تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835177076
شكار يا شكارچي؟
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شكار يا شكارچي؟ ترجمه: مريم رحيمي گزارش فيلمبرداري «ماموران بازپس گيري» ساخته ميگوئل ساپوچنيك رمي (جود لا) يكي از بهترين مأموران بازپس گيري اعضاي مصنوعي بدن شركتشان است. او كمي بعد از اينكه در حين انجام كار صدمه شديدي مي خورد، متوجه مي شود كه نه تنها قصد دارند جايگزيني برايش پيدا كنند، بلكه قرض هنگفتي نيز بالا آورده است. در نتيجه از كارش بيزار مي شود. هنگامي كه در پرداخت قسط هايش به مشكل برمي خورد، اتحاديه سرسخت ترين مأمورش را براي پيگيري رد وي به سراغش مي فرستد و اين مأمور كسي نيست به جز جيك (فارست ويتاكر) شريك سابق رمي. جالب اين جاست كه شكارچي خودش تبديل به شكار شده است. رمي براي يادگيري نحوه فرار كردن و خلاص شدن از شر سيستم به بت (آليس براگا) - يكي ديگر از بدهكاران - ملحق مي شود. سرانجام تعقيب و گريزي طولاني بين او و جيك درمي گيرد. آريك گارسيا نويسنده ي اثر سال ها پيش در سال 1997 پس از مدتي انديشيدن در مورد نحوه مالكيت در آمريكا به ايده نوشتن اين فيلمنامه رسيد. او معتقد است: «افراد در آمريكا از مالكيت حقيقي اموالشان محرومند، حتي كساني كه صاحبخانه هستند، چرا كه اگر قسط هاي بانك پرداخت نشود، همه چيز را از دست مي دهند. سپس از اين ايده به فكر دنياي سلامت و بهداشت افتادم و اين كه اگر مجبور بوديم براي اعضاي بدن مان قسط بدهيم چه مي شد؟» او با اين ايده نگارش رماني با نام "بازپس گيري" را آغاز كرد. رماني در مورد آينده اي دور كه در آن مردم عاجزانه تلاش مي كنند هميشه فعال و جوان يا حداقل زنده بمانند. او پس از پايان كار آن را در اختيار دوست فيلمنامه نويس گارت لرنر قرار داد و لرنر به حدي از كار خوشش آمد كه تصميم گرفت بر مبناي آن فيلم بسازد. والري دين تهيه كننده اجرايي كار، پس از خواندن فيلمنامه براي شروع پروژه با نويسندگان تماس گرفت. آن ها براي توليد اثر ميگوئل ساپوچنيک را به عنوان كارگردان اثر استخدام كردند. نويسندگان پس از آشنايي با ساپوچنيک احساس كردند وي توانايي درك حساسيت هاي مدنظر آنها را دارد. او نيز سريعاً متوجه كمدي سياه و نقد اجتماعي موجود در كار آنها شد و به نويسندگان فيلمنامه در توليد فيلمي اكشن/ هيجاني با حفظ روحيه اصلي كار كمك كرد. اسكات استابر تهيه كنندگي پروژه را بر عهده گرفت. او در مورد ساپوچنيک چنين مي گويد: «به اعتقاد من فيلم هاي كوتاه ميگوئل بسيار خوب بودند و تخيل قوي و شيوه بصري خاص خود را داشتند. ميگوئل كار آماده كردن فيلمنامه را بر عهده داشت و هنگامي كه براي نخست بار آن را به من نشان داد، بينش و تخيل قدرتمندش كاملاً مشخص بود.» پس از پيدا شدن سرمايه گذار و فيلمساز، زمان پيدا كردن بازيگران و عوامل خبره رسيده بود. جود لا بازيگر اسكاري فيلم، پس از خواندن فيلمنامه بلافاصله پاسخ مثبت داد. او معتقد بود ايده بكر فيلمنامه وي را تحت تأثير خود قرار داده است. در حقيقت كمدي سياه فيلم در تركيب با داستان عاشقانه موجود در آن و هجوي كه در فيلم موج مي زند، توانايي هاي او را به عنوان يك بازيگر به چالش كشيده بودند. ساپوچنيک، استابر و نويسندگان از اشتياق لا براي بازي در نقش اول فيلم بسيار خوشحال بودند؛ مردي كه قلبش را از دست مي دهد تا روحش را باز بخرد. گارسيا به خاطر دارد كه كار با امضاي قرارداد بازي توسط لا روي غلطك افتاد و شروع شد. لا در توصيف شخصيت خود مي گويد: «نقش مردي را بازي مي كنم كه هميشه كارش را درست انجام مي دهد. او در كشتن افراد مهارت و توانايي زيادي دارد، ولي وقتي خود دچار مشكل مي شود، نمي داند چطور بايد عمل كند. رمي موفق مي شود براي رها شدن از اتحاديه راهي پيدا كند و سرانجام شغل عجيب و غريبش باعث مي شود به آدمي فراري تبديل شود. چيزي كه او را برايم جذاب مي كند، اين است كه رمي رگه هايي از فلسفه و نويسندگي در خود دارد و نداي درونش كمي حالت شاعرانگي دارد.» فيلمسازان از فارست ويتاكر- بازيگر اسكار گرفته- خواستند نقش جيك همكار سنگدل و بهترين دوست دوران كودكي رمي را بازي كند. آن ها هنگام فيلمبرداري در لوئيزيانا از وجود ويتاكر در صحنه فيلم ديگري در همان حوالي مطلع شدند و تصميم گرفتند براي بازي در فيلم با او به مذاكره بنشينند. ساپوچنيك معتقد بود كسي جز ويتاكر نمي توانست شخصيت ظريف و چندلايه جيك- كه يك رواني دوست داشتني است- را به اين خوبي بازي كند. به علاوه او در زمينه تدوين نيز به كارگردان كمك شاياني كرد. تهيه كننده ي فيلم نيز به اين نكته معترف است كه هيكل و چهره پر هيبت ويتاكر براي كار مناسب بوده است. با اين حال او شيريني و جذابيت نهفته اي دارد و مي تواند شخصيت را جالب و دوست داشتني به تصوير بكشد. ويتاكر در مورد علاقه اش به فيلم مي گويد: «چند نكته در اين فيلم وجود دارد كه آن را برايم جذاب مي كند؛ اولاً جيك فردي برون گرا و شوخ طبع است و به علاوه شخصيتي فيزيكي است و من از انجام هنرهاي رزمي لذت مي برم. در نهايت فيلم عاقبت عدم توجه به ديگران و افرادي كه نياز به توجه دارند را نيز به خوبي نشان مي دهد.» گرچه رمي و جيك در انجام كارشان دو شيوه متفاوت دارند، دوستي ميان آنها به زمان بچگيشان برمي گردد. ولي وقتي رمي پا به فرار مي گذارد و جيك مأمور دستگيري او مي شود، همه چيز به خاطر پاداشي پرسود از بين مي رود. ويتاكر در مورد شخصيتش و دوستي ميان او و رمي صحبت هايي جالب مي کند: «جيک فردي صريح و واقع بين است،ولي وقتي رمي تصميم مي گيرد زندگياش را از او جدا كرده و كارش را ترك كند، دچار مشكل ميشود. چرا كه دوستي بين آن ها بسيار به گذشته برمي گردد. رابطه جيك و رمي به نگاه آن دو به دنيا جالب توجه است. ميگوئل ميان كمدي سياه و اكنش فيلم توازن ايجاد كرده است. به عقيده ي من ساير عناصر فيلم بدون کنار هم قرار گرفتن درست و مناسب کمدي و واقعيت جواب نمي دادند.»لا هم در توصيف دوستي ميان او و همكارش در اتحاديه به اين امر معتقد است: «وقتي دو نفر با هم جور درمي آيند، همه از در كنار هم بودن آن دو خشنود مي شوند، ولي هيچ وقت نمي توان از تطابق كامل دو نفر با يكديگر مطمئن بود. با اين حال من و فارست زوج خوبي شديم و به زودي دريافتيم كه به عنوان زوج كاري و هنري چه بايد بكنيم.» ليو شريبر نقش فرانك، مدير خوش زبان جيك و رمي را در اتحاديه ايفا مي كند. به نظر ساپوچنيك، ليو با صداي فوق العاده اش براي بازي در نقش مدير بهترين فرد بود. او صدا و چهره يك بازارياب را در فيزيك ظاهري اش دارد و مي تواند همه را قانع كند. ليو در تئاتر نقش هاي جدي بازي مي كند، اما شخصيتي بامزه دارد و به خوبي از عهده ايفاي نقش فرانك برآمده است. شريبر معتقد است: «گمان مي كردم فيلمسازان بازي من را در گلن گري گلن راس كه راجع به دنياي وحشي املاك و مستغلات در شيكاگوست، ديدهاند. ايده بازي در نقش فردي كه اعضاي مصنوعي بدن را به مردم مي فروشد تا زنده بمانند، برايم جذاب بود.» انتخاب بازيگر نقش فراري كه به رمي كمك مي كند در دنياي اعضاي مصنوعي بدن راهش را پيدا كند، كار مشكلي بود. بت، دختري قوي است كه از نظر هوش و جسمي با رمي برابري مي كند و نيمه گم شده او محسوب مي شود. ساپوچنيك،آليس براگا را در فيلم برزيلي شهر حقيرتر ديده بود و مي خواست با او براي فيلمش ملاقات كند. نظر او در مورد آليس اين بود كه براگا دختري تأثيرگذار است و تمايل دارد در دنياي اكشن مردانه نقش زني قدرتمند را ايفا كند. فيلمسازان از بازيگران زن زيادي تست گرفتند، اما آليس نظرشان را به خود جلب كرده بود به محض پيوستن آليس به گروه، رابطه خوبي ميان او و جود به وجود آمد و باعث خلق رابطه اي به يادماندني در فيلم شد. ساپوچنيك درتوصيف اعضاي مصنوعي بدن مي گويد: «در زندگي حقيقي از اين اعضا براي مداواي افرادي كه در ميادين جنگ آسيب ديده بودند، استفاده مي شد، اما ما دنيايي پيشرفته تر خلق كرديم كه اين اعضاي مصنوعي در آن هوشمندتر بوده و ارزشي آرايشي داشته باشند.» ديويد سندفر، طراح صحنه فيلم قلبي درست كرد كه پمپي براي فيلتر كردن خون به كبد داشت. شكل اين قلب طبيعي بود و تعداد دهليزها و دريچه هايش نيز واقعي بودند، ولي مخزن هايي نيز به آن اضافه كردند.
اندرو كلمنت گريمور و طراح جلوه هاي ويژه، وظيفه طراحي و ساخت اجزاي مصنوعي بدن را برعهده گرفت و از رزين آلومينيومي سريع العمل براي ساخت آن ها استفاده كرد. او در نهايت به اين نتيجه رسيد كه ساخت قلب مشكل ترين بخش كار بود. به علاوه گروه او وظيفه داشت اجزا و ارگان بدن را با جزئيات دقيق بسازند. آن ها با قلب ريزي بدني كامل تهيه و به چندين رنگ توليد كردند. بسته به مقدار پوستي كه كارگردان مي خواست در يك صحنه نشان دهند، ساخت بدن از چند هفته تا چند ماه طول مي كشيد. در نهايت بايد موها را يك به يك به سر وصل مي كردند. علاوه بر اين در بدن ها چندين حفره جاسازي مي كردند تا مأموران به راحتي بتوانند اجزاي مصنوعي را تكان دهند، ولي الويت نخست ساخت بدن هايي بود كه واقعي به نظر برسند. به همين دليل آن ها اجزا را از سيليكون ساختند تا نور را بازبتابانند. به علاوه تكه هايي پلاستيكي براي قفسه سينه ساختند تا پوست بد شكل شود. لوله هاي مختلفي از زاويه هاي متفاوت درست كردن تا خون و بقيه مايعات را در بدن حركت دهند. آن ها زير اجزاي مختلف بدن تيوپهايي كار گذاشتند تا در داخل حركت كنند و بدن هر چه بيشتر واقعي به نظر برسد. گروه كلمنت از لايه هاي لاتكس براي درست كردن تيوپ ها استفاده كردند و زير اجزاي دروني، شكمي و ساير حفره ها قرار دارند و براي طبيعي جلوه دادن آن ها، اجزا را از جنس سيليكون نرم ساختند. به علاوه گروهي ضخامت اجزاي مختلف را آزمايش كرد تا مطمئن شود از استحكام لازم برخوردار هستند. گروه از روغن زيتون براي برق انداختن اعضاي بدن استفاده كردند و يك روز كامل رنگ هاي قرمز مختلف را آزمايش كردند تا طبيعي ترين رنگ را برگزينند. لام هم با توجه به ميان تخصصي بودن فرآيند به اين نتيجه رسيد كه ماموران هرچه بيشتر به جزئيات بپردازند، واقعي تر به نظر مي رسند. او مي گويد طي جلسات مختلف با اجزايي كه مي توانست تشريح كند، اجزاي دروني بدن، زخم هايي كه بايد مي پوشاند و مفاصل زانوها، رانها، قلب و كليه كار كرد. توليد اين طرحها كار جالبي بود و مأموران را بسيار خبره كرده بود. گروه كلمنت براي كوتاه كردن زمان توليد بعضي از حفره هاي بدن را دوباره پوشانده و از آن ها در چند صحنه هنگام خارج كردن اجزاي بدن توسط مأموران استفاده كردند. با اين كار مي توانستند از دست مأموري كه داخل بدن بود و به دنبال يك عضو مي گشت نماي نزديك بگيرند. اما اين تنها وظيفه ي گروه كلمنت نبود، چرا كه آن ها بايد با بازيگران هم كار مي كردند. به عنوان مثال در طول صحنه ي عمل جراجي رمي، گروه با استفاده از تخت هاي متمايل بدن بازيگر را پنهان كرده و پيكره و پاهاي مصنوعي را روي تخت جراحي قرار دادند. خود كلمنت و دستيارش زير تخت بودند و از تيوپ ها و سيلندرهايي براي تلمبه زدن قلب، مثانه، ريهها و خون استفاده مي كردند تا به نظر برسد رمي واقعاً زير تيغ جراحي است. كلمنت مي گويد در طول فرآيند از متخصصان پزشكي براي استفاده از وسايل واقعي جراحي استفاده كردند. شخصيت آليس براگا نيز در طول فيلم تحت عمل جراحي قرار مي گيرد. در يكي از صحنه هاي جالب فيلم، آليس اجازه مي دهد بچه هاي كوچك، اما با تجربه زانوي مصنوعي اش را جا بيندازد. براي اين كار به گفته كلمنت يك روز كامل از تمام اعضاي بدن آليس قالب برداري کردنند تا قالب کل زانوي او را جدا کرده و عضو مصنوعي را در درون آن به نمايش بگذارند. مثلا رگ هاي خوني و تاندون هاي زانوي او بسيار واقعي به نظر مي رسيد. قالب برداري از بدن هشت ساعت طول كشيد، اما از نظر براگا كار جالبي بود، چون مثلاً هرگز چنين كاري نكرده بود. علاوه بر اين گروه كلمنت از تكنولوژي جديدي براي توليد تاتوي نماد اتحاديه روي بدن مأموران بازپس گيري استفاده كردند. آن ها با تركيب وسايل چند بعدي و تكنولوژي توليد تاتوي غير واقعي برندي روي گردن مأموران طراحي كردند. اعمال اين تاتوها كه شبيه پوست ورآمده و خراش برداشته بود، تنها چند دقيقه طول كشيد، اما تمام روز روي پوست مي ماند و به راحتي قابل لمس بود.
چندين طراحي با باركدهاي مختلف كه نماد وضعيت ماموران و همچنين نوع بازپس گيريشان باشد (قانوني يا بازار سياه) توليد شدند. مثلاً مأموري طراز پنجمي مثل رمي اعضاي مصنوعي فراواني را بازپس گرفته و تاتوي شركتي او از پنج نشان براي اشاره به طراز پنجم اوست، در حالي كه مأموران بي تجربه تر فقط يك نشان روي گردنشان دارند. مأموران بازپس گيري در يكي از شهرهاي آمريكاي شمالي در سال 2025 ميلادي رخ مي دهد. سازندگان از شهر تورنتو، ساختمان هاي اصلي و استوديو استفاده كردند تا دنياي پيشرفته آينده را به تصوير بكشند. ساپوچنيك بر بي اخلاقي و نقص هاي اين دنيا بسيار تأكيد مي كند، اما با دنياي فعلي ما چندان تفاوتي ندارد. كارگردان اثر تصور مي كند كشور تا آن موقع تحت سلطه آسياييها درآمده است، چرا كه تا چند سال آينده چين به قدرت برتر دنيا تبديل مي شود، اما به جاي حمله فيزيكي آمريكا را تحت حمله اقتصادي قرار مي دهد. بنابراين احتمالاً فعاليت هاي اتحاديه تحت نظارت آن هاست. سندفر نيز تصور مي كرد دنياي جيك و رمي بايد تحت تأثير فرهنگ آسياييها قرار بگيرد. او هنگام طراحي بخش هاي پايين شهر از بخشي از ناحيه شهري هنگ كنگ كه حالا مخروبه شده، اما در دهه هاي پنجاه تا هفتاد پر از روسپي، قمارباز و قاچاقچي بود، الهام گرفت. كارخانه اتحاديه در انباري در تورنتو طراحي و فيلمبرداري شد و از پرده هاي سبز براي بزرگتر كردن آن بهره گرفتند. ساپوچنيك در ادامه مي گويد: «هرچه بيشتر در عمق اتحاديه فرو برويم، بيشتر به فرهنگ چين و چينيها برمي خوريم. صحنه كارخانه مستقيماً از فيلم هاي مربوط به كارخانه هاي چين با وجود ميليون ها کارگر در رديف هاي متعدد گرفته شده است. بسياري از مكان هاي مورد استفاده ما قبلاً در هيچ فيلمي ديده نشده بودند. مثلاً ترمينال جديد فرودگاه پيرسون. اما گروه منطقه اي حومه اي پيدا كرد كه ما را به ياد خانه هاي كوچك فيلم ادوارد دست قيچي مي انداخت. از اين مكان براي فيلمبرداري از خانه رمي و كارل استفاده كرديم، جايي كه رمي در آن ديگر از مقررات پيروي نمي كرد. براي جدا كردن جامعه ي فعلي و آينده بايد پس از توليد بسياري از مكان ها را با به كارگيري گرافيك كامپيوتري تغيير مي داديم. مثلاً به بسياري از مكان ها با استفاده از گرافيك ساختمان هاي جديد و مونوريل اضافه كرديم.» فرآيند توليد جلوه هاي ويژه براي آرون وين تراب و گروهش كاري سخت و طولاني بود. دامنه فعاليت آن ها به حدي وسيع بود كه براي خلق دنياي آينده بيش از 350 ساعت جلوه ويژه گرفتند. آن ها براي اين كار از تكنيك هاي متعددي استفاده كرده و با استفاده از فرآيند افزايش مكان هاي موجود مثلاً مناطق شهري، بازارهاي خريد و ساختمان ها را زيادتر كردند. براي گرفتن صحنه هاي مربوط به كارخانه از طراحي هاي ديجيتال استفاده شد، چرا كه بايد با گرافيك كامپيوتري مكان بزرگتر مي شد و افراد بيشتر مي شدند. بازوي بازيگر با يك بازوي گرافيكي رباتيك در صحنه هاي مربوط به كشتي باربري متروكه عوض شد. از خون و لخته هاي خوني غيرواقعي نخستين بار در صحنه فيلمبرداري از راهروي طولاني استفاده شد. در اين صحنه رمي و بت راه خود را از ميان دشمنان باز مي كنند. صحنه اتاق باز پس گيري كه در آن بت بازويش را داخل سينه رمي مي گذارد به صورت زنده و به همراه عناصر مصنوعي ساخته شده است.
براي گرفتن صحنه هاي مربوط به جزيره گرمسيري به جزيره اي يادآور سواحل غير مسكوني فيجي احتياج بود. سازندگان مكان مورد دلخواهشان را در جزيره كيز در فلوريدا پيدا كردند. آن ها ساختمان هاي موجود را به شكل ديجيتالي حذف كردند و كيز را جزيره اي متروكه به نمايش درآوردند. كارولين هريس طراحي لباس براي تهيه لباس هاي دنياي آينده كار سختي پيش رو داشت. سال 2025 چندان دور نيست بنابراين بايد از چندين عنصر در قصه هاي علمي/ تخيلي بهره مي گرفت. هريس مي گويد: «ميگوئل مي دانست چه چيزي مدنظر دارد؛ دنيايي در آينده كه ادامه دنياي ما باشد، اما تأثير چيني ها در آن بيشتر حس شود؛ دنياي توليداتي عظيم كه در آن چين محصولات مورد علاقه آمريكايي ها و اروپاييها را توليد و تعريف مي كند.» هريس و ساپوچنيك تصور مي كردند مردم در آينده پارچه هايي تركيبي مثل نايلون به تن مي كنند، ولي آن ها رنگ ها را حذف نكردند تا دنيايشان پساآخرزماني به نظر نرسد. حتي با وجود بعضي عناصر ساآخرزماني در فيلم. بنابراين به جستجوي صحنه هايي وحشتناك و رنگين گشتند؛ مثلاً پناهندگان كوزوو و سيبري كه با وجود كار سخت در دهه نود، هنوز لباس هاي رنگي به تن مي كردند. هريس مي خواست بيشتر لباس هاي فيلم كهنه و ژنده به نظر برسد. از آن جا كه كثيف نشان دادن رنگ خاكستري كار مشكلي است، طراحان لباس روي آنها رنگ ريختند و ژنده و پاره شان كردند. بيشتر افراد محبوس در منطقه پايين شهر طوري به نظر مي رسيدند، گويي در لباس هايشان محبوس شده اند و حداقل يك سال است كه همان يك دست لباس را به تن دارند. سرانجام لباس هاي مأموران بازپس گيري به نحوي طراحي شد كه سفر ترسناك شان را به تصوير بكشد. او شروري است كه نهايتاً به رفيقي خشن تبديل مي شود. Dark Horizones (May 2010) منبع: مجله ي صنعت سينما، شماره ي 95 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 751]
صفحات پیشنهادی
شكار يا شكارچي؟
شكار يا شكارچي؟ ترجمه: مريم رحيمي گزارش فيلمبرداري «ماموران بازپس گيري» ساخته ميگوئل ساپوچنيك رمي (جود لا) يكي از بهترين مأموران بازپس گيري اعضاي ...
شكار يا شكارچي؟ ترجمه: مريم رحيمي گزارش فيلمبرداري «ماموران بازپس گيري» ساخته ميگوئل ساپوچنيك رمي (جود لا) يكي از بهترين مأموران بازپس گيري اعضاي ...
ورزش - شكار يا شكارچي؟
ورزش - شكار يا شكارچي؟ ورزش - شكار يا شكارچي؟ عليرضا خطيبي:فصل نقل و انتقالات كه تمام ميشود ميتوان تا حدودي با توجه به فعاليت تيمها در تابستان به گمانهزني ...
ورزش - شكار يا شكارچي؟ ورزش - شكار يا شكارچي؟ عليرضا خطيبي:فصل نقل و انتقالات كه تمام ميشود ميتوان تا حدودي با توجه به فعاليت تيمها در تابستان به گمانهزني ...
دو شکارچی و یک شکار در هوا (عکس)
بر خلاف نتيجه گيري پيشين،هر يک از شيرهاي ماده که به تنهايي شکار مي کنند حدود ... اين شکارچيان بزرگ در بازي قدرت فردي يا گروهي،انتخاب ميان اين دو امکان نوع ...
بر خلاف نتيجه گيري پيشين،هر يک از شيرهاي ماده که به تنهايي شکار مي کنند حدود ... اين شکارچيان بزرگ در بازي قدرت فردي يا گروهي،انتخاب ميان اين دو امکان نوع ...
شکارچی بن لادن خود شکار می شود ()
شکارچی بن لادن خود شکار می شود ()-در همین حال افشای نام این نظامی آمریکایی که ... با این حال تعلل یا تعمد سیا در لو رفتن مشخصات وی، جان یکی از قاتلان احتمالی بن ...
شکارچی بن لادن خود شکار می شود ()-در همین حال افشای نام این نظامی آمریکایی که ... با این حال تعلل یا تعمد سیا در لو رفتن مشخصات وی، جان یکی از قاتلان احتمالی بن ...
دستگيري 8 شكارچي متخلف و بدون مجوز در مه ولات
مسئول حفاظت محيط زيست مه ولات ازدستگيري5 شكارچي بدون مجوز و3 شكارچي متخلف در منطقه شكار ممنوع نوبهار خبر داد . آقاي طاهريان افزود : آنان بدون داشتن پروانه و يا ...
مسئول حفاظت محيط زيست مه ولات ازدستگيري5 شكارچي بدون مجوز و3 شكارچي متخلف در منطقه شكار ممنوع نوبهار خبر داد . آقاي طاهريان افزود : آنان بدون داشتن پروانه و يا ...
4 شكارچي متخلف در قاين دستگير شدند
4 شكارچي متخلف در قاين دستگير شدند 4 شكارچي متخلف در قاين دستگير و شكار ... موارد مشكوك به شكار، تيراندازي، شروع به شكار و يا ساير موارد مرتبط با شكار از ...
4 شكارچي متخلف در قاين دستگير شدند 4 شكارچي متخلف در قاين دستگير و شكار ... موارد مشكوك به شكار، تيراندازي، شروع به شكار و يا ساير موارد مرتبط با شكار از ...
شكارچي دختران شهرستاني شكار شد
شكارچي دختران شهرستاني شكار شد چند روز پيش راننده خودروي عبوري حوالي پارك چيتگر ... آنگاه به بهانه ازدواج يا استخدام، آنها را به شركت يكي از دوستانم كه كليدش در ...
شكارچي دختران شهرستاني شكار شد چند روز پيش راننده خودروي عبوري حوالي پارك چيتگر ... آنگاه به بهانه ازدواج يا استخدام، آنها را به شركت يكي از دوستانم كه كليدش در ...
شکار شکارچیان - جغد قرمز
شکار شکارچیان - جغد قرمز-شرکت irobot و مرکز فوتونیک واقع در دانشگاه بوستون اقدام ... جغد قرمز ( یا ربات افزایش اشکار سازی به وسیله لیزر) می تواند مکانیابی و ...
شکار شکارچیان - جغد قرمز-شرکت irobot و مرکز فوتونیک واقع در دانشگاه بوستون اقدام ... جغد قرمز ( یا ربات افزایش اشکار سازی به وسیله لیزر) می تواند مکانیابی و ...
شکارچی دختران شهرستانی شکار شد
شکارچی دختران شهرستانی شکار شد-حوادث > داخلی - مروری بر حوادث صبح ایران در ... آنگاه به بهانه ازدواج یا استخدام، آنها را به شرکت یکی از دوستانم که کلیدش در ...
شکارچی دختران شهرستانی شکار شد-حوادث > داخلی - مروری بر حوادث صبح ایران در ... آنگاه به بهانه ازدواج یا استخدام، آنها را به شرکت یکی از دوستانم که کلیدش در ...
شكارچي دختران شهرستاني شكار شد
شكارچي دختران شهرستاني شكار شد-جام جم: جواني كه با فريب دختران شهرستاني و بي. ... گاه به بهانه ازدواج يا استخدام، آنها را به شركت يكي از دوستانم كه كليدش در ...
شكارچي دختران شهرستاني شكار شد-جام جم: جواني كه با فريب دختران شهرستاني و بي. ... گاه به بهانه ازدواج يا استخدام، آنها را به شركت يكي از دوستانم كه كليدش در ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها