تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس درصدد عيب جويى برادر مؤمنش برآيد، تا با آن روزى او را سرزنش كند، مشمول اين ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806698701




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غم از ديدگاه مولانا (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
غم از ديدگاه مولانا (2)
غم از ديدگاه مولانا (2)   نويسنده: محمدرضا برزگر خالقي   اين همه غمها که اندر سينه‌هاست .... عوامل برطرف کننده ي غم   خداوند در قرآن مي‌فرمايد که: «اَلَا ن اَولياءَ الله لا خَوفٌ عَلَيهِم ولاهُم يَحزَنونَ» (14) با توجه به آيه مي‌توان گفت: «اولياي خدا ـ عزّ و جلّ ـ وجود خود را به کلّي تسليم تصرفات الهي گردانيده‌اند و دامن همّت را از التفات به وجودي که طالب حظّ جسماني يا روحاني بود، پاک افشانيده، بنابراين حزن و خوف را که به سبب ظهور اين دو صفت، که طلب حظ روحاني يا جسماني است ـ زيرا حزن به جهت فوات حظوظ بود در ماضي يا در حال، و خوف به جهت فوات آن در استقبال ـ از ايشان برداشته‌اند». (15) مولانا جلال‌الدين نيز در برخي قسمت‌هاي مثنوي و کليات شمس به شرح و بيان عوامل برطرف کننده ي غم مي‌پردازد. اين عامل‌ها دريافته‌ها و دريافته‌هاي ما از اين دو اثر جاويدان مولانا هشت تا است: 1ـ سرعت جريان روح عارف: «هر چه که روح بزرگتر و جريان آن سريع‌تر باشد، نقطه‌هاي تصوّرات و خيالات و تجسّمات و ... با سرعت بيشتري به جريان افتاده و عبور مي‌کنند، در نتيجه در درون مردان الهي، غم و اندوه بدون اينکه توقّفي بخود راه بدهد، با سرعت مي‌گذرد» و به همين طريق «شادي‌هاي طبيعي هم که در سطح روح مردان الهي در جريان است، دوام نمي‌‌آورد». استاد محمدتقي جعفري اعتقاد دارند که «عدم تفاوت شادي‌ها و اندوهها ناشي از سرعت جريان روحي نيست، بلکه از آن جهت است که روح به جهت تزکيه ي نفس و تسلّط بر خود، دستخوش پديده‌هاي زودگذر قرار نمي‌گيرد». (16) حضرت مولانا هم پس از اشاره به انبوهي آب و گذر کردن سريع قشر صور در آن، مفهوم فوق را با ابيات زير بيان مي‌دارد:   چون بغايت تيز شد اين جو روان غم نيايد در ضمير عارفان چون بغايت ممتلي بود و شتاب پي نگنجد اندرو الا که آب (مثنوي/ دفتر 2/ بيت 2-3301) 2ـ با حقّ بودن: در برابر لذّت‌ها و خوشيهاي زودگذر اين دنيا، اگر انسان به حقّ منتقل نشود و محو او نگردد، با فناي شاديهاي سپنجي، غمگين مي‌شود، او براي اينکه بخواهد عم به وي نزديک نشود، بايد همواره خدا را در نظر بگيرد. مولوي اين مضمون را به شکل‌ها و شيوه‌هاي گوناگون طرح کرده است. در داستان دوستي خرس مي‌گويد: گفت از اقرار عالم فارغم آنک حق باشد گواه او را چه غم (مثنوي/ دفتر 2/ بيت 1283) نيز هنگام سخن گفتن از دانه ي پرمغزي که در خاک محو مي‌گردد و در نتيجه از قبض درآمده و بسط مي‌شود، در واقع او روح انساني را در نظر دارد که هنگام محو شدن در حقّ و زايل شدن صفات بشري‌اش، از دل گرفتگي بدر مي‌آيد و عين بسط و باز شدن دل مي‌شود: دانه ي پر مغز با خاک دژم خلوتي و صحبتي کرد از کرم خويشتن در خاک کلي محو کرد تا نماندش رنگ و بو سرخ و زرد از پس آن محو قبض او نماند پرگشاد و بسط شد مرکب براند (مثنوي/ دفتر 3/ بيت 69-2067) در غزلّيات شمس نيز مست خدا شدن را چنين به نظم بيان مي‌دارد: تا نشوي مست خدا، غم نشود از تو جدا تا صفت گرگ دري، يوسف کنعان نبري (کلّيّات شمس/ جلد 5/ ص 201) يا در جايي ديگر گويد: گر صيد خدا شوي، ز غم رسته شوي گر در صفت خويش روي، بسته شوي مي‌دانک وجود تو حجاب ره تست با خود منشين که هر زمان خسته شوي (کليات شمس/ جلد 8/ ص 325) 3ـ شراب: مولانا تنها شراب معرفت و باده ي منصوري را زايل کننده ي غم مي‌داند. مي‌گويد: آن باده ي انگوري مر اُمّت عيسي را وين باده ي منصوري مرامّت ياسين را آن باده بجز يک دم دل را نکند بي‌غم هرگز نکشد غم را هرگز نکند کين را (کليات شمس/ ج 1/ ص 55) اين شراب مورد اشاره ي محمود، ممکن است معارف اسلامي، سخنان پير و مرشد، وصل دوست، عشق و ... باشد. صنما از آنچه خوردي، بهل، اندکي‌ به ‌ما ده غم تو به توي ما را توبه جرعه‌اي صفا ده که غم تو خورد ما را، چه خراب کرد ما را به شراب شادي افزا غمّ و قصّه را سزاده (کليات شمس/ ج 5/ ص 154) و يا: آمد شراب آتشين، اي ديو غم کنجي نشين اي‌ جان مرگ انديش، رو، اي ساقي باقي درا (کليات شمس/ ج 1/ ص 29) و نيز: عاشق به جهان چه غصّه دارد تا جام شراب وصل برجاست (کليات شمس/ ج 1/ ص 225) 4ـ عشق: عشق در نزد عُرَفا اهميّت زيادي دارد. در اين مرحله، عاشق هر چه جز معشوق باقي را فاني مي‌يابد و هيچ چيز به جز او در دلش جاي نمي‌گيرد؛ لاجرم وقتي که عشق آيد، غم هم رخت بر مي‌بندد: عاشق با پر عشق پرواز مي‌کند. ره آسمان درون است، پر عشق را بجنبان پر عشق چون قوي شد غم نردبان نماند (کليات شمس/ ج 2/ ص 131) 5ـ سبزه: مولانا، جايي پس از اشاره به بهره بردن آدمي از قران بعضي امور مي‌گويد: وز قران سبزه‌ها با آدمي دلخوشي و بي‌غمي و خرّمي (مثنوي/ دفتر 2/ بيت 1095) 6ـ صبر: يک بيت مشهور مثنوي چنين است: صد هزاران کيميا حقّ آفريد کيميايي همچو صبر آدم نديد (مثنوي/ دفتر 3/ بيت 1854) شاعر از زبان لقمان صبر را عامل رفع غم مي‌داند: گفت لقمان صبر هم نيکو دمي است که پناه و دافع هر جا غمي است (مثنوي/ دفتر 3/بيت 1852) 7ـ ذکر نام پاک: يکي از عوامل مهمي که انسان را از غم دور مي‌کند، ذکر نام پاک مي‌باشد: مي‌گريزد ضدها از ضدها شب گريزد چون بر افروزد ضيا چون درآيد نام پاک اندر دهان ني پليدي ماند و ني اندهان (مثنوي/ دفتر 3/بيت 8-187) 8ـ انسان: به طور کلّي درمان غم و اندوه در خود انسان است، همانگونه که عامل ايجاد غم نيز در خود وي است: تو درمان غمها ز بيرون مجو که پازهر و درمان غمها تويي (کليات شمس/ ج 7/ ص 18)   انواع غمها   در مجموع مي‌توان اندوه را به دو نوع محمود و نامحمود تقسيم کرد. بيشتر عرفا اندوه آخرت را محمود، و اندوه دنيا را ناستوده مي‌دانند؛ البته جز کساني مانند «ابوعثمان حيري» که همه ي اندوهها را داراي فضيلت مي‌داند. (17) استاد جعفري معتقد است که رنج و اندوههاي انساني و گاه معمولي است و از فقدان يا نقص يکي از پديده‌ها و اصول حياتي آدمي ناشي مي‌شود؛ در حقيقت نقاط منفي زندگاني هستند که براي آماده شدن انسان به رفع نقص و فقدان کمال، زنگ اخطار را به صدا درمي‌آورند؛ گاه هم رنج و اندوهها زاييده ي حرکات خود ماست که کمترين ارزشي نخواهد داشت؛ زيرا در اين وجه، خود ما با اختيار، آن را در خود ايجاد کرده‌ايم؛ اما در کنار اينها اندوه ديگري است که از اسرار روح انساني محسوب مي شود. البته اين مورد تنها در روحها و انسانهاي بزرگ وجود دارد. (18) به عبارت ديگر غم و شادي يا حسّي است يا معنوي، که از نوع اخيرش تعبير به قبض و بسط نيز مي‌کنند. شادي و غم صورت، براي آن است که آدمي را به سوي شادي و غم معنوي راهبر شود. به قول مولانا:   وين غم و شادي که اندر دل خطي است پيش آن شادي و غم جز نقش نيست صورت خندان نقش از بهر تست تا از آن صورت شود معني درست (مثنوي/ دفتر 1/ بيت 9-2768) مولانا غم و شادي عادي را مورد نکوهش و مذمّت قرار مي دهد و نه آن غم و شادي را که از درون عارف سرچشمه مي‌گيرد و پايدار است؛ زيرا غم و شادي عادي، معلول اسباب خارجي و گذراست و بدين جهت مولانا آن را عاريتي مي‌خواند: (19) جسم جسمانه تواند ديدنت در خيال آرد غم و خنديدنت دل که او بسته غم و خنديدن است تو مگو کو لايق آن ديدن است آنک او بسته ي غم و خنده بود او بدين دو عاريت زنده بود باغ سبز عشق کويي منتهاست جز غم و شادي درو بس ميوه‌هاست عاشقي زين هر دو حالت برتر است بي‌بهار و بي‌خزان سبز و تر است (مثنوي/ دفتر 1/بيت 94-1790) چون در غم و شادي، حظّ نفس منظور اوست «و مولانا که مستغرق عشق است، از خود خبر ندارد، بنابراين جوشش و غليان او از جاي ديگر است و حالاتي که پياپي بدو مي‌رسد، به غم و شادي مردم بي‌خبر، مانند نيست و همچنين هوش و ادراک او را صور ذهني يا معاني جزيي که زاده ي پندارست، در قبضه ي تصرف نمي‌گيرد و او مطلوب، خيال و وهم نيست ... و نيز غم و شادي عادي متولّد از جور و احسان است که هر دو از مقوله ي فعل و از جمله ي اعراضند و ثبات و دوام آنها متصوّر نيست؛ ولي حالات مردان خدا، از جور و احسان منبعث نمي گردد و معول حظوظ نفساني و بي‌دوام نيست.» (20) در مثنوي مي‌گويد: از غم و شادي نباشد جوش ما با خيال و وهم نبود هوش ما حالتي ديگر بود کان نادر است تو مشو منکر که حق بس قادر است تو قياس از حالت انسان مکن منزل اندر جور و در احسان مکن جور و احسان رنج و شادي حادث ‌است حادثان ميرند حقشان وارث است (مثنوي/ دفتر 1/ بيت 16-1803) در غزليّات شمس هم، اين مذمّت ديده مي‌شود: در خانه ي غم بودن، از همّت دون باشد واندر دل دون همّت، اسرار تو چون ‌باشد؟ (کليات شمس/ ج 2/ ص 46) مولانا در مثنوي و غزليّات، در چند بخش انواعي از غم را برمي‌شمارد و از آن جمله است: 1ـ غم خدا و دين: عقل، خود زين فکرها آگاه نيست در دماغش جز غم الله نيست (مثنوي/ دفتر 1/ بيت 2622) که اين عقل، عقل معاد است؛ نه عقل حسابگر معاش. در دفتر چهارم، از قول پادشاه، خطاب به همسرش، در مقابل اعتراض بر او که دخترشان را به ازدواج درويش زاهدي در آورده است، مي‌گويد: گفت رو هر که غم دين برگزيد باقي غمها خدا از وي بريد (مثنوي/ دفتر 4/ بيت 3142) 2ـ غم عشق: مولانا در غزليّات شمس، هنگام صحبت از غم عشق مي‌گويد: بده ‌آن ‌آب ‌ز کوزه، که ‌نه ‌عشقي ‌است ‌دو روزه چو نماز است و ‌چو روزه، غم تو واجب و ملزم (کليات شمس/ ج 3/ ص 299) و در جايي ديگر: خويشي و نسب خود را با غم عشق چنين باز مي‌گويد: هر طايفه با قومي خويشي و نَسَب دارند من با غم عشق تو خويشي و نَسَب دارم (کليات شمس/ ج 3/ ص 214) 3ـ غم هجر: غم هجر چون خزاني است که باغ جان عارف را زرد مي‌کند و او، همواره در انتظار بهار و وصال محبوب بسر مي‌برد: زرد شده‌ست باغ ‌جان از غم هجر چون ‌خزان کي برسد بهار تو؟ تا بنماييش نما (کليات شمس/ ج 1/ ص 37) 4ـ غم دنيا: مولانا در داستان جوحي، دنيا را به صندوقي تشبيه مي‌کند که انسانها در آن و غم آن اسيرند: عاشقي کو در غم صندوق رفت گرچه بيرون است، در صندوق رفت (مثنوي/ دفتر 6/ بيت 4496) منبع:مجله ي ادبستان، شماره ي 46. پايگاه نور ش 38 ادامه دارد... /ج  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 723]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن