واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فريبا کوثري، بازيگر دندان مار چطور براي بازي در نقش فاطمه انتخاب شديد؟ پيش از دندان مار در مجموعه بخش چهار جراحي با خانم فريما فرجامي همبازي بودم. ايشان مرا براي بازي در نقش فاطمه به آقاي مسعود کيميايي معرفي کرد. زماني که صحبت از همکاري با آقاي کيميايي شد، با اعتماد کامل به قابليت هاي ايشان به دفترشان رفتم. در آن زمان به عنوان بازيگري در آغاز راه، خود را در جايگاهي نمي ديدم که فيلمنامه بخواهم يا شرطي براي حضور در اين پروژه بگذارم. باعث افتخارم بود که در فيلمي از مسعود کيميايي بازي کنم. هنوز هم اين فيلم جايگاه خاصي در کارنامه ام دارد و به حضور در آن مي بالم. ابتدا خانم فرجامي قرار بود نقش زيور را بازي کند، اما خانم گلچهره سجاديه جايگزين او شد. چرا؟ من در اين باره چيزي به ياد نمي آورم. حضور خانم فرجامي با توجه به همکاري مشترکي که داشتيم مي توانست باعث دلگرمي ام باشد، اما متأسفانه اين اتفاق نيفتاد و او به دلايلي از پروژه کنار رفت. پس از او خانم سجاديه به گروه پيوست که بازي درخشاني در اين نقش دارد. او رفتاري حرفه اي و احترام آميز با من داشت و رابطه خوبي سر صحنه داشتيم. همکاري با کيميايي سخت نبود؟ براي بازي در اين نقش اضطراب زيادي داشتم. نقش از من دور بود و بايد با لهجه صحبت مي کردم. اين ويژگي ها کار را سخت مي کرد، اما همان طور که همه ميدانيم، مسعود کيميايي کار با بازيگر را به خوبي مي داند. خودم را به او سپرده بودم و با اعتماد و اعتقاد کامل نکته هايي را که درباره نقش و بازي ام توضيح مي داد اجرا مي کردم. راهنمايي هاي او و تجربه گرانقدري که در کار با بازيگر داشت، به من به عنوان بازيگري که دومين فيلم سينماي اش را بازي مي کرد، بسيار کمک کرد. اولين سکانسي که بازي کرديد را به خاطر داريد؟ اولين سکانس، سکانس دشواري بود. آن جا که شخصيت آقا جلال (جلال مقدم) فوت کرده و آمبولانس آمده تا جنازه را ببرد و من با بقچه اي که در دستم دارم وارد قاب مي شوم. براي بازي در اين صحنه و صحنه هاي ديگر با مسعود کيميايي صحبت مي کردم و حرف هايش را مي شنيدم تا بهتر بازي کنم. خاطرم هست در نمايي که خيلي آن را دوست دارم، صحبت هاي او به من خيلي کمک کرد. جايي که فاطمه مقابل مسافرخانه صورتش را با آب جوي مي شويد و در چشم هايش حس تنهايي و غربت هست. حالا و پس از گذشت بيست سال از آن روزها و به دست آوردن تجربه هاي مختلف، قدر و ارزش نکته هايي که کيميايي يادآور مي شد را بيشتر متوجه مي شوم. نکات ظريفي که به من کمک مي کرد اجراي بهتري از نقش داشته باشم. سخت ترين سکانس دندان مار براي شما کدام سکانس بود؟ با توجه به اين که هنوز جوان و بي تجربه بودم، همه سکانس ها برايم سخت بود. فاطمه، نقش دشواري بود. در کنار عوامل حرفه اي، قرار گرفتن در آن سن، همکاري با کارگرداني صاحب سبک و با نامي بزرگ، اضطراب آور بود. اما تلاش مي کردم از اين فرصت درست استفاده کنم. دوستان و همکاراني که در اين فيلم در کنارم بودند، همراهان خوبي بودند که اين مسير سخت را هموار مي کردند. خانم سجاديه، آقاي صديقي، آقاي صادق پور و مسعود کيميايي بسيار به من کمک کردند. سينمايي کيميايي را پيش از دندان مار دنبال مي کرديد؟ زماني که انقلاب پيروز شد، يازده سال داشتم و در سال 1367 بازيگري را شروع کردم. دوران اوج کيميايي در سال هاي پيش از انقلاب را پس از انقلاب و با تماشاي فيلم هاي او درک کردم. مي دانستم که او يکي از کارگردان هاي شاخص سينماي ايران است و آرزو داشتم با او همکاري کنم. مطمئن بودم که همکاري با او باعث اتفاق هاي خوبي در کارنامه من مي شود. دندان مار باعث شد تغييري در کارنامه حرفه اي شما به وجود بيايد؟ همان طور که انتظار داشتم فيلم سکوي پرتاب من شد هنوز هم بسياري از کارگردان ها من را با فاطمه به ياد مي آورند. من بازيگري گزيده کار هستم و سعي مي کنم آهسته، اما پيوسته کار کنم. هرگز عجله اي براي کارکردن نداشته ام و تلاش کرده ام انتخاب هاي درستي داشته باشم. خوشبختانه در اين سال ها فرصت همکاري با کارگردان هاي شاخص را به دست آورده ام. دندان مار را از فيلم هايي است که به آن علاقه داريد؟ تمام سکانس هاي دندان مار را دوست دارم. حسي نوستالژيک به اين فيلم دارم. آن زمان22 ساله بودم و دندان مار يادآور جواني و سال هايي است که ديگر تکرار نمي شوند. چه ويژگي فاطمه هنوز برايتان جذاب است؟ صداقت و معصوميت اين دختر را دوست دارم. ناپختگي و غير حرفه اي بودن من کمک کرده که اين سادگي بيشتر ديده شود. و نوع بازي من به بکر بودن و خلوص اين شخصيت کمک کرده. شايد اگر دوباره اين نقش را بازي کنم، اين ويژگي ها کم رنگ شود. فيلم دوبله شده. دوست داشتيد جاي خودتان صحبت مي کرديد/ آن زمان استفاده از صداي سرصحنه مثل امروز فراگير و مرسوم نبود. با توجه به دشواري نقش فاطمه و خامي من، فکر مي کنم دوبله به کارم کمک کرده است و خانم زهره شکوفنده به خوبي به نقش جان داده است. بعد از دندان مار من و خانم شکوفنده دوستان صميمي شديم. خوشحالم که ايشان با صداي گرم شان فاطمه را باورپذيرتر و دوست داشتني تر کردند. با وجود لهجه شايد نمي توانستم نقش را به خوبي اجرا کنم. بعد از دندان مار فرصت همکاري با کيميايي پيش نيامد؟ متأسفانه نه. هميشه دوست داشته ام دوباره با مسعود کيميايي همکاري کنم. مدتي پيش به مراسم فرش قرمز محاکمه در خيابان دعوت شدم که متأسفانه به دليل درگير بودن در پروژه دلنوازان نتوانستم به مراسم بروم. دوست داشتم پس از سال ها کيميايي را ببينم. هميشه کارهاي ايشان را دنبال مي کنم. او کارگرداني تکرار نشدني در سينماي ايران است و هميشه آرزوي همکاري با او را دارم. بسياري از کارگردان هاي شاخص سينماي ايران به خاطر عشق به او و فيلم هايش وارد سينما شده اند. قيصر و گوزن ها جايگاهي ويژه در سينماي ايران دارند. من با کارگردان هاي خوبي مثل کمال تبريزي، داود ميرباقري، رسول ملاقلي پور و... همکاري کرده ام، اما دوست دارم باز هم در کارنامه ام همکاري با مسعود کيميايي ثبت شود. بازيگر در فيلم هاي کارگردان هاي شاخص ماندگار مي شود و درآثار کيميايي اين اتفاق بهتر و بيشتر مي افتد. منبع:صنعت سينما- 91
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 755]