بيرون مى‏آورد، مزرعه درست مى‏كرد، آباد مى‏كرد، بعد وقف مى‏كرد. بعضى از اوقاف اميرالمؤمنين، قرنها مانده. پيداست چيزهاى ريشه‏دار و مهمى بوده است. به‏هرحال، توليد ثروت چيز خوبى است. اگر چنانچه در اين توليد ثروت، قصد صرف او براى كار خير، براى پيشرفت كشور، براى كمك به محرومان باشد، حسنه هم هست، ثواب هم دارد.

18. برخورد نظام اسلامي و مسولان با افراد ثروتمند چگونه است و اين افراد در ايران چه ويژگيهايي دارند؟

مردم ما اهل خيرند. اين واقعيت را نبايد ناديده گرفت. مال حالا هم نيست، از سابق هم همين‏طور بوده، حالا هم بيشتر هست. اين نهضت مدرسه‏سازى - خيرين مدرسه‏ساز - همين قدر كه راه باز مى‏شود براى اينكه مردم بيايند و كمك كنند، شما ببينيد چقدر مردم كمك مى‏كنند. اين نهضت درمانگاه‏سازى و بيمارستان‏سازى كه از قبل از انقلاب در مشهد راه افتاد؛ الان شايد بهترين بيمارستان مشهد يا يكى از بهترين بيمارستانهاى مشهد، بيمارستانى است كه با همين پولهاى مردم اداره مى‏شود و همين خيرين آن را اداره مى‏كنند. در جاهاى ديگر هم هست. اخيراً چند ماه قبل از اين، از شيراز كسانى آمده بودند پيش من كه اينها راجع به كارهاى بهداشتى و درمانى كارهاى بسيار باارزش و مفيدى انجام داده بودند، كه ما توصيه كرديم اين را با جاهاى ديگر هم درميان بگذاريد و انجام دهيد. مردم اين‏جورند. اين كارها را افراد خير، افراد ثروتمند مى‏توانند انجام بدهند. همين جا ما در تهران بيمارستانى داشتيم كه شايد مرجع چقدر از مجروحين تظاهرات بود؛ همين بيمارستان بازرگانان. يك عده خيّر اين كارها را انجام مى‏دهند؛ راه مى‏اندازند. مردم ما اين‏جورند؛ اهل خيرند. و كسانى كه حالا اوقافى دارند و اين همه وقف، اين همه كارهاى فى‏سبيل‏اللَّه، اينها ناشى از وجود ثروت افراد است. ما با اين بد نيستيم. چرا بيخود در بيرون منعكس بشود كه نظام اسلامى و مسئولان كشور، تا كسى بخواهد يك مقدار پول به دست بياورد، اخمهاشان را در هم مى‏كنند؛ احساس بغض و نفرت نسبت به او مى‏كنند. اين‏جورى نيست؛ واقعيت اين نيست.

كارى كه لازم است انجام بگيرد، اطلاع‏رسانى به مردم است. مردم بايد در جريان جزئيات كار قرار بگيرند و بدانند كه در كجا مى‏توانند فعاليت اقتصادى كنند، كجا مى‏توانند سرمايه‏گذارى كنند، چه‏طور مى‏توانند در يك تعاونى وارد شوند. غالب مردم بى‏اطلاعند. سال گذشته وقتى اين سياستها از تلويزيون اعلام شد و گفته شد، بعضى از خواص شنيدند، خوشبخت شدند؛ خوشحال شدند. اغلب مردم كه ما مى‏ديديم، اصلاً توجه نداشتند كه موضوع چيست! بايد براى مردم تشريح بشود؛ تبيين بشود؛ بدانند چگونه مى‏توانند از كمك دولت استفاده كنند، بخش خصوصى از چه امتيازاتى مى‏تواند استفاده كند، دولت چه كمكهايى مى‏تواند به او كند؛ چه حمايتهايى مى‏كند، در كجاها مى‏توانند وارد بشوند و سرمايه‏گذارى كنند.

19. وظايف قواي سه گانه و بخشهاي مختلف مديريتي در قبال اجراي سياستهاي ابلاغي اصل 44 چه مي باشد؟

همه توجه كنند كه در بخشهاى خودشان اجراى اين كار را تسهيل كنند؛ هم در مجلس قوانين و مقرراتى بايستى تدوين شود يا تغيير پيدا كند، هم در بخشهاى مختلف دولت بايست مديران و مسئولان به اين كار اهتمام بورزند و با جديت آن را دنبال كنند، و هم در قوه قضائيه، كه ما جلسه‏اى كه با آقايان داشتيم، از قوه‏ى قضائيه خواستيم كه دادگاههاى تخصصى براى رسيدگى به اين مسائل و دفاع از حقوق مالكيت افراد تشكيل بدهند. هم در اين زمينه دادگاه تخصصى لازم است، هم در زمينه‏ى مسائل مربوط به مفاسد اقتصادى. در هر دو جا بخشهاى تخصصى و دادگاههاى تخصصى لازم است كه كسانى باشند كه با اهتمام كامل مسئله را دنبال كنند

20. آيا كارهاي انجام شده از زمان ابلاغ تا به حال رضايت بخش بوده است؟

ا ز آخرين ابلاغ ما - يعنى 12/4/85 - تا امروز، ماههاى زيادى مى‏گذرد و از تاريخ اول ابلاغ، يعنى اول خرداد 84 تا امروز، يك سال و نيم بيشتر مى‏گذرد. پيشرفتها در اين باب رضايت‏بخش نيست.....اما اينكه گفته شود در مبارزه‏ى با فساد يا اجراى اصل چهل‏وچهار هيچ كارى انجام نگرفته، نه؛ اين طورى نيست. كارهاى زيادى انجام گرفته و دارد انجام ميگيرد. من به آنچه كه انجام گرفته، قانع نيستم، از مسئولان بالاى كشور مرتب سؤال ميكنم و از آنها ميخواهم و مطالبه ميكنم. ليكن اين به معناى آن نيست كه آنها در اين جهت حركت نميكنند، نه؛ واقعاً كار دارد انجام ميگيرد و پيشرفتهاى خوبى هم داشته‏اند؛ بخصوص در اين يك سال اخير، واقعاً كارهاى خوبى انجام گرفته است.

21. دلايل عدم اهتمام كافي از سوي مسوليين و دست اندركاران نسبت به سياستهاي ابلاغي چيست؟

يا به خاطر اينكه توجه لازم به اهميت اين سياستها و آنچه كه در پس زمينه‏ى ابلاغ اين سياستها ديده شده بود - يعنى يك تحول عظيم اقتصادى در كشور و ابعاد آن - نشده؛ يا به خاطر اينكه از مسئله، برداشتهاى مختلفى هست. افراد هر كدامى در دستگاههاى مختلف يا حتى در يك دستگاه، از بندهاى مختلف اين سياستها و از مقاصد آنها و از نتيجه‏اى كه بايد بر اجراى آن سياستها عايد بشود، متفق‏القول نيستند؛ درك واحدى و برداشت واحدى ندارند.

22. آيا اجراي سياستهاي اصل 44 چوب حراج زدن به مال دولت است؟

البته اين سياستها اين‏طور كه من شرح دادم، واضح است كه به معناى چوب حراج زدن بر ثروت دولت نيست؛ به هيچ‏وجه ما مايل نيستيم و اجازه نمى‏دهيم كه ثروتهاى دولت كه مال مردم است، چوب حراج زده شود و از بين برود؛ نه، اين تبديل اين موجودى كم‏بازده و بى‏اثر يا كم‏اثر به يك موجودى پراثر و پيش‏برنده‏ى اقتصاد كشور است و البته در كنار اين، سوق دادن ثروتهاى عمومى، يعنى بيت‏المال، به سمت اقشار محروم است.

23. در روند اجرايي شدن سياستها، براي از بين بردن زمينه هاي تخلف و فساد چه كاري بايد صورت گيرد؟

بايد مقررات را شفاف كنند، راهها را كوتاه كنند، پيچ و خمهاى ادارى را كم كنند. اينكه اختيار يك فعاليت اقتصادى ناگهان برگردد به يك مأمورى كه پشت فلان ميز و در فلان اداره نشسته، كه او بتواند بگويد آرى يا نه، و سرنوشت يك كار را فراهم بكند، اين بزرگترين ضربه است. اين مأمور در معرض خطر است؛ در معرض لغزش است. بايد كارى كرد كه اين، پيش نيايد. بايد قواعد، قوانين و روشها اصلاح شود و بر اساس آنچه كه در اينجا هست، تغيير پيدا كند.

24. پيگيري و جديت در مبارزه با مفاسد اقتصادي چه كمكي به اجراي سياستهاي ابلاغي مي نمايد؟

اگر مبارزه‏ى با مفاسد اقتصادى به همان صورتى كه بنده گفتم، با همان جديت انجام بگيرد، كمك بسيار مهمى به همين فعاليت اقتصادى و نشاط سالم اقتصادى خواهد كرد. اين دو تا مكمل همند.همان چند سال پيش كه بنده اول‏بار راجع به مفاسد اقتصادى صحبت كردم، بعضى از مسئولان در ذهنشان اين بود كه ممكن است مشكلاتى ايجاد كند. من گفتم نه، آن كسانى كه مى‏خواهند فعاليت سالم اقتصادى داشته باشند، خوشحال مى‏شوند از اينكه يك عده كلّاش و قلّاش و كلاهبردار و پشت‏هم‏انداز و قانون‏شكن در ميدان نباشند، راهها را نبندند، اينها را بدنام نكنند. ما اين دو تا را نه فقط با همديگر منافى نمى‏دانيم، بلكه بنده اينها را مكمل هم مى‏دانم؛ معتقدم كه مبارزه‏ى با فساد و ريشه‏كنى فساد، بسترساز رقابت سالم اقتصادى است و كمك به همين سياستهاى اصل 44 است كه ابلاغ كرديم.

25. شفاف سازي مقررات در جلوگيري از بروز فساد چه نقشي مي تواند ايفا كند؟

كار مهمي كه بايد انجام بگيرد شفاف‏سازى مقررات است. مقررات را بايستى شفاف كرد كه جاى توجيه و تبديل و تعبير و تأويل نباشد. راههاى تقلب بسته بشود، جلوى كسانى كه اهل سوءاستفاده از ظواهر قوانين هستند، گرفته شود.

26. غير از بعضي از دوستان كه به اشتباه و از روي جهالت با اين سياستها مخالفند، آيا دشمنان ديگري نيز وجود دارد و انگيزه آنان از دشمني چيست؟

اين را هم من مى‏خواهم جداً به دوستان عرض بكنم كه اين كار، يعنى اجراى اين سياستها، مخالفان و دشمنانى دارد. چون دشمنانى دارد، پس تلاش در اجراى اين سياستها يك نوع جهاد است. هر تلاشى كه در مقابله‏ى با دشمنان باشد، مجاهدت است و در عرف اسلامى اسمش جهاد است؛ اگر با اخلاص و درست انجام بگيرد. دشمنانش چه كسانى هستند؟ بعضى از مخالفان نمى‏خواهند با اجرايى شدن اين سياستها، كمبودها برطرف شود. اصلاً نمى‏خواهند نظام اسلامى آن شكوفايى و پيشرفت اقتصادى و رونق اقتصادى را داشته باشد. روى فشار اقتصادى بر كشور برنامه‏ريزى كرده‏اند. خارجيها از اين قبيلند. الان ببينيد، همين‏طور مثل يك گرگ گرسنه‏اى كه نشسته و منتظر است كه فرصتى پيدا كند و حمله كند، منتظرند بتوانند يك اقدام اقتصادى بكنند. البته از اقدام نظامى و اجتماعى مأيوسند؛ خودشان هم مى‏گويند كه بايد فشار اقتصادى بياوريم. مى‏خواهند فشارهاى اقتصادى را زياد كنند. يكى از چيزهايى كه مى‏تواند اين فشارها را كم كند، يا تأثيرش را بسيار كم كند، همين اجراى اين سياستهاست. آنها مايل نيستند اين سياستها اجرا شود. ممكن است در داخل هم دوستان و طرفدارانى داشته باشند. بعضى - كه اين ديگر مربوط به داخلى‏هاست - در وضع كنونى منافعى دارند؛ ذى‏نفع‏اند و دلشان نمى‏خواهد اين وضعيت به هم بخورد. از اينكه اجازه يك مدير، گردش قلم يك مدير يا يك مسئول، حالا در هر جا - چه در قوه‏ى مجريه، چه در قوه‏ى قضائيه، چه در مجلس - توانايى اين را داشته باشد كه خيلى از اين چيزها را جابه‏جا بكند، اين را مغتنم مى‏شمارند و نمى‏خواهند از بين برود. بنابراين، اينها هم جزء مخالفان هستند. حالا بعضى‏ها هم شايد باشند كه نخواهند متصدى اين كار بزرگ، دولت كنونى باشد. البته اين را احتمال مى‏دهيم، يقين نداريم.
 دوشنبه 6 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن