تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):اداى امانت و راستگويى روزى را زياد مى‏كند و خيانت و دروغگويى باعث فقر و نفاق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805503654




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آيت الله خزعلي: خداوند كساني را كه تقواي از شرك داشته باشند، از هر دين و مذهبي را به بهشت مي برد


واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: آيت الله خزعلي: خداوند كساني را كه تقواي از شرك داشته باشند، از هر دين و مذهبي را به بهشت مي برد
------------

آيت الله ابوالقاسم خزعلي روز يك شنبه در درس قواعد تفسير با اشاره به آموزه هاي صريح و شفاف قرآني گفت: خداوند همه كساني كه تقواي از شرك داشته باشند از هر دين و مذهبي كه باشند از دوزخ بيرون مي آورد و به بهشت مي برد.

به گزارش خبرنگار سرويس دين و انديشه خبرگزاري انتخاب، وي با اشاره به آيه 71 و 72 سوره مريم كه سخن از ورود همگاني به دوزخ دارد گفت: خداوند در اين آيات مي فرمايد: و ان منكم الا واردها كان على ربك حتما مقضيا ثم ننجى الذين اتقوا و نذر الظالمين جثيا؛ و نيست از شما مگر آن كه بر دوزخ وارد مي شود و اين حكمي است كه بر خداوند حتم و قطعي است و سپس كساني كه تقوا پيشه كردند را رهايي مي بخشيم و ستمگران را در آن به صورت دو زانو نشسته رها مي كنيم. اين در حالي است كه اگر اين ورود به دوزخ و آتش آن همگاني باشد چنان كه علامه طباطبايي و برخي ديگر گفته اند با حكمت و رحمت الهي ناسازگار است ؛ زيرا چگونه مي شود كه همگان را خداوند از مومن و معصوم و كافر و مشرك را در دوزخ وارد سازد؟ اميرمومنان (ع) را ابن مجلم داخل دوزخ بفرستد؟

ايشان بيان داشت: مشكلي كه در تفسير اين آيه پيش آمده است به سبب راه كردن منطبق و گرفتن منطبق عليه است در مساله تقوا است. تقوايي كه در آيه بيان شده است منطبق بر چه كساني است؟ قرآن گاه تقوا را بر پيامبران و گاه بر مومنان و گاه حتي بر مشركان تطبيق مي دهد. علامه طباطبايي در ص 89 جلد 14 الميزان تقوا را بر مومنان بار مي كند و مي فرمايد كه مراد از متقين در آيه همان مومنان است. اين تفسير موجب مي شود كه دچار مشكل در تفسير آيه 71 شود؛ زيرا ايشان مي گويد همه انسان ها از مومنان و پيامبران مخلص و مخلص و مشركان و كافران وارد دوزخ مي شوند و تنها كساني كه متقي يعني مومن هستند از دوزخ رهايي مي يابند. در حالي كه اين تفسير را اصول پذيرفته شده و حكمت و رحمت خداوند در تضاد است؛ زيرا چگونه مي شود كه مومنان و پيامبران و معصومان داخل دوزخ شوند و در كنار كافران و مشركان قرار گيرند؟

وي افزود: خداوند بر اساس عقلي كه به بشر داده و او را به سبب آن مواخذه مي كند و نيز آموزه هاي قطعي و محكمات قرآني ارحم الراحمين است و اين گونه نيست كه هر كاري را انجام دهد و بي دليل مومنان مخلصي چون پيامبران (ع) و معصومان (ع) را به دوزخ ببرد. دليل ديگري كه اين جا وجود دارد اين است كه خداوند در آيه ديگري مي فرمايد: انّ الّذين سبقت لهم منّا الحسني اولئك عنها مبعدون * لايسمعون حسيسها و هم في ما اشتهت انفسهم خالدون ( انبياء آيه 101)؛ يعني كساني كه در مقام محسنان هستند از آتش دوزخ دورند و حتي حسيس آن را نمي شنوند . بنابراين چگونه مي شود كه همه وارد دوزخ شوند ولي محسنان حتي حسيس آن را نشوند و آن را احساس نكنند؟

ايشان در پاسخ به اين مشكل و شبهه گفت: در روايات تفسيري دو پاسخ به اين مساله داده شده است. برخي از روايات تفسيري آن را منسوخ دانسته اند. شما به نور الثقلين كه مراجعه كنيد مي بينيد كه اين مساله نسخ را مطرح مي كند در حالي كه روايت مرسل و غير معتبر است. اين روايت مي گويد كه آيه انبيا آن را نسخ كرده است. شايد مراد از نسخ هم تخصيص باشد كه باز هم درست نمي شود. نورالثقلين در ج 3ص 153 در حديث 128 از تفسير علي بن ابراهيم اين را مطرح كرده است. در روايت ديگري كه در همين جا آمده است سخن از مساله قيامت نيست بلكه آن را به آتش سوزي درياها و گر گرفتن آن در آخر زمان معنا مي كنند كه در اين صورت مساله ارتباطي به دوزخ ندارد.

وي راهكار ديگري را ارايه مي كند و مي گويد: برخي چنان كه علامه نيز مطرح كرده و آن را قيل شمرده است گفته اند كه مراد از ورود همان اشراف است نه داخل شدن و از امام صادق (ع) روايتي نقل مي شود كه اين معنا را گفته است كه مراد از ورود مانند ورد علي ماء بني فلان به معناي اشراف است نه ورود به معناي دخول. بنابراين آنان وارد نمي شوند بلكه تنها مشرف بر آتش دوزخ هستند. ولي اين معنا نيز نمي تواند كمكي به حل مساله كند.

آيت الله خزعلي مي افزايد: اگر مطلبي با اصول اساسي و روح اسلام و قرآن سازگار نبود بايد بگوييم كه ما مطلب را نمي فهميم و آن را واگذار كنيم نه آن كه در اصول پذيرفته شده تصرف كنيم. اگر پذيرفتم كه خداوند ارحم الراحمين است و خلاف حكمت عمل نمي كند در هر جايي كه با اين اصول مخالفت داشت آن را توجيه و تاويل بريم.

ايشان گفت: تفسير درست را مي توان از ابن عباس گرفت. وي درباره تقوا در ­آيه بعد مي گويد: مراد از تقواي معناي عام آن است از اين روست كه مي گويد: اتقوا الشرك كسي كه از شرك پروا داشته باشد. ثعالبي در ج 6 ص 128 و هم چنين مجمع البيان ذيل همين آيه مراد از تقواي را تقواي از شرك گرفته اند و طبري گفته است: اتقوا الكفر ؛ يعني از كفر پروا داشته باشد. بنابراين همه كساني كه تقواي از شرك داشته باشند از دوزخ رها مي شوند كه شامل فاسقان و منكرين معاد و مانند آن ها از هر دين و مذهبي مي شود. همين معنا را امير مومنان (ع) در چند جا از نهج البلاغه و دعاي كميل آورده است. وي مي گويد: و لاالمعروف من فضلك و لا مشبه لما عاملت به الموحدين من برك و احسانك فباليقين اقطع لولا ما حكمت به من تعذيب جاحديك و قضيت به من اخلاد معانديك لجعلت النار كلها بردا وسـلامـا وما كان لا حد فيها مقرا ولا مقاما ؛ كه خداوند با دوزخ زماني منكران را تعذيب مي كند و معاندان را مخلد مي دارد ولي ديگران را به آن جا نمي برد. بنابراين معنا ندارد كه همگان داخل شوند و سپس مومنان از آن رهايي يابند. بلكه چنان كه معلوم است آيه مرتبط به كساني است كه در پيش از اين از آنان سخن به ميان آمده است.

وي گفت : علامه طباطبايي در باره سوره مي گويد: 7 آيه مربوط است به منكران معاد و 8 آيه مرتبط به منكران نبوت و 15 آيه مرتبط به مشركان و ملحدان است. پرسش اين است كه اين منكم واردها چه كساني هستند؟ ايشان مي گويند: همگان از مومنان و مشركان و كافران و ملحدان وارد و داخل دوزخ مي شوند و تنها كساني كه متقي يعني مومن بودند خارج مي شوند. مشكل ايشان اين است كه منطبق را بر منطبق عليه تطبيق كردند و گفته اند چون تقواپيشه گان مومنان هستند پس همه وارد مي شوند و تنها مومنان رهايي مي يابند. در حالي كه اين خلاف حكمت و رحمت الهي است. اگر علامه توجه مي داشت معلوم مي شد كه اولا اين گونه نيست و مراد از متقي مومنان نمي باشند. ديگر اين كه از نظر سياق هم درست در مي آيد؛ در آيات قرآني بسيار اتفاق مي افتد كه از خطاب به غايب و از غايب به خطاب منتقل مي شود و اين يكي از صنايع ادبي است. تا اين جا سخن از غايب بود و در اين جا هم به كم مخاطب تبديل مي شود. در حقيقت اين هايي كه وارد مي شوند همان سه دسته منكران معاد و منكران نبوت و مشركان و ملحدين هستند و از ميان ايشان تنها كساني كه تقوا از شرك داشته اند نجات مي يابند. بنابراين شمار رهاشدگان از عذاب زياد مي شوند و كساني به دوزخ مي روند ولي نجات مي يابند و آن كساني هستند كه مشرك نيستند ولي معاد را قبول ندارند و يا شراب مي خورند ولي شرك نمي ورزند. خلود در دوزخ تنها براي معاندان مشرك است. چنان كه اميرمومنان (ع) نيز گفته است.

وي گفت: در مباحث علمي نمي بايست جمود روي اشخاص داشت. من بر اين باورم كه نمي بايست به كسي جسارت كرد ولي در اسارت آنان نيز نمي بايست بود. در برابر اشخاص علمي نمي بايست جسارت داشت اما اسارت هم معنا ندارد. بايد فكر را تحليل كرد نقد شخصي نداريم بلكه نقد فكر داريم و اسارت را در اين حوزه نمي پذيريم.

آيت الله خزعلي گفت: علامه طباطبايي بر اين باور است كه خداوند بر خود حتم كرده تا همه از مومنان و مشركان را به دوزخ برد و ورود را هم به معناي دخول مي گيرد و نه اشراف . اين به سبب اين است كه ايشان به مساله التفات از غايب به مخاطب توجه نداشته و ديگر اين كه تقوا را به معناي اصطلاحي آن گرفته و نتوانسته از دام آن برهد در حالي كه مراد از آن تقواي از شرك بوده است. اين گونه است كه تفسيري به دست مي دهد كه با اصول عقلاني و حكمت و رحمت خداوند در تضاد است. البته ايشان كوشيد تا توجيه فلسفي بر اساس مباحث عقل نظري و عملي بدهد و لي اين چاره كار نيست. حتي توجيه ايشان كه وضعيت مومناني كه داخل دوزخ مي شوند همانند وضعيت حضرت ابراهيم (ع) كه آتش بر او سرد و سلامت نشد نمي تواند مشكل را حل كند؛ زيرا چه دليل دارد اميرمومنان (ع) با ابن ملجم و حضرت زهرا (س) با قنفذ وارد دوزخ شود.

وي در پايان گفت: هر جا آيه به گونه اي بود كه با اصول پذيرفته شده عقلاني و مستقلات عقلي مخالفت داشت و يا با محكمات كتاب خداوند ناسازگار بود آن جا بگوييد نفهميدم و اين راحت تر است و اگر روايتي نيز بر خلاف مسلمات بود آن را به ديوار بكوبيد.
 چهارشنبه 1 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 529]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن