تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815609120




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از استوری تا برادران منزوی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
از استوری تا برادران منزوی
از استوری تا برادران منزوی   نویسنده : پريسا كرم‏رضايی   چارلز آمبروز استوري (C. A. Story) (1888 ــ 1967م) شرق‏شناس انگليسي مؤلف اثر ارزشمند ادبيات فارسي (Persian Literature: A bio_Bibliographical Survey) است كه جلد نخست آن در سال 1927م به كوشش مؤسسه انتشاراتي و كتابفروشي معروف لوزاك در لندن منتشر گرديد. استوري كه استاد زبان عربي در دانشگاه كمبريج بود و سال‏ها سمت معاونت و رياست كتابخانه ديوان هند را در لندن بر عهده داشت تأليف اثري مانند اثر مشهور بروكلمان (C. Brockelmann)، تاريخ نگاشته‏هاي عربي (Geschichte der Arabischen Litterature) را در باره كتاب‏هاي فارسي براي ايران شناسان بسيار ضروري مي‏دانست و با اين هدف نزديك به چهل سال از زندگي خود را صرف تدوين اين اثر مهم كرد. اما توفيق نيافت تا چنانكه مي‏خواست اثري همچون اثر بروكلمان پديد آورد كه همه آثار نگاشته شده به زبان فارسي را در موضوعات ادبي و علمي و ديني و جز آن در در بر بگيرد. اثر او در حقيقت يك راهنماي كتاب‏شناسي است كه به كمك آن مي‏توان اطلاعات مفيدي را درباره آثار نگاشته شده به زبان فارسي كه تاكنون شناخته شده است به دست آورد. منظور از «ادبيات» (Literature) در اينجا، هر گونه اثر مكتوب، به جز اسناد و اوراق شخصي و مانند آنهاست، چنانكه در اثر بروكلمان نيز چنين است.1 زبان «فارسي» نيز در اينجا چنانكه در عرف و عادت شرق شناسان اروپايي معمول است، آثار نوشته شده به فارسي تاجيكي و فارسي كابلي را نيز شامل مي‏شود. در نتيجه اثر استوري علاوه بر ايران و آسياي ميانه، هندوستان و افغانستان و تركستان و تركيه و قفقاز را نيز در بر مي‏گيرد. استوري در سال 1888م در نزديكي شهر دورهان به دنيا آمد. زبان يوناني و لاتين و چند زبان شرقي را در دانشگاه كمبريج آموخت و از سال 1914م در كالج شهر عليگره به تدريس زبان عربي پرداخت. در سال 1919م معاونت و در سال 1927م مديريت كتابخانه ديوان هند را در لندن برعهده گرفت. در سال 1933م استاد زبان عربي دانشگاه كمبريج شد و در سال 1947م بازنشسته گرديد. وي سال‏هاي پاياني زندگي خود را در شهر كوچك هوو گذرانيد و در 24 آوريل 1967م در همان شهر درگذشت. او خانه مسكوني و مجموعه ارزشمند كتابخانه خود را به همراه يادداشت‏ها و دستنوشته‏هاي خود به انجمن سلطنتي آسيايي واگذار كرد.2   چگونگي چاپ اثر استوري:   جلد اول در دو بخش (بخش يكم در دو باب، باب دوم در سه فصل) و جلد دوم در يك بخش، با وقفه‏هاي طولاني، در طول سال‏هاي 1927 تا 1958 م، منتشر شد. موضوعات اين دو جلد و سال انتشار آنها به شرح زير است: جلد يكم:   بخش يكم، باب يكم: نگاشته‏ها درباره قرآن (1927م)؛ بخش يكم، باب دوم، فصل يكم: تاريخ عمومي، پيامبران و صدر اسلام (1935م)؛ بخش يكم، باب دوم، فصل دوم: تاريخ ايران و سرزمين‏هاي ديگر به جز هندوستان (1936م)؛ بخش يكم، باب دوم، فصل سوم: تاريخ هندوستان (1939م)؛ بخش دوم: تأليفات درباره تراجم احوال، افزودگي‏ها و اصلاحات بر آنچه پيش از آن چاپ شده بود و فهرست‏هاي راهنما (1953م). جلد دوم:   بخش يكم: رياضيات، اوزان و مقادير، ستاره‏بيني، ستاره‏شناسي و جغرافيا (1958). نشر كتاب استوري پس از سال 1958، به دليل كهولت و ضعف قواي جسماني و روحي وي متوقف شد.3 استوري براي بخش‏هاي بعدي كتاب نيز مطالبي گرد آورده بود، اما فرصت تكميل يادداشت‏هايش را نيافت. موضوعات بخش‏هاي چاپ نشده اثر او عبارت‏اند از: آيين باب، دين، انشا، مسيحيت، حديث، اخلاق، دامپزشكي، علوم خفيه، فرهنگ نويسي، قصص، تصوف، دائرة‏المعارف‏ها، پزشكي، فقه، شعر، دين هندو، حقوق، هنر و صنايع، تذكره‏ها، تاريخ و تفسير، ادعيه، علم بلاغت و معما، دستور زبان فارسي، عروض، امثال، منطق، فالگيري، علم اخلاق، الهيات، آيين زرتشت.4 ترجمه برگل: يوري انوخوويچ برگل Iurii Enokhovich Bregel (ت. 1925م)5 كتاب استوري را به روسي ترجمه كرد و از آنجا كه ترجمه بدون تغيير اين اثر بيهوده مي‏نمود و برخي از مطالب استوري با توجه به اطلاعاتي كه در سال‏هاي بعد به دست آمده بود كهنه و منسوخ شده بود، او ضمن ترجمه، اصلاحات و اضافاتي را در متن كتاب انجام داد. ترجمه برگل در سال 1972م در سه جلد و 1884 صفحه در مسكو به چاپ رسيد. تنظيم مطالب در چاپ ترجمه برگل به جز پيش گفتار و اختصارات و منابع به گونه زير است: جلد اول: نگاشته‏ها درباره قرآن، تاريخ عمومي، تاريخ پيامبران و صدر اسلام و جز آن. جلد دوم: نگاشته‏ها درباره تاريخ ايران، آسياي ميانه و سرزمين‏هاي ديگر، به جز سرزمين هند. ترجمه روسي اين دو جلد در سال 1967 پايان يافت و برگل تا هنگام سپردن كتاب به چاپخانه، در سال 1970م، بر پايه اطلاعات تازه‏اي كه تا آن هنگام به دست آمده بود به تكميل كتاب پرداخت و در مدت زمان ميان دادن ترجمه روسي كتاب به چاپخانه و چاپ كتاب، در مراحل نمونه‏خواني و غلط‏گيري باز هم براساس منابع تازه‏اي كه به دست آورده بود اصلاحات و افزودگي‏هايي را انجام داد و جلد سوم كتاب را به اين مطالب اختصاص داد. لازم به ذكر است كه برگل بنا بر دلايلي براي چاپ روسي كتاب فرصت كمي داشت و كل كار ترجمه و گردآوري اطلاعات جديد را در مدت سه سال و نيم انجام داد و چيزي در حدود دو سوم متن اصلي بر كتاب استوري افزود. او در نظر داشت كه جلدهاي ديگر كتاب را نيز براي چاپ روسي آماده كند. اهميت كار برگل در تكميل اثر ارزشمند استوري در منابع مورد استفاده او، كه پس از استوري به چاپ رسيده‏اند، است. منابع استوري عبارت بود از فهرست‏هاي نسخه‏هاي خطي، فهرست‏هاي چاپي، فهرست بنگاه‏هاي كتابفروشي، آثار كتاب‏شناسي، كتاب‏هاي تراجم و احوال، مقاله‏هاي علمي و اطلاعاتي كه خاورشناسان ديگر از نقاط مختلف اروپا و آسيا براي او مي‏فرستادند. برگل توانست 103 فهرست تازه چاپ و مجلدهاي جديد فهرست‏هاي قبلي مورد استفاده استوري را به مجموعه 159 فهرست خطي مورد استفاده او بيفزايد. اين فهارس مربوط به ايران، تركيه، كشورهاي عربي، افغانستان، پاكستان، هند، مصر، روسيه و كشورهاي اروپايي و امريكا بود. طبعا برگل توجه ويژه‏اي به فهرست‏هاي كشور روسيه كه كمتر در كشورهاي ديگر شناخته شده بود داشت. مبناي كار استوري در مورد چاپ‏هاي آثار، فهرست كتاب‏هاي فارسي موزه بريتانيا تأليف ادواردز (1922) بود6 همچنين او بخشي از اطلاعات خود را در اين زمينه از فهارس نسخه‏هاي خطي منتشر شده در ايران و هند و تركيه به دست آورد كه در آنها به مناسبت به كتاب‏هاي چاپي اشاره شده است. او از نشريه Bibliotheca Orientalis (كتابخانه شرقي) و Orientalistische Literatur Zeitung (روزنامه ادبي شرق‏شناسي) و جزوه‏هاي كتاب‏شناسي انتشار يافته در كشورهاي شرقي و جز آن بهره برد. برگل از راهنماي كتاب‏شناسي الذريعه الي تصانيف الشيعه كه استوري فقط برخي از جلدهاي آن را در دسترس داشت و از دو راهنماي ديگر كتاب‏هاي فارسي به نام فهرست كتاب‏هاي چاپي فارسي و مؤلفين كتاب‏هاي چاپي فارسي اثر خانبابا مشار كه در سال 1350 در ايران به چاپ رسيد بهره برد و اطلاعات بسياري را درباره چاپ آثار گوناگون فارسي به دست آورد. همچنين او از دفترهاي كتاب‏شناسي ملي ايران (شماره‏هاي 3 تا 11) كه استوري فقط شماره 1 و 2 آن را در اختيار داشت استفاده كرد. او در بخش «نگاشته‏ها درباره قرآن» از دو جلد فهرست نسخه‏هاي خطي فارسي احمد منزوي كه بيشتر نسخه‏هاي خطي موجود در ايران و كشورهاي عربي و نيز بسياري از نسخه‏هاي موجود در اروپا، مصر، عراق، تركيه، هند، روسيه و امريكا را با تقسيم‏بندي موضوعي نشان مي‏دهد بهره برد. استوري بسياري از مقاله‏هاي علمي نگاشته شده به زبان‏هاي اروپايي را درباره آثار فارسي و مؤلفان آنها بررسي كرد. اما در زمان او هنوز فهرست جامع و كاملي از مقالات فارسي منتشر شده در مجله‏ها و مجموعه‏ها تدوين نشده بود و از فهرست مقالات ايرج افشار تنها جلد اول به چاپ رسيده بود. كتاب‏شناسي مشهور Index Islamicus كه براي آثار اروپايي منتشر شده در سال‏هاي 1905ــ1955، به كوشش ج. پيرسن، تدوين شده است در سال 1958م به چاپ رسيد و برگل توانست از آن و پيوست آن (تا سال 1965 و پس از آن) استفاده كند. او همچنين برخي از نشريات ايران را كه در كتابخانه‏هاي روسيه يافت مي‏شد، از جمله: يادگار، فرهنگ ايران زمين، راهنماي كتاب، مجله دانشكده ادبيات تهران و نشريه دانشكده ادبيات تبريز را مورد بررسي قرار داد و از جلد دوم فهرست مقالات ايرج افشار استفاده كرد. استوري براي معرفي مؤلفان و زندگينامه آنان بنا بر فهرست مآخذ ابتداي كتاب از 42 كتاب در زمينه تراجم، شرح احوال، رجال و تذكره‏ها و جز آن، به زبان فارسي، عربي و اردو، استفاده كرد كه تعداد آنها درخور توجه است. برگل فرهنگ چهار جلدي شرح حال رجال ايران تأليف مهدي بامداد و احوال و آثار خوشنويسان مهدي بياني را نيز در اختيار داشت. برخي از اصلاحات و افزوده‏هاي برگل شامل توضيح درباره سرگذشت مؤلفان، معرفي نسخه‏هاي خطي از كتاب‏ها (با توجه به منابعي كه استوري نديده بود)، معرفي چاپ‏هاي آثار و آثار ديگر مؤلفان و غيره است. طرح كلي كتاب:   برگل ساختمان اصلي كتاب استوري را تغيير نداد و فقط افزودگي‏ها و اصلاحات (Additions and Corrections) استوري را بدون هيچ اشاره و تذكري در محل خود در متن آورد، حتي اگر متن اصلي را دگرگون مي‏ساخت. در برخي موارد چنانچه استوري در بخش‏هاي بعدي كتاب خود اطلاعات كامل‏تر و درست‏تري را درباره مؤلفان و آثاري كه در بخش‏هاي گذشته ثبت شده بودند آورده بود آنها را بدون هيچ نشانه‏اي به جاي نخستين خود منتقل كرده است. برگل اصلاحات و افزوده‏هاي خود را نيز در جاي خود در متن اضافه كرد، اما آنها را درون پرانتز شكسته <...> قرار داد. طرح كلي كتاب استوري كه در ترجمه برگل نيز رعايت شده است به گونه زير است: استوري مطالب كتاب خود را در هر رشته و موضوع براساس نام نويسندگان با رعايت تقدم و تأخر تاريخي آنها تنظيم كرده است و براي هر نويسنده يك شماره (مانند شماره رديف) در نظر گرفته است كه در چاپ برگل با حروف سياه مشخص شده است. سپس به اختصار به زندگي مؤلف و افرادي كه با زندگي و نگارش او مربوط بوده‏اند اشاره مي‏كند و آثار ديگر او را نام مي‏برد و اطلاعات خود را با ارجاع و استناد به مآخذ و منابع، از جمله كشف‏الظنون و كتاب اعجاز حسين همراه مي‏كند. پس از آن نام هر يك از آثار مورد نظر را با حروف سياه و خميده به ترتيب تاريخ نگارش مي‏آورد و ويژگي‏ها و مشخصات كلي هر يك را ياد مي‏كند. البته ميزان اطلاعات ارائه شده در اين قسمت متفاوت است. سپس نسخه‏هاي خطي موجود از آن اثر، بر مبناي فهرست‏هاي نسخه‏هاي خطي كتابخانه‏هاي مختلف جهان به ترتيب تاريخ كتابت و با ذكر جاي نگهداري معرفي مي‏گردد. البته گاهي براي آنكه نسخه‏هاي متعدد يك كتابخانه در كنار يكديگر قرار گيرند از اين ترتيب عدول شده است. نسخه‏هايي كه در فهرست‏ها ياد نشده‏اند، ولي در مقالات يا در پيش گفتار چاپ‏ها ياد گرديده‏اند جداگانه آورده مي‏شود. درباره هر نسخه، علاوه بر تاريخ كتابت، كامل يا ناقص بودن آن نيز ذكر مي‏شود و گاهي به نقص‏ها و افتادگي‏ها و نيز بخش‏ها و باب‏ها و فصل‏هاي موجود در آن نيز اشاره مي‏شود. نسخه‏هاي كامل و ناقص جداگانه ياد مي‏گردند. سال و ماه كتابت در صورتي كه معلوم باشد و اگر نباشد به تقريب با ذكر سده بيان مي‏شود. مواردي كه نسخه به خط نگارنده باشد يا از روي آن نوشته شده يا با آن مقابله گرديده باشد نيز مشخص شده است. پس از معرفي نسخه‏ها، چاپ‏هاي مختلف كتاب، نخست چاپ‏هاي كامل و سپس چاپ‏هاي ناقص، معرفي مي‏گردند. در ادامه به ترجمه‏هاي گوناگون اثر به زبان‏هاي ديگر و گزيده‏هاي تهيه شده از آن اشاره مي‏شود. سپس تحت عنوان «توصيفات» (Descriptions) آثاري كه به بررسي اثر مورد نظر و نگارنده آن پرداخته‏اند معرفي مي‏گردد. در پايان هر قسمت مآخذي كه اطلاعاتي را از احوال نگارنده به دست مي‏دهد در ميان [...] آورده مي‏شود. در «ملحقات» (Appendix) پايان هر بخش موضوعي يا هر فصل از كتاب، ابتدا آثاريي كه تاريخ تأليف آنها روشن نيست و يا در هنگام نگارش اين كتاب روشن نبوده است، سپس آثاريي كه عنوان معين ندارند، اما مؤلف آنها مشخص است و نيز آثاريي كه عنوان و مؤلف آنها شناخته نيست ياد مي‏گردند. در صورتي كه از يك مؤلف چند اثر به جاي مانده باشد كه هر يك به يك بخش از كتاب مربوط باشد زندگينامه مؤلف تنها در يك جا كه از حيث موضوع بيشترين و يا مشهورترين آثار او را در بر مي‏گيرد آورده مي‏شود و در قسمت‏هاي ديگر به اين شماره ارجاع داده مي‏شود. برگل در تكميل كتاب استوري، در قسمت‏هاي مختلف كتاب نام بسياري از مؤلفان را به همراه نام كتاب‏هايشان و نيز آثاري را بدون نام مؤلف با رعايت توالي تاريخي در محل خود گنجاند. در نتيجه در چاپ روسي، رديف‏ها از نو شماره‏گذاري گرديد و براي تطبيق با شماره‏هاي چاپ انگليسي در كنار شماره‏هاي تازه كه با حروف سياه مشخص شده، شماره‏هاي قبلي چاپ انگليسي در ميان [...] نشان داده شده است. برگل هنگامي كه آثاري را از مؤلفاني كه استوري معرفي كرده بود به متن اضافه مي‏كرد آنها را در همان شماره رديف با شماره مكمل 2 و 3 و جز آن مي‏آورد. ميزان اصلاحات برگل در بخش‏هاي مربوط به تاريخ آسياي ميانه و تاريخ قفقاز، به دليل دسترسي به منابع روسي، به حدي بود كه در متن اصلي كتاب دگرگوني‏هاي كلي پديد آورد و برخي از شماره‏ها را از نو نوشت و تنها نام نگارنده و عنوان كتاب از استوري به جاي ماند. بنا بر مقدمه برگل، او در حدود 1080 عنوان كتاب و بيش از 5000 نسخه خطي نويافته را به فهرست استوري افزود.7 از نظر تاريخي نيز افزوده‏هاي برگل در جلد اول بيشتر مربوط به آثار سده‏هاي دوازدهم تا چهاردهم هجري قمري است و كمتر از همه مربوط به تاريخ پيش از مغول است. همچنين از آنجا كه استوري محدوده تاريخي معيني را رعايت نكرده است و گاه به آثار معاصر نيز اشاره نموده است، برگل نيز به دشواري اين محدوده را رعايت مي‏كند، اما به هرحال افزوده‏هاي او از حدود نيمه اول قرن چهاردهم فراتر نرفته است. طبقه‏بندي موضوعي:   استوري شيوه طبقه‏بندي متفاوتي را برگزيد. او برخلاف بروكلمان كه تقسيم‏بندي كتاب خود را برپايه دوره‏هاي تاريخي قرار داده بود، موضوع كتاب‏ها را پايه طبقه‏بندي قرار داد. در طبقه‏بندي بروكلمان همه آثاري كه متعلق به يك دوره تاريخي هستند، در يك بخش جاي مي‏گيرند، اما در حال حاضر طبقه‏بندي استوري مناسب‏تر به نظر مي‏رسد. از سوي ديگر استوري در هر موضوع، مؤلفان را پايه طبقه‏بندي قرار داد و نه كتاب‏ها را و به اين ترتيب ناچار شد آثاريي را كه نام مؤلف آنها شناخته شده نيست در بخش جداگانه‏اي به نام «ملحقات» در پايان هر فصل جاي دهد، بدين ترتيب مآخذي كه متعلق به يك دوره هستند در يك جا گرد آورده نشده و پراكنده هستند. كتاب با «نگاشته‏ها درباره قرآن» آغاز مي‏شود. بنا بر نظر برگل در مقدمه كتاب، استوري احتمالاً دلايلي براي اين كار داشته است، از جمله اين كه قرآن نيز مانند انجيل در جهان غرب، تأثير كلي در سنن تاريخي مسلمانان داشته است. دوم اين كه براساس سنت متداول مسلمانان در بيشتر فهرست‏هاي نسخه‏هاي خطي اسلامي، علوم قرآني در رديف اول جاي مي‏گيرد. همچنين شايد فهرست نسخه‏هاي خطي تأليفات عربي درباره قرآن كه استوري در همين اوقات مشغول تنظيم آن بوده است در اين انتخاب بي تأثير نبوده است.8 تقسيم‏بندي موضوعات در كتاب استوري به قرار زير است: 1. نگاشته‏ها درباره قرآن، شامل: الف) ترجمه‏ها و تفسيرهاي قرآن؛ ب) واژه‏نامه‏هاي قرآن؛ ج) تجويد و قرائت و مسائل گوناگون قرآني؛ د) رسم‏الخط؛ ه) راهنماها و كشف الآيات و مانند آن؛ و) خواص‏القرآن؛ ز) فالنامه؛ ح) نگاشته‏هاي مختلط المضمون قرآني. 2. نگاشته‏ها درباره تاريخ، شامل: الف) تاريخ عمومي؛ ب) تاريخ پيامبران، شامل 1) قصص الانبيا 2) تاريخ حضرت محمد (ص) 3) خلفاي نخستين و امامان 3. تاريخ ايران، شامل: 1) تاريخ عمومي 2) دودمان‏هاي پيش از اسلام 3) غزنويان 4) سلجوقيان 5) خوارزمشاهيان 6) مغولان 7) آل مظفر 8) تيموريان 9) قراقويونلو 10) آق قويونلو 11) صفويان 12) نادرشاه 13) زنديان 14) قاجاريان 15) رضا شاه پهلوي و خاندان او. سپس فصل مربوط به تاريخ ايران با تاريخ شهرهاي مختلف ايران ادامه مي‏يابد: 16) قم 17) اصفهان 18) نائين 19) كاشان 20) يزد 21) فارس 22) شبانكاره 23) خراسان 24) كرمان و هرمز 25) طبرستان 26) گيلان 27) سيستان 28) خوزستان 29) بختياري 30) آذربايجان 31) كردستان. 4. تاريخ آسياي ميانه، شامل تاريخ بخارا؛ خيوه و تركمنستان ؛ فرغانه؛ كاشغر؛ 5. تاريخ افغانستان؛ 6. تاريخ آسياي صغير و تركيه؛ 7. تاريخ قفقاز؛ 8. تاريخ كشورهاي عرب 9. تاريخ اروپا و آمريكا شامل: آمريكا؛ انگلستان؛ آلمان ؛ يونان ؛ اروپا؛ اسپانيا؛ ايتاليا؛ كرت ؛ جنگ جهاني ؛ پرتقال ؛ روم ؛ روسيه ؛ جنگ روس و ژاپن ؛ فرانسه ؛ سوئد. 10. تاريخ چين و ژاپن . كتاب استوري از اينجا به بعد با تاريخ هندوستان ادامه مي‏يابد، اما ترجمه برگل تا همين جا را دارد. در فهرست بالا مشخص نيست كه چه ترتيبي در ذكر شهرهاي ايران و كشورها رعايت شده است. از سوي ديگر در جلد دوم كتاب، همان طور كه ملاحظه مي‏شود با تقسيم بندي ريزتر روبرو نيستيم، حال آنكه در جلد اول موضوع «مسائل گوناگون قرآني» با تقسيمات جزيي‏تر ارائه شده است، مانند: وقوف؛ اداي همزه؛ ادغام، اظهار،...؛ قواعد قرائت سوره يكم؛ تعليماتي براي قرائت سوره يكم؛ قرائت درست استعاذه و... . همان طور كه برگل در مقدمه ترجمه خود بيان مي‏كند اين شيوه طبقه‏بندي نيز مانند هر نوع طبقه‏بندي ديگر مشروط است. همان طور كه مي‏دانيم آثاريي كه در سده‏هاي مياني و حتي پس از آن تأليف گرديده‏اند، چه در غرب و چه در شرق، جنبه التقاطي داشته‏اند و آنها را نمي‏توان به لحاظ فرم و سبك نيز به آساني تفكيك كرد. آثار بسياري وجود دارند كه در آنها از انواع گوناگون ادبيات و رشته‏هاي گوناگون علوم سخن رفته است و چند فرم و سبك در يك نوع واحد گنجانده شده است. تأليفات تاريخي نه تنها داراي مطالب پراكنده‏اي درباره جغرافيا هستند، بلكه در آنها فصل‏هاي جداگانه‏اي به گياه‏شناسي و جغرافيا اختصاص يافته است. مثلا تذكره‏ها را مي‏توان بناي تاريخ محلي قرار داد. از كتاب‏هاي جغرافيا مطالب مهم تاريخي به دست مي‏آيد. در كتاب‏هاي داستان و مجموعه‏هاي لطايف و ظرايف مي‏توان به قطعاتي از رويدادهاي تاريخي و تاريخ‏هاي محلي برخورد. منظومه‏هايي كه به پيروي از شاهنامه سروده شده‏اند، تاريخ‏هاي موزون و مقفي هستند و چند تاريخي كه به صورت منظوم ساخته شده‏اند تنها منظومه‏هايي مدح‏گونه هستند. بنابراين يك كتاب ممكن است به قسمت‏هاي مختلف طبقه‏بندي استوري مربوط باشد. استوري در اين گونه موارد يكي از ويژگي‏هاي عمده تأليف را پايه كار قرار داد تا آن اثر را به صورت نوع و تيپ درآورد و جاي آن را تعيين كند. پيداست كه اشتباهايي نيز رخ داده است. ترجمه فارسي:   جلد اول كتاب برگل را يحيي آرين‏پور و كريم كشاورز و سيروس ايزدي از روسي به فارسي ترجمه كردند و احمد منزوي آن را تحرير كرد و تغييراتي را در نحوه تنظيم مطالب كتاب ايجاد نمود. اين ترجمه در سال 1362 در مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي به چاپ رسيد. ترجمه جلد دوم و بخش باقيمانده جلد سوم كتاب برگل را سال‏ها بعد، دكتر پروين منزوي انجام داد و دكتر علينقي منزوي آن را تحرير نمود و كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي به زودي آن را منتشر خواهد كرد. اين كتابخانه در نظر دارد كه دو جلد چاپ شده قبلي كتاب را نيز با ويرايش جديد تجديد چاپ كند.9 احمد منزوي نيز در تحرير ترجمه فارسي كتاب، تغييراتي را در تنظيم مطالب برگل ايجاد كرد كه بدين شرح است: 1) همه افزودگي‏ها و اصلاحات برگل را در جلد سوم در متن كتاب گنجاند و در جايي كه مطالب جديد متن را به كلي دگرگون مي‏كرد، اطلاعات تازه را به جاي متن قرار داد و به ضرورت، گاه تغييري را در متن كتاب ايجاد كرد، بدون اينكه تغييريي در معنا ايجاد شود و مانند خود برگل آنهارا در ميان علامت ‎...û قرار داد. 2) از آنجا كه افزودن نام نگاشته‏هاي جديد شماره رديف نگاشته‏ها را تغيير مي‏داد، ترجمه فارسي از نو شماره‏گذاري گرديده و براي آساني تطبيق آنها با تحرير روسي و انگليسي كتاب، شماره گذشته آنها در چاپ روسي و انگليسي در پانويس آورده شده است. 3) منزوي همچنين، به خاطر سهولت دستيابي به آثار، ملحقات جلد سوم كتاب برگل را نيز در بخش ملحقات جلد اول و دوم كه در پايان هر بخش موضوعي قرار دارد، ادغام كرد و شماره صفحه متن روسي را مانند شماره رديف در داخل پرانتز آورد. همچنين چنانچه تاريخ تأليف اثري شناخته شده بوده، آن را از بخش ملحقات بيرون برده و در جاي خود در متن گنجانده و گاه نيز به علت تغيير در تاريخ تأليف اثري در جلد سوم جاي آن در جلد 1و2 تغيير داد. در همه اين موارد شماره صفحه متن روسي در پانويس ذكر شده است. بدين گونه در ترجمه فارسي، جلد سوم اثر برگل به كلي در جلد اول و دوم ادغام گرديده است. استاد در نظر داشت در ترجمه فارسي، با استفاده از منابع جديد، نسخه‏هاي خطي نويافته را به كتاب بيفزايد و اطلاعات كتاب‏شناسي و نسخه‏شناسي آن را تكميل كند. به ويژه سرآغاز و تعداد باب‏ها و فصل‏هاي و فهرست مطالب آثار را كه در شناسايي آنها بسيار مهم است بياورد. اما چون اين كار شكل كتاب را به كلي دگرگون مي‏كرد، از انجام آن منصرف شد و چيزي بر كتاب نيفزود، اما برخي از توضيحاتي را كه برپايه اطلاعات تازه و يا نادرستي در مطالب مؤلف و مترجم روسي ذكر آن لازم مي‏نمود با ذكر نام خود در پانويس آورد. اين كار در ترجمه جلد دوم اثر به قلم برادر ايشان، دكتر علينقي منزوي انجام شده است. نقد و بررسي :   كتاب استوري و ترجمه برگل از مهمترين منابع كتاب‏شناسي و يكي از بهترين آثار خاورشناسي اروپايي در زمينه مطالعات ايران‏شناسي به شمار مي‏رود و فوايد بسياري را در بر دارد. از اين كتاب مي‏توان اطلاعات مفيدي را درباره مؤلفان و آثار آنها و نسخه‏هاي شناخته شده تأليفات آنها با ذكر همه مآخذ كتاب‏شناسي به دست آورد و ديگر نيازي به كند و كاو فراوان در فهرست‏هاي متعدد كه گاه ناياب نيز هستند نيست. زيرا اطلاعات بسياري از منابع پراكنده گوناگون درباره يك موضوع در يك جا گرد آورده شده است. در حال حاضر تنظيم فهرست كامل و جامع نسخه‏هاي خطي فارسي بدون مراجعه به نگاشته استوري قابل تصور نيست. فهرست چاپ‏ها و ترجمه‏ها نشان مي‏دهد كه چه كارهايي تاكنون انجام شده و چه كارهايي بايد در آينده انجام شود و در كدام زمينه‏ها نياز به تجديد نظر و بازنگري وجود دارد. گذشته از اينها اين كتاب را بايد منبعي مهم در شناخت تاريخ علوم دانست. بدون شك استوري موانع و مشكلات بسيار زيادي را بر سر راه خود داشته است، از جمله عدم دسترسي به كليه متون و تأليفات فارسي كه بيشتر به صورت نسخه خطي در سراسر جهان پراكنده است. بديهي است كه او امكان رؤيت همه نسخه‏ها را نداشته است (مگر نسخه‏هاي ديوان هند را كه خود سرپرستي آنجا را بر عهده داشته است). فهرست‏هاي نسخه‏هاي خطي به عنوان مهم‏ترين منبع كار استوري، گاه فقط عبارت از يك صورت و سياهه‏هاي ساده الفبايي و مانند آن هستند و در آنها اغلب به موضوع و ساختار كتاب (ابواب و فصول) اشاره نشده است و در برخي موارد حتي اطلاعات نادرست وجود دارد. استوري از چاپ‏هاي سنگي آثار و چاپ‏هاي تصحيح شده و چاپ‏هاي علمي اروپايي از نگاشته‏هاي فارسي اطلاعات خوبي را در باره نگاشته‏ها به دست مي‏آورد. زيرا معمولاً در آنها اطلاعاتي درباره مؤلف كتاب، مآخذ و منابع كتاب و نسخه‏هاي خطي موجود از آن و مطالب ديگر به دست داده مي‏شود، اما بيشتر چاپ‏هاي آثار كه به منظور علمي تهيه نشده‏اند فاقد يك مقدمه پژوهشي خوب هستند. از سوي ديگر استوري به چاپ‏هاي شوروي سابق و برخي چاپ‏هاي تركي و حتي فارسي كمتر دسترسي داشته است. حتي فهرست كتاب‏هاي چاپ سنگي مجموعه شعبه لنينگراد انستيتوي خاورشناسي آكادمي علوم شوروي تأليف شگلووا در روزگاري كه استوري مشغول تأليف كتاب خود بود زير چاپ بوده است.10 در زمان او در هيچ كتابخانه‏اي در ايران، افغانستان، هند، تركيه و جز آن، فهرست كاملي از كتاب‏هاي چاپ سنگي و چاپ حروفي وجود نداشت و برخي از راهنماهاي كتاب‏شناسي منتشر شده داراي همه اطلاعات لازم نبودند. بنابراين اين اثر همان طور كه اشاره شد كامل و خالي از اشكال نيست. و اين اثر بايد بازنگري شود و اطلاعات جديد به آن افزوده گردد و اشكالات و نادرستي‏هاي آن برطرف شود. همچنين در همه موضوعات ديگر آثار فارسي ادامه يابد. استوري برخلاف بروكلمان (در Geschichte der Arabischen Litterature) درباره آثاري كه به روزگار ما نرسيده‏اند اطلاعاتي به دست نمي‏دهد، حال آنكه مأخذشناسي آثاري كه از بين رفته‏اند از نظر تاريخ نگارش‏هاي فارسي حائز اهميت است و چگونگي گسترش و تكامل رشته‏هاي گوناگون و تأثير و پيوند متقابل مؤلفان را با يكديگر نشان مي‏دهد. استوري از سياست واحدي پيروي نكرده است، با اينكه در جايي ذكر كرده كه نمي‏خواهد اطلاعاتي از تاريخ نويسان معاصر ايران به دست بدهد و مي‏توان نتيجه گرفت كه كتاب او فقط ادبيات قرون وسطايي را دربر مي‏گيرد، اما هميشه از اين نظر پيروي نمي‏كند و در بخش‏هاي مربوط به تاريخ معاصر (سلسله پهلوي و جز آن)، كتاب‏هاي علمي معاصر را نيز در اثر خود گنجانده است. استوري همه موضوعات و ادوار تاريخي را به يكسان مورد توجه قرار نداده است. به طور مثال اطلاعات او درباره نويسندگان سده‏هاي 13 و 14 هجري و آثار آنان بسيار كمتر از نويسندگان سده‏هاي پيشين است. مثلاً اطلاعات مربوط به تاريخ زنديان بسيار كوتاه است. استوري اطلاعات اندكي را درباره ويژگي‏هاي نسخه‏هاي خطي بيان داشته است و در برخي موارد به تاريخ كتابت نيز اشاره نكرده كه گاه به دليل ضعف مآخذ او بوده است. در اين كتاب (استوري و برگل) براي يادكرد نام كتابخانه‏ها و برخي منابع از نشانه‏هاي اختصاري استفاده مي‏شود. فهرست اختصارات منابع در چاپ روسي كتاب در جلد اول و سوم آمده است و در ترجمه فارسي كتاب اين دو فهرست در هم ادغام شده است و نظم الفبايي آن از روسي به فارسي درآمده است. اما براي انتخاب اختصارات از سياست واحدي پيروي نشده و الگوهاي مختلفي براي آن ديده مي‏شود: نام شهر محل كتابخانه: «باكو»، «تفليس»، «دوشنبه»، «كلكته»، «ري»؛ نام مؤلف فهرست: «ايوانف» «راس و براون»، «روماسكويچ»، «رهاتسك»، «ريو»؛ نام شهر + نام مؤلف: «بخارا، سميونوف»، «تاشكند، كال»؛ «كپنهاگ، افشار»؛ نام كتابخانه + نام مؤلف: «مجلس، بهار»، «مجلس، گلچين معاني»؛ نام مؤلف + نام كتابخانه: «دورن + موزه آسيايي»، «روزن، مؤسسه» (= موسسه زبان‏هاي شرقي در سن پترزبورگ)؛ نام كتابخانه: «بوهار» «سپهسالار» «صولت»، «مجلس»، «درسدن»، «راس» (= انجمن پادشاهي آسيايي)، «ديوان هند»؛ نام شهر + نام كتابخانه: «تهران، ملي»، «استانبول، توپ‏قاپي سراي»، «رامپور، كتابخانه دولتي»، «مسكو، كتابخانه لنين»، «كابل، كتابخانه دارالتحرير شاهي»؛ نام شهر + نام كتابخانه + نام مؤلف: «ادينبورگ، ملي، افشار»؛ نام دانشگاه يا مركز آموزشي و علمي: «ايتن»، «كالج اگره»، «ترينيتي»؛ همچنين براي دانشگاه اوپسالا، «اوپسالا» و براي دانشگاه داكا، «داكا» انتخاب شده، اما براي دانشگاه تهران در ايران، «تهران، دانشگاه» و براي دانشگاه لكهنو «لكنهو، دانشگاه» برگزيده شده است. نام شهر + نام دانشگاه يا مركز آموزشي و علمي: «تهران، ادبيات»، «ادينبورگ، نيو كالج»، «تهران، دهخدا»، «ايروان، ماتناداران»؛ و گاه نام مؤلف نيز به آن اضافه شده است: «استكلهم، دانشگاه، افشار»؛ براي كتابخانه‏هاي شخصي از شكل‏هاي زير استفاده شده است: نام فرد: مانند بيشتر مجموعه‏دارهاي تركيه در استانبول كه در فهرست تاوئر معرفي شده‏اند: احمد سوم، اسعد، حسن حسني، حكيم اوغلو علي پاشا، رضا پاشا، سليم آغا، عاشر و ديگران. همچنين ثامني، خان ملك ساساني، فرخ، فرهاد و مشكات در ايران و خانيكوف (در كتابخانه عمومي سلطنتي پترزبورگ)، شفر (در كتابخانه ملي پاريس)، مرديت اونز (در موزه بريتانيا). براي مجموعه ا. ج. اليس در كتابخانه شرقي لوزاك، شكل «اليس، مجموعه» انتخاب شده است. نام شهر + نام فرد: مانند برخي از مجموعه‏دارهاي ايراني كه مجموعه آنها در نشريه كتابخانه مركزي دانشگاه تهران معرفي شده است: «اصفهان، عبدالعلي اديب»، «اصفهان، جابري انصاري»، «كاشان، سيد ابوالرضا»، «تبريز، جعفر سلطان‏القرايي» و نمونه‏هاي ديگر، و همچنين «دهلي، ظفر حسن»، «عليگره، سبح» (سبحان‏الله)، «فيلادلفيا، مجموعه لوييس»، «مدينه، عارف حكمت»، و براي دو مجموعه علي‏اصغر حكمت و احمد جوادي، امام جمعه كرمان كه به دانشكده ادبيات دانشگاه تهران اهدا شده‏اند و اكنون در كتابخانه مركزي دانشگاه تهران نگهداري مي‏شوند، صورت «تهران، ادبيات، علي اصغر حكمت» و «تهران، ادبيات، احمد جوادي» برگزيده شده است. نام كتابخانه (يا شهر): «عمومي» براي مجموعه عبدالنافع افندي در كتابخانه عمومي بايزيد؛ «پرينستن» براي مجموعه روبرت گارت در كتابخانه دانشگاه پرينستن. نام مؤلف + مجموعه: «ايوانف، كرزن»، «براون، مجموعه هوتوم شيندلر» در مورد منابع نيز گاه به جهت رعايت اختصار از نام مؤلف استفاده شده است، مانند: «منزوي» براي فهرست نسخه‏هاي خطي فارسي از احمد منزوي؛ «احوال» براي احوال و آثار خوشنويسان از مهدي بياني؛ «مشار» براي فهرست كتاب‏هاي چاپي فارسي از خانبابا مشار؛ «بامداد» براي شرح حال رجال ايران از مهدي بامداد؛ «سمعاني» براي كتاب الانساب از عبدالكريم سمعاني. و گاه نام كامل كتاب ذكر شده است، مانند: تذكرة‏المعاصرين؛ دانشمندان و سخن‏سرايان فارس؛ فرهنگ جغرافيايي ايران؛ مفتاح باب الابواب؛ مرآة‏الاحوال جهان نما؛ مرآة‏البلدان ناصري؛ و گاه از نام مؤلف + نام كتاب استفاده شده است: «حزين، تذكرة‏الاحوال»؛ «حزين، تذكرة‏المعاصرين»؛ «محمد معصوم، تاريخ سند» و غيره. درباره ترجمه و تحرير فارسي اثر:   ترجمه اين كتاب به دليل ارجاعات بسيار به منابع زبان‏هاي مختلف انگليسي، آلماني، روسي، فرانسه، تركي و غيره دشوار مي‏نمايد. در هنگام ترجمه، ضبط درست نام‏هاي كسان و جاي‏ها مي‏بايست بر مبناي فرهنگ‏ها و مراجع معتبر، سازگار با ساخت زبان فارسي انجام شود. ترجمه فارسي جلد اول كتاب برگل كه در سال 1362 در دو جلد به چاپ رسيد به لحاظ ويرايش و تنظيم مطالب داراي اشكالاتي است كه در زير به اختصار به برخي از آنها اشاره مي‏شود. 1) درباره ترجمه چند واژه اصلي: به نظر مي‏رسد كه ترجمه ادبيات فارسي براي Persian Literatureمناسب نباشد و همان طور كه مي‏دانيم واژه Literature در زبان انگليسي به معناي آثار نوشته شده و نوشتجات هم به كار مي‏رود و «نگاشته‏هاي فارسي» معادل صحيح‏تري براي آن است، چنانكه مترجمان در چاپ اول جلد اول اصطلاح Quranic Literature را نيز به درستي «نگاشته‏هاي درباره قرآن» ترجمه كرده‏اند. براي واژه Descriptions كه در ذيل آن منابع چاپ شده درباره مؤلف و اثر معرفي شده ياد مي‏شوند، با چند معادل مواجه مي‏شويم: «توصيفات»، «توصيف»، «توضيحات»، «شرح»، «شرح و وصف»، «وصف و گزارش». واژه Extracts نيز كه در ذيل آن گزيده‏هاي تهيه شده از اثر ياد مي‏شود نيز گاه «منتخبات» و «منتخب» و گاه «تلخيص‏ها و مستخرج‏ها» ترجمه شده است. 2) در چاپ نخست جلد اول (1362) «فهرست اختصارات و منابع» در صص 55 ــ 94 به چاپ رسيده است، اما برخي از نشانه‏هاي به كار رفته در متن در اختصارات آغاز كتاب وجود ندارد و به نظر مي‏رسد ترجمه اين اختصارات به طور كامل انجام نشده است. برخي از اين نام‏ها كه بنا بر ترجمه كتاب مشخص نيست كه اشاره به كدام فهرست يا كتابخانه هستند عبارت است از: اته؛ اشرف علي؛ اگره، اليس؛ اوپسالا؛ براون؛ برلين؛ بلوشه؛ بودليان؛ بوهار؛ چستربيتي؛ حلب؛ داكا؛ دهلي؛ دورن؛ ديوان هند؛ ريو؛ صولت؛ فلمينگ؛ فلوگل؛ قونيه؛ كانپور؛ كرافت؛ كريستنسن؛ لايپزيك؛ لكهنو؛ لوت؛ ليدن؛ مدرس؛ موزه بريتانيا؛ واتيكان؛ هند. 3) نام برخي از كتابخانه‏ها به همان صورت لاتين آمده و به فارسي نوشته نشده است: aberystwyth (= ابريستويث)؛ Ahlwardt(= ويلهلم اهلورث [؟] 11)؛ ASB coll (؟ ص 157)؛ Caetani (= كايتاني)؛ Decourdemanche؛ Uri MSS(؟ ص 108)؛ Heidelberg (= هايدلبرگ) گاهي نيز هر دو شكل فارسي و لاتين استفاده شده است: رهاتسك و Rehatesk؛ كتابخانه اوقاف و استانبول، Evkaf Muzese؛ بمبئي، يونيورسيته. و يا حروف لاتين در كنار نام فارسي شده تكرار شده است. 4) گاهي براي يك كتابخانه يا فهرست شكل‏هاي مختلف به كار رفته است: «بانكيپور، فهرست فارسي» (در اختصارات)، «بانكيپور، فهرست نسخه‏هاي خطي فارسي» (در متن)؛ «بانكيپور، فهرست كتابهاي فارسي» (در متن). «لنينگراد، كاتالوگ مختصر» (در اختصارات)، «لنينگراد، فهرست مختصر» (در متن)؛ «لنينگراد، ترك»؛ «لنينگراد، كاتالوگ عربي». «بمبئي، دانشگاه»؛ «بمبئي، يونيورسيته». «تهران، ملي»؛ «تهران، كتابخانه ملي». «لاهور، دانشگاه پنجاب»؛ «لاهور، پنجاب، دانشگاه»؛ «لاهور، پنجاب، انيورسيته». «مشكاة ــ تهران»؛ «دانشگاه، مشكاة»؛ «مشكات». 5) در فارسي كردن نام‏ها به اشكال متفاوتي برمي‏خوريم: آمر، اُمر، امر، اومر، عمر (Aumer)/ اليگره، عليگره/ ايا صوفيا، ايا صوفيه/ بارتلد، بارتولد (Bartold)/ بشير آغا، بشير آقا/ روسن، روزن (Rosen)/ طوپقاپو، طوپ قاپي، طوپ‏قاپو/ كرزون، كرزن (Curzon)/ لوت، لوث (LOTH)/ له‏له اسماعيل، لالا اسماعيل، لاله اسماعيل/ مهرن، مهران (Mehren)/ هينز، هنز، هينتس، هنيز (Heinz)/ 6) آوانويسي برخي از نام‏هاي لاتين اشتباه است: بورسا (Brusy) = بورسه/ خراجي اوغلو = خراجچي اوغلو/ جنگ (de jong) = دو يونگ/ سيمونف (Semenov) = سميونوف/ كامبريج (Cambridge) = كمبريج/ گوته (Gotha) = گوتا/ لندن، ساز (London SOAS)/ لينسا (Lincei) = لينچي/ منيسا، مانيسا (Manisa) = مغنيسا/ ولرس (Vollers) = والرز/ هوتم ــ شيندلر (Houtum-Schindler) = هوتوم شيندلر. 7) هنگام اشاره به كتابخانه‏هاي شخصي از عبارات يكسان استفاده نشده است: «تبريز، نسخه خطي در تصرف حاج حسين نخجواني»؛ «تهران، نسخه دستنويس از آن نصرالله تقوي»؛ «تهران، نسخه خطي دكتر مفتاح»؛ «كربلا، نسخه خطي متعلق به سيد عبدالحسين حجت»؛ «نجف، نسخه متعلق به آقا بزرگ تهراني». 8) عدم يكدستي در ارجاع به منابع: به عنوان نمونه ارجاع به جلد 10 فهرست كتابخانه مجلس كه خود شامل بخش‏هاي جداگانه‏اي است به صورت‏هاي زير ديده مي‏شود: مجلس، 3/10، ص 1332؛ مجلس 10/3، ص 1185؛ مجلس ج 10، 1، ص 500؛ مجلس، ج 10 (2)، ص 592. 9) در هنگام ارجاع به كتاب‏ها و نشريات، نام كتاب‏ها گاهي ترجمه شده و گاهي نشده است و حتي در مورد يك منبع به هر دو شكل بر مي‏خوريم. اسامي نشريات اغلب با حروف لاتين قيد شده و باقي مشخصات به فارسي نوشته شده كه درست نيست و نام كليه مشخصات منابعي كه مؤلف آنها را به زبان اصلي استفاده كرده است مي‏بايست به همان صورت با حروف لاتين نوشته شوند. 10) از علائم نقطه‏گذاري و نشانه‏هاي اختصاري به درستي استفاده نشده است و همين نقص نوعي آشفتگي در تنظيم مطالب كتاب ايجاد كرده است. اسامي نشريات و كتاب‏ها گاه داخل گيومه قرار گرفته‏اند و گاه نگرفته‏اند، و البته از قاعده ايتاليك كردن نام كتاب‏ها و نشريات هيچ گاه استفاده نشده است. 11) اشتباهات تايپي نيز در سراسر كتاب به فراواني به چشم مي‏خورد. برگل ادامه كار استوري را كه خود نقش بسزايي در آن ايفا كرد منوط به تشكيل يك سازمان و همياري گروه بسياري از دانشمندان كشورهاي گوناگون جهان مي‏داند.12 اكنون در ايران استاد احمد منزوي توفيق يافته است كه با استناد به فهرست‏هاي منتشر شده در سراسر دنيا، در فهرست نسخه‏هاي خطي فارسي (مؤسسه فرهنگي منطقه‏ئي، 1348) و فهرستواره كتاب‏هاي فارسي (انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1374 ــ 1379 (ج 1 ــ 5)، مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 1381 (ج 6 ــ ج 7 و 8 نيز به زودي منتشر خواهد شد)، بسياري از نسخه‏هاي خطي فارسي موجود در جهان را معرفي كند.   پي‌نوشت ها :   1- در مورد نادرستي واژه «ادبيات» در برابر Literature در اينجا در بخش پاياني مقاله توضيح داده خواهد شد. 2- ادبيات فارسي بر مبناي تأليف استوري، ترجمه يو. ا. برگل، (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي)، 1362، ص 8 ــ 9. 3- نامه استوري به و. مينورسكي در يكم ژوئيه 1963. نك. همان، ص 11 . 4- درباره نشر يادداشت‏هاي چاپ نشده استوري تاكنون تصميمي گرفته نشده است. فقط در سال 1971 بخشي از آنها كه درباره مؤلفان آثار پزشكي بود منتشر گرديد. نك. همان، ص 11ــ12، پانوشت 15. 5 ـ برگل در حال حاضر در قيد حيات است. اما در منابع موجود اطلاعاتي درباره زندگينامه او نيافتم. 6- A Catalogue of the Persian printed books in the British Museum compiled by Edwards E... London 1922. 7- همان، ص 36 و 50 . 8- همان، ص 13. 9- اين ترجمه‏ها از ترجمه روسي كتاب انجام شده‏اند، اما پيش از اين ترجمه بخش‏هايي از كتاب استوري از انگليسي به فارسي در نشريات ايران منتشر شده است. ترجمه جزء يكم، «ادبيات قرآني» از عباس اقبال در نشريه كتابخانه مركزي درباره نسخه‏هاي خطي، دفتر يكم، تهران 1339، ص 67 ــ 153؛ همان‏جا، دفتر چهارم، تهران 1344، ص 13ــ51 ترجمه باب الف، رياضيات از جلد دوم از تقي بينش كه ترجمه همه كتاب را در نظر داشت و پس از درگذشت او. 10- در متن مقاله قرار ندارد. 11ــ درست آت‏ن آلوارت است. 12 همان، ص 32. درباره ضرورت ادامه كار استوري نخستين كنگره جهاني ايران شناسان كه در سال 1345 ش/ 1966 م در ايران برگزار شد ادامه كار استوري را ضروري دانست و بعدها سمينار جهاني كه درباره نسخه‏هاي دست نويس در 1346 ش / 1967 م در كابل تشكيل يافت بار ديگر اين تصميم را تأييد كرد. نك: همان، صص 29ــ30. ارسال توسط کاربر : sm1372 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 608]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن