واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: افزايش نجومي رقم دستمزد بازيگراز پرده سينما تا قاب تلويزيونافزايش نجومي رقم دستمزد بازيگران سينما و تلويزيون روند توليد را گرفتار مسائلي تازه از جمله بالا رفتن ميزان هزينهها ميکند.
سرنوشت سينماي ايران جداي از حضور برخي دستهاي پنهان در حوزه اکران که به وجود پخشکننده -تهيه کنندگان با نفوذ در سينما مربوط ميشود گاه به حضور و حقوق برخي هنرپيشهها پيوند ميخورد. حضوري که سينماي ايران را به شکلي ديگر در سراشيبي سقوط قرار ميدهد. اين هنرپيشهها زماني در سينما نقش تعيين کننده پيدا ميکنند که هدف مخاطبان براي رفتن به سينما، ديدار تصويري با هنرپيشگان محبوب باشد تا ديدن يک فيلم خوب هرچند بعد از آن، آهي ميکشند که کاش هنرپيشه محبوبشان در اين فيلم بازي نميکرد و کاش .....!هر چند تب فروش فيلم در سينماي ايران بر اساس نام هنرپيشه بيشتر از يک هفته طول نميکشد و پس از آن فيلم مربوطه اگر مطابق با ذائقه مخاطبان نباشد دچار افت شديد فروش ميشود، اما مسلماً تهيه کننده اين فيلم براي حضور همين هنرپيشه محبوب حاضر شده است تا چند ده ميليون تومان هم هزينه کرده و با وي قرار داد ببندد.نکته تأسف بار در اين زمينه اينکه، يکي از تهيه کنندگان سينماي ايران فيلمنامه را بر اساس هنرپيشههاي به اصطلاح بفروش سفارش ميدهد و خارج از محتوا به اين مسئله دامن ميزند که هنرپيشه نقش اساسي در سينماي ايران دارد نه محتواي فيلم! شايد ايجاد همين زمينه باعث شود تا عدهاي از هنرپيشهها هم از اين فرصت سوء استفاده کرده و حالا که خود را داراي نقش تعيين کننده! ميداند رقم چند صد ميليوني هم پيشنهاد دهد.گاهي شيوه ديگر تهيه کنندهها هم در افزايش دستمزد هنرپيشهها تأثيرگذار است.آن هم زماني است که برخي تهيه کنندگان دستگاههاي دولتي که قصد ايجاد فرصت کار براي کارگردان ناشناخته دارند، از هنرپيشههاي معروف دعوت بکار ميکنند و مجبور ميشوند ناشناخته بودن کارگردان را با افزايش دستمزد فلان هنرپيشه جبران کنند. بازيگري يک حرفه جدي و کامل است بنگاه خيريه نيست که کسي بخواهد بازيگر را به فقر يا درآمد پايين مجبور کند. ما قواعد بازيگري را فراموش کردهايم و با اين وضع هويت سينماي ما رو به نابودي خواهد رفتقاعدتاً اين قرارداد معيار ساير قراردادهاي اين هنرپيشه شده تا هزينه توليد فيلمها چند برابر بدين واسطه افزايش يافته و در نهايت محتوا فراموش شود. اما برخي از سينماداران هم شرط اکران فيلم را حضور فلان هنرپيشه به اصطلاح بفروش ميدانند تا زمينه اکران اورژانسي فيلم را فراهم کنند که اين رويه نيز باعث ميشود تا تهيه کنندگان هم برخي اين هنرپيشهها را به منظور افزايش تضمين اکران فيلم، آن هم به هر قيمت براي بازي در فيلم خود دعوت کنند و رقم مذکور را به شيوههاي ديگر جبران کنند.شايد خيلي غير واقع نباشد که هنرپيشه در سينماي ايران يکي از تعيين کننده ترين افراد در محتوا، اکران، سرمايه و...باشد.در همين زمينه بايستي عنوان کرد که هميشه هنرپيشهها خود را متعلق به مردم ميدانند و مدعي ميشوند که براي مردم کار ميکنند بنابراين جاي اين سوال مطرح است که آيا اين افراد حاضرند در يک فيلم فرهنگي تأثير گذار، رقمي پايينتر از رقم عرف خود بگيرند!؟ هرچند کارنامه برخي هنرپيشههاي سينماي ايران همچون پرويز پرستويي، نشان از آن دارد که آنها خارج از قاعده مذکور هستند و به هر قيمتي حاضر به بازي در هر فيلمي نيستند و براي هر فيلمي هم دندان گرد نيستند.
گاه افزايش رقم دستمزد هنرپيشهها خارج از پرده سينما اتفاق ميافتد و اين بار مديران و تهيه کنندگان تلويزيوني براي افزايش مخاطب سريال، حاضرند دستمزد چند صد ميليوني به اين هنرپيشهها بدهند که حتي در چند قسمت محدود يک سريال حضور پيدا کنند!کما اينکه گاه برخي از اين هنرپيشهها براي حضور در برنامههاي زنده تلويزيوني، براي چند دقيقه حضور چند ده ميليون تومان، طلب ميکنند و تلويزيون هم در اين زمينه هيچ مشکلي ندارد و ظاهراً با کمال ميل هم اين هزينهها را پرداخت ميکنند!نگاه به برخي دستمزدها قابل توجه است: محمدرضا گلزار براي بازي در يک فيلم سينمايي طلب دستمزد يک ميلياردي ميکند، يکي از بازيگران مطرح سينما دستمزد خود براي بازي در يک سريال تلويزيوني را ماهيانه 30 ميليون تومان اعلام ميکند. فريبرز عربنيا دستمزد خود براي 5 سال کار در مختارنامه را 600 ميليون تومان اعلام ميکند، دستمزد هديه تهراني براي بازي در فيلم سينمايي "هفت دقيقه تا پاييز" 150 ميليون تومان اعلام ميشود و ....تقريباً ميتوان گفت که کمتر هنر پيشهاي را ميتوان پيدا کرد که دستمزدش کمتر از 40-50 ميليون تومان براي يک ماه کار باشد! و ظاهراً اداره مالياتي، مجامع صنفي مرتبط و ....ظاهراً نقشي در کنترل اين دستمزدها ندارند!اظهار نظر برخي هنرمندان درباره رقم دستمزدها نيز خالي از لطف نيست: سعيد راد معتقد است: بازيگري يک حرفه جدي و کامل است بنگاه خيريه نيست که کسي بخواهد بازيگر را به فقر يا درآمد پايين مجبور کند. ما قواعد بازيگري را فراموش کردهايم و با اين وضع هويت سينماي ما رو به نابودي خواهد رفت. پانته آ بهرام در اين زمينه ميگويد: در حرفه بازيگري پيچيدگيها و دشواريهايي هست که از بيرون ديده نميشود و گاهي ناديده گرفته ميشود. برداشت عمومي اين است که بازيگري يعني توانايي خنديدن و گريستن در هر زمان و مکاني. اما روي انرژي و جاني که براي در آوردن نقش خرج ميکند نميتوان قيمت گذاشت. وي ادامه ميدهد: کساني که داعيه ثروت گريزي و تجمل گريزي دارند چرا فقط به بازيگرها پيله ميکنند؟ کسي ميتواند از يک آدم تازه به دوران رسيده بپرسد که چگونه ظرف دو سال از زير خط فقر به بالاي همه خطوط ثروت رسيدهاند؟ فقط بازيگرها هستند که همه اجازه دارند در زندگي خصوصيشان سرک بکشند و درباره رقم دستمزدشان اظهار نظر کنند؟ آيا دولت ميتواند بازرگانها و مغازهدارها را مجبور کند از حد مشخصي بيشتر در آمد نداشته باشند؟بخش سينما و تلويزيون تبيان منبع: مهر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 441]