تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834933650
رها شدگان يک درام خيانت جذاب
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رها شدگان يک درام خيانت جذاب نويسنده: اميررضا نوري پرتو نگاهي به شخصيت هاي فيلمنامه«محاکمه در خيابان» در فيلمنامه محاکمه در خيابان با دو روايت موازي رو به رو هستيم که بنيان روابط علّي و معلولي هريک را شخصيت هايي تشکيل مي دهند که بسيارشان از جنس آدم هاي فيلمنامه هاي ديگر آثار مسعود کيميايي هستند. کيميايي در محاکمه در خيابان به شيوه جريان اين روزهاي سينماي ما به سراغ روايت هاي موازي و متقاطع رفته، اما در رويارويي با اين شيوه روايت پردازي، آدم هايي را برگزيده که خودش دوست دارد و براي کساني که سينماي او را با علاقه دنبال مي کنند، کم و بيش آشنا هستند. با بررسي کيفي و ميزان گنجايش زماني دو روايت موجود در فيلمنامه محاکمه در خيابان، مي توان گفت که داستان مربو به امير(پولاد کيميايي) بر روايتي که به نکويي(محمدرضا فروتن) و خيانت همسرش(نيکي کريمي) مي پردازد، چربش بيشتري دارد و آن را بايد روايت اصل فيلمنامه ناميد. به همين دليل خواسته يا ناخواسته شخصيت هايي که در کانون اين روايت قرار دارند، اهميت بيشتري پيدا مي کنند. در ابتداي فيلمنامه با شخصيت امير سر و کار داريم. داده هايي که درباره امير و از زبان خودش به ما ارائه مي شوند، بسيار رو و گل درشت هستند. در صحنه گل فروشي که امير با محمد(ارژنگ اميرفضلي) صحبت مي کند، کيميايي قصد دارد شخصيت امير را خيلي زود به مخاطبش معرفي کند تا هر چه زودتر سر اصل مطلب برود. اما امير در ميان اين حرف ها خيلي زود به بدترين شکل ممکن شخصيتش را به مخاطب معرفي مي کند؛ گويي که با يک شخصيت کم عقل رو به رو هستيم که دلش مي خواهد هر جا که برسد، درباره خودش بگويد. رفتارهاي سرخوشانه امير در اتومبيل گل زده اش آن قدر زياد و افراط گونه است که تماشاگر خيلي آسان حدس مي زند اين خوشي زودگذر است و قرار است به بحران کشانده شود. هرچند واقعيتي که امير از زبان دوستش - حبيب(حامد بهداد)- مي شنود، تا آن اندازه درگير کننده و تکان دهنده است که تماشاگر کاستي هاي فيلمنامه را در سکانس افتتاحيه اش(فصل معرفي شخصيت امير) ناديده بگيرد و فراموش کند. در صحنه اي که بين امير و حبيب در تعميرگاه مي گذرد(صحنه اي که در حقيقت گره افکني فيلمنامه و محرک موتور داستان فيلم است)، اين حبيب است که نقشي تعيين کننده در درام دارد. طبيعي است که در اين صحنه رازي که حبيب براي امير فاش مي کند(اين که همسر آينده امير، زن صيغه اي يک راننده آژانس بوده)، بر شخصيت پردازي حبيب سايه افکنده است. در اين صحنه از فيلمنامه نکته چنداني از زير و بم شخصيتي حبيب رو نمي شود؛ جز آن که او به احتمال فراوان آدم رفيق بازي است و در دنياي دوستي پول عروسي امير را فراهم کرده( اطلاعاتي که باز هم از زبان امير به شکلي رو و گل درشت مي شنويم) و البته اين موضوع هم تنها دستاويزي براي فيلمنامه نويس بوده که مخاطبش بپذيرد که ادعاي حبيب، گفته اي از سر حسادت يا بدخواهي نيست و به احتمال فراوان به حقيقت نزديک است. البته ابعاد اين واقعيت تا آن اندازه تراژيک است که ديگر براي ما، به عنوان تماشاگر اثر، مهم نيست که چرا حبيب اين واقعيت را که به تازگي فهميده، زودتر از اينها به امير نگفته و تنها با اين توجيه که گفتن اين راز براي حبيب دشوار بوده، از کنارش مي گذريم. پي گيري امير براي درستي ادعاي حبيب آن قدر همراه خود بار دراماتيک دارد که به تنهايي مي توانست خط روايي فيلمنامه محاکمه در خيابان باشد. پروسه نخست اين تم جست و جو، مواجهه امير با آمنه(شقايق فراهاني) است. اگر بخواهيم به معادل سازي هاي اجتماعي پناه بياوريم، مي توان آمنه را به ظاهر نمادي از زنان ستم ديده جامعه در حال گذار کنوني دانست که ديگر نمي توانند جبر مردسالار حاکم را تحمل کنند. اما مشکل اينجاست که اين شخصيت در واپسين اثر کيميايي که ادعاي امروزي بودن دارد، تنها يک زن پرخاش گر و هتاکه تصوير شده که روحيه شبه مردانه اش بيش از اندازه توي ذوق مي زند. شايد تنها توجيهي که بتوان براي نوع رفتار آمنه تراشيد، اين است که کيميايي شخصيت آمنه را عامدانه اين گونه تصوير کرده تا در يک سوم پاياني فيلمنامه، امير و(البته تماشاگر) اين حق را براي همسر آمنه- عَبِد(حميدرضا افشار)- قائل شود که به سوي مرجان(شبنم درويش) کشيده شود. هرچند که خودمان هم مي دانيم که در منطق دراماتيک اينها نمي تواند دليلي درست براي نوع شخصيت پردازي يک کاراکتر باشد. در سکانس بعدي فيلمنامه، شخصيت مرجان در کانون تمرکز داستان قرار مي گيرد. مرجان به عنوان کسي که در مرکز اتهام خيانت قرار مي گيرد، مي توانست نقش تعيين کننده اي در روند داستان فيلم داشته باشد؛ اما در شکل کنوني اين شخصيت بيشتر از حد و ظرفيت يک تيپ/ شخصيت منفعل عمل نمي کند. او در صحنه طولاني حضور در ماشين عروسي، در برابر اتهام و سرزنش امير جز آه و ناله واکنشي جدي و دراماتيک از خود بروز نمي دهد و پياده شدنش از ماشين در پايان اين صحنه، آن هم در نزديکي هاي تالار عروسي بيشتر از آن که يک واکنش تأثير گذار باشد، يک بازخورد لوس و از روي رفع تکليف است. در ادامه نيز مرجان نقشي تعيين کننده در فيلمنامه ندارد و صحنه هايي که در تالار عروسي مي گذرند و موازي با صحنه هاي درگيري امير و عبد در اتوبان نشان داده مي شوند، به آساني مي توانند حذف شوند، بي آن که خللي در کليت روايت ايجاد شود. در حقيقت با بررسي روند حرکت خط روايي فيلمنامه اين پرسش به ذهن مي رسد که اگر فيلمنامه محاکمه در خيابان بدون حضور فيزيکي مرجان هم روايت مي شد و تنها به عنوان محور اين درام خيانت نام او در ميان ديالوگ ها برده مي شد، چه تغيير محسوسي در مناسبات روايي فيلمنامه پديد مي آمد؟ پيوند دهنده دو روايت فيلمنامه محاکمه در خيابان، شخصيت فيلم بردار مجلس عروسي امير- نيلي(نگار فروزنده) - و دستيارش- سوسن- هستند. اما اين دو شخصيت نقشي تأثيرگذار در دو روايت بازي نمي کنند؛ ضمن آن که معلوم نيست در آن ساعت از روز که آن دو بايد لحظه به لحظه عروس را همراهي کنند، چرا به جايي در ميانه هاي شهر مي روند و فيلم تولد فرزند نکويي(محمدرضا فروتن) را تحويل مي دهند. اگر قرار بر پيوند دو روايت فيلمنامه باشد، آنجا که همسر نکويي(نيکي کريمي) سوار ماشين عبد مي شود، اين تلاقي با منطق قابل هضم تري اتفاق مي افتد و نيازي به استفاده بي مورد از دو شخصيت نيلي و سوسن نبود. آغاز روايت دوم با شخصيت نکويي است. نکويي شخصيتي است از جنس ضد قهرمانان دوران طلايي کارنامه سينمايي کيميايي؛ آدمي زخم خورده و به آخر خط رسيده که همه چيزش را فنا شده مي بيند. پرداخت اين شخصيت بالقوه جذاب در فيلمنامه محاکمه در خيابان آن قدر کم رنگ و بدون اهميت است که آدم آرزو مي کند اي کاش کيميايي خط روايي فيلمنامه اش را بر پايه همين شخصيت بنا مي کرد. در مدت زمان کوتاهي که نکويي را همراهي مي کنيم، او در جذاب ترين موقعيت نمايشي فيلمنامه قرار مي گيرد و مخاطب بيشترين همذات پنداري را با او پيدا مي کند. هرچند که او فرصتي پيدا نمي کند که واکنشي جدي و دراماتيک از خود بروز دهد و مرگ او به عنوان نقطه عطف روايت دوم، خالي از آن تأثيرگذاري لازم است. خدمتکار نکويي- محسني(اکبر معززي) - هم در همان يک صحنه حضورش آدمي آشنا در مناسبات دنياي کيميايي به نظر مي رسد. محسني آدمي طرد شده و در عين حال وفادار به ارباب خود است؛ آدمي است از آخرين بازمانده هاي نسلي که رگه هايي از ارزش هاي اخلاقي را مي توان در رفتار آنها پيدا کرد. بي شک در چهارچوب دنياي آثار کيميايي اين گونه شخصيت ها معناي بهتري براي مخاطب دارند تا آدم هايي از جنس امير که نماينده نسل کنوني اند و خيلي دشوار است که بخواهيم آنها را زنده کنند باورهاي سنتي جامعه شهري ايران بدانيم. خيانت محراب (محمد مؤيد) و همسر نکويي به نکويي خود مي توانست به يک خط داستاني جذاب تبديل شود؛ اما اين داستانک نيز همانند ديگر خرده روايت هاي فيلمنامه محاکمه در خيابان در همان شکل ابتدايي اش باقي مانده و فرصتي براي گسترش پيدا نمي کند. همسر نکويي در موقعيتي سرشار از ترديد قرار دارد، ولي ترديد او تا پايان به مرحله عمل نمي رسد. اين که او در پايان و با دستگيري محراب در فرودگاه با پول ها مي گريزد، مي توانست دستاويزي خوب براي فيلمنامه نويس باشد که با يک زمينه سازي مناسب از همسر نکويي سيماي يک فم فتال را ترسيم کند. اما تا پايان چيز زيادي از اين شخصيت دستگيرمان نمي شود و حتي زماني که بي مقدمه شروع به درددل کردن با عبد مي کند، اين فرصت برايمان کمتر فراهم مي شود که بتوانيم به او نزديک شويم و در رويارويي با او نيز بايد همه چيز را به پيش فرض هاي ذهني خود بسپاريم و خودمان براي او شخصيت پردازي کنيم. در اين مثلث عشقي سرشار از خيانت، انگيزه هاي محراب در جايگاه قطب منفي روايت، بيش از دو شخصيت ديگر روشن تر و ملموس تر است. او انگيزه عاطفي و مالي آشکاري براي خيانت به نکويي و تصاحب همسر شريک خود دارد و روايت دوم فيلمنامه با محوريت او مي توانست شکل جذاب تري داشته باشد که متأسفانه درباره اين شخصيت نيز اين اتفاق رخ نداده است. در سوي ديگر عبد به عنوان رأس سوم مثلث عشقي روايت اصلي فيلمنامه، از همان شخصيت هايي است که در جهان آثار کيميايي آدمي آشنا به نظر مي رسد. کنش ها و ديالوگ هايي که کيميايي براي عبد در نظر گرفته، از او شخصيتي قابل پي گيري و جذاب ساخته است. از ديد قاعده هاي دراماتيک، او حتي در استمرار، يا نابودي زندگي امير و مرجان نقشي تأثير گذار دارد. با اين وجود ناگزيري اخلاق مدارانه اي که کيميايي براي اين شخصيت تعريف کرده، در پايان تنها سيماي يک منجي بامرام را از او خلق مي کند. اين که عبد چگونه راضي مي شود که افسارش را به دست امير بدهد و هرجا که او مي گويد برود(مثل همان ناکجاآباد در حاشيه آزادراه) و با يک قسم خوردن خشک و خالي، امير را راضي کند که ميان او و مرجان رابطه اي غير اخلاقي نبوده، جدا از آن که شک تماشاگر را نسبت به سلامت عقل امير بر مي انگيزاند، نمي تواند شخصيت عبد را به عمق بيشتري برساند. صحنه پاياني که او را در پارکينگ فرودگاه مي بينيم و مي فهميم او براي نجات زندگي مرجان و امير، به امير دروغ گفته، به دليل پيرنگ و زمينه سازي ضعيفي که در روايت اصلي وجود دارد، نمي تواند تماشاگر را راضي کند که آن را به عنوان برگ برنده فيلمنامه نويس بپذيرد و در بهت و حيرت فرو رود. در حقيقت با اخلاق گرايي گل درشتي که در روايت اصلي موج مي زند(رسيدن به پاياني خوش با رسيدن امير و مرجان به هم)، اين راز گشايي که البته با نبودن دليل هايي قوي براي راضي کردن امير(و مخاطب) قابل پيش بيني بوده، نمي تواند آن تأثير دراماتيکش را داشته باشد. فيلمنامه محاکمه در خيابان بر خلاف بسياري از فيلمنامه هاي ايراني که از خلق ساده ترين موقعيت هاي ابتدايي جذاب ناتوان اند، دست مايه هاي روايي گوناگوني دارد که هريک به تنهايي براي نوشتن يک فيلمنامه کامل و درست کافي هستند. پرداختن به تمامي اين موقعيت ها در يک فيلمنامه سينمايي، مطابق انتظار همه چيز را در سطح نگه مي دارد و اين ضعف شامل حال شخصيت هاي فيلمنامه محاکمه در خيابان نيز شده که با وجود بهره مندي فيلمنامه از تم هميشه جذاب خيانت به هيچ يک اجازه نداده که در عمق حرکت کنند. بي شک کيفيت قابل قبول محاکمه در خيابان نسبت به آثار يک دهه اخير کيميايي، بيشتر از آن که از مزيت هاي فيلمنامه آن ناشي شده باشد، به ساختار اجرايي خوب فيلم باز مي گردد. منبع: فيلم نگار، شماره 87 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 775]
صفحات پیشنهادی
باز ی جذاب جبر
بازی فکری و جذاب اختلاف تصاویر به صورت پرتابل برای کامپیوتر (نسخه ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب رها شدگان يک درام خيانت جذاب نويسنده: اميررضا نوري ...
بازی فکری و جذاب اختلاف تصاویر به صورت پرتابل برای کامپیوتر (نسخه ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب رها شدگان يک درام خيانت جذاب نويسنده: اميررضا نوري ...
چگونه زندگی زناشویی خود را جذاب و محکم کنیم
چگونه می توان از خودارضایی دست کشید ... چگونه زندگی زناشویی خود را جذاب و محکم کنیم ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب او انگيزه عاطفي و مالي آشکاري براي خيانت .
چگونه می توان از خودارضایی دست کشید ... چگونه زندگی زناشویی خود را جذاب و محکم کنیم ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب او انگيزه عاطفي و مالي آشکاري براي خيانت .
چگونه برای همسر خود جذاب شویم؟
رها شدگان يک درام خيانت جذاب او انگيزه عاطفي و مالي آشکاري براي خيانت به نکويي و تصاحب همسر شريک خود دارد و روايت دوم فيلمنامه با محوريت او مي توانست شکل ...
رها شدگان يک درام خيانت جذاب او انگيزه عاطفي و مالي آشکاري براي خيانت به نکويي و تصاحب همسر شريک خود دارد و روايت دوم فيلمنامه با محوريت او مي توانست شکل ...
نقد فيلمنامه حماسه گرگ و ميش: ماه نو
وقتي بلا سعي دارد يکي از کادوهاي تولدش را باز کند، دست خود را مي برد. برادر ادوارد که بوي خون او را .... حرف بزني خط مي ده · رها شدگان يک درام خيانت جذاب · تراژدي؟
وقتي بلا سعي دارد يکي از کادوهاي تولدش را باز کند، دست خود را مي برد. برادر ادوارد که بوي خون او را .... حرف بزني خط مي ده · رها شدگان يک درام خيانت جذاب · تراژدي؟
طعم کافور
... دراماتيک خود الکن و گاهي ابتر هستند؟ مسلماً نمي توان تنها يک دليل را در پاسخ به اين سؤال منظور دا. ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب · تراژدي؟ 29 نکته براي شناسايي ...
... دراماتيک خود الکن و گاهي ابتر هستند؟ مسلماً نمي توان تنها يک دليل را در پاسخ به اين سؤال منظور دا. ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب · تراژدي؟ 29 نکته براي شناسايي ...
مرثيه اي در برف
در حقيقت تنها يک موقعيت سرشار از تعليق- يعني رويارويي فتحي با همسرش پس از 20سال و حلاليت طلبيدن از او- فيلم را به جلوه مي .... رها شدگان يک درام خيانت جذاب ...
در حقيقت تنها يک موقعيت سرشار از تعليق- يعني رويارويي فتحي با همسرش پس از 20سال و حلاليت طلبيدن از او- فيلم را به جلوه مي .... رها شدگان يک درام خيانت جذاب ...
نگاهي به فيلمنامه«سرود کريسمس»
آن شب اسکروچ روح جيکاب مارلي، يکي از شرکاي قديمي خود را مي بيند که هفت سال پيش در شب کريسمس مرده است و اکنون ناچار است با .... رها شدگان يک درام خيانت جذاب ...
آن شب اسکروچ روح جيکاب مارلي، يکي از شرکاي قديمي خود را مي بيند که هفت سال پيش در شب کريسمس مرده است و اکنون ناچار است با .... رها شدگان يک درام خيانت جذاب ...
انگيزههاي سيگاري شدن
انگيزههاي سيگاري شدن اولين بار، اولين سيگار چه چيزي در پک زدن به يک نخ تنباکوي دودزا پنهان است که باعث شده يک چهارم از .... رها شدگان يک درام خيانت جذاب ...
انگيزههاي سيگاري شدن اولين بار، اولين سيگار چه چيزي در پک زدن به يک نخ تنباکوي دودزا پنهان است که باعث شده يک چهارم از .... رها شدگان يک درام خيانت جذاب ...
راز شقایق فاش شد
رها شدگان يک درام خيانت جذاب طبيعي است که در اين صحنه رازي که حبيب براي امير فاش مي کند(اين که همسر آينده ... و تنها با اين توجيه که گفتن اين راز براي حبيب ...
رها شدگان يک درام خيانت جذاب طبيعي است که در اين صحنه رازي که حبيب براي امير فاش مي کند(اين که همسر آينده ... و تنها با اين توجيه که گفتن اين راز براي حبيب ...
29 نکته براي شناسايي افراد معتاد
... آنان به موادمخدر هستند، توصيه ميکنيم. با خواندن اين نکات ميتوانيد متوجه شويد که آيا فرزند يا احتمالا يکي از. ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب · حرف بزني خط مي ده ...
... آنان به موادمخدر هستند، توصيه ميکنيم. با خواندن اين نکات ميتوانيد متوجه شويد که آيا فرزند يا احتمالا يکي از. ... رها شدگان يک درام خيانت جذاب · حرف بزني خط مي ده ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها