محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826008724
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! توصيه هاي دکتر ميترا حکيمشوشتري و دکتر نرگس طالقاني درباره مشاجره والدين در حضور بچهها «يادش به خير! کاش ميشد دوباره به دوران بچگي برگرديم... » هنوز حرفم تمام نشده بود که همکارم پريد وسط حرفم و گفت: «من که حاضرم به سختترين روزهاي دوره جواني يا بيپوليهاي اوايل ازدواجم برگردم اما حتي يک سر به دوره کودکيام نزنم. در کودکي من، پدر و مادرم مدام با هم دعوا داشتند و من وسط اين دوتا ميماندم که طرفداري کدام را بکنم. بابام ميگفت تو که تکليفت معلومه، برو هواي مامان جونت رو داشته باش. مادرم هم مثل هميشه دلخور بود و ميگفت بچهام ميبينه از دست تو و خانوادهات چي ميکشم که طرفداريمو ميکنه... آخرش هم من ميزدم زير گريه و ميگفتم شما را به خدا بس کنيد! خيلي کوچک بودم، حتي مدرسه نميرفتم که خواب دعواهاي آنها آرامش شبم را ميگرفت. از خاطرات بچگيام فراريام. حتي بگوبخند آنها را آرامش قبل از توفان ميديدم و استرس داشتم که دوباره کي به هم ميپرند...» نظر روانشناس/ دکتر نرگس طالقاني، دکتراي مشاوره بچهها از دعواي والدين وحشت دارند اصولا دعوا کردن، به هر شکلي و با هر فردي، در حضور بچهها مجاز نيست. وقتي شما پدر و مادر، با يکديگر، با فرزندتان يا حتي با شخص سومي در حال دعواکردن هستيد، شکل و شمايل خودتان را نميبينيد و متوجه نيستيد که چطور خشم و عصبانيت باعث برافروختگي صورت، باز شدن دهان، گشاد شدن چشمها و سفت و برآمدهشدن رگهاي گردنتان شده است. اگر شما يکبار هم که شده، قيافه خودتان را هنگام دعوا کردن ببينيد، به بچهها حق ميدهيد که تا چند روز پس از دعواي شما ترس و وحشت داشته باشند و جرات نکنند که با شما به عنوان پدر يا مادر صحبت کنند و مشکلاتشان را در ميان بگذارند. حتي ممکن است آنها تا چند روز از ترس و وحشت فراوان شبها کابوس ببينند. الگوبرداري از رفتار، حرکات و کلمات نادرست و زشت پدر و مادرها هنگام دعوا از جمله کارهايي است که بچهها آن را انجام ميدهند و وقتي که به اين صورت، آموزش غلط و همراه با خشونت ميبينند، غلط و غيراصولي هم تربيت ميشوند. بچهاي که در سنين پايين، خشونت، رفتار تحقيرآميز و کلمات زشت و توهينآميز را ياد بگيرد، نميداند که بايد اين ذخيرههاي ذهني را کي و کجا مصرف کند و در نتيجه جلوي دوستان، همکلاسيها، خواهر يا برادر کوچکتر و بزرگتر، دايي، عمو، همسايه و حتي خود پدر و مادر به عنوان يک ابزار دفاعي از آنها بهره ميگيرد و سعي ميکند که هنگام عصبانيت عکسالعملهايش درست مانند پدر و مادرش هنگام دعوا کردن باشد. متاسفانه ما فکر ميکنيم که بچهها، به خصوص کوچکترها، معناي کلمات زشت را نميفهمند؛ در صورتي که آنها به خاطر کنجکاوي بيش از حدشان، هر طور که شده معناي حرفهاي رکيک را متوجه ميشوند و آن را در ذهن خود نگه ميدارند تا يک روز مناسب و در يک زمان مناسب به محيط بيرون و اطرافيان بروز بدهند. بگذاريد موضوع را کمي سادهتر برايتان بگويم. به عنوان نمونه، اگر شما با همسرتان جلوي فرزند خود دعوا کنيد و حين دعوا چند کلمه زشت هم بين شما رد و بدل شود و چند روز بعد، فرزندتان از همان کلمات هنگام دعوا با شما يا ديگران استفاده کند، چه عکسالعملي نشان خواهيد داد؟ مسلما او را سرزنش ميکنيد و ميگوييد که اين حرفها بد است و ديگر آنها را تکرار نکند. در اين صورت، فرزندتان هم به شما خواهد گفت که اگر اين حرفها بد است، پس چرا خودت آن را به مامان يا به بابا گفتي؟! اينجاست که ديگر شما جوابي براي او نخواهيد داشت و اين باعث از بين رفتن اعتماد فرزندتان به شما ميشود. او ديگر نميداند که کدام حرف شما خوب و درست است و کدام بد و در انتخابتان به عنوان يک الگو، ترديد پيدا ميکند. من حتي پيشنهاد ميکنم که اگر يک برنامه تلويزيوني صحنه دعواي بين افراد را نمايش ميدهد به بچههايتان اجازه تماشاي آن صحنهها را ندهيد؛ چه برسد به اينکه خودتان جلويشان دعوا کنيد. اصلا به طور کلي، دعوا کردن يک حالت تهاجمي است و جزو خصوصيات حيواني محسوب ميشود. چرا وقتي 2 آدم عاقل و بالغ ميتوانند با صحبت کردن و منطق يا کمک خواستن از ديگران، مشکلشان را حل کنند، بايد به رفتارهاي حيواني مانند دعواي لفظي يا حتي کتککاري روي بياورند؟ به هر جهت، ممکن است موقعيتي در زندگي هر فردي پيش بيايد که احساس کند گريز از دعوا برايش ممکن نيست. توصيه من به اينگونه افراد آن است که وقتي فرزندشان منزل نيست يا حتي وقتي خودشان تنهايي بيرون از منزل هستند با هم دعوا کنند و اگر هيچکدام از اين 2 حالت ممکن نبود، قبل از دعوا يا از فرزندشان بخواهند که به اتاقش برود يا خودشان به اتاق بروند و در را ببندند و در ضمن، به بچه هم نگويند که قصد دعوا دارند و موضوع اختلافشان را به هيچوجه با او در ميان نگذارند تا او دچار استرس يا آسيب رواني نشود. در ضمن، پدر و مادر نبايد اختلافنظرهايشان را جلوي بچهها مطرح کنند. با اين کار، بچهها از موقعيت پيشآمده، سوءاستفاده ميکنند و از يک والد، جلوي والد ديگر به نفع خودشان بهره ميبرند. بهعنوان نمونه، اگر بچهاي کار خطايي انجام دهد و پدرش اين خطا را به او گوشزد کند، مادر نبايد طرف بچه را بگيرد و به او حق بدهد؛ حتي اگر فکر کند که فرزندش هم کمي حق دارد. اگر شوهر شما در حال مطالعه است و فرزندتان دارد تلويزيون را با صداي بلند نگاه ميکند و پدرش ميگويد که تلويزيون را خاموش کن، شما به عنوان مادر حق نداريد که بگوييد: «بگذار بچه برنامهاش را نگاه کند، چه کارش داري؟» در اين صورت شما هم ارزش همسرتان را پيش فرزند خود پايين آوردهايد و هم باعث شدهايد که او ديگر به حرفهاي پدرش اعتنايي نکند و با اين کار، احترام متقابل بين اعضاي خانواده را از بين ميبريد. تذکر همسران به يکديگر و يادآوري و اصلاح خطاهايشان بايد دور از چشم فرزندان صورت بگيرد. نکته مهم ديگر اينکه، قبل يا بعد از دعوا جلوي بچهها يک رفتار عادي با همسرتان داشته باشيد و هيچ وقت سعي نکنيد که با لحن بد، پشت سر همسر خود جلوي بچهها صحبت کنيد و وجهه و شخصيت او را نزد فرزندانتان از بين ببريد؛ حتي اگر همسر شما فرد خطاکاري باشد و مدام کارهاي اشتباه انجام دهد. وقتي که ما پشت سر پدر يا مادر به بچه بد ميگوييم (حتي اگر مطمئن باشيم که حرفهايمان درست هستند)، فرزندمان پشت سر ديگران حرف زدن و اعتماد و تکيه نکردن به والدين را ياد ميگيرد و حتما يک روزي از آن عليه خودمان استفاده ميکند. هيچگاه يادمان نرود که غيبت، نفاق و فتنه از جمله رفتارهاي مذمومي هستند که در دينمان هم به شدت از آنها نهي شده است.
نظر روانپزشك/ دکتر ميترا حکيم شوشتري، روانپزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران حقوق رواني کودکان را جدي بگيريم طبيعتا اولين توصيه اين است که تا حد امکان در حضور بچهها از جروبحث با يکديگر بپرهيزيم. اگر ما نتوانيم هيجانات خودمان را کنترل کنيم، اگر ما نتوانيم راجع به يک موضوع مورد اختلاف و ناراحتکننده مثل دو فرد بالغ و عاقل گفتوگو کنيم، پس بچهها از کجا بايد اين مهارت مهم يعني گفتوگو و مذاکره با يکديگر را ياد بگيرند؟ مگر نه اينکه کودک بايد اين مهارت را در خانه و از الگوهاي خود، يعني والدينش، پيدا كند؟ مگر نه اينکه او بايد بدون داد و فرياد در شرايط پرهيجان بتواند خشم خود را کنترل کند و راهحلي براي مسايلاش بياموزد؟ اگر قرار باشد خشم غيرقابل کنترل خود را بر سر يکديگر تخليه کنيم و نتوانيم هيجانات خود را درست بروز دهيم و اين جروبحثها را در حضور بچهها با دعوا و توهينکردن به يکديگر و شايد خانواده و شخصيت طرف مقابل انجام دهيم، حاصلش ميشود بچههايي که امنيت و آرامشي را در خانه تجربه نميکنند، دايم در هراس و اضطراباند و سعي ميکنند ميانجي پدر و مادر شوند تا بحث خاتمه يابد. پس قدم اول، جروبحث نکردن در حضور بچههاست اما اگر ميدانيم همسرمان يا خودمان قادر به خويشتنداري نيستيم و همين الان در آستانه انفجار هيجانات هستيم بايد به بچهها بگوييم که مثلا: «من و بابا الان عصباني هستيم. لطفا برو توي اتاق خودت و تا صدايت نکرديم، از آنجا خارج نشو.» البته اين مساله و شيوه گفتوگو و انتقال اين پيام به بچهها آدابي دارد که کار هرکسي نيست. از اين گذشته، شايد شما پختگي لازم براي گفتن اين حرف را داشته باشيد اما خصوصيات ذاتي فرزندتان طوري باشد که اين راهحل جواب ندهد. بعضي وقتها بچهها حساساند؛ آنقدر حساس که حتي به تغيير آهنگ صداي شما يا همسرتان واکنش نشان ميدهند و ناراحت ميشوند؛ چه رسد به چنين وضعي. گاهي حتي با گريه و خواهش از شما ميخواهند که چنين درخواستي نکنيد. آنها سعي ميکنند نقش واسطه را ايفا کنند و خواهش کنند با هم دعوا نکنيد. نکته مهم اين است که اگر بچهها به پدر يا مادر بگويند دعوا نکنيد يا به يکي از آنها گوشزد کنند که نبايد با مادر يا پدرم دعوا کني(نقش وکيل مدافع يکي از والدين را ايفا کنند) حتما بايد با رفتار و کلام خود متفقالقول (شما و همسرتان هر دو) بگوييد اين بحث بين ماست و خودمان از پس يکديگر برميآييم و نيازي به جانبداري کسي نيست. بعد از اينکه جروبحثهايتان تمام شد، قدم بعدي اين است که بچهها را صدا بزنيد و بگوييد مشکلتان با هم حل شده و حالا همهچيز روبهراه است. حتي اگر با هم کدورت داريد يا دلخور هستيد، يادتان باشد که بچهها بايد از شما بياموزند که قهر کردن کار درستي نيست و اين مشکل حل شده و به دست فراموشي سپرده ميشود. اينکه قرار باشد مشکل امروز را بر درگيريهاي ديروز و ماه و سال قبل اضافه کنيد بدترين کار ممکن است. هرگز نبايد به همسرتان بگوييد: «تو هميشه همينطوري بودي! يادته ماه قبل هم با من چنين و چنان کردي؟» چون کودک شما درمييابد دعواهاي قبلي هنوز ادامه دارند وهر بار دوره ميشوند. مشکلات بايد همينجا و همينحالا در مورد هر مسالهاي که الان داريم، حل شود؛ مورد توافق قرار گيرد و تمام. اگر اين کار را نکنيد، کينهها را وارد روابط خود کردهايد و به مرور در فازهاي مختلف طلاق عاطفي قرار ميگيريد. يادتان باشد که بچهها خيلي دقيق و هوشمند در مورد نوع رابطه والدين خود کنکاش ميکنند. آنها درک ميکنند که پدر و مادرشان با اينکه رسما قهر نيستند اما نسبت به هم بيتفاوتند و هرکسي کار خودش را ميکند بدون اينکه رابطه عاطفي مورد انتظار هميشگي را داشته باشد. اگر شما اين قاعده و اصول مهم گفتوگو کردن در خانواده را رعايت نکنيد و با دعوا کردن در حضور بچهها و حتي بدتر از آن دخالت دادن آنها در اين جروبحثها به روابط خانوادگي ناسالم خود ادامه دهيد، 2 آسيب مهم را به بچهها تحميل ميکنيد؛ اگر فرزند شما که از او ميخواهيد اعلام موضع کند و طرفداري خود را از شما يا پدرش اعلام کند پسر باشد، اين پرخاشگريها را ميآموزد و همه خشونتهايي که پدر در کلام خود به او آموزش داده (او از شما الگوبرداري ميکند) را در آينده در برخورد با همسر و فرزندانش به اجرا درميآورد؛ يعني احتمال اينکه او هم پرخاشگر شود، بالاست. اما اگر فرزند شما دختر باشد و در اين شرايط قرار بگيرد، در آينده سعي ميکند نقش قرباني را بازي کند. او که شاهد خشونتهاي فيزيکي يا کلامي پدر و مادرش است، اعتماد به نفس واقعي و حتي عزت نفس لازم را به دست نخواهد آورد و همواره در زندگي نقش يک قرباني را ميپذيرد. انگار او متهم است به همه اجازه دهد حقش را بخورند و او را آزار بدهند. پس در معرض انواع آزارهاي جسمي، کلامي و حتي شايد جنسي خواهد بود. اجازه دهيد در مورد رعايت حقوق رواني کودک، نکاتي را يادآور شوم. حقوق اوليه کودک را به رسميت بشناسيد! در کنار برخي حقوق اصلي مثل داشتن سرپناه، بهداشت کافي، غذاي خوب و وسايل مناسب، کودکان حقوق اوليه ديگري نيز دارند که با وجود اهميت فوقالعاده آنها معمولا کمتر مورد توجه قرار ميگيرند. اينکه فکر کنيم بچهها آدمهاي کوچکي هستند که حقوق کمتري دارند، تفکر درستي نيست. نگاه ما بايد به گونهاي باشد که بپذيريم، بچهها آدمهاي کاملي هستند وحتي نسبت به بزرگسالان حقوق ويژهاي هم دارند زيرا هنوز کاملا رشد نکردهاند و تواناييهاي کمتري دارند. همکاران ما يعني مشاوران و پزشکان بهترين افرادي هستند که ميتوانند از اين دسته حقوق اوليه کودکان ارزيابي درستي داشته باشند و پدران و مادران را با آنها آشنا کنند. برخي از اين حقوق را با هم مرور ميکنيم: يکي از حقوق اوليه کودک، اين است که والديناش ارتباط هيجاني و عاطفي خوبي با او برقرار کنند. خيلي از خانوادهها با تحکم با کودکان خود صحبت ميکنند. اين خانوادهها روشهاي فرزندپروري را خوب نميدانند. آنها با اين شيوههاي غلط به مرور مشکلاتي را بهوجود ميآورند که بچهها را به سمت سرخوردهشدن ميکشاند. بچههايي که والدينشان بر آنها تحکم ميکنند، نميتوانند در آينده به خوبي از خود و خواستههايشان دفاع کنند. اين بچهها هميشه به ديگران جواب مثبت ميدهند و مجبورند هميشه با ديگران همکاري داشته باشند. اين درحالي است که بچهها بايد «نه» گفتن را هم ياد بگيرند تا در شرايط لازم بتوانند مقاومت کنند. ما معمولا در اولين برخورد ميتوانيم اين مورد را ارزيابي کنيم. بچهها همچون آينهاي هستند که بازتاب رفتار خانوادهها را ميتوان در سلامت روان آنها ديد. از ديگر مسايل داراي اهميت براي کودکان اين است که آنها بايد بتوانند محيط آرامي را تجربه کنند. بچهها بايد خارج از درگيريهاي مداوم پدر و مادر و تضادهاي آنها رشد کنند. اگر کودک ببيند که والديناش با مذاکره ميتوانند مشکلاتشان را حل کنند، ياد ميگيرد که از زبان و فکرش براي حل و فصل مشکلات استفاده کند. اگر همسر شما که در حکم مادر يا پدر فرزندتان است، به دليل بيماري جسمي يا رواني کنترل خود را از دست ميدهد و با پرخاشگري محيط را ناامن ميکند، بايد براي درمان تشويقاش کنيد. از اينکه انگ بيمار رواني به شما بزنند نترسيد. مهم اين است که سلامتي خود را به دست آوريد و از بودن کنار خانوادهاي شاد لذت ببريد. در مجموع بايد بدانيم که اين فکر بايد تغيير کند که در خانوادهها، خواهر و برادرها و حتي همسران از داشتن مشکلات رواني به عنوان حربه يا توجيهي براي آزار يکديگر استفاده ميکنند. لازم است بدانيم قبل از اينکه در زندگي به بحران برسيم بايد به فکر حل مشکلات رواني خود و کودکانمان باشيم. از حقوق ديگر کودکان، بايد احترام گذاشتن به آنها را نام برد. وقتي از اعتمادبهنفس در کودکان صحبت ميکنيم، خانوادهها فکر ميکنند با يک دارو يا به طور آني و سريع ميتوانند اعتماد به نفس را در کودکان ايجاد کنند؛ در حالي که اعتماد به نفس به مرور زمان رشد ميکند. در واقع، تصويري که بچهها از خودشان دارند، چيزي است که ما به آنها ارايه ميدهيم. وقتي ما به کودک احترام ميگذاريم، کمک ميکنيم که او خودش را بهعنوان يک فرد موفق با تواناييهاي خودش بپذيرد. اما هشدار لازم اينکه بايد توجه داشته باشيم بهصورت واقعبينانه با کودک برخورد کنيم تا او با تواناييهاي خود بهصورت اغراقآميز مواجه نشود و از طرفي بتواند ناتواناييهاي خود را هم ببيند. بهتر است ناتوانيها را در قالب محدوديت براي کودک تشريح کنيم تا اين حس در کودک ايجاد شود که با دست يا پاي غيرسالم هم ميتواند زندگي کند. کافي است آن را بهعنوان بخشي از زندگي بپذيرد و خودش را با ديگران مقايسه نکند. اگر به اطرافمان خوب نگاه کنيم، خانوادههايي را ميبينيم که امکانات زيادي را بدون احساس نياز در اختيار بچهها ميگذارند و معتقدند که نميخواهند بچههايي عقدهاي داشته باشند؛ غافل از اينکه اين کارهاي آنها مساله عقدهاي شدن را بيشتر ميکند زيرا بچهها در چنين شرايطي احساس ميکنند که بايد هر چيزي که در دنيا هست را داشته باشند. ممکن است تا زماني که تحت حمايت پدر و مادر هستند، مشکلي به وجود نيايد ولي وقتي اين بچهها وارد جامعه شدند، متوجه ميشوند که هر چيزي را نميتوانند داشته باشند و اينجاست که تازه مشکلاتشان شروع ميشود. براي جلوگيري از اين حالت، بهتر است به کودکان ياد بدهيم که براي رسيدن به حقوقشان بايد صبر داشته باشند و تلاش کنند و منتظر بمانند. پس بايد يادمان باشد که خريد هرچه کودک ميخواهد و حتي تغذيه اجباري او برخلاف حقوق او است و باعث ميشود رشد هيجاني کودک به نوعي مختل شود. داشتن حريم نيز از حقوق بچههاست. هيچ ميدانيد که بچهها از کودکي حق دارند براي خودشان حريم داشته باشند؟! درست مثل ما بزرگترها که دلمان ميخواهد مرزهايي را براي خود داشته باشيم و ديگران هم به آنها احترام بگذارند. اگر اين حق را به آنها ندهيم، چه ميشود؟ آنها از مرز سلامت فاصله ميگيرند؛ چون انسانهاي سالم افرادي هستند که فرديت خود را حفظ ميکنند. يک مادر براي اينکه به کودکش بياموزد که: «دلم نميخواهد کسي بدون اجازه به کيفم دست بزند» يا «قبل از اينکه وارد اتاق ما شوي بايد در بزني» و خودش هم بايد وقتي ميخواهد به حريم بچهها وارد شود حقوق آنها را رعايت کند و الگوي درستي باشد؛ حتي اگر به ظاهر نمايش چنين کاري را اجرا ميکند. درواقع، با اين روش به بچهها ميگوييم که ما هم از همين قوانين تبعيت ميکنيم. منبع: www.salamat.com ae
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 866]
صفحات پیشنهادی
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! توصيه هاي دکتر ميترا حکيمشوشتري و دکتر نرگس طالقاني درباره مشاجره والدين در حضور بچهها «يادش به خير! کاش ميشد دوباره ...
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! توصيه هاي دکتر ميترا حکيمشوشتري و دکتر نرگس طالقاني درباره مشاجره والدين در حضور بچهها «يادش به خير! کاش ميشد دوباره ...
دعواهاي خواهر و برادر
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! ... بايد اين ذخيرههاي ذهني را کي و کجا مصرف کند و در نتيجه جلوي دوستان، همکلاسيها، خواهر يا برادر کوچکتر و بزرگتر، دايي، عمو، .
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! ... بايد اين ذخيرههاي ذهني را کي و کجا مصرف کند و در نتيجه جلوي دوستان، همکلاسيها، خواهر يا برادر کوچکتر و بزرگتر، دايي، عمو، .
نقش والدين در كنترل دعوايخواهر و برادر
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! نظر روانشناس/ دکتر نرگس طالقاني، دکتراي مشاوره بچهها از دعواي والدين وحشت دارند ... کند و در نتيجه جلوي دوستان، همکلاسيها، ...
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! نظر روانشناس/ دکتر نرگس طالقاني، دکتراي مشاوره بچهها از دعواي والدين وحشت دارند ... کند و در نتيجه جلوي دوستان، همکلاسيها، ...
مشکلی به نام پدر و مادر!
وقتي خانوادهتان با ازدواج شما مخالف است چه بايد بكنيد مشکلی به نام پدر و مادر! هميشه و همه جا چه در زندگي ... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! وقتي که ما پشت سر پدر ...
وقتي خانوادهتان با ازدواج شما مخالف است چه بايد بكنيد مشکلی به نام پدر و مادر! هميشه و همه جا چه در زندگي ... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! وقتي که ما پشت سر پدر ...
شخصیت کودک را به رسمیت بشناسید
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! - اضافه به علاقمنديها هنوز حرفم تمام نشده بود که همکارم پريد وسط حرفم و گفت: «من که حاضرم به سختترين روزهاي دوره ... که با لحن ...
پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! - اضافه به علاقمنديها هنوز حرفم تمام نشده بود که همکارم پريد وسط حرفم و گفت: «من که حاضرم به سختترين روزهاي دوره ... که با لحن ...
كودكاني كه مراقبت بيشتري ميخواهند
وزن وي با توجه به سن بارداري مادر خيلي کم باشد؛ 5. ... مادر در دوران بارداري از مواد مخدر يا مشروبات الکلي استفاده کرده باشد؛ 9. ... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
وزن وي با توجه به سن بارداري مادر خيلي کم باشد؛ 5. ... مادر در دوران بارداري از مواد مخدر يا مشروبات الکلي استفاده کرده باشد؛ 9. ... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
تشويق ، ترغيب و حمايت به 90 روايت
اين نوشته ميخواهد در راه تشويق ديگران به شما کمک کند. ازاينرو، استفاده از اين 90 جمله را به شما پيشنهاد ميدهد. 1. تو انجاماش دادي .... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
اين نوشته ميخواهد در راه تشويق ديگران به شما کمک کند. ازاينرو، استفاده از اين 90 جمله را به شما پيشنهاد ميدهد. 1. تو انجاماش دادي .... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
عکس و گفتگوی خواندنی با بهنوش بختیاری و پدر و مادرش+عکس
عکس و گفتگوی خواندنی با بهنوش بختیاری و پدر و مادرش+عکس-تاكنون ... با او و پدر و مادرش به گفتگو بنشينيم، از اين رو قرار مصاحبه را در منزل پدر و مادر وي گذاشتيم. ... و حالا يك سال است كه اين طوطي پيش ماست، مادر ميگويد: و وابستهاش شديم (حالا اگر ... مدرسه كه ميگويد؛ هر روز بابا و مامانم با هم دعوا ميكنند، پس شما چرا دعوت نميكنيد؟
عکس و گفتگوی خواندنی با بهنوش بختیاری و پدر و مادرش+عکس-تاكنون ... با او و پدر و مادرش به گفتگو بنشينيم، از اين رو قرار مصاحبه را در منزل پدر و مادر وي گذاشتيم. ... و حالا يك سال است كه اين طوطي پيش ماست، مادر ميگويد: و وابستهاش شديم (حالا اگر ... مدرسه كه ميگويد؛ هر روز بابا و مامانم با هم دعوا ميكنند، پس شما چرا دعوت نميكنيد؟
غذايتان را در 20 تا 25 دقيقه بخوريد
... آهسته ميل ميکنند. آيا شما هم اين عادت را داريد و يا در خانوادهتان کسي هست که آنقدر کند غذا بخورد که حوصله همه را س. ... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! كودكاني كه ...
... آهسته ميل ميکنند. آيا شما هم اين عادت را داريد و يا در خانوادهتان کسي هست که آنقدر کند غذا بخورد که حوصله همه را س. ... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست! كودكاني كه ...
ياران شيداي امام محمد باقر(ع)
برعكس پدر كه هم پيمان قبيله بني مخزوم بو. ... برعكس پدر كه هم پيمان قبيله بني مخزوم بود، پسر پيمان خويش را با آن طايفه .... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
برعكس پدر كه هم پيمان قبيله بني مخزوم بو. ... برعكس پدر كه هم پيمان قبيله بني مخزوم بود، پسر پيمان خويش را با آن طايفه .... پدر، مادر، دعواي شما روي اعصاب ماست!
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها