واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: sonbol256129th April 2007, 01:23 AMاستفاده از اورانيوم در كريستال هاي Zircon سني كه ميلر در مورد آن صحبت مي كند، يعني 50 تا 60 هزار سال پيش، در اروپاي قرن 16، پوچ و بي معني تلقي ميشد. در آن زمان، تاريخ زمين را بر اساس داستانهاي انجيل تعيين كرده بودند. جيمز آشر-James Ussher در سالهاي 1650 ميلادي مطرح كرد كه خدا زمين را در 4004 پيش از ميلاد خلق كرده است. دقيقتر بگوييم در 22 اكتبر! اين عقيده تا 200 سال معتبر بود. تا اينكه دانشمندان متوجه شدند كه سنگهاي كرة زمين در يك سيستم لايه لايه و منظم بر روي هم چيده شده اند. اين لايه ها توسط نيروهايي تشكيل شدهاند كه ما هنوز هم عملكرد آنها را مي بينيم: فرسايش كوهستانها و رسوب كردن تدريجي ذرات آنها در ته رودخانه ها و درياها. اما آنچه بديهي است كه اين نيرو ها به آهستگي عمل مي كنند و براي اينكه مناظر كنوني را در سطح زمين بوجود آورند، ميليونها سال لازم است: عمر كره زمين. به اين ترتيب دانشمندان به جستجوي راههايي پرداختندتا بتوانند سن واقعي زمين را بهدست آورند و اين موضوع در قرن بيستم اتفاق افتاد. مدت كوتاهي پس از اينكه فيزيكدانان راديو اكتيويته را كشف كردند و متوجه شدند از خاصيت آن ميتوانند براي تعيين سن سنگها استفاده كنند، دريافتند كه مي توانند از همين خاصيت براي تعيين سن خود سياره هم بهره ببرند. ستاره هاي مجاور ما در انفجارهاي سوپرنوا، مقداري اتمهاي راديو اكتيو از خود به بيرون پرتاب كردهاند كه ما مي توانيم آنها را در سطح زمين بيابيم. در واقع اين ذرات در صفحة اولية چرخش زمين حول خورشيد جوان، جارو شدهاند تا سيارهها، ستارههاي دنباله دار و شهابسنگها را بوجود آورند. ازآنجاكه اين ذرات، از ابتداي تشكيل زمين به همراه آن بودهاند، مي توانند اسرار سن زمين را به ما بگويند. يكي از عناصر مورد استفاده در اين زمينه، اورانيوم 235 است كه به سرب 207 تبديل ميشود. نيمه عمر اين عنصر، 704 ميليون سال است. ديگري اورانيوم 236 است كه با نيمه عمر 47/4 بيليون سال به سرب 206 تبديل ميشود. در سال هاي 1950، كلر پاترسون- Clair Patterson ؛ ژئوشيميست آمريكايي؛ مقادير اورانيوم و سرب را در سنگهاي زمين و شهابسنگهايي كه با زمين برخورد كرده بودند، مقايسه نمود و از مجموعة اطلاعات گردآوري شده ، عمر زمين را 55/4 بيليون سال محاسبه كرد. همچنانكه زمين سرد ميشد و پوسته گسترش مييافت، اولين سنگها تشكيل شدند. آكاستاي كانادايي كه اكنون در گوشة ميز من قرار دارد، بخشي از آن است. تعيين عمر قديميترين سنگ سطح زمين، از تعيين سن خود زمين دشوارتر است. وقتي سنگي تشكيل ميشود، اورانيوم موجود در آن شروع به تبديل شدن به سرب مينمايد. اما اگر آبهاي زيرزميني، سرب يا اورانيوم اضافي به مقدار اوليه اضافه كنند( يا از آن كم كنند)، محققين نتايج اشتباهي بدست ميآورند. خوشبختانه طبيعت، ساعت كاملي در اختيار زمين شناسان قرار داده است. وقتي ماگما سرد ميشود، كريستالهاي كوچك و نا هموار زيركن- Zircon در آن تشكيل مي شود. اين كريستالها شامل عناصر: زيركونيوم، سيليسيوم و اكسيژن هستند. اما در ضمن چند تايي اتم اورانيوم در شبكة آنها قفل ميشوند. به محض تشكيل اين كريستال، تركيبات آن دستنخورده باقي ميماند و به اين ترتيب حتي پس از بيليونها سال محفوظ مي ماند. طي بيليونها سال اورانيوم در تله افتاده، به آرامي اما خيلي دقيق، به سرب تبديل مي شود. يان ويليامز-Ian Williams از دانشگاه ملي استراليا مي گويد:" زيركن ها هدية خداوند به ژئو شيميست ها هستند." آتها مي توانند حتي پس از سائيدگي سنگ، در محل تشكيل اوليه شان باقي بمانند. در غرب استراليا زمين شناسان زيركني را يافتند كه 4/4 بيليون سال از عمر آن ميگذشت اما درون سنگي محبوس بود كه سن محاسبه شده براي آن، فقط 1/3 بيليون سال بود. زيركن ها به محققين اجازه ميدهند تا تاريخ زمين را سن گذاري كنند، اما مشكل اينجاست كه پيدا كردن آنها آسان نيست. من هنگامي كه در يك صبح سرد ماه مه در بندر آدميرال- Admiral در سواحل جنوب شرقي نيوفوندلند- كانادا ايستاده بودم، متوجه شدم كه چقدر اين كار مشكل و حساس است. من و سه نفر دانشمند ديگر قرار بود با يك قايق 15 فوتي چوبي، از جزيرة گريت كالينت- Great Colinet در سه مايلي ساحل ديدن كنيم. سه نفر همراه من عبارت بودند از: سام بورينگ- Sam Bowring زمين شناس از انستيتو تکنولوژی ماساچوست، پاول مايرو-Paul Myrow زمين شناس از دانشگاه کلرادو و اد لندينگ-Ed Landing ديرين شناس موزة نيويورک. ما سفر خود را از ساحل غربی جزيره به طرف انتهای جنوبی آن، در حاليکه صخره های بی رحم امواج آب را به طرف ما می فشاندند، ادامه داديم. همچنان که ما در آب غوطه می خورديم، لايه های سنگی، بر روی صخره ها نمايان شد. اين لايه ها مربوط به دوران پرکامبرين پسين هستند و سنی معادل 550 تا 600 ميليون سال را نشان می دهند. يعنی زمانی که حيات جانوری توسعه يافته است. البته اولين نشانه های شيميايی حيات که دانشمندان بر روی زمين يافته اند، خيلی قديمی تر از اين تاريخ است. شاخص ترين اثر حيات در قديمی ترين سنگ رسوبی واقع در گرينلند بدست آمده است. ما سن آن را از ذره ای سنگ حامل زيرکن که به سنگ اصلی ضميمه شده است ، محاسبه کرده ايم: 9/3 بيليون سال. اما تا 3 بيليون سال بعد از آن، تنها گونه هايی از حيات که سنگواره شان به دست آمده، گونه های ميکروسکوپی هستند. سپس ناگهان اندکی پيش از شروع کامبرين، سنگواره های شگفت آور چند سلولی ظاهر می شوند- ساقه ها، برگ ها، صفحه های طرح دار و منظم . ديرينشناسان مطمئن نيستندکه آيا يکی از اين موجودات سر منشا موجودات بعدی بوده اند و اگر بوده اند، کداميک؟ آنچه که آنها می دانند اين است که در کامبرين پيشين، سنگواره های متنوعی از گروه های جانوری نمايان شده اند. با تعيين سن سنگ های حاوی سنگواره ها در نقاط مختلف دنيا، بورينگ و همکارانش نشان دادند که بروز ناگهانی تحول شناخته شده در کامبرين، 530 ميليون سال پيش ظاهر شده است. در اين سفر بورينگ همراه ما آمده بود تا تئوری مطرح شده توسط پاول هافمن- Paul Hoffman را در سال 1998 آزمايش کند. هافمن ، زمين شناس دانشگاه هاروارد است و تئوری او در بارة ظهور ناگهانی حيات چند گونه در کامبرين می باشد. مطابق تئوري هافمن، تكامل گونههاي حياتي، در يك عصر يخبندان بسيار شديد و غير قابل كنترل، تقريبا از بين رفته است. يخچالها رشد كرده و تقريبا همة زمين را پوشانده اند و زندگي تقريبا از بين رفته است. تا اينكه پس از چندين ميليون سال، فورانهاي آتشفشاني، دي اكسيد كربن كافي آزاد كردند و اثر گلخانه اي حاصل، دماي سيارة ما را افزايش داد. يخچالها ذوب شدند. بالا آمدن آب اقيانوس، درياهاي كم عمق فراواني را ايجاد كرد كه مي توانستند دوباره به وضع حيات سر و ساماني بدهند. و بدين ترتيب تحرك قابل ملاحظه اي به تاريخ تكامل حيات ببخشند. اين " زمين گلوله برفي" مطابق نظر هافمن، مي بايست حدود 10 ميليون سال عمر كرده باشد. براي تائيد وجود آن ما امروز در جزيرة گريت كالينت هستيم. در اين باره مايرو چنين توضيح ميدهد:" اينجا يكي از معدود نقاطي در جهان است كه شما ميتوانيد رسوبات يخچالي را پيدا كنيد. البته رسوباتي كه اميدواريم بتوانيم سن آنها را معين كنيم." مناسب بودن اين منطقه به اين خاطر است كه رسوبات يخچالي زير لايه هاي سنگ هاي آتشفشاني قرار دارند. با استفاده از زيركن موجود در سنگ هاي آذرين ، ما اميدواريم كه بتوانيم عصر يخبندان را به تله بياندازيم. اين كار مستلزم پيدا كردن لايه هاي خاكستر در ته و نزديك سنگ هاي يخچالي بود. اين كار مي توانست به همراهان من كمك كند تا نه تنها سن آن عصر يخبندان را مشخص كنند، بلكه بتوانند معين نمايند كه اين دوره چقدر طول كشيده است. ما از هم جدا شديم تا زيركنها را شكار كنيم. من با مايرو و بورينگ بودم. ما از ميان چمنزارها و تالاب ها رد شديم. از كنار لانه هاي پر از تخم مرغان دريايي گذشتيم تا به درختان صنوبر كوتاه رسيديم. اين تلاش ارزشش را داشت. همينطور كه چهار دست و پا از سنگ ها بالا مي رفتيم، مايرو دو لاية مناسب پيدا كرد. يكي از آنها 6 متر و ديگري 2/1 متربا رسوبات يخچالي فاصله داشتند. مايرو فرياد زد:" خداوندا! اينكه همه اش خاكستر است." بورينگ سنگ هايي را كه ميخواست انتخاب كرد، با چكش جدا نمود و سپس نمونه ها را به قايق برگردانديم. در نهايت اين نمونه ها را با هواپيما به آزمايشگاه بورينگ در ماساچوست فرستاديم. جايي كه او سن آنها را تعيين خواهد كرد و سعي مي كند مشخص نمايد كه آيا واقعا " زمين گلوله برفي" وجود داشته يا نه؟ تهيه و تنظيم:سحرناز تاجبخش منبع: GSINET سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 650]