محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853160031
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني
واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني
------------
نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد در ميان مسلمانان آميخته اي از تصوف شديد و رويكرد منفي باشد. نقش متصوفان و مرتاضان و عارفان خاص را نبايد در اين رويكرد منفي ناديده گرفت. به نظر مي رسد كه مهم ترين نقش را در ايجاد اين نگرش و رويكرد اين افراد به عهده داشته اند. در اين ميان از نقش دين به ويژه آموزه هاي وحياني و نبوي به شدت فروكاسته شده است. بينش و نگرشي كه اكنون به عنوان گفتمان ديني و اسلامي بر جامعه اسلامي نه تنها ايران بلكه تمامي جهان اسلام حاكم است، نگرش صوفيه است كه به عنوان نگرش اسلامي جايگزين و تحميل شده است.
دراين نگرش دنيا و همه آن چه در آن قرار دارد آن چنان خوار و پست شمرده شده است كه گاه از باب خودش را بياور ولي اسمش را نياور، با وجود آن كه در آن زيست مي كنند و بخش مهمي از زندگي بشريت در آينه هستي در آن اتفاق مي افتد و انسان بخشي از وجودش را بدان وابسته است از نام و ذكر ياد آن بيزاري مي جويد. برخي از ساده انديشان با تصويرسازي نادرست از واژه دنيا كه به معناي نزديك است آن را پست و دون شمرده اند و در برابر آخرت قرار داده اند. شايد برخي از آموزه هاي وحياني و نبوي و علوي در ايجاد اين تصوير نقش داشته باشد ولي دليل آن نادرست در فهم و برداشت از اين آيات است. اگر آيات قرآني و آموزه هاي وحياني به سرزنش دنيا و يا هواهاي نفساني اشاره مي كنند بدان معنا نيست كه دنيا امري فرومايه است و مي بايست بدان پشت كرد؛ بلكه بدان معناست كه دنيا نسبت به آخرت كه امري جاودانه است جهاني زودگذر است و نمي بايست بدان دل بست. دل بستگي به دنيا و چسبيدن به مظاهر آن و غفلت از آخرت و يا هدفي كه براي آن در دنيا قرار گرفته است مساله اي است كه در آموزه هاي وحياني نكوهش شده است.
دنيا در آموزه هاي وحياني بخش مهم و اساسي از مجموعه اي است كه ماهيت انسان و شخصيت وي را شكل مي دهد. انسان در دنيا است كه كشت مي كند و در آخرت آن چه كشته است درو مي كند. بنابراين دنيا كه در آموزه هاي وحياني و نبوي از آن به كشتزار تعبير شده است مرحله اي است كه انسان خود را مي سازد و در آخرت تحويل مي گيرد. خودسازي امري است كه در دنيا اتفاق مي افتد و پس از مرگ تنها در بخش برزخي آن است كه فرصتي به انسان داده مي شود تا با بهره گيري از باقيات صالحات خود را بازسازي كند و نواقص خويش را برطرف سازد. اين باقيات صالحات نيز عمل نيك و سنت حسن و نيكويي است كه پيش از آن در دنيا براي خود آماده كرده و اكنون در عالم برزخ از آن براي تكامل و شخصيت بخشي خويش سود مي برد. بنابراين آن بخش از مجموعه پس از مرگ كه از آن به برزخ ياد مي شود زماني مفيد است كه در دنيا چيزي كشته باشد و اكنون در برزخ آن را بر مي گيرد و اگر سنت و روشي ناپسند و زشتي را ساخته و پرداخته باشد آن نيز وبال گردن وي خواهد شد و در تكامل برزخي خود به بدترين شكل از آن رنج خواهد برد.
بنابراين دنيا بخش اساسي و بنيادين در حيات بشري را در مجموعه حيات پيش از دنيا و پس از دنيا در برزخ و رستاخيز به عهده خواهد داشت. انسان در دنيا ست كه خود را مي سازد و به كمال مي رساند.
كار ماموريت انسان در دنيا
پرسش اين است كه در دنيا چه ماموريت و وظيفه اي بر عهده دارد و چه چيزي را مي بايست كشت كند تا در آخرت از آن بهره درست برگيرد؟
برخي ماموريت انسان را عبادت بر شمرده اند و گفته اند كه اصولا خلقت انسان چنان كه در سوره ذاريات بيان شده است عبادت است ؛ از اين روست كه قرآن مي فرمايد: ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون ؛ جن و انس را تنها براي عبادت و بندگي خويش آفريده ام.
اما اين عبادت خود واژه اي است كه بار مهفومي عظيم و بزرگي را با خود حمل مي كند. عبادت در مفهوم قرآني آن اختصاص به نماز و روزه ندارد هر چند كه بخش مهمي از مفهوم عبادت را معنا مي كند و مصاديق بلند و بزرگي از مفهوم عبادت و معناي آن مي باشند؛ ولي عبادت در تفسير قرآني از دامنه بسيار وسيع اي برخوردار مي باشد. از اين روست كه قرآن در تفسير كارهاي نيك و اعمال صالح سخن از معروف مي كند. معروف هر عمل و كاري است كه از نظر عقل مستقل انساني و سيره عقلايي و عرف خردمندان عالم و شريعت وحياني مورد تاييد و امضا قرار گرفته است. بنابراين هر كسي هر عمل نيك و معروفي را انجام دهد و نيت وي آن باشد كه اين عمل را به رضا و خشنودي آفريدگار و خالق و مالك و پروردگار خويش انجام مي دهم اين عمل بالا مي رود و تا قيامت آثار و بركات خويش را با خود همراه دارد. از اين روست كه چنين كلمات و اعمال وجودي و واژگان هستي بالا مي روند و خدا به حكم وجود سالم تا ملكوت آن را فرا مي كشد: والعمل الصالح يرفعه .
البته اين بدان معنا نيست كه كارهاي معروف و پسنديده را خداوند بي اجر و مزد مي گذارد به سبب آن كه در آن نيت و قصد الهي و خدايي نبوده است؛ زيرا خداوند هرگز عملي را بي اجر و پاداش نمي گذارد و وي را در همين دنيا پاداش در خور مي دهد چنان كه مرتاضان و صوفيه را چنين مي كند و يا آنان كه كارهاي خير كرده اند و قصد و نيت دنيا دارند از مال و بهره هاي دنيوي آنان را بهره مي دهد و پاداش و مزد نيكو مي بخشد.
اما كساني كه نيت خير و خدايي داشته باشند هم در دنيا و هم در برزخ و آخرت از آن سود مي برند. اين گونه است كه هر عمل نيك و پسنديده ايشان در حكم عبادت است و مزدي از اين باب دارد. بنابراين مي بينيم كه غذا دادن به اسير و فقير و مسكين لوجه الله در حكم عبادت شمرده شده و پاداش بسياري براي اين افراد در سوره دهر و انسان بيان شده است.
اما چيزي كه هميشه مغفول بوده است و برخي از عارفان وهمه متصوفه و مرتاضان از آن غافل مانده اند اين است كه ماموريت بشر در دنيا ساخت خود و دنياست. به اين معنا كه بخشي از ساخت دنيا و آباد كردن آن به معنا و مفهوم ساخت خود و كمال يابي فردي و اجتماعي است. اما اين مشروط به اين شده است كه در اعمال و كارهاي خويش خدا را در نيت خود داشته باشيم ؛ زيرا انما الاعمال بالنيات بدان معناست كه هر كار و عملي زماني مفهوم درست خويش را مي يابد كه قصد خير و خدايي در آن باشد.
دوستي از من پرسيد چه كاري غير از تحصيل علم دين و عمل ديني محض وجود دارد؟ در پاسخ اين بردار عزيز گفتم كه اگر عباديات محض را كنار بگذاريم كه انسان به فرموده اميرمومنان (ع) دست كم هشت ساعت از بيست و چهار ساعت خويش را يم بايست بدان اختصاص دهد كار و كارگري به ويژه آبادگري زمين است كه مي بايست در هشت ساعت دوم از بيست و چهار ساعت آن را انجام داد.
خداوند در آيات قرآني ماموريت ها و هدف هايي براي انسان در دنيا بيان كرده است كه از جمله آن ها تعليم و تزكيه نفس و عبادت است. اما غير از اين ماموريت هاي ديگري نيز بيان شده كه مي توان به آبادكردن زمين به عنوان اصلي قرآني به عنوان ماموريت و وظيفه اصلي انسان در زمين اشاره كرد. خداوند مي فرمايد : هو الذي انشاءكم من الارض و استعمركم فيها (هود 61) ؛ خداوند كسي است كه شما را در نشاه زمين ايجاد وانشا كرده است و به آباداني در آن بپردازيد. اين واوي كه در اين جا آمده است يكي از ماموريت ها و مسئوليت هايي است كه بدان اشاره شده است. به اين معنا كه خداوند از اين انشاء و ايجاد انسان در زمين مقاصد و اهداف مهمي داشته است كه يكي از آن ها آبادكردن زمين به دست انسان و بشر است.
اگر به سيره عملي انسان هايي كه خداوند به عنوان پيامبران و اولياي خويش بدان ها اشاره كرده و از مردمان خواسته است كه آنان را الگو و سرمشق و نمونه هاي عيني زندگي خويش قرار دهند ، توجه شود به روشني مي توان دريافت كه چگونه آنان به اين وظيفه و ماموريت عمل كرده اند.
همه پيامبران، مردماني كارگر و اهل توليد و آبادگر بودند. حضرت نوح (ع) مردي است كه بخشي از عمر خويش را به كشتي سازي پرداخته است و حضرت ابراهيم (ع) ، اسماعيل(ع) ، حضرت موسي (ع) ، داود(ع) و پيامبر اكرم (ص) به دامداري و حضرت داود (ع) هم چنين با زره بافي و ساخت وسايل دفاعي و حضرت علي (ع) و امام باقر(ع) به باغ داري و كشاورزي اشتغال داشته اند.
امير مومنان علي (ع) هنگامي از سوي مردم كنار نهاد شد و آنان اين انسان كامل را براي مديريت جامعه خويش نخواستند و گفتند كه ما از توي انسان كاملي كه بهشتي هستي و معصوم و اهل دروغ نيستي و همه كارهايت تنها براي عدالت و رضاي خداست چنان كه صدها آيه و حديث معتبر و صد در صد يقيني است ولي با اين همه خدا را سپاس كه مفضولي را بر فاضلي برتري و فضليت بخشيد و در پي خلافت مفضول رفتند آن حضرت كه مسئوليت نخست خويش را نمي توانست انجام دهد به ماموريت و وظيفه دوم خويش روي مي آورد و به گوشه اي از بيابان مي رود و چاه حفر مي كند و قنوات مي سازد و درختكاري و نخل مي كارد و مدت بيست و پنج سال خود را در كار باغداري و كشاورزي مشغول مي دارد به اين معناست كه اين ماموريت همانند ماموريت نخست از ارزش و جايگاه بزرگ برخورد ار مي باشد.
بنابر شيوه رفتاري و سيره عملي امامان (ع) مي توان دريافت كه وظيفه اعمار و آباداني زمين و كار و كارگري براي آباداني آن ماموريت و وظيفه اي همانند خلافت انسان است. به اين معنا كه اگر مردمان اجازه خلافت به انسان كاملي ندادند خلافت بر زمين و آباداني آن امري است كه مي بايست بدان عمل كرد.
البته اولياي خداوند و انسان هاي كامل همواره در مقام خلافت مي كوشند تا به امر خلافت انسان و زمين اقدام كنند و دمي از آن كنار نمي نشينند. اما در ظاهر خلافت را به ديگران واگذار مي كنند ولي در باطن امور خلافت الهي خويش را انجام مي دهند. انسان ماموريت است تا در زمين قرار گيرد و آن جا به حكم خلافت الهي آن را آباد كند.
به هر حال بهترين كار انسان كه هم انجام وظيفه و ماموريت وهم موجبات تكاملي و شخصيت سازي او را فراهم مي آورد همان كار و كارگري و آبادگري است. از آن جايي كه كار در روي زمين به ويژه كشاورزي و باغداري امر مطلوب است و به اعمار و آباداني زمين بيش تر مي انجامد درخت كاري و امر ايجاد باغات و بوستان ها بهترين كاري است كه انسان مي تواند انجام دهد.
در تاريخ آمده است كه ايرانيان به درختكاري علاقه مند بود ه اند و در ايران بوستان ها وباغ هاي آبادان بسياري بوده است. ريشه اين كار را مي بايست در فرهنگ وحياني ايرانيان جست.
چنان كه بسياري از مفسران قرآن بر اين عقيده اند كورش كبير همان ذوالقرنين قرآن است كه عالم از شرق و غرب تحت حكومت وي بوده است. او بود كه مردمان لخت و عور ياجوج و ماجوج را در شمال درياي كاسپين سركوب كرد و آنان را به تمدن و آدميت بازگرداند و او بود كه به دستور و فرمان الهي مردمان شرق و غرب را به آيين توحيد فراخواند و همو بود كه يهوديان را اسارت رهايي بخشيد و به هر كشوري در آمد آنان را به هدايت دعوت كرد و با آن كه مي توانست و خداوند چنان كه در آيات بسياري آورده است او را مجاز شمرده بود تا هر گونه خواست عمل كند ولي وي با اين حكم كلي خداوند مردمان را به خاطر دين نكشت و تنها به دين دعوت كرد. او كسي است كه دين را به دعوت در جهان پراكنده كرد و مردماني كه تحت حكومت وي در آمدند مجاز بودند كه بر آيين خويش باشند ولي به آيين توحيدي كه وي آن را تبليغ مي كرد گوش دهند.
اين چنين مردي بزرگ و از اولياي به نام خداوند كه در قرآن در سوره كهف از وي سخن به ميان آمده است هر جايي مي رفت دستور مي داد تا باغ و بوستان هايي بسازند كه از آن به پردايس و يا پرديس تعبير مي كرد. پرديس باغ هايي بزرگ با درختان تنومند با گل و بوستان هاي زيبا و نهرهاي رواني در آن بود كه در پيرامونش ديواري كوتاهي مي كشيدند و در آن پرديس هااز پرندگان و جانوران به آزادي در آن مي زيستند . اين گونه است كه وي ماموريت خويش را به خوبي انجام داد و دستور داد تا فرزندان و مردمان اين گونه عمل كنند. اين گونه است كه تاريخ نويسان يوناني و رومي همواره از پرديس هاي ايراني سخن گفتند و از درخت دوستي ايرانيان و اين كه چنين جاهاي زيبايي را مي سازند و آباد مي كنند.
همين پرديس هاي ايراني كه به زيبايي با درختكاري و نهر سازي ساخته مي شد از راه يونانيان و يهوديان وارد فرهنگ ديني شد و مردمان از فردوس هاي ايراني بهشت هاي آخروي را به ياد آوردند و نام هاي فردوس براي بهشت هاي اخروي ساخته و معنا و مفهوم يافت.
اين فرهنگ درختكاري و درخت دوستي و ايجاد همين پارك هاي كنوني كه ما يادمان رفته است و نام هاي غير ايراني براي آن انتخاب كرده ايم فرهنگ ايراني و داراي ريشه وحياني است كه پيش از اين ذوالقرنين عرب ها و كورش ايراني ها آن را ساخته و به حكم خداوندي به مردمان آموزش داده است.
درختكاري در فرهنگ ايراني
پاسارگاد، پايتخت كوروش، پايتختي در ميان باغ سلطنتي يا در پرديسهاست كه كاوشهاي باستانشناختي، سيستمي از آبياري با استفاده از جويها و حوضچه را در آنجا نشان دادهاند. پاسارگاد كهنترين باغ ايرانيست. اين باغ چهار كرت دارد كه با فضاي موجود ساختار يكپارچهيي ايجاد كرده است. آبگذرهاي مستقيمي باغ را تقسيم كردهاند و در واقع يكي از بنياديترين عوامل باغهاي ايراني يعني «چهار باغ» در اين باغ ديده ميشود. الگوي چهار باغ از ماندگارترين انديشههاي هخامنشيست كه هم چون چهار نهر بهشت در باغسازيها و انديشههاي پس از خود تأثير نهاد.
گزنفون، نويسنده و سردار يوناني كه در خدمت «كورش كوچك»، شاه هخامنشي، بوده، در يكي از رساله هاي خود در گفتوگويي با سقراط از باغكاريهاي شاهنشاهان هخامنشي سخن ميگويد. آيا اين باغ - بهشت زميني پادشاهان ايراني با بهشت آسماني اوستا نسبتي دارد؟ به نظر ميرسد كه باغ پادشاهان ايراني تصويري از «جهان مينوي»ست: به گمان اين شهريار، كشاورزي و هنر جنگآوري زيباترين و ضروريترين هنرها هستند و در پرورش اين دو هنر به يكسان ميكوشد. هر كجا كه اين شهريار منزل كند و به هر سرزميني كه برود، در فكر ساختن باغهاييست كه بهشت (Paradis) ناميده ميشوند و سرشار از بهترين فرآوردههاي روي زميناند. شهريار تا روزي كه هواي فصل مساعد باشد، در آن باغها ميماند. از گفتهي تو، سقراط، من چنين ميفهمم كه او هر كجا منزل كند، خود ميپايد كه به اين بهشتها خوب رسيدگي كنند. درختان زيبا در آنها بكارند و آنها را از هرگونه محصولي سرشار سازند.
در قرن پنجم پيش از ميلاد باغهايي در سارد ساخته شد كه نقشهي آنها را كورش جوان كشيده بود. او بر ساختمان اين باغها نظارت داشته و آنها را با دست خود كاشته بود. چه بسا بناهاي سلطنتي پاسارگاد را نيز در ميان يكي از همين باغها ساخته بودهاند.
فردوسي در شاهنامه از باغها و مرغزارهايي سخن ميگويد كه در پيرامون آتشكدهي فيروزآباد وجود داشته و وابسته به اين معبد بودهاند. در قسمت شرقي اين عمارت باشكوه حوضي بود كه آبهايي كه از كوه جاري ميشد از راه نهري به طول هفت تا هشت كيلومتر در آن ميريخت. كاخهايي كه فردوسي به آنها اشاره ميكند همان كاخهاي «قصر شيرين» هستند كه به فرمان خسرو پرويز در گذرگاه اصلييي كه دشت بين النهرين را به فلات ايران ميپيوست، ساخته بودند و به روايت ياقوت حموي، در آنها باغها و كوشكهاي تفريحي، آبهاي روان، باغ حيوانات و مرغزارهايي بوده كه در آنها كميابترين حيوانات آزادانه ميزيستهاند و شكارگاهي برابر با يكصد و بيست هكتار در پيرامون آنها بوده است. كاخي كه هنوز «عمارت خسرو» ناميده ميشود، شامل عمارتهاي دولتي و خصوصي شاه بود. كاخ در مركز اين «پرديس»، روي يك ايوان ساخته شده بود با دو راهپلهي قرينه مانند پلكان بزرگ تخت جمشيد.
ديگر باغهاي پادشاهان ساساني به دور آتشكدهيي يا كاخي در سروستان، تاق بستان، بيشاپور، و تخت سليمان برپا شده بود. باغها مستطيل شكل بوده و به چهار قسمت ميشده و اصل آن به روايتهاي ديرينهيي ميرسد كه بر پايهي آنها جهان به چهار بخش تقسيم شده و چهار رود بزرگ اين بخشها را از هم جدا كرده است.
اين مكانهاي سحرآميز كه هم شهر بودند هم باغ - بهشت هم كاخ شاهي، در زمان ساسانيان شكلهاي گوناگوني به خود گرفتند، اما با ظهور دنياي اسلامي آن يگانهگي آسمان و زمين در جهان باستان دوگانه شد و هر پارهي آن قلمروي جداگانه يافت. به اين ترتيب، بهشت از جايگاه زمينياش كنده شد و در آسمان هفتم جاي گرفت كه نويد ديدارش را به برگزيدهگان دادهاند.
و اما در اين زير و رو شدنها كه جمعيتهاي انساني را جابهجا ميكرد، اساطيري ديگر به وجود ميآورد و فرهنگهاي تازه و گوناگون به بار ميآورد، بر باغ چه گذشت؟ در اين دگرگونيهاي تاريخي و در زنجيرهي رويدادهايي كه در آنها شهرها و بناهاي باستانيشان از بين ميرفتند و شهرهاي ديگر سر بر ميآوردند، صورت نوعي باغ همچنان پايدار ماند.
ايرانيها از ديرباز به ساختن باغها و باغچه در حياطها و دور و بر بناها علاقهي خاصي داشتهاند. شايد خاطرهي ميهن اصلي و خاستگاه قوم آريا كه در داخل اين سرزمين و بر كنار درياي مركزي ايران و ميان جنگلهاي سبزي كه نابود شده بود، منشاء اين علاقه بوده است.
پرديس هاي ايراني
به طوري كه از نوشتههاي مورخان يوناني به دست ميآيد، نزديك به سه هزار سال پيش، پيرامون خانههاي بيشتر ايرانيان را باغها احاطه كرده بودند و واژهي پرديس به همان باغهاي پيرامون خانهها گفته ميشده است. اين شيوه براي ساير ملل نيز سرمشق شده و به دنبال آن اين واژهي فارسي به دوردستها رفته است. به طوري كه امروزه در زبانهاي يوناني و فرانسوي و سامي و ديگر زبانها نيز با تغييرات و دگرگونيهايي به كار برده ميشود. علامه دهخدا در بارهي معني واژهي پرديس مينويسد: "پرديس لغتيست مأخوذ از زبان مادي (پارادئزا) به معني باغ و بستان و از همين لغت است، پاليز فارسي و فردوس (معرب)".
اين واژه كه در اوستا دو بار به كار برده شده از دو جزء تركيب يافته، يكي Pairi به معني پيرامون و ديگري Daeza به معني انباشتن و ديوار كشيدن، كه با هم به معناي درختكاري و گلكاري پيرامون ساختمان است. اين واژه در پهلوي پاليز شده و در فارسي دري هم به كار رفته است. در دورهي هخامنشيان و بعد از آن در سرتاسر سرزمين ايران تعداد بيشماري باغهاي بزرگ و باشكوه وجود داشته، اين گونه باغها كه در يونان آن روز وجود نداشت، مردم آن سامان و ديگر كشورها را جالب نظر آمده و همان واژهي فارسي را نيز به كار بردند. امروزه اين واژه در زبان يوناني به صورت Paradeisos به معني باغ، و در زبان فرانسه به صورت Paradis و در زبان انگليسي به صورت Paradise به معني بهشت كاربرد دارد. نام ديگر اين فضاي سرسبز و دلانگيز باغ است. باغ هم واژهيي فارسيست كه در پهلوي و سغدي نيز به همين شكل Bagh به كار برده ميشود. برخي باغ را مشترك در فارسي و تازي ميدانند و بعضي نيز بر آناند كه اين واژه در اصل تازي بوده و جمع آن را "بيغان" ميآورند، حال آنكه اين واژه فارسيست و از فارسي به ديگر زبانها رفته است. ايرانيها از قديم به ساختن باغها و باغچه در حياطها و دور و بر بناها علاقهي خاصي داشتهاند. شايد خاطرهي ميهن اصلي و خاستگاه قوم آريا منشاء اين علاقه بوده است. آنها باغچههايي را كه در اطراف بنا ميساختند «په اره دئسه» ميناميدند كه به معناي پيرامون دژ يا «ديس» بود. «ديس» يعني بنا و كسي را كه ديس ميساخت «ديسا» يعني بنا ميناميدند. فرمانروايان شهرهاي داخل ايران يا شهرهاي قلمرو شاهنشاهي ايران در خارج، همه ملزم به ساختن چنين باغچههايي بودهاند. مثلا يكي از اين په اره دئسهها يا پرديسها در تخت جمشيد بود كه خشايارشاه در هنگام بر شمردن نام بناهايي كه ساخته، از آن ياد كرده است. واژهي پرديس به معناي بهشت در زبان عربي به فردوس و در زبانهاي ديگر به پارادايز تبديل شده است. خود بهشت يا «وهشت» به معناي بهترين زندهگيست و اين بهشت به شكل باغي سرسبز و خرم و زيبا مجسم ميشده است. ما براي اين مفهوم واژههاي جنت، فردوس، بهشت يا رضوان را به كار ميبريم. در فارسي قديم واژهي پاليز هم به همين معنا بوده است، چنانكه فردوسي گفته است: "وز آنجا به پاليز بنهاد روي."
باغ اما از باك و بغ اگر باشد نمونههاي زميني بسيار دارد چون: باكتريا يا بلخ و بغداد و بيستون يا بغستان. بغ يا بك كه بيگ و بيوك نيز از آن آمده است، يعني بهشت بر زمين.
بايد اشاره كنم كه پارادايز يا پرديس در آيين كهن ايراني با بهشت يكي نيست. پارادايز باغ زمينيست. بهشت زمين است، اما بهشت سپستر و در آسمان ايجاد ميشود. پارادايز همان باغهاي زيبا و باغشهرهاي كهن ايرانيست، مانند ميبد و مهريز و مهرجرد كه همه در حال نابودي هستند. نكتهي ديگر اين كه در ساخت و نگهداري باغها به ويژه در يزد، زنان نقش اساسي داشتهاند. باغ و زن در هم آميخته بوده است. زنان نخستين سفالگران، خانهسازان، بافندهگان و باغداران جهان بودهاند.
اكنون ما را چه شده است كه كار و كارگري و كشاورزي و درختكاري ننگ مان آمده است و بيابان ما را تنگ؟ چه شده است كه آباد كردن دنيا براي ما مذموم و ناپسند شده است و به گوشه اي خيزيدن عبادت شمرده شده است؟
ايا زمان آن نرسيده است تا به فرهنگ وحياني درست بازگرديم و ماموريت و وظيفه اصلي خويش را كه آباداني زمين است را دوباره آغاز كنيم و همه ايران را پرديس كنيم ؟
*** خليل منصوري
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 566]
صفحات پیشنهادی
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ------------ نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد در ميان مسلمانان آميخته اي از تصوف شديد و رويكرد منفي باشد. نقش متصوفان و ...
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ------------ نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد در ميان مسلمانان آميخته اي از تصوف شديد و رويكرد منفي باشد. نقش متصوفان و ...
پادشاه ايراني در بيان قرآني
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني-قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ... كه در سوره ذاريات بيان شده است عبادت است ؛ از اين روست كه قرآن مي فرمايد: ما خلقت الجن ...
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني-قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ... كه در سوره ذاريات بيان شده است عبادت است ؛ از اين روست كه قرآن مي فرمايد: ما خلقت الجن ...
زیباترین باغ جهان یا بهشت روی زمین
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ------------ نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد ... از آن جايي كه كار در روي زمين به ويژه ...
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ------------ نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد ... از آن جايي كه كار در روي زمين به ويژه ...
((( تصويرسازي باغ ايراني ))) -
در باغ موزه هنر ايراني در زمينه خوشنويسي و فرهنگسراي خاوران باموضوع ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ------------ نگرش ...
در باغ موزه هنر ايراني در زمينه خوشنويسي و فرهنگسراي خاوران باموضوع ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ------------ نگرش ...
برزخ در آموزه هاي قرآني
برخي در موقف هاي دنيوي و يا برزخي و برخي ديگر در مواقف قيامتي و برخي ديگر در ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني اگر آيات قرآني و آموزه هاي وحياني به سرزنش ...
برخي در موقف هاي دنيوي و يا برزخي و برخي ديگر در مواقف قيامتي و برخي ديگر در ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني اگر آيات قرآني و آموزه هاي وحياني به سرزنش ...
زن در آموزه هاي قرآني
زن در آموزه هاي قرآني ------------ زن كه جنس مادينه انسان در مقابل مرد است، در آموزه هاي قرآني از جايگاه برابر با مرد از نظر تكليف و ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ...
زن در آموزه هاي قرآني ------------ زن كه جنس مادينه انسان در مقابل مرد است، در آموزه هاي قرآني از جايگاه برابر با مرد از نظر تكليف و ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني ...
آيت الله خزعلي : تقوا در آموزه هاي قرآني و شريعت به معناي پرهيز از - واضح
آيت الله خزعلي : تقوا در آموزه هاي قرآني و شريعت به معناي پرهيز از پلشتي هاي عقلاني و عقلايي است ------------ آيت الله خزعلي ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني.
آيت الله خزعلي : تقوا در آموزه هاي قرآني و شريعت به معناي پرهيز از پلشتي هاي عقلاني و عقلايي است ------------ آيت الله خزعلي ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني.
نگرش قرآن به امور دنيا
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد در ميان مسلمانان آميخته اي از تصوف شديد ... اگر آيات قرآني و آموزه هاي وحياني به سرزنش ...
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني نگرش انسان به دنيا و كار و كارگري شايد در ميان مسلمانان آميخته اي از تصوف شديد ... اگر آيات قرآني و آموزه هاي وحياني به سرزنش ...
آيت الله خزعلي: زنده بودن قرآن به تطبيق آن بر مصاديق روز است
آيت الله خزعلي: زنده بودن قرآن به تطبيق آن بر مصاديق روز است ------------ قرآن همانند خورشيد روز به روز نو مي شود حيات و زنده ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني.
آيت الله خزعلي: زنده بودن قرآن به تطبيق آن بر مصاديق روز است ------------ قرآن همانند خورشيد روز به روز نو مي شود حيات و زنده ... قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني.
درخواست مضحك يك سازمان دانماركي؛برگزاري مسابقه ...
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني... گزارشي مشروح از برگزاري همايش بزرگداشت مرحوم محمدتقي فلسفي؛ ناطق نوري:فراموش كردن فلسفي جفا به تاريخ.
قرآن آبادگران زمين و پرديس هاي ايراني... گزارشي مشروح از برگزاري همايش بزرگداشت مرحوم محمدتقي فلسفي؛ ناطق نوري:فراموش كردن فلسفي جفا به تاريخ.
-
گوناگون
پربازدیدترینها