واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زير آبزن ها رابشناسيد امروزه يكي از مشكلات مديريتي كه بسيار در سيستم هاي اداري دولتي و خصوصي ما رواج دارد ، زير آبزني است . به طوري كه مي توان گفت يك بيماري نظام اداري است كه همه افراد را چه در جاي مسئول و چه در جايگاه هاي ديگر درگير كرده است . زير آبزني و باند بازي باعث شده تا بسياري از جريان هاي اداري مسير واقعي خود را طي نكرده و به بيراهه كشيده شوند .متاسفانه در سيستم اداري كشور ما ، شاهد اين ماجرا هستيم وقتي مسئولي در سطح بالا مانند وزارت تغيير مي كند تمام مرئوسين هم تغيير مي كنند و هر كارمندي در هر جايي سعي دارد جهت بي ارزش كردن كار ديگري ، به گونه اي ديگري را در نزد مقام مسئولش كم ارزش جلوه دهد . زير آب زني اغلب همراه با غيبت ، تهمت ، توهين و به عبارت بهتر با نون بري از ديگران همراه است . كه مي توان براي آن دلايل مختلفي را ذكر كرد از جمله اين كه فرد زيرآبزن فردي سود جوست كه از جو ناسالم حاكم بر سيستم ها استفاده مي كند و با رفتار خود مسير و جريان هاي اداري را به قهقرا مي كشاند .
متاسفانه در سيستم اداري ما هر فردي سعي دارد به گونه اي نورچشمي و ستاره رئيس خود باشد . دروغ ، تهمت و غيبت سه گناه كبيره است كه افراد سست عنصر و در يك كلام كساني كه كمبودهايي در محيط كار دارند به آن متوسل مي شوند ، بلكه بتوانند فاتح صندلي ها و پست ها باشند . غافل از اين كه در جايي كه دانش و تجربه كار را پيش مي برد ، زير آبزني و باند بازي چند صباحي تحمل مي آورد . افراد زير آبزن اغلب افراد نابلد اجتماعي هستند كه نمي توانند توانايي هاي خود را به خوبي در ادارات نشان دهند و يا سواد اندكي دارند ، به همين دليل دست به تخطيه و از بين بردن شخصيت ديگران مي زنند . اين افراد كه اغلب به باند بازي در ادارات مشغول هستند ، داراي شخصيت سالمي نمي باشند و نمي توانند به راحتي و سالم در روابط بين فردي به معاشرت بپردازند و با دروغ پردازي و توهم اهداف خويش را پيش مي برند . اغلب دچار اختلال شخصيت ضد اجتماعي هستند ؛ يعني براي آن ها ديگران اهميتي ندارند . فقط خودشان مهم هستند . از روي دوش ديگران بالا مي روند و براي آنها مهم نيست كه چه بر سر ديگران مي آيد . حتي از ظواهر ديني و اعتقادي براي بهره گيري از ديگران استفاده مي كنند . هوش هيجاني يا هوش ارتباطي افراد زير آب زن بسيار پايين است . زيرا افراد با هوش در جامعه سعي مي كنند خود را با موقعيت هاي تحصيلي و نشان دادن توانمندي شغلي بالا بكشند و نيازي ندارند تا با تخريب ديگران به ظاهر پيشرفت كنند . افراد زير آبزن اغلب نقطه ضعف و اشتباهات حتي اندك ديگران را بزرگ مي كنند وهمه جا ، خصوصا در نزد مديران خود در مورد مشكل ديگران به اغراق و تفصيل سخن مي رانند . هوش هيجاني يا هوش ارتباطي افراد زير آب زن بسيار پايين است . زيرا افراد با هوش در جامعه سعي مي كنند خود را با موقعيت هاي تحصيلي و نشان دادن توانمندي شغلي بالا بكشند و نيازي ندارند تا با تخريب ديگران به ظاهر پيشرفت كنند .در همه حال مترصد نكته اي از افراد هستند تا آن را به اصطلاح دست بگيرند و بزرگ نمايي كنند .زير آب زني در شرايط خاصي بيشتر امكان پذير است كه مديران به شرايط زير آبزني اين افراد دامن بزنند . گاهي مديران بعضي از قسمت ها خودشان اين تمايل را در فرد ايجاد مي كنند و به كار فرد دامن ميزنند . در بعضي از سيستم ها مديران به افرادي بيشتر بها مي دهند وقايع بيشتري را که در سيستم اتفاق مي افتد براي مدير مورد نظر تعريف كنند ، همين امر باعث رشد اين مشكل مي شود . زيرا به جاي اين كه از شيوه هاي مديريتي براي جريان هاي اداري استفاده شود ، از شيوه هاي توخالي براي اداره كردن و مديريت بهره گرفته مي شود . در چنين شرايطي مي توان زمينه را براي رشد قارچ گونه زير آبزن ها فراهم نمود . مديران دهن بين و بي دانش ، يعني كساني كه بهره اي از دانش مديريت نبرده اند ، به علت سوء مديريت در اشاعه اين فرهنگ نيز مي توانند دخيل باشند .چنان كه گفته شد ، زير آب زني يك بيماري اداري و مديريتي است ، كه بايد درمان شود . براي درمان آن راه هايي وجود دارد. از جمله اين كه افراد زير آب زن شناسايي شده و فرصت زير آبزني از آن ها گرفته شود و تا جايي كه ممكن است موقعيت اين افراد در ادارات ايزوله و منزوي گردد . يعني تا حد امكان اجازه مداخله و سخن پراكني به آن ها داده نشود . حتي مي توان از شيوه هاي تنبيهي ديگر براي اين افراد استفاده كرد .فرد زيرآبزن فردي سود جوست كه از جو ناسالم حاكم بر سيستم ها استفاده مي كند و با رفتار خود مسير و جريان هاي اداري را به قهقرا مي كشاند .مديران گماشته شده در هر قسمت حداقل بر اساس اهميت و نوع مسئوليت شا ن دوره هاي مديريتي را ببينند و تدابير علمي و تخصصي را در حوزه مديريتي خود به كار گيرند . آن ها بايد با اين پديده بيمارگونه اداري آشنا باشند و در موقعيت هايي كه امكان دارد اين معضل رخ دهد از آن جلوگيري كرده و سد راه افرادي شوند كه چنين روحيه اي را دارند . اگر به جاي نورچشمي بودن به كاركنان ادارات شخصيت و انگيزش داده شود، آنها هرگز به فكر زيرآب زني نمي افتند . در اين رابطه بالادستي ها هميشه بايد براي زيردستان خود الگو باشند . يعني مديران نيز به ابعاد منطقي در مديريت خود فكر كنند نه به منافع شخصي و بسياري از اوقات زد وبند هاي خارج از سيستم اداري .در نهايت بايد چنين گفت كه افراد لايق ، با سواد و با تجربه باتوجه به اعتماد به نفس و توانمندي ها و استعدادهايي كه دارند، نياز به چاپلوسي ، خود شيريني ، تملق گويي، دروغ پردازي ، غيرواقعي جلوه دادن ، عدم رعايت قوانين و دستورالعمل هاي اداري و... نداشته و با رعايت تقوا و با شجاعت در سازمان مربوطه كار مي كنند . و در نهايت زير آبزن است كه ريشه خود را مي كند و زير آب خود را مي زند . چاه مكن بهر كسي اول خودت بعدا كسيفاطمه رئيسيبخش اجتماعي تبيانلينک هاي مرتبط :• به چشم و گوشمان بياموزيم • فرهنگ عذرخواهي داشته باشيد • بصيرت، سد راه تلقين پذيري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 457]