واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: چگونه فرزندان آبديده ميشوند؟
جامعهشناسان معتقدند كه واگذاري مسئوليت به فرزندان و شركت دادن آنان (در دوره نوجواني) در تعاملات اجتماعي، براي رشد رواني و اجتماعي آنان بسيار ضروري و موثر است.
نوجواني كه مهارتهاي لازم زندگي را آموزش ببيند، هم در خانه اعتماد به نفس لازم را دارد و هم در اجتماع، فشارهاي ناشي از كار را بهتر ميتواند تحمل و در حل مسائل، مدبرانه تصميمگيري كند.
كارشناسان و پژوهشگران ميگويند اگر همه افراد ياد بگيرند كه به مسئوليتهاي خود درست عمل كنند و خود را متعهد به انجام آن بدانند، جامعه، سريعتر پيشرفت خواهد كرد و جرم و جنايت تا حدي زيادي كاهش خواهد يافت.
دكتر داور شيخاوندي - آسيبشناس اجتماعي و استاد دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، مدرسه را يكي از مهمترين محيطها براي آموزش فنون زندگي از جمله يادگيري چگونگي حل مشكلات يا مقابله با آنها ميداند و ميگويد: آموزش در مدارس به شرطي جواب ميدهد كه به آن فقط به چشم كتاب و تدريس براي رفع تكليف، در حد حركتي نمايشي نگاه نكنيم. دكتر شيخاوندي معتقد است كه افراد بايد از دورههاي اوليه زندگي با الگوهاي منطقي مدني بار بيايند، وگرنه در بزرگسالي زندگي ولنگارانهاي خواهند داشت كه زيانهاي آن تنها دامنگير خانوادهها نخواهد شد.
اين استاد دانشگاه ميافزايد: اگر بخشي از بودجه هنگفتي كه صرف رسيدگي به امور زندانها ميشود، در اختيار مدرسهها قرار بگيرد، تا حد زيادي از بروز و افزايش آسيبهاي رواني - اجتماعي كاسته خواهد شد. ما عادت كردهايم كه بدون سرمايه گذاري به خصوص در زمينههاي فرهنگي، انتظار داشتن جامعهاي سلامت را داشته باشيم.
به گفته اين آسيبشناس اجتماعي، در حال حاضر 30 درصد از مدرسههاي ايران مخروبهاند يا در حال از بين رفتناند كه اگر مدارس استاندارد ساخته شوند و آموزش مهارتهاي زندگي در آنها جديتر مورد پيگيري قرار گيرند، نشان ميدهد كه مسئولان واقعا به آموزش به عنوان يكي از بزرگترين اهداف زندگي نگاه ميكنند و در اين زمينه فقط حرف نميزنند، و نيز بر اين باورند كه هيچ طرح و برنامهاي بدون سرمايهگذاري به نتيجه دلخواه نخواهد رسيد.
دكتر سعيد سالاري، يكي ديگر از جامعهشناسان ميگويد: اگرچه نقش خانواده و مدرسه در آموزش مهارتهاي زندگي انكارناپذير است، اما اين مهارتها مهمتر از آن هستند كه خانواده و مدرسه به تنهايي از عهده آن برآيند. از اين رو بايد تمامي نهادهاي كلان مربوط، مسئوليت اين آموزش را برعهده بگيرند تا مبادا جامعهپذيري دانشآموزان دچار مشكل شود.
به گفته اين جامعهشناس، امكان ندارد كه خانواده بدون همكاري و هماهنگي با مدرسه بتواند فرزند خود را به طور كامل در برابر آسيبهاي اجتماعي بيمه كند. چون اگر در خانه، پدر و مادر مسئوليت تربيت يك يا دو فرزند را بر عهده دارند، در مدرسه دايره اين مسئوليت كوچكتر است، چون تعداد دانشآموزان زياد است. مدرسه هم نميتواند ادعاي داشتن توانايي كامل در باور كردن افكار و عقايد و قدرت تصميمگيري دانشآموزان را داشته باشد و حتي اگر چندين ساعت در هفته به تدريس مهارتهاي زندگي اختصاص داده شود بدون حمايت نهادهاي بزرگتر، عوامل مدرسه به سختي ميتوانند موفق عمل كنند. به نظر من بايد برنامهريزاني كه بيرون از مدارس در آموزش و پرورش و نهادهاي تربيتي ديگر فعاليت دارند، به صورت جدي طرح بدهند و جديتر آن را اجرا كنند. نه آن كه هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشوند، طرحي تازه ارائه بدهند، بدون آن كه درباره آن مشورتهاي لازم را انجام داده باشند. از سوي ديگر، تنها وجود دفتري به نام كافي نيست، بلكه بايد از مرحله نمايش فراتر بروند و به واقعيتها فكر و عمل كنند. طاهره قرباني، روانشناس در كنار مدرسه، خانه را بهترين و مهمترين محيط براي آموزش مهارتهاي زندگي به دانشآموزان ميداند و ميگويد: اگر پدر و مادر، دورههاي متفاوت رشد فرزندان خود را نشناسند و نيازهاي هر دوره را تشخيص ندهند، به مصيبتهايي دچار خواهند شد كه حتي مدرسه هم نميتواند گره از آنها باز كند. چون بيشتر ساعتهاي دانشآموزان در خانه و در كنار پدر و مادر سپري ميشود.
بنابراين پيش از هر آموزشي از سوي خانواده، ضرورت دارد كه پدر و مادر، آگاهيهاي لازم را در زمينه انواع مهارتهاي زندگي كسب كنند تا بتوانند فرزندان خود را آنگونه كه شايسته است، وارد اجتماع كنند. در غير اين صورت، فرد در پايان نوجواني با ورود به دنياي بزرگتري به نام ، خود را بيهيچ سلاحي در جنگلي تاريك ميبيند كه به تنهايي هرگز نميتواند از وحشت آن رهايي يابد.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]