واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
طاووس در فرهنگ و ادب فارسي (2) نويسنده:علي علي پور* اشارات طاووس درابيات فارسي :(1) 1-طاووس در قرآن مجيد از مرغان بهشتي است ،اما اعراب هرگز طاووس نديده بودند تاآنجا که بخارا را فتح کردند .درهفت فرسنگي آن جا به دهي رسيدند که در آن طاووس بسيار بود که آن جا به ذات الطواويس هم معروف است . باديه باغ بهشت و بر سر خوان هاي حاج پر طاووس بهشتي را مگس ران ديده اند (خاقاني ) 2-از آنجا که شيطان به کمک طاووس وارد بهشت شد (به شکل ماري به پاي طاووس پيچيد )لذا پاي طاووس زشت است و از بهشت اخراج شد . در پر طاووس که زر پيکر است سرزنش پاي کجا در خور است (نظامي -مخزن الاسرار ) يارشد با من به يک جا مار زشت تا بيفتادم به خواري از بهشت (عطار -منطق الطير ) پاي طاووس از پر طاووس رسوا مي شود زشت در سلک نکويان مي نمايد زشت تر (صائب ) 3-پر طاووس بسيار زيباست ،طاووس به اين علت خودپسند است و طاووس را به سبب پرهاي زيباي او شکار و اسير مي کنند. دشمن طاووس آمد پر او اي بسي شه را بکشنه فر او (مولوي ) نگاه کن به حيلت همي هلاک کنند زبهر پر نکو طاووسان پران را (ناصر خسرو ) بلاي من آمد همه دانش من چو روباه را موي و طاووس را پر (ابوالعلاعطا ابن يعقوب ) 4-دم طاووس در زيبايي شهره است ،طاووس نرگاه دم خود را به شکل چتر باز مي کند و الوان خيره کننده آن بيننده را محسور مي سازد . نگويم که طاووس نر است گلبن که گلبن همي زين سخن عار دارد نه طاووس نرازوشي پر دارد نه از شرخ ياقوت منقار دارد (ناصر خسرو ) از دو طاووس نر ماهي سر بر زده است دستکلي موردترگويي بر پر زده است (منوچهري ) جنگل زنگين شکوفه چون دم طاووس چتر نگارين گشايد از همه پرها (فريدون توللي) 5-طاووس به سبب همين جلوه گري مست است . سخن چون بط باده بيند به دست زصد شاخ آيد چو طاووس مست (ميرسنجرين ميرحيدرمعمايي) به مستي چتر بستان هاي طاووس است پنداري نشست ساقي و انگيز ميناي مي نابش (غالب دهلوي ) 6-درختم قرآن ،از طاووس استفاده مي کردند ،آن را لاي قرآن مي گذاشتند تا معلوم شد که تا کجا آن را خوانده اند . پر طاووس در اوراق مصاحف ديدم گفتم اين منزلت از قدر تو مي بينم بيش (سعدي ) هر پرت را از عزيزي و پسند حافظان در طي مصحف مي نهند (مثنوي معنوي ) 7-از پر طاووس بادبزن و مگس ران مي ساختند . خوان نم را پر طاووس مگس ران به چه کار بند آن مائده آراي بطر بگشايد (خاقاني ) 8-مقرر است که طاووس نر بيضه جفت خود را شکسته و مي خورد . بيضه بشکن ،نوع کم کن تا بوي طاووس نر بيضه پروردن به گنجشکان گذار و ماکيان (خاقاني ) 9-برخي گفته اند طاووس جفت گيري نمي کند. و في کلام مولانا اميرالمؤمنين (ع):«انه لاسفاد في الطاووس » 10-در آثار برخي از شاعران سبک هندي از ارتباط طاووس و باده سخن گفته اند ،به نظرمي رسد صراحي را به شکل طاووس مي ساختند .(درضمن طاووس مست است .) زان مي که صاف آن به بتان وقف کرده اند درد ته پياله به طاووس مي رسد (غالب دهلوي ) زبس رقص طاووس مي در مزاج به رقص تذروان نماند احتياج (طالب آملي ) 11-خورشيد را به طاووس تشبيه کرده اند . چو اين طاووس زرين در حمل شد زمانه با زر رکني بدل شد (خسرونامه ) تلميح به طاووس در قرآن کريم : اسم طاووس در قرآن به طور کامل و واضح نيامده است ،ولي درآيه 260سوره بقره که به ماجراي حضرت ابراهيم و انتخاب چهارمرغ ازطرف او و قطعه قطعه کردن آن ها و گذاشتن بالاي کوه و صدا کردن آن ها که به اذن خداوند مرغان زنده مي شوند و پرواز مي کنند ،درتفسيراين چهار مرغ چنين آمده است : «شکي نيست که مرغان چهارگانه از چهار نوع مختلف بوده اند ،طبق بعضي از روايات معروف ،اين چهار مرغ ؛طاووس ،خروس ،کبوتر ،و کلاغ بوده اند که از جهات گوناگون با هم اختلاف فراوان دارند بعضي آنها را مظهر تمايلات شديد جنسي و روحيات مختلف انسان ها مي دانند ،طاووس مظهرخودنمايي ،زيبايي و تکبر ،خروس مظهرتمايلات شديد جنسي ،کبوتر مظهر لهوو لعب ،و بازيگري و کلاغ مظهر آرزوهاي دور و دراز !»(2) امام صادق «ع»فرموده اند :آن چهار پرنده عبارت بودند از «طاووس ،خروس ،مرغابي ،کلاغ »(3) (بحارالانوار جلد 12صفحه 61) خواجوي کرماني ،بارگاه جانان را از لحاظ صعب المثال بودن ،به منزل طاووس مثل زده است : شاهد شعري : اگر چه پشه نبارد شدن ملازم باز مرا به منزل طاووس رغبتيست عظيم زآهم آتش نمرود بفسرد آن دم که در دلم گذرد باد کوه ابراهيم (4) طاووس در امثال و ضرب المثل ها : 1-طاووس عليين شدن (علين :مرتبه هفتم از مراتب بهشت ): آن شغالي رفت اندر خم رنگ اند آن خم کرد يک ساعت رنگ پس برآمد پوستين رنگين شده که منم طاووس عليين شده (مولوي ) «بنا به گفته مستشرق معروف ،رينولد نيکلسن درشرح مثنوي ،اين حکايت با يکي از قصه هاي منسوب به اروپا مناسبتي دارد .حکايت اين است : شغالي ازخودخواهي و تکبر نابجا ،چند پر طاووس که از تن وي فرو ريخته بود ،بيافت و برگرفت و پيکر زشت و نا به اندام خود را بدان زينت داد و چون زيبايي آن بال بديد زشتي خويش از ياد ببرد و از هم جنسان ببريد و به جمع طاووسان پيوست .،طاووسان که آن تن ناساز و چهره بي شرم ديدند به آسيب منقارآن بال و پر مستعار بکندند و شغال زشت اندان را وادار به گريزکردند.شغال که درجمع طاووسان قدر و منزلتي نيافته بود غرق اندوه گشته و به شتاب فراوان به سوي شغالان بازگشت ،شغالان هم روي درکشيدند و از وي برميدند .شغالي گفت :اگر بدانچه داشتي قناعت مي ورزيدي ،نه ضرب منقار طاووسان بديدي و نه نفرت شغالان .»(5) اين ضرب المثل از عالم ظاهري است که به کمال نرسيده ،و کسي که تازه به دوران رسيده باشد و با جامه هاي فاخر يا اسباب و وسايل جلب توجه و فخر فروشي کند .(6) 2-«هر که را طاووس بايد ،جور هندوستان کشد .» بدين مفهوم به کار برند که براي به دست آوردن چون که طالب آنند بايد رنج را برخود هموار کرد و طاووس پرنده زيبا در اصل جايگاهش آسياي جنوبي است .(7) 3-طاووسان را به نقش و نگاري که هست خلق تحسين کنند و او خجل از پاي زشت خويش (سعدي ) نظيرآن که :من آنم که مي دانم . 4-طاووسان و سراي روستايي (عشق تو و سينه عشق من کس ...انوري )نظيرخانه خرس باديه مس . و توضيح آن که چيزي گرانبها در تصرف فرد بينوا (8) نمايد همي مدح من نزد هر کس چو طاووس در خانه روستايي (کريمي سمرقندي ) کنايات طاووس :(9) 1-طاووس باغ ،کنايه از گل تا سماع خرگهي بيني ز طاووسان باغ چون حباب اشک بلبل خيمه بر گلزار زن (طالب آملي ) 2-طاووس بستان رسالت ،کنايه از حضرت محمد (ص) طاووس بستان رسالت که جبرئيل هنگام وحي بلبل دستانسراي اوست (خواجوي کرماني ) 3-طاووس پيکرکنايه از زيبا اندام دل من رخ طاووس پيکر کبوتر وار شد همچون کبوتر (فخرالدين اسعد گرگاني ) 4-طاووس جان ،کنايه از معشوق و محبوب سوي تو اي طاووس جان دل مي پراند اين گدا زان سان که سوي کبک و بط شاه جهان شهباز را (اميرخسرو دهلوي ) 5-طاووس جنت ،کنايه از فرشته صبا يک نيمه تا پوشيده طاووسان جنت را ز غيرت ساختي عريان قبا پوشيدنت نازم (طالب آملي ) 6-طاووس چمن ،کنايه از گل نه طوطي طرب را بال سست است نه طاووس چمن را پاي زشت است (جمال عبدالرزاق ) 7-طاووس رفتار کنايه از زيبا و رعنا زکات جلوه شدن فرض بر طاووس رفتاران مپيچ از ما سراي در گرنت ناموس رعنايي (طالب آملي ) 8-طاووس رنگ کنايه از ستارگان به ديبا زمين کرده طاووس رنگ ز دينار و ديبا چو پشت پلنگ (فردوسي) 9-طاووس رنگين ،کنايه از زيبا و نگارنگ منهزم گشتند از باز سفيد مشرقي برفلک طاووس رنگين بر زمين خيل غراب (شمس طبسي ) 10-طاووس روز کنايه از خورشيد طاووس روز تا زافق جلوه مي کند شاها همايي چترتو دولت شکار باد (سلمان ساوجي ) 11-طاووس زرين ،کنايه از خورشيد چون اين طاووس زرين در حمل شد زمانه با زر رکني بدل شد (عطار ) 12-طاووس زرين بال ،کنايه از خورشيد داد پرواز از افق طاووس زرين بال را تا زهندوستان از او ياقوت و حمرا ريخته (ابن حسام ) 13-طاووس زرين پر ،کنايه از خورشيد بر اين سقف زمرد خام طاووسي است زرين پر که نام عقل در صحن جلال او خرامانش (ظهير فاريابي ) 14-طاووس سدره ،کنايه از خورشيد گردد دمم چنانک بر اين صحن لاجورد طاووس سدره از تف از شهيرافکند (شمس طبسي ) پی نوشت ها : * دانشجوي کارشناسي ادبيات واحد تبريز 1-فرهنگ اساطير و اشارات داستاني در ادبيات فارسي ،ص293و294. 2-فرهنگ اشارات فارسي ،جلد دوم ،ص798تا801. 3-تفسير نمونه ،جلد دوم ،ص301. 4-مجموعه کامل قصه هاي قرآني ،پاورقي ،ص115. 5-فرهنگ اساطير و اشارات داستاني در ادبيات فارسي ،ص294. 6-کاوشي در امثال و حکم فارسي ،ص340. 7-فرهنگ نوين گزيده هاي مثال هاي فارسي ،ص342. 8-فرهنگ نوين گزيده هاي مثال هاي فارسي ،ص342. 9-امثال و حکم دهخدا ،جلد دوم ،ص1065. منبع:نشريه پايگاه نور،شماره 11. ادامه دارد...
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1227]