تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر که خدا را، آنگونه که سزاوار اوست، بندگى کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851512567




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مسافر اتاق شماره 17


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مسافر اتاق شماره 17 داستان کوتاهی از محمدجواد جزینی*
مسافر اتاق شماره 17
لابد هیچ‌کدام از عابران و مغازه‌دارهای خیابان «چراغ برق» و«باب همایون» نمی‌دانستند، مسافری که در اتاق شماره 17 مسافرخانه «سعادت» روی تخت خوابیده، مردی است که سال‌ها در جبهه‌های جنگ برای نجات کشورش جنگیده است.او تمام شب توی تخت فلزی فنری اتاق شماره 17 رو به خیابان «ناصرخسرو» توی دستمالش سرفه می‌کند، تا صدای سرفه‌های خشکش، مسافران اتاق‌های دیگر را بیدار نکند. فقط دو بار از روی تخت بلند می‌شود و از پارچ پلاستیکی قرمز رنگ، توی لیوان آب می‌ریزد تا گلویش‌تر شود. بار اول وقتی از پنجره گرم تابستان به خیابان شب نگاه می‌کند، سواری سیاهی کنار جدول خیابان در حاشیه خط‌کشی‌های عابر پیاده ایستاده، ترمز می‌کند.بار دوم که مسافر می‌خواهد آب ته پارچ را توی لیوان پلاستیکی بریزد، به خیابان بی‌عابر نگاه می‌کند که فقط ماشین پلیسی از آن می‌گذرد با چراغ روشن گردانش.مسافر حتی غذایی که سر شب از دستفروش نبش میدان «توپخانه» خریده بود را دست نزده گذاشته بود روی میز پلاستیکی کنار پنجره. از پنجره مردی را با چرخ‌دستی‌اش دیده بود که زیر نور بی‌رمق خیابان به مسافران غریب تخم‌مرغ و سیب‌زمینی گرم با فلفل می‌فروخت.دستفروش به مسافر گفته بود «این غذا بهتر از هزار دست چلوکباب است.»دستفروش از جنگزده‌های جنوب بود. از محله کوت عبدالله خرمشهر. جنگ که شروع می‌شود، خانه‌اش که ویران می‌شود، می‌آید تهران. توی محله ناصرخسرو خانه‌ای اجاره می‌کند. می‌ماند و حالا هم کار و کاسبی به هم زده. وقتی مسافر از او می‌پرسد راضی هستی یا نه می‌گوید: «اگر شهردار بگذارد نانی در می‌آید.»نوه‌اش هم جلوتر، بساط واکسی پهن کرده بود. پوست آفتاب سوخته و دست‌های فرزی داشت. مسافر اما کفشی برای واکس زدن نداشت.توی شهر خودش مسافر شیروانی‌ساز بود. سقف خانه‌های زیادی را درست کرده بود. جنگ که می‌شود کارش را ول می‌کند می‌رود جبهه. چند باری هم مجروح می‌شود. اما از چند ماه پیش که سرفه‌هایش بیشتر می‌شود زنش اصرار می‌کند برود درمانگاه. توی درمانگاه برایش آزمایش می‌نویسد. دکتر که جواب آزمایش‌ها را می‌بیند می‌گوید حتما باید بروی تهران. بعد برایش روی ورقه‌ای می‌نویسد بیمارستان ساسان.برای همین راهی تهران می‌شود. شب را توی مسافرخانه سعادت می‌ماند تا صبح برود بیمارستان.وقتی دکتر به او گفته بود «شما شیمیایی شده‌اید» مسافر با خود فکر کرده بود کجا و کی لابد او شیمیایی شده؟توی جزیره مجنون یا موقعی که از نهر جاسم می‌گذشتند و شاید وقتی نعش بچه‌های گردان را از توی کانال دریاچه ماهی بیرون می‌کشیده...هرچه فکر کرد یادش نیامد، برای همین سعی کرد با این فکر‌ها خودش را خسته نکند. مسافر همان وقتی که شناسنامه‌اش را به مسافرخانه‌دار می‌داد به او گفته بود شش صبح صدایش بزند.برای همین مسافرخانه‌دار، درست ساعت 07/6 دقیقه صبح، با پای لنگش از پله‌ها بالا آمد و چند ضربه به در اتاق شماره 17 زد. اما وقتی صدایی نشنید، باز هم به در زد و با خودش فکر کرد خواب این مسافر اتاق 17 چقدر سنگین است. پی نوشت:
محمد جواد جزینی
* در سال 1344 در روستای درچه اصفهان به دنیا آمد. مدرک فوق دیپلم روانشانسی با گرایش تربیتی را از دانشگاه شهید بهشتی گرفت. در رشته ادبیات فارسی تا مقطع کارشناسی تحصیل کرد. او «نویسندگی داستان کوتاه» را به شکل غیر حضور در دانشگاه ics آمریکا گذرانده است. او طراح استاندارد مهارتی داستان نویسی و مدیر نخستین هنرستان داستان نویسی ایران بود. آثار:تابستان پر ماجرا / مجموعه داستان /ایل بی سوار / مجموعه داستان /آب باد آتش / مجموعه داستان /داستان از حاشیه تا متن /مجموعهکتاب خرمشهر / پژوهشو.... فرآوری: مهسا رضاییبخش ادبیات تبیانمنابع: روزنامه فرهیختگان، وبلاگ محمدجواد جزینی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن