تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834898801
نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران فخري خوروش فخري خوروش اسودي در سال 1308 در کرمانشاه متولد شد. خوروش، کار خود را در سينما در سال 1334 با فيلم « براي تو»، (جمشيد شيباني، صادق بهرامي) آغاز کرد. او در فاصله سالهاي 1334 تا 1338 در هفت فيلم بازي کرد که عبارتند از: «براي تو» (جمشيد شيباني، صادق بهرامي،1334)،«مستشار جزيره» (اکبر دستورز،جمشيد شيباني، 1335) ، «بهلول» (صادق بهرامي، 1336) «لات جوانمرد» ( مجيد محسني، 1337)، «همه گناهکاريم» (عزيز رفيعي، 1337)، «آسمون جل» ( نصرت الله وحدت، 1338). خوروش در اواخر دهه ي چهل، به همراه موج نو سينماي ايران، بار ديگر به سينما بازگشت و در فيلم هاي مختلفي بازي کرد که تعداد اين فيلم ها تا سال 1365 بيست و شش فيلم بود. وي چندين سريال تلويزيوني شاخص از جمله سريال تلويزيوني «تراژدي امير کبير» و ايفاي نقش «مهد عليا» توسط او در اين سريال از جمله آثار درخور توجه کارنامه هنري خوروش در سالهاي پس از انقلاب است. از فيلم هاي اوست: يک بوس کوچولو(1384)، مه بانو (1380)، مردي از جنس بلور (1377)، شيرين و فرهاد (1374)، بگذار زندگي کنم (1365)، تفنگ شکسته (1364)، ستاره دنباله دار (1364)، تاراج (1363)، صاعقه (1363)، مترسک (1362)، دادا (1361) و ... خاطره اي از فخري خوروش آن چه برايتان باز مي گويم، دليل بازيگري من شد. من، آماتور بودم و براي اولين بار در تئاتر «دستهاي آلوده» «ژان پل سارتر» نقشي را ايفا مي کردم. اين نمايش به انگيزه تهيه منزل براي جامعه ليسانسيه ها اجرا مي شد. آن هنگام حدود بيست سال داشتم. در صحنه اي از نمايش، قرار بود با يک «هفت تير»، مردي را تهديد کنم. اين صحنه در پرده ي دوم نمايش اتفاق مي افتاد. وارد صحنه شدم. خودم را به ميز مرد «تهديد شونده» رساندم، اما... فکر مي کنيد چه شد؟ دست در جيبم کردم. هفت تير نبود. هفت تير را پيدا نکردم ! چه کار بايد مي کردم؟ هول برم داشت اما خودم را نباختم. لحظه اي انديشيدم. سپس با همان حال و به صورت في البداهه ديالوگي از خودم گفتم و به سمت در سن برگشتم. دستم را از پشت داخل کردم. يافتم! حالا گرماي هفت تير را حس مي کردم. آرام گرفتم. آن را برداشتم و با خودم تا نزديک ميز بردم. فکر مي کردم حتماً بايد تا نزديک ميز برسم و بعد تهديد کنم! شهلا رياحي شهلا رياحي در سال 1305 در تهران متولد شد. نام اصلي اش «قدرت زمان وفادوست» است. تحصيلات خود را تا اول دبيرستان ادامه داد و در سال 1323 کار تئاتري خود را در تئاتر تهران زير نظر«دهقان» آغاز کرد که در طي مدت کوتاهي، ستاره ي تئاتر تهران شد. در واقع شهلا رياحي در مهرماه 1323 موجب تقويت و رونق تماشاخانه ي تهران شد. که به دليل تأسيس تئاتر فرهنگ متزلزل گرديده بود و با نمايشنامه «سياست هارون الرشيد» به کارگرداني «معزالديوان فکري»، کار بازيگري را در اين تماشاخانه آغاز کرد. شهلا رياحي بعدها در سينما نيز در حکم منجي بوده و باعث رونق فيلم هاي فارسي مي شد. وي با اسماعيل رياحي نويسنده و کارگردان سينما ازدواج کرد و از تئاتر به سينما کشيده شد. او با فيلم خواب هاي طلايي، فيلمي از معزالديوان فکري در سال 1330 به جمع بازيگران سينماي ايران پيوست و تا نيمه ي اول دهه ي چهل، با بازي در فيلم هايي چون دزد عشق (اسماعيل کوشان-1331)، عشق بزرگ (جعفري -1341)، عروس دهکده (ناصر ملک مطيعي-1341) و جاده ي مرگ (اسماعيل رياحي-1342) معمولاً ايفاگر نقش اول زن بود و در بيشتر اين فيلم ها نيز در نقش زنان معصوم و فداکار و سنتي، و زنان شکنده و رنجيده ظاهر مي شد. اما از سال 1334 به دنبال موفقيت تجاري فيلم «گنج قارون» فيلم هاي ايراني بيشتر ساختار کاباره اي پيدا کردند. در چنين جوي، بازيگران زن يا مي بايست به بازي در فيلم هاي کاباره اي تن مي دادند، يا اين که سينماي ايران را ترک مي کردند. اما شهلا با راهنمايي شوهرش اسماعيل رياحي، راه سومي را انتخاب کرد و در شرايطي که هنوز جوان بود، به کمک گريم در نقش مادران کهنسال ظاهر شد. اين اتفاق سال هاي انقلاب هم همراه او بود و رياحي در فيلم ها نقش مادر را بازي مي کرد. شهلا رياحي نخستين کارگردان زن سينماي ايران بود. او فيلم مرجان را در سال 1335 ساخت و خود نيز نقش اول آن را بر عهده داشت. خانه خراب، گلنار، مرگ پلنگ، بچه هاي طلاق، تيغ آفتاب، دو فيلم با يک بليط، راه و بي راه، دلشدگان، دلاوران کوچه ي دلگشا، روياي نيمه شب تابستان، مي خواهم زنده بمانم و... از فيلم هايي است که او در آن به ايفاي نقش پرداخته است. خاطره اي از شهلا رياحي در سالهاي دور، آن زمان که جوان بودم و در تئاتر و سينما مشغول فعاليت، زماني پيش آمد که بازي در دو فيلم سينمايي و يک نمايش همزمان شدند، به طوري که چهل و هشت ساعت کار من ادامه داشت: صبح تا شب در فيلمي به نام «دزد عشق» مشغول بودم، از 6 عصر تا 11 شب در تئاتر بازي داشتم. ازآن هنگام تا صبح همان فيلم قبلي را ادامه مي دادم. صبح، کارم در فيلم «دختر سر راهي» در همان استوديو شروع مي شد تا شب، به اين ترتيب همه کارها گره خورده بود و دو روز و دو شب فرصت هيچ کاري و حتي خواب هم نداشتم. من هم بدون آن که احساس ناتواني و ضعف به خودم راه بدهم با نوشيدن قهوه و چاي آن کار سنگين را به پايان رساندم. البته صبح روز سوم که چند پلان ديگر از کار مانده بود، تهيه کننده و کارگردان فيلم، مرحوم دکتر کوشان، براي آنکه از من رفع خستگي کرده باشد، از من و شادروانان خانم پرخيده و مجيد محسني- همبازيهاي من- خواست که با هم به نانوايي برويم و براي صبحانه نان بخريم در نانوايي، آقاي محسني، سبيلهاي مصنوعي اش را که براي فيلم گذاشته بود از دو طرف لبش کند و تعجب شاطرها باعث خنده و تفريح همه شد. باري، من تحمل اين کارسنگين را به حساب نيروي جواني گذاشتم. تا اين که سالها بعد و درسال 74 که از جواني خيلي فاصله گرفته بودم، نظير همان فشردگي در کار برايم رخ داد. ساخت فيلم سينمايي «سلام به انتظار» و سريال تلويزيوني «بر سر دو راهي» همزمان و با شتاب پيش مي رفت و من در هر دو بازي داشتم. اين شتاب سبب شد که طي سه روز و سه شب فقط پنج ساعت فرصت خواب داشته باشم. اين کار سنگين را هم به راحتي تحمل کردم. آن وقت فهميدم که به جز جواني نيروي ديگري هست که چنين توان و تحملي براي کار به من مي دهد و آن عشق و علاقه اي است که به کار و هنرم دارم. من تا امروز هم به خاطر علاقه به کارم زنده ام و زندگي را در کنار خانواده با رضايت و آرامش مي گذرانم و از خداوند بزرگ براي همه آرزوي عاقبت به خيري دارم. مهري وداديان «کبري وداديان غلامحسين» (مهري وداديان) در دوم خرداد سال 1315 در تهران متولد شد. وي حضور در تلويزيون را از حدود سال هاي 1337 با اجراي زنده نمايش ها شروع کرد. خودش اين گونه توضيح داد: «برنامه ما ضبط شده نبود. برنامه زنده اي بود که هرشب از تلويزيون پخش مي شد و بعد از آن هم به تئاتر دعوت شدم و بعدتر به سينما رفتم. کارهاي خوبم را خيلي دوست دارم. هميشه هم فيلم هاي خوب نصيبم مي شد.» بازي در سينما را از سال 1346 با ايفاي نقش کوتاهي در «آشيانه خورشيد» و همکاري «سعيد کاميار» آغاز کرد. مهري وداديان آن گونه که خودش مي گويد خيلي زود نقش «مادر» را بازي کرده است. از همان سال هاي جواني در نقش مادران گوناگون حضور داشته است خاطرات خوشي از سال هاي فعاليت اش در سينما دارد. تماشاگران سه نسل از مهري وداديان خاطرات زيادي دارند. آن ها همواره او را براي بازي در سينما و تلويزيون تشويق کرده اند، وداديان گفت: «همين تشويق هاي مردم بود که مرا سر پا نگه داشت. الآن هم به من محبت دارند. از من مي خواهند که برگردم کار کنم. مردم ما واقعاً هنرشناس هستند. حتماً از طرف من از مردم خوب ايران تشکر کنيد!» تنگسير، تنگنا، رگبار، چلچراغ، خاطرخواه، قلندر، خداحافظ، رفيق، صبح، روز چهارم، زيرپوست شب، شوهر آهو خانم و.... از فيلمهايي است که وداديان در آنها به ايفاي نقش پرداخته است. وداديان بعد از انقلاب کمتر کار سينمايي انجام داده است و بيشتر در تلويزيون و سريالهاي تلويزيوني حضور داشته است. او بعد از انقلاب علاوه بر سريال ها در فيلم هاي سينمايي گلهاي داودي، رابطه، سيمرغ، صعود، دلشدگان، افسانه آه، کميته مجازات و... به ايفاي نقش پرداخته است. خاطره اي از مهري وداديان پس از بازي در فيلم «شوهر آهو خانم» - به کارگرداني «داوود ملاپور» - يکي دو سالي از کار کناره گرفتم. سنم کم بود و هنوز نمي توانستم در مورد کارم تصميم بگيرم. مدتها بود که براي عمل جراحي در بيمارستاني بستري بودم. دوستي به عيادتم آمد و به عنوان هديه، مجله اي را به دستم داد که صفحات سينمايي اش را «پرويز دوايي» مي نوشت. مجله را که در دست گرفتم، عکس خودم را در فيلم « شوهر آهو خانم» ديدم. زير عکس با حروف درشتي نوشته شده بود: « مهري چه شد؟» مهري نقش آهو را بازي نمي کرد، او خود آهو بود. آيا کارگردانها او را به بازي نگرفتند يا خود از کار کناره گرفت؟» در مجله ي ديگري هم که صفحه ي هنري آن زير نظر «عباس پهلوان» بود، در مورد فيلم « شوهر آهو خانم» و نقش من مطالبي نوشته شده بود. از بيمارستان که بيرون آمدم، روزي در خيابان به «داوود ملاپور» برخوردم. با همان خنده ي هميشگي اش گفت: «دخترجان کجايي؟ پرويز دوايي به دنبالت مي گردد!» و همان روز مرا به دفتر مجله برد. پرويز دوايي خيلي از من استقبال کرد. من مشکلاتم را برايش گفتم. نامه اي به من داد که به دفتر «ميناسيان» مراجعه کنم نمي دانستم در نامه چه نوشته شده بود. ولي وقتي با ميناسيان صحبت کردم و نامه را به او دادم، پيشنهاد کرد نقش يک مادر را در فيلمي که در دست تهيه داشت، بازي مي کنم و من پذيرفتم. اين، اولين فيلمي بود که در آن نقش مادر را بازي مي کردم، اما از آن پس براي هميشه در قالب مادر باقي ماندم. پروين دخت يزدانيان بي بي به واسطه حضور پسرش در سينما وارد اين عرصه شد. اما وقتي وارد دنياي بازيگري شد غير از آثار پسرش کيومرث پوراحمد، در فيلم «اصفر هاشمي» (مهريه ي بي بي) هم به ايفاي نقش پرداخت. «پروين دخت يزدانيان» در سال 1302 در نجف آباد اصفهان متولد شد. وي مادر «کيومرث پوراحمد» کارگردان سينما است. او حضور در جلوي دوربين را از سال 1370 با مجموعه «قصه هاي مجيد» و آغاز بازي در سينما را از سال 1371 با «صبح روز بعد» که هر دو به کارگرداني پسرش بود آغاز کرد. فيلم هايي که بي بي در آن بازي کرده عبارتند از: خواهران غريب (1374)، مهريه بي بي (1373)، نان و شعر (1372)، سفرنامه ي شيراز(1371)، صبح روز بعد (1371)، شرم (1370). خاطره اي از پروين دخت يزدانيان هميشه دلم مي خواست توي زندگي يک کاري بکنم، غير از کارهاي هميشگي وقتي پسرم (کيومرث پوراحمد) پيشنهاد کرد توي فيلم بازي کنم، اولش ترسيدم، ترسيدم از زندگي باز بمانم اما بچه ها تشويقم کردند. دخترم گفت: «براي سرگرمي بد نيست». من هم که ديدم راستي راستي بد نيست که بالاخره در عمرم يک بار هم کاري غير از خانه داري بکنم. پدر بچه ها، اول راه دستش نبود که من توي فيلم بازي کنم. نگران بود که حالا مردم چه مي گويند. اما بعد کم کم راضي شد. چون ديد که غريبه نيست و کار خانوادگي ست بالاخره قبول کردم. چون دلم مي خواست به کار پسرم هم کمکي کنم کيومرث با ويديو مرا امتحان کرد. چند تا از قصه هاي کتاب مجيد را خوانده بودم. پسرم در نقش مجيد بازي کرد و من هم در نقش بي بي و مقداري از داستان «خواب نما» را بازي کرديم، آنجا که مجيد مي گويد خواب ديده و من مي ترسم و گريه مي کنم و مثل آدمهاي ديوانه مي شوم. پسرم نوار ويديو را برد تهران تا به دوستانش نشان بدهد. بعد گفت که من براي بازي مناسبم. کيومرث مي گفت: «چون تو مادر مني، من نبايد به تنهايي تصميم بگيرم که نگويند رابطه ي مادر و فرزندي دخيل بوده است». سه تا فيلم که تمام شد، اول بهار بود. پدر بچه ها کمي پا درد داشت، بعد، دردش زياد شد و کار فيلم برداري را تعطيل کردند. پدر بچه ها هم نگران بود و هي به کيومرث مي گفت: «پس چرا فيلمبرداري نمي کنيد؟» خلاصه کار به بيمارستان کشيد چه شب ها و روزهايي را سر کرديم بچه ها مثل پروانه دور پدرشان مي چرخيدند. خدا حفظشان کند. عاقبت هم- خب ديگر- بي بي در فيلم خواب نما مي گويد: «همين است ديگر آدم يک روز به دنيا مي آيد، يک روز هم از دنيا مي رود... فقط يک بدي مي ماند و يک خوبي». پدر بچه ها رفت. پنجاه سال با هم زندگي کرده بوديم؛ يک عمر! پس از او ديگر زندگي برايم معني نداشت. نمي دانم اگر کار فيلم برداري نبود، چطور سر مي کردم. راستي راستي کار خدا بود که توي فيلمي بازي کنم و مجبور باشم که سرگرم باشم. يادم مي آيد پس از مرگ پدر بچه ها، اولين فيلمي که شروع کرديم «خواب نما» بود و باز يادم مي آيد که در اين فيلم هم آدم عزيزي مي مرد. منبع:نشريه جوانان امروز- ش 2076 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16390]
صفحات پیشنهادی
نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران
نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران فخري خوروش فخري خوروش اسودي در سال 1308 در کرمانشاه متولد شد. خوروش، کار خود را در سينما در سال 1334 با فيلم « براي تو»، ...
نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران فخري خوروش فخري خوروش اسودي در سال 1308 در کرمانشاه متولد شد. خوروش، کار خود را در سينما در سال 1334 با فيلم « براي تو»، ...
نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها
نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها-نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها لويي ... نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها .... نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران ...
نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها-نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها لويي ... نگاهي به زندگي و مرگ کاشف ميکروبها .... نگاهي به زندگي چهار مادر سينماي ايران ...
نگاهی به محوریت زنان در فیلمهای جدید ایرانی
نگاهی به محوریت زنان در فیلمهای جدید ایرانی ایراسان/ نوشین جعفری تعداد ... تبديل به نانآور خانواده شده و مجبور ميشود براي تأمين هزينههاي زندگي، حرفه پدر يعني ... در گروه سینما آفریقا و "سه زن" منیژه حکمت در گروه سینما عصر جدید به نمایش درآمدند. ... "شبانهروز" با محوریت شخصیت چهار زن، چهار خط داستانی را با ساختار روایی و .
نگاهی به محوریت زنان در فیلمهای جدید ایرانی ایراسان/ نوشین جعفری تعداد ... تبديل به نانآور خانواده شده و مجبور ميشود براي تأمين هزينههاي زندگي، حرفه پدر يعني ... در گروه سینما آفریقا و "سه زن" منیژه حکمت در گروه سینما عصر جدید به نمایش درآمدند. ... "شبانهروز" با محوریت شخصیت چهار زن، چهار خط داستانی را با ساختار روایی و .
حال مادر تلویزیون ایران خوب نیست
مهری ودادیان مادر مهربان تلویزیون ایران و بازیگر قدیمی تئاتر و سینما ، به علت ابتلا به ... "مهری ودادیان" چهار سال است که در بستر بیماری به سر می برد و کمتر کسی از حال این ... نگاهي که سالم، شريف و در عين حال انساني و عاطفي است و در بازي ماه طلعت (اکرم . ... زندگی خانوادگی «مادر»ی كه «كاشف معما»ست ممكن است در بدو امر «تظاهری .
مهری ودادیان مادر مهربان تلویزیون ایران و بازیگر قدیمی تئاتر و سینما ، به علت ابتلا به ... "مهری ودادیان" چهار سال است که در بستر بیماری به سر می برد و کمتر کسی از حال این ... نگاهي که سالم، شريف و در عين حال انساني و عاطفي است و در بازي ماه طلعت (اکرم . ... زندگی خانوادگی «مادر»ی كه «كاشف معما»ست ممكن است در بدو امر «تظاهری .
نگاهی به حضور چهار بازیگر زن در «کافه ستاره»
نگاهی به حضور چهار بازیگر زن در «کافه ستاره»-این چهار زنیکی از ویژگیهای مثبت ... فریبا زنی ست رنج کشیده که سعی میکند با وجود رفتارهای همسرش زندگی خانوادگی را حفظ کند. ... ملوک، شخصیت تازهای در سینمای ایرانی است و قبلاً نظیرش را نداشتهایم. ... اما اتفاق دیگر، حضور اکبر عبدی در نقش یک زن، یعنی مادر مریلا زارعی است.
نگاهی به حضور چهار بازیگر زن در «کافه ستاره»-این چهار زنیکی از ویژگیهای مثبت ... فریبا زنی ست رنج کشیده که سعی میکند با وجود رفتارهای همسرش زندگی خانوادگی را حفظ کند. ... ملوک، شخصیت تازهای در سینمای ایرانی است و قبلاً نظیرش را نداشتهایم. ... اما اتفاق دیگر، حضور اکبر عبدی در نقش یک زن، یعنی مادر مریلا زارعی است.
نگاهي به ژانر فيلمهاي بخش مسابقه سينماي ايران
نگاهي به ژانر فيلمهاي بخش مسابقه سينماي ايران خبرگزاري فارس: فيلمهاي بخش ... (ابوالفضل جليلي)، «شيرتو شير» (ابراهيم فروزش)، «زندگي خصوصي آقا و خانم ... شدن فيلمها به بخش مسابقه در حال انجام است و چهار فيلم «من و زيبا»، «بي خداحافظي»، ... دفاع مقدس به تصوير كشيده است، البته در اين ميان همايون اسعديان قصه دو مادر كه ...
نگاهي به ژانر فيلمهاي بخش مسابقه سينماي ايران خبرگزاري فارس: فيلمهاي بخش ... (ابوالفضل جليلي)، «شيرتو شير» (ابراهيم فروزش)، «زندگي خصوصي آقا و خانم ... شدن فيلمها به بخش مسابقه در حال انجام است و چهار فيلم «من و زيبا»، «بي خداحافظي»، ... دفاع مقدس به تصوير كشيده است، البته در اين ميان همايون اسعديان قصه دو مادر كه ...
از آلمان تا ایران به دنبال مادر
از آلمان تا ایران به دنبال مادر-حوادث > داخلی - مرد ایرانی مقیم آلمان که 32 سال قبل با ... برای ادامه تحصیل و زندگی راهی اروپا شده بود برای یافتن مادر واعضای خانوادهاش ... آن طور که شنیدهام مادرم «ملیحه» که متولد حوزه چهار مشهد بود پس از طلاق به زادگاهش ... «مادر» بهترين فيلم تاريخ سينماي ايران با موضوع زن ... تحريم هاي ايران، نگاهي از بيرون ...
از آلمان تا ایران به دنبال مادر-حوادث > داخلی - مرد ایرانی مقیم آلمان که 32 سال قبل با ... برای ادامه تحصیل و زندگی راهی اروپا شده بود برای یافتن مادر واعضای خانوادهاش ... آن طور که شنیدهام مادرم «ملیحه» که متولد حوزه چهار مشهد بود پس از طلاق به زادگاهش ... «مادر» بهترين فيلم تاريخ سينماي ايران با موضوع زن ... تحريم هاي ايران، نگاهي از بيرون ...
نگاهی به فیلم «میلیونر زاغه نشین»
نگاهی به فیلم «میلیونر زاغه نشین»-فیلم «میلیونر زاغه نشین» به آوارگی و ... او با استفاده از زندگی پر فراز و نشیبی که داشته، به تک تک سوالات جواب می دهد. ... و دلش نمی خواهد به مردم فقیر کمک کند، تقابل مذهبی بین مسلمانان و هندوها که مادر «جمال» .... با نگاهی به برگزیدگان امسال اسکار می توان جای خالی سینمای ایران را در سینمای ...
نگاهی به فیلم «میلیونر زاغه نشین»-فیلم «میلیونر زاغه نشین» به آوارگی و ... او با استفاده از زندگی پر فراز و نشیبی که داشته، به تک تک سوالات جواب می دهد. ... و دلش نمی خواهد به مردم فقیر کمک کند، تقابل مذهبی بین مسلمانان و هندوها که مادر «جمال» .... با نگاهی به برگزیدگان امسال اسکار می توان جای خالی سینمای ایران را در سینمای ...
نگاهی به فیلم ((خواب زمستانی)) ساخته سیامک شایقی
نگاهی به فیلم ((خواب زمستانی)) ساخته سیامک شایقی- حرکتی آرام بر محور قصهای زنانه ... این جذابیت بالقوه میتواند متأثر از فضای حاکم بر سینمای ایران هم باشد که ... در مقاطع سنی مختلف میپردازد که با از دست دادن پدر و مادر در کنار هم زندگی میکنند و ...
نگاهی به فیلم ((خواب زمستانی)) ساخته سیامک شایقی- حرکتی آرام بر محور قصهای زنانه ... این جذابیت بالقوه میتواند متأثر از فضای حاکم بر سینمای ایران هم باشد که ... در مقاطع سنی مختلف میپردازد که با از دست دادن پدر و مادر در کنار هم زندگی میکنند و ...
نگاهی گذرا به 7 فیلم سینمایی متفاوت جشنواره فیلم فجر
نگاهی گذرا به 7 فیلم سینمایی متفاوت جشنواره فیلم فجر-حتی اگر موفقیتهای ... از آب در بیاید اما به هر حال اگر دو – دو تا چهار تا هم حساب کنیم و فیلم سازان قدیمی و ... هم نمایان بود، اما نام رخشان بنی اعتماد آن قدر در سینمای ایران استوار است که هر فیلم ... قطعه ای موسیقی است که آرمان زندگیاش محسوب میشود اما به دلیل مشکلات زندگی و روز ...
نگاهی گذرا به 7 فیلم سینمایی متفاوت جشنواره فیلم فجر-حتی اگر موفقیتهای ... از آب در بیاید اما به هر حال اگر دو – دو تا چهار تا هم حساب کنیم و فیلم سازان قدیمی و ... هم نمایان بود، اما نام رخشان بنی اعتماد آن قدر در سینمای ایران استوار است که هر فیلم ... قطعه ای موسیقی است که آرمان زندگیاش محسوب میشود اما به دلیل مشکلات زندگی و روز ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها