واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: آيت الله خزعلي : تقوا در آموزه هاي قرآني و شريعت به معناي پرهيز از پلشتي هاي عقلاني و عقلايي است
------------
آيت الله خزعلي در جلسه هفتگي درس قواعد تفسير با اشاره به بازخواني واژگان و اصطلاحات قرآني گفت : بسياري از مشكلات تفسيري و حتي بينشي و نگرشي از عدم بهره گيري مفسران از روش تفسير بر پايه نزول برخاسته است.
به گزارش خبرنگار ما، وي با اشاره به اختلافات تفسيري در تفسير الميزان گفت: اگر نگاهي به اختلافات تفسيري علامه طباطبايي در تفسير الميزان شود به خوبي روشن مي شود كه علامه در برخي از موارد، اصطلاحات موجود در ميان متشرعين را اصل قرار داده است.
ايشان با بررسي معناي تقوا در تفسير الميزان بيان داشت : ريشه اختلافات تفسيري در الميزان را مي بايست در خلط ميان منطبق و منطبق عليه دانست ؛ زيرا ايشان بي توجه به اين مساله متقي را به جاي همان مومن مي شمارد و در جاي ديگر به گونه ديگر معنا مي كند كه در نتيجه نمي تواند از تفسير درست برخي آيات بر آيد.
آيت الله خزعلي در جلسه درس هفتگي خويش كه در سالن همايش هاي پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي حوزه علميه قم در روزهاي يك شنبه برقرار مي شود گفت: تقوا در آيات بسياري بر مومنان ، پيامبران ، مسلمانان و حتي مشركان منبطق شده است و اين در حالي است كه علامه طباطبايي با در نظر گرفتن اين نكته ، در تفسير آيه 2 سوره بقره مي فرمايد كه المتقون هم المومنون يعني متقين همان مومنين هستند و مي افزايد كه تقوا از اوصاف خاصه طبقه اي از طبقات مومنان نمي باشد و همه طبقات از درجه پايين تا اعلي را شامل مي شود. در اين جا علامه طباطبايي ميان منطبق و منطبق عليه خلط كرده است در تفسير آيه 102 سوره آل عمران و 63 سوره يونس نيز اين خلط صورت گرفته است. علامه طباطبايي در تفسير آيه 102 سوره آل عمران مي نويسد: جعل الاسلام و التقوي واحدا او في مجري واحد؛ خداوند در اين آيه اسلام و تقوا را يگانه دانسته و يا در يك مجراي واحد قرار داده است. در حالي كه چنين نيست ؛ زيرا در آيه تقوا بر اسلام منطبق شده است نه اين كه معناي آن دو يكي باشد . علامه در اين جا كمي به حق نزديك مي شود و در ادامه پذيرفته است كه شايد در اين آيه مجراي اسلام و تقوا يگانه باشد نه آن كه معناي آن دو يكي باشد.
ايشان افزود: در آيه 63 سوره يونس كه خداوند مي فرمايد : الذين آمنوا و كانوا يتقون ؛ علامه طباطبايي مي فرمايد: من المعلوم ان الايمان الابتدايي غير مسبوق بالتقوي؛ يعني ايمان ابتدايي مسبوق به تقوا نيست ، در حالي كه اين گونه نيست و نمي توان موردي را يافت كه ايمان بي تقوا باشد. مشكل ايشان از آن جا شروع شده است كه معنايي را كه در ذهن ماست در نظر مي گيرد . البته علامه طباطبايي در تفسير آيه 203 سوره بقره راه به درستي مي برد و بيان مي كند كه ايمان و تقوا تفاوت دارند و اين گونه نيست كه تقوا همان ايمان و متقين همان مومنان باشند ، بلكه تقوا يعني پرهيز از محرمات . وي در اين آيه پذيرفته است كه تقوا معناي عامي دارد و مراد از آن پرهيز از هر چيز پلشت و نارواست كه از جمله آن ها مي توان به نقض عهد و امور ناپسند عقلي و عقلايي اشاره كرد. بنابراين تقواي عام چنان كه ايشان در جلد دوم تفسير الميزان صفحه 82 بيان مي كند تفاوت هايي با تقواي خاص دارد. تقواي خاص همان پرهيز و ترك محرماتي است كه شريعت از آن نهي كرده است و تقواي عام به معناي پرهيز از هر چيزي است كه عقل و عقلا آن را نمي پسندند و آن را زشت مي شمارند. وي سپس دو روايت از امام باقر و صادق (ع) بيان مي كند كه همين مفهوم پيش گفته را تاييد مي كند؛ زيرا روايت امام (ع) بيان مي كند كه مراد از تقواي خاص ترك كباير است.
آيت الله خزعلي گفت: ابن عطيه اندلسي در تفسير خويش از آيه 63 سوره يونس مي نويسد كه مراد از تقوا همان تقواي از شرك و معاصي است. بنابراين ارتباطي اگر ميان ايمان و تقوا باشد از باب انطباق است و نبايد اين مساله انطباق موجب گمراهي ما در تفسير و خلط مبحث شود. اگر اين گونه با آيات برخورد شود به خوبي روشن مي شود كه مي توان تقوا را حتي به مشركان نسبت داد چنان كه خداوند در آيه اي اين گونه عمل كرده است و مي فرمايد : ان شرالدواب ... و هم لايتقون ؛ به اين معنا كه مشركان نيز اگر پاي بند به اصول عقلي و عقلايي باشند و نقض عهد نكنند مي توانند متقي باشند؛ زيرا تقواي به معناي پرهيز از هر پلشتي و زشتي است كه مشرك نيز مي تواند آن را دارا باشد.
آيت الله خزعلي در پايان درس بيان داشت: از اين نمونه ها به خوبي به دست مي آيد كه براي دست يابي به معاني و مفاهيم درست آيات قرآن مانند آيه 72 سوره مريم مي بايست از شيوه تفسير بر اساس نزول سود برد.
چهارشنبه 1 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2126]