تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه مؤمن به برادر [دينى] خود تهمت بزند، ايمان در قلب او از ميان مى‏رود، همچنان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812853657




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اره برقي را دوست داشته باشيد!


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اره برقي را دوست داشته باشيد!
اره برقي را دوست داشته باشيد!     (در باب اهميت بازنويسي فيلمنامه)   نوشتن يک پروسه است و چيزي که بيشتر نويسندگان آن را در سايه نوشته هاي ضعيف و عدم اعتماد به نفس کافي فراموش مي کنند ،اين است که بد نوشتن دراين پروسه کاري کاملاً روا و پذيرفته شده است.يکي از مفيدترين کتابهايي که در دوران دانشجويي خواندم. مجموعه اي از داستانهاي کوتاه بود که پيش نويس اول و نسخه آخر داستانهاي کوتاه بود که پيش نويس اول و نسخه آخر داستانهاي نويسندگان مشهوري چون فالکنر،اشتاين بک و همينگ وي درآن وجود داشت. چيزي که نظر مرا خيلي به خود جلب کرد، اين بود که اولين نسخه داستان بسيار بد نوشته شده بود.براي من خوشحال کننده و بارو نکردني بود که حتي پيش نويسهاي بهترين نويسندگان روي زمين هم به شدت نيازمند بازنويسي هستند، همانند پيش نويسهايي که ما مي نويسيم. خواندن با حواس جمع   پروسه بازنويسي با بازخواني دقيق پيش نويس آغاز مي شود. در ابتدا پيشنهاد مي کنم يک دور به طور سريع نوشته خود را بخوانيد تا جريان کلي داستان دستتان بيايد. بعد از آن مجموعه اي از بازخوانيهاي دقيق را شروع کنيد و در هر مجموعه تلاش کنيد تا روي جزء خاصي از داستان تمرکز شود. توصيه مي کنم بازخوانيهاي دقيق را ابتدا با تمرکز روي شخصيت اصلي آغاز کنيد. دراينجا شايد سؤالي پيش آيد:آيا هميشه دراين بازخواني بايد شخصيت محوري مدنظر باشد؟ اغلب در فيلمنامه هاي ابتدايي کاراکتر اصلي در پرده دوم ناپديد مي شود و ممکن است در چندين صفحه خبري از او نباشد.اين قضيه مرا عصباني مي کند، خصوصاً وقتي که قهرمان داستان براي پنج صفحه متوالي در صحنه حضور ندارد.گاهي اوقات او در همان نزديکيهاست ، اما تحرکي ندارد و بقيه همه کارها را انجام مي دهند.حتي در بعضي از صحنه ها شخصيتهاي ديگري براي مخاطب بسيار جذابتر از کاراکتر اصلي هستند.(معمولاً شخصيتهاي شرور اين گونه اند). پس نخست بايد مطمئن شويد که فيلمنامه شما شخصيت اصلي را در طول سفر داستاني خود تعقيب مي کند. چند نکته را فراموش نکنيد، اين که شخصيت اصلي بايد هميشه مرکزيت داستان را داشته باشد،اين که هرچه جلوتر مي رويد فيلمنامه شما بايد وارد موقعيتهاي پيچيده تري شود و اين که ضرباهنگ داستان بايد در پرده سوم به نهايت خود برسد. اره برقي دوست شماست   پله بعدي هرس کردن فيلمنامه است .ابتدا به طراحي لحظه هاي داستاني صحنه هاي خود نگاهي بيندازيد: صحنه ها چه هنگامي آغاز مي شوند؟ صحنه ها چه هنگامي تمام مي شوند؟ معمولاً در پيش نويسهاي اول صحنه هايي وجود دارد که خيلي زود شروع مي شوند و با پرداختن به حواشي بجز کند کردن ضرباهنگ داستان هيچ سودي ندارند.همچنين صحنه هايي وجود دارند که خيلي دير آغاز شده و با ديالوگهاي بي معني کش داده مي شوند واين درحالي است که مقصود اصلي صحنه قبلاً به مخاطب منتقل شده است. به ديالوگها توجه کنيد، اغلب محاوره هاي شش خطي را بدون اين که چيزي از دست برود، مي توان به دو يا سه خط تبديل کرد. به گفت وگوهاي چرند نيز توجه کنيد وبه ياد داشته باشيد که هيچ چيز سرعت «روايت» را به اندازه وراجي و پرگويي کند نمي کند. به ديالوگهاي توضيحي نيز دقت کنيد.سعي کنيد اين ديالوگها را که براي دادن اطلاعات به مخاطب به کار گرفته مي شوند، با روشهاي تصويري جايگزين کنيد. گاهي اوقات يک فيلمنامه نويس مبتدي چنان نوشته خود را کوتاه مي کند که صفحات فيلمنامه زير حد استاندارد، که امروز 90 صفحه است ، قرار مي گيرد. اگر اين مشکل براي شما اتفاق افتاد، بايد به دنبال راههايي باشيد تا به داستان خود شاخ وبرگ بدهيد و پيچ و خم آن را بيشتر کنيد. شما به صحنه هاي جديدي نياز داريد تا شمار صفحات فيلمنامه خود را افزايش دهيد.حواستان باشد که اين تغييريک تحول ادراکي است وبايد با چشم باز صورت گيرد. اين طور نباشد که شما براي افزايش حجم داستان خود آب داخل آن ببنديد. اگر دراينجا عناصر داستاني را مد نظر قرار ندهيد، همه چيز دوباره خراب مي شود و اين مخالف با مأموريت بازخواني است.من به دانشجويان خود مي گويم اره برقي دوست شماست،پس از آن استفاده کنيد.اين جمله در کلاسهاي فيلمنامه نويسي من تبديل به يک شعار شده است. فيلمنامه را به تحرک بيندازيد   جست و جو براي يافتن روشهايي که داستان شما را به تحرک بيندازد، به همه چيز اهميت بيشتري مي بخشد. براي مثال يکي از دانشجويان من صحنه اي نوشته بود که درآن مردي پس از دريافتن اين موضوع که همسرش با فرد ديگري رابطه داشته است ، او را ترک مي کند. زن ، که شخصيت اصلي داستان بود، با دوست قديمي دوران دبيرستان خود که در هيچ کجاي داستان ظاهر نشده، رابطه هايي را برقرار کرده بود. در مجموع داستان راجع به اين بود که پس از قدري جنجال و کشمکش،زن به ارزش زندگي خود و ازدواج موفقي که داشته ،پي مي برد. در بازنويسي، دانشجو با نوشتن اين صحنه به فيلمنامه تحرک خوبي داده بود: شوهر هنگام ترک خانه فرزند کوچکشان را همراه خود مي برد و بدين ترتيب اين جريان روي زن بيشتر تأثير گذار خواهد بود .حالا وقت اين است که اجازه دهيد تمام جزئيات در ذهن شما مرور شوند.عجله اي در کار نيست! اگر شما وقت بيشتري در پرداخت شخصيت اصلي صرف کنيد، فيلمنامه خوش تراش تر و کارآمدتر مي شود. با رعايت اين اصول نسخه دوم شما بسيار بهتر از قبل خواهد شد. منبع:ماهنامه فيلم نگار ،شماره ي 11 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 285]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن