واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
حرفهاي آنها، حرفهاي ما نويسنده:مهدي شادماني درسال2002 با گذشت يك سال از حوادث 11سپتامبر، درحاليكه بحران هنوز آمريكا را رها نكرده، سريالي درمورد حملات تروريستي به اين كشور روي آنتن ميرود (دقت كنيد كه ساخت اين سريال فقط چندماه بعد از حمله به برجهاي دوقلو كليد ميخورد). در آنزمان، بيشتر مردم جهان و آمريكا درمورد اين بحث ميكردند كه خود آمريكاييها در حملات به كشورشان دست داشتهاند. اين اوج فضاحت براي آمريكاست كه هم نتوانسته از مردمش دفاع كند و هم مسئولانش ازجمله بوش متهم هستند به اينكه در حملات دست داشتهاند. خب، سريال 24روي آنتن ميرود. 24حمله به آمريكا را نشان ميدهد و البته ميپذيرد كه مسئولان رده بالاي نظامي آمريكا در اين حملات دست داشتهاند. آنها در اين سريال، بزرگترين مقام نظامي اين كشور بعد از رئيسجمهور (رئيس اناساي) را محكوم ميكنند كه در حملات دست داشته است. خب، وقتي تا اين قسمت، سريال با حرف مردم آمريكا و جهان همراه شد اعتمادها را جلب ميكند. آنوقت ديگر آنها توسط سريال اتهام به رئيسجمهور كشورشان را پاك ميكنند. آنها اعتماد افكار عمومي را بابت افشاگري خود جلب كردهاند و ميتوانند حرف خودشان را بزنند. سريال از اين به بعد ميگويد كه رئيسجمهور آمريكا پاك است و اصلاً كابينة او اجازه نميدهد كه ناپاك باشد. سريال ميگويد كه سيستم حفاظتي اين كشور، آدمهاي نفوذياي دارد كه به تروريستها كمك ميكنند اما در آن آدمهايي هم هستند كه همة فكر و ذكرشان بالاتر از خانواده خودشان، امنيت آمريكاست. آنوقت در همين سريال به مردم آمريكا و جهان ميگويد كه بايد به اين مأموران اعتماد كنند. بعد به همين مأموران هم اجازه ميدهد كه براي حفظ امنيت آمريكا و جهان دست به هر جنايتي بزنند. آنها حرفهاي خودشان را در يك بستهبندي عالي تحويل افكار عمومي ميدهند. اما آيا به نظر شما منطقي است كه از آنها بابت به خورد مردم دادن حرفهايشان انتقاد كنيم؟ به نظر شما چه كسي بدش ميآيد كه حرفش را بشنود؟ اصلاً هدف رسانههاي جهان همين است؛ اينكه حرفشان را به گوش تعداد بيشتري از آدمها برسانند. اما خب، يكي موفق ميشود و ديگري موفق نميشود، يكي هزينه ميكند و ديگري هزينه نميكند، يكي كار بلد است و ديگري كار بلد نيست. دلايلش هم فقط به ميزان حرفهاي بودن در كار رسانه برميگردد نه چيز ديگر. اينها بديهياتي است كه عدهاي سعي ميكنند بگويند دوباره كشفش كردهاند. كارشناسان ميتينگ ميگذارند و سخنراني ميكنند كه اي دادوبيداد سريال لاست و 24 دارند حرفهاي آمريكا را ميزنند و جهانيان ازجمله ايرانيها هم آن را ميبينند. حالا جدا از درستي افكار اين كارشناسان، آنها فقط قسمت اول ماجرا را ميبينند و با ذهنيت خودشان بزرگ ميكنند و به عنوان كشف تحويل ميدهند اما به قسمت دومش كمترين توجه را ندارند. آنها ميگويند كه سريال لاست پيغام را به خورد مردم جهان داد و نميگويند كه چطور اين سريالها به خورد مردم ميرود. داستان خيلي ساده است؛ آمريكاييها يا سازندگان هركدام از سريالهاي موفق و مسئولان رسانههاي موفق، كار خودشان را خوب بلد هستند. آنها خوب ميدانند كه سريال (رسانه) چيست، چطور ميتواند جذّاب باشد و چطور ميتواند ازنظر اقتصادي موفق باشد. آنها كارشان را بلد هستند و طبق آن، اول يك كار جذّاب، پر بيننده و پر درآمد ميسازند و در مرحلة دوم پيغامشان را درون همان رسانه به خورد جامعة خودشان و جهان ميدهند. حالا اگر كسي در ايران اينقدر حرفهاي باشد كه بتواند چنين كاري بكند، آنوقت ما هم ميتوانيم حرف خودمان را درون سريالها بزنيم. هيچ نيازي هم به برگزاري همايشهاي بررسي كارهاي فرنگي نداريم. ما كار درجه اول خودمان را ميكنيم و آنها ميبينند؛ البته اگر آدمهاي اينقدر حرفهاي داشته باشيم، اگر دغدغهاي از اين جنس داشته باشيم. منبع:نشريه همشهري جوان؛ ش245 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]