واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تشويق بهتر است يا تنبيه؟ نويسنده:مريم ريحاني تربيت به معناي افزودن رشد و ايجاد دگرگوني مطلوب است که حاصل آن پرورش انساني با هنجارهاي اجتماعي و به تعبير تعاليم ديني عبدصالح و يا، رساندن فرد به مقام عبوديت الهي است. براي ايجاد رفتار مناسب در دانشآموزان از دو دسته عوامل جهت دهنده و بازدارنده استفاده ميشود. منظور از عوامل جهتدهنده آنهايي هستند که براي دانشآموز تاييد کننده مثبت است و عوامل بازدارنده آنهايي هستند که نقش کنترل و ترمز دارند و سبب ميشود دانشآموز از آن عمل دست بردارد. اولي را در قالب کلي تشويق و دومي را در کتب تربيتي در قالب کلي تنبيه مورد بحث قرار ميدهند. از نظر تربيت مخصوصا بر اساس بينش اسلامي ضروري است مربي از هر دو عامل جهت دهنده و بازدارنده استفاده کند. عدم تشويق و تاييد افراد چه کوچک و چه بزرگ سبب آن خواهد شد که فرد تدريجا نسبت به آن عمل بيتفاوت شود و واکنش و موضعي در برابر رخدادها و اتفاقات پيرامون خود نداشته باشد و همينطور عدم استفاده از تنبيه موجب ميشود که فرد به عمل نارواي خود ادامه دهد و اين امر نه تنها به زيان او بلکه به زيان همه افرادي است که به نحوي با او در ارتباط خواهند بود. تشويق؛ درست و بهموقع اعتقاد بر اين است که اگر تشويق به گونهاي درست و انديشمندانه و به موقع و متناسب صورت گيرد عاملي موثر بر سازندگي و جهتدهي دانشآموز خواهد بود و کشش و جذبهاي در او ايجاد ميکند که به ادامه سير در جهت مقصدي که ما براي او تعيين کردهايم پرداخته و رفتار ناهنجار خود را ترک ميکند. تشويق در پيشرفت تحصيلي و حتي رشد اخلاقي دانشآموز بسيار موثر است. در امر يادگيري و آموزش تشويق عامل محرک اساسي مثبت در فراگيري دانشآموز به حساب ميآيد. تجربههاي معلمان و مربيان نشان ميدهد که دانشآموزاني که در کلاس و مدرسه به خاطر تلاش در درس و پيشرفت تحصيلي مورد تشويق قرار ميگيرند بيش از افراد ديگر به فراگيري توجه نشان ميدهند و موفقترند. تشويق شخصيت ميسازد تشويق در فرم دادن شخصيت و سازندگي آن و جهتدهي و هدايت رفتار کودک نيز نقشي مهم و اساسي دارد. از طريق آن ميتوان رفتار مثبتي را در دانشآموز پديد آورد و آن را در او تثبيت کرد و يا در ساير ملاحظات ناشي از آن ميتوان ريشه رفتار و عملکرد ناروايي را در دانشآموز خشکاند. هنگامي که شما فرد را به کاري تشويق ميکنيد در حقيقت به او ميگوييد راه درستي را در پيش گرفته و ادامه آن راه به صلاح و مصلحت اوست و شما از آن راضي هستيد. اصل اساسي در تشويق تحريک درست عاطفي يا توجه او به آموزههاي معنوي است تا وسيله و سببي باشد براي تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد و يا دليلي باشد که دانشآموز را وادار و اقناع کند که دست از اعمال ناروا کشيده و به سوي کار درست ميل پيدا کند. چگونه تشويق کنيم؟ اما چه کنيم که دانشآموز در درون خود احساس شوق کند و در باطن خويش خشنود باشد که فلان عمل خوب را انجام داده است؟ انجام شيوههاي زير ميتواند راهگشا باشد: 1) گفتن کلمات محبتآميز: منظور کلماتي است که جنبه مهر و علاقهمندي فرد و ديدگاه احترامي مربي را به دانشآموز نشان دهد، کلماتي مثل عزيزم، فرزندم، دخترم، پسرم. 2) معرفي عمل مثبت در حضور جمع: در خانه يا مدرسه، نزد برادر و خواهر و يا نزد دانشآموزان کلاس فردي را که عمل خوبي انجام داده معرفي کنيم و عمل او را مورد ستايش قرار دهيم. اين روش براي همه دانشآموزان در همه سنين و مخصوصا براي نوجوانان بسيار موثر است. در اين خصوص بايد براي ديگران توضيح داد که چرا عمل او مورد تقدير قرار گرفته است. 3) سپردن مسووليت: گاهي در مدرسه معلم و مربي و در خانه والدين براي تشويق دانشآموز ميتوانند مسووليت مورد علاقهاي را به او بسپارند، به او تفهيم کنند که به خاطر احترام به او و ديدن عرضه و لياقت او حاضر شدهاند اين مسووليت را به او واگذار کنند. 4) معرفي و ارايه آثار: ممکن است دانشآموز عمل پسنديدهاي چون نوشتن مشق به خط زيبا را انجام داده، نقاشي زيبايي کرده، وسيله خوب و قشنگي ساخته و هنري در خطاطي به کار برده باشد. معرفي اين اثر به دانشآموزان ديگر و يا امضا و نمره دادن و نصب در برد يا ديوار مدرسه موجب ميشود تا همه دانشآموزان آن را ببينند و وي مورد تشويق قرار گيرد. 5) شيوههاي ديگر: شيوههاي ديگري هم براي تشويق دانشآموزان وجود دارد مانند برگزاري اردو، چاپ عکس در روزنامه، دادن فرصت اظهارنظر به دانشآموز، لبخند رضايتآميز، هر کدام از اين روشها از ساده تا پيچيده در جاي خود و به تناسب و در شرايط خاص به دانشآموز در انتخاب راه درست کمک ميکند. تنبيه يعني آگاه کردن تنبيه در لغت به معناي آگاه کردن و در اصطلاح تربيت نوعي تحريک عاطفي از غير راه مهرورزي و گاهي با خشونت و امر مقابل تشويق است. از نظر تربيتي تنبيه وسيلهاي حساس و خطرناک است که بايد سعي شود تا حتيالامکان آن را به کار نگيرند مگر آنکه دانشآموز در مسير لغزش باشد و شيوهاي جز اين شيوه در اختيار نباشد. جهت اصلاح رفتار بايد به دنبال جانشينهاي موثر براي تنبيه گشت. تنبيه دانشآموز را دچار خشم ميکند و او را آموزشناپذير ميسازد و جنگ و خصومت در او ريشه ميدواند. دانشآموز چون از خشم لبريز ميشود و در گرداب غرضورزي و لجاجت فرو ميرود ديگر فرصت تمرکز ذهني براي درس خواندن ندارد. در اصلاح رفتار هر آنچه نفرتزاست بايد کنار گذاشته شود و آنچه عزت نفس به وجود ميآورد بايد رواج پيدا کند و در سرزمين درون دانشآموزان معدنهايي وجود داردکه هر آن ممکن است به سبب بيدقتي در عمل منفجر شود. اظهار نظر توهينآميز ميتواند انفجار رواني پديد آورد. در اصلاح رفتار بخشش و سخاوت معلم است که مهم به شمار ميآيد نه رقت او، قدرت رسمي معلم زماني افزايش مييابد که بتواند به شيوه مناسب از تشويق و تنبيه بهره گيرد. تنبيه ممکن است بعضي از رفتارهاي نادرست را کاهش دهد ولي تجربه نشان داده که پس از حذف آن، دانشآموز دوباره رفتار ناپسند خود را ظاهر ميسازد. اصلاح رفتار مثل جراحي است اصلاح رفتار مانند جراحي است، به همين دليل مستلزم دقت و برنامهريزي است و اظهارنظرها نبايد بدون نتيجه و حذف باشد و گذشته از اين معلم بايد خود الگوي مناسب و شايستهاي از خود نشان دهد. کجخلقي و خشم و غضب را بايد کنار بگذارد. بهترين سلاح معلم براي تغيير رفتار دانشآموز اين است که با دلي آکنده از صفا و يکرنگي و عاري از خشونت به تربيت کودکان و دانشآموزان بپردازد. 5 نقطهضعف تنبيه • شکستن شخصيت: تنبيهات چه به صورت جسمي و چه رواني از قبيل سرزنش و عتاب شخصيت افراد را خرد ميکند و دانشآموز را تدريجا به سوي انزوا ميکشاند. • پيدايش ترس و اضطراب در دانشآموز • بدآموزي در رفتار با ديگران به خصوص افراد ضعيف • تقويت و رشد روحيه تسليم و بردگي • ايجاد جسارت در ارتکاب جرم و بزه کاري منبع:www.salamat.com
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 642]