واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
منکرات مطبوعواتي (2) نويسنده:غلامرضا گلي زواره اهانت به مقدسات هر گونه توهين، تنقيص و تحقير درباره ي اولياي الهي با قصد و غرض، ضمن آنكه منكر اغماض ناپذير مطبوعاتي به شمار ميآيد، مجازات سنگيني را در پي خواهد داشت. هر گونه استخفاف، اهانت و دشنام به ساحت قدسي حضرت رسول اكرم(ص) جرمي برابر اعدام در پي دارد و در اين باره، اجماع و اتفاقنظر وجود دارد و مخالفتي ديده نميشود.(1) دليل اين امر، روايات متعدد و صريحي است كه در متون مستند روايي وجود دارد و حتي در پاره اي كتب حديثي، باب حكم «من شتم النبي و باب قتل من سبّ النبي» ديده ميشود.(2) امام خيني(ره) بر اساس همين روايتها با فقهاي شيعه همرأي است كه هر كس پيامبر اكرم(ص) را سب كند، قتلش واجب است.(3) لذا با همين مبناي فقهي، مؤلف كتاب آيات شيطاني (سلمان رُشدي) را كه به پيامبر (ص) اهانت كرده بود، محكوم به اعدام كرد.(4) اهانت به ائمه معصوم(ع) و حضرت فاطمه(ع) نيز چنين حكمي دارد و فقها بر اساس مستندات استوار روايي در اين باره نيز همرأي و متفقالقولاند.(5) توهين به انبياي الهي در صورتي كه منجر به «ارتداد» گردد، با مراعات و در نظر گرفتن تمامي شرايط مقرر در ارتداد، مجازاتي برابر اعدام دارد.(6) قرآن مجيد، مساجد و مراقد معصومان نيز جزء اشيا و مكانهاي مقدس به شمار ميايند و هتك حرمت و اهانت به اين امور، حرام و ممنوع است. از ديدگاه حقوقي «توهين» عبارت است از: عمل، رفتار و گفتاري كه بر حسب عرف و عادات متداول و مرسوم موجب كسر شأن، تنزيل موقعيت و مقام گردد و مخالف حيثيت و شرافت معصومان و امور مقدس به حساب ايد.(7) مطبوعات اجازه ندارند اعتقادات و شريعت اسلامي را كه مورد احترام قاطبه مسلمين است و جزء مقدسات اجتنابناپذير جامعه اسلامي است، مخدوش سازند. به علاوه، باورهاي مذهبي و علايق ديني با شخصيت مؤمنان عجين گشته است و هر گونه تهاجم و تعدي به آنها، موجب جريحه دار شدن افكار و احساسات عمومي مي شود. در واقع توهين به مقدسات، نوعي تعرّض به حريم باورها و اعتقادات مسلمين است و در نتيجه به حيثيت آحاد جامعه لطمه وارد ميكند. ترسيم كاريكاتورهاي وهنانگيز و نقاشيهاي موهن، ساخت نمايشنامهها و فيلمهايي كه مقدسات مسلمين را مورد هتك واستهزا قرار ميدهند، اجرا و انتشار ترانهها و تصنيفهايي كه محتواي اهانتآميز دارند و نيز نگارش مقاله ها و تحليلهايي كه مقام معصومان را سبك ميكنند، ميتوانند مصداق اين ايه از قرآن كريم باشند كه خداوند ميفرمايد: (و لن سألتهم ليقولنّ إنّما كُنّا نحوض و نلعب قلْ أ بالله و آياته و رسوله كنتم تستهزؤنَ)؛ (8) «اگر از آنها بپرسي كه چه ميكرديد؟ جواب ميدهند: با هم حرف مي زديم و بازي ميكريدم. بگو ايا خدا و ايات او و پيامبرش را مسخره ميكرديد؟» امام خيني(ره) يادآور گرديده است: «روزنامهها آزادند مطالب بنويسند، اما [آيا] آزاد هستند كه اهانت به مقدسات مردم بكنند؟ آزادند كه فحش به مردم بدهند؟ آزادند كه تهمت بزنند؟ همچو آزادي نميتواند باشد، آزادي توطئه نميتواند باشد».(9) تضعيف نظام اسلامي امام خيني به عنوان بنيانگذار نظامي اسلامي و مردمي و در عين حال، فقيهي فرزانه و كارشناسي متبحّر در مسائل و مباحث ديني، بارها ضرورت مراعات اركان و اساس نظام را به رسانه ها تذكر ميداد و گاهي كه مشاهده ميكرد برخي مطبوعات مطالب و نكاتي را انتشار داده اند كه به ساختار سياسي و نظام جمهوري اسلامي آسيب مي زند، هشدارهايي بيداركننده ميداد: «آقايان توجه بكنند كه قلم آنها يك وقت قلمي نباشد كه جمهوري اسلامي را تضعيف بكند و من ميبينم در بعضي قلمها اين جوري است و اينها توجه بكنند. من هميشه ميل دارم با نصيحت با ملايمت، با آقايان رفتار كنم، لكن اگر چنانچه يك وقتي اقتضا بكند مصلحت اسلام، آنوقت يك وضع ديگري پيش ميآيد. اين جور نيست كه همه اش قضيه ي نصيحت باشد، ... تويي كه مينويسي، ما هيچي نداريم، تويي كه اين حرفها را مينويسي، اين براي اسلام مضرّ است، نه براي دولت...».(10) مطبوعات، مطالبات مشروع و منطقي از نظام حاكم داشته باشند و ذكر برخي كژيها، نبايد به معناي اقدام عليه نظام تصور شود و با آن برخورد گردد. اقدامات ساختارشكنانه و تلاشهايي كه اصول و اساس يك تشكيلات سياس برخاسته از مردمي مسلمان و معتقد را مخدوش سازد و نظام را در معرض آسيب جدي قرار دهد، با پرداختن به برنامههايي در قالب كوشش هاي اصلاح طلبانه و رفع معايب و نقايص، بسيار تفاوت دارد. يكي از زشت ترين و منفورترين تلاشها در مطبوعات، «افشاي اسرار» كشور است. نهادهاي مختلف، شخصيتهاي بلند پايه نظام و نيز از همه بالاتر، حاكميت سياسي كشور كه اداره شئون مختلف مردم را در دست دارد، اسرارش در حوزههاي گوناگون دارند كه به حكم عقل و منطق نميتوان آنها را آشكار ساخت. افشاي اسناد و مطالب محرمانه، فراتر از حدّ يك جرم اخلاقي است و اقدام خطرناك عليه عموم مردم به شمار ميرود. امام خميني(ره) هشدار ميدهد: «دستهايتان را يك قدر نگه داردي، قلمهاتان را يك قدر نگه داريد. توجه بكنيد به اينكه هر چيزي نبايد نوشته بشود، هر چيزي نبايد منتشر بشود».(11) سبقت در رساندن هر موضوعي به جامعه، گر چه به ضرر مردم باشد، در بعضي اوقات بر سياستهاي داخلي هم اثر نامطلوب ميگذارد.(12) برخي نشريات به جاي ايجاد روابط مناسب بين مردم و دولت، به تبليغ عليه نظام ميپردازند و مردم را از نظام اسلامي جدا مي سازند و با ادامه اين روند، منافع و مصالح ملي را تهديد ميكنند و با نشر اكاذيب، افترا و تهمت، اركان اساسي دولت اسلامي را مورد تهاجم قرار ميدهند و اذهان عمومي را مشوش ميسازند. آنان سوگمندانه با تحريف واقعيتها، ارائه آمارهاي دروغين، سياهنمايي و فضاسازي غيرعقلاني، در جامعه بذرهاي بدبيني ميپراكنند و در اين مسير، روحيه مردم را فرسوده ساخته و ميان لايه هاي اجتماعي تفرقه ميافكنند. اين روند، فضاي سياسي و اجتماعي را آن چنان آشفته مي سازد كه زمينه هايي را براي به وجود آمدن بحرانهاي مختلف فراهم ميآورد. گاهي برخي گزارشها و تحليلهاي مجلات و روزنامهها به گونه اي تنظيم ميگردند كه گروه ها، جناحها و برخي اقوام و قبايل را به اقدام عليه «امنيت كشور» تشويق ميكنند و در صورتي كه اين حركت خزنده و گزنده به اثبات برسد و كسي يا كساني به وسيله مطبوعات جرمي عليه آرامش سياسي و سياست خارجي كشور و مناسبات بين مردم و نظام مرتكب گردند، نشريه اي كه محرك و مهيج اين حركت بوده، به معاونت در همان جرم محكوم ميگردد. افشا و انتشار اسناد و دستورهاي محرمانه نظامي، اسرار ارتش، سپاه، نقشههاي استحكامات نظامي از طريق مطبوعات نيز منع قانوني دارد و جرم محسوب مي شود.(13) انتشار مذاكرات غير علني مجلس، محاكم دادگستري و تحقيقات مراجع قضايي نيز ممنوع است. به استناد ماده 29 قانون مطبوعات و براساس اصل 69 قانون اساسي، هر گاه روزنامهاي مذاكرات غير علني مجلس شوراي اسلامي را قبل از برطرف شدن شرايط و حالاتي كه موجب تشكيل مجلس شوراي اسلامي به طور غير علني شده است و نيز قبل از آنكه مقامات و مسئولان مربوط آن را به اطلاع عموم برسانند، منتشر كند، اعم از اين كه قصد انتشار دهنده، دستيابي به تيراژ بيشتر باشد يا هر نوع قصد ديگر، طبق نظر حاكم شرع، تعريز خواهد شد.(14) به نظر ميرسد افشاي مسائل كليدي كشور، برنامههاي آتي دولت كه آگاهي بيگانگان و عوامل فتنه و ضد انقلاب از آنها به ضرر كشور تمام مي شود و حتي افشاي فرمولها و اختراعات و اكتشافاتي كه سبب طمع بيگانگان در تسلط يافتن به كشور يا به انزوا كشيدن دولت و در نتيجه به ضرر مسلمين گردد، ميتواند جزو اسرار مملكتي باشد. ملاك اين مسئله، ادله فراواني است كه فقها براي حرمت تقويت دستگاه كفر و مقدمه سازي استيلاي كافران، تضعيف اسلام و زمينه سازي هتك مسلمين و إضرار به منافع آنان، در منابع گوناگون فقهي ذكر كرده اند.(15) تفرقهافكني و فريب افكار عمومي دشمن با قواي ناپيداي خود تلاش ميكند در سنگرهاي اخلاقي و فرهنگي نفوذ كند. يكي از شيوه هاي شيطاني خصم، افكندن بذر نفاق و تفرقه و افروختن آتش شايعه و دروغ است. مخالفان و مغرضان نظام اسلامي به خوبي از صفاي روح، صداقت، اتحاد و انسجام جامعه اسلامي باخبرند و مذبوحانه در صدد برهم زدن اين يگانگي و يك رنگي هستند. امام خميني(ره) در اين باره فرموده است: «اين روزها در بعضي مصاحبات و مطبوعات مطالبي مبني بر نزديكي خطر منتشر مي شود كه جز جنگ اعصاب و تبليغات بي سر و پا چيزي نيست. آقايان روزنامه هايي كه به آنها مربوط است، جلويشان را بگيرند. در روزنامهها مشغول فتنهانگيزي هستند... بر جميع سخنرانان و تمام نويسندگان تكليف حتمي شرعي است كه حتي به طور اشاره و كنايه از گفتار و نوشته هاي اختلافانگيز اجتناب نمايند كه امروز «اختلاف» براي امت اسلامي، سمّ كشنده است و بايد بدانند كه ايجاد اختلاف در محيط حاضر، جز تبعيت از نفس امّاره و شيطان دروني و خدمت به ابرقدرتها، خصوصاً آمريكاي جهانخوار نيست و از «منكرات بزرگي» است كه شيطان به اسم اسلام، بر زبانها و قلمها جاري ميكند».(16) پي نوشت ها : 1. جواهرالكلام، ج41، ص432. 2. ر.ك: وسايلالشيعه، ج28؛ مستدركالوسايل، ج18. 3. تحرير الوسيله، ج2، ص 429. 4. صحيفه امام، ج21، ص 263. 5. جواهر الكلام، ج41، ص 438؛ وسايل الشيعه، ج19، ص 257. 6. امام خميني و رسانه هاي گروهي، (مباني فقهي و حقوقي، جواد فخار طوسي)، ص 71 و 72. 7. حقوق كيفري اختصاصي، ابراهيم پاد، ج1، ص 372 و 373. 8. توبه/ 65. 9. مطبوعات و رسانههات از ديدگاه امام خميني، ص 54. 10. صحيفه امام، ج20، ص 128 و 129. 11. همان، ج20، ص 127. 12. همان، ج21، ص 20. 13. اين موضوع در ماده 24 قانون مطبوعات و ماده 501 قانون مجازات اسلامي تصريح گرديده است. 14. جرايم مطبوعاتي، ص 131. 15. بيانات امام در جمع مسئولان روزنامه هاي كيهان، اطلاعات و جمهوري اسلامي، مورخ1364/6/10. 16. صحيفه نور، ج8، ص 220، ج12، ص 274 و ج14، ص 157. منبع:نشريه فرهنگ کوثر شماره 80 /م
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]